سفالگری یکی از دیرینه ترین هنرهایی است که تجلی گاه باورها ، اساطیر جهان بینی تمدن های بشری به شمار می آید ، و نقوشی که بر سفال نقش می بندد معرف میراثی است که در آن بستر به وجود آمده است . هنر سفالگری در طی نخستین سده های اسلامی غنا و ارزشی بیش از پیش یافت و به تدریج نقش مایه های جاندار را از ایران کهن به ایران نوین و مسلمان آورده و آن ها را با یکدیگر درآمیخت . در این میان ، حمایت حکومت های اسلامی و زمینه ای که آن ها برای هنرمندان فراهم می کردند ، تاثیر بسزایی در رونق و شکوفایی آن داشت ...
در این مقاله فرضیه نگارنده مبتنی بر این نکته بوده که با افول کتاب آرایی که تقریباً از اواخر دوره صفوی شروع می شود، پیکرنگاری به مثابه ابزاری برای کسب اعتبار فرهنگی و تبلیغ در باری شکل گرفته و نمونه آن وجود پیکرنگاری های متعدد از نادرشاه و جانشینان اوست که امروزه از این دوره باقی است. تناه کتابی که به دستور میرزا مهدیخان استرآبادی ، هنرپرور این دوره، کتاب آرایی شد، کتاب جهانگشای نادری است که ظاهراً محمد علی نقاشباشی دربار حدود سیزده نگاره بر ان نقش زده که جملگی در ارتباط با جنگ ها و پیروزی های نادر است. در کنار این پیکرنگاری ها و کتاب آرایی، نقاشی از نوع لاکی هم که از اواخر دوره صفوی شروع شده بود، بر روی قلمدان ها، قاب آیینه ها،صندوقچه ها ، روی جلد کتاب ها و غیره رونق بیشتری یافت و نقاشانی چون محمد علی، علی اشرف، محمد باقر و بعدها محمد صادق در این قلمرو آثاری ماندگار تولید کردند که امروزه در موزه ها و مجموعه ها ی خصوصی نگهداری می شود. دراین مقاله تلاش شده تا از لابلای متون و آثار برجای مانده ، نقاشی دوره افشاریه بازسازی و ویژگی ها و خصوصیات آن شناسانده شود..