فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۴۷۴ مورد.
کارکردهای عناصر حماسی و اساطیری شاهنامه در دیوان و حدیقه الحقیقه سنایی1(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات کلاسیک فارسی از سنایی به عنوان یکی از نخستین حلقه های نوآوری و گسترش درونمایه شعری در جهات مختلف مدحی، عرفانی و خصوصاً تعلیمی و حکمی نام می برند. او در پرتو بینش عرفانی و اخلاقی، نگرشی نو به مضامین و عناصر مختلف شعر- اعم از غنایی، حماسی و غیره- داشته است. در این جستار برآنیم تا به این پرسش پاسخ دهیم که سنایی چگونه عناصر حماسی و اساطیری شاهنامه را در حدیقه الحقیقه و دیوانش به کار گرفته است و شیوه نگرش وی به این عناصر چگونه بوده است؟ نگارندگان پس از مطالعه اشعار و استخراج این عناصر دریافتند که سنایی از آنها در چهار محور عمده زیبایی شناسی، تعلیمی، عرفانی و ستایشی بهره برده است و میزان کاربرد این عناصر به ترتیب کمیّت عبارت بوده از: ستایشی، تعلیمی، زیبایی شناسی و عرفانی.
بررسی تطبیقی مفهوم وطن در اشعار بهار و رصافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی دیدگاه محمد تقی بهار شاعر ایرانی و معروف الرصافی شاعر عراقی در مورد وطن در اشعار آنها می پردازد وبه روش کتابخانه ای نوشته شده که در ابتدا از مطالب مورد نیاز فیش برداری شده وپس از آن طبقه بندی وبه نگارش مقاله به صورت توصیفی _ تحلیلی اقدام شده است.با توجه به این که دو شاعر در یک زمان زندگی می کرده اند وطن در اشعار آنها مفهوم جدیدی به خود گرفته است وبه طور کلی، به چند بخش قابل تقسیم است.در مواردی دیدگاه دو شاعر به هم نزدیک ودر مواردی نیز تفاوت دارد.
مقایسه ی سیر رواییِ منظومه های خسرو و شیرین نامی اصفهانی و نظامی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خسرو و شیرین دومین منظومه از خمسه یِ میرزامحمدصادق نامی اصفهانی (1204ق) است که به تقلید از خسرو و شیرین نظامی سروده شده است. این اثر ضمن داشتنِ موضوع و درون مایه یِ مشترک و نیز وزن و قالبِ یکسان، موارد افتراق گوناگونی با نظیره ی خود دارد. تعداد ابیات خسرو و شیرینِ نامی تقریباً
14 23'>اثر نظامی است و حذف بسیاری از حوادث و صحنه ها، از گیرایی و کششِ داستان کاسته است. نامی در روایت خود، در بسیاری از حوادث دست برده و تغییراتی داده، ترتیب آن ها را عوض کرده و یا مواردی را حذف یا اضافه کرده است، چرا که مدعیِ خلق اثری هم پایه یِ منظومه ی نظامی بوده است. در این پژوهش که به روش کتابخانه ای و بر مبنای توصیف و تحلیل انجام شده است، این موارد مورد بررسی قرار گرفته است. گر چه خلاقیت و تواناییِِ نامی را در ایجادِ این دگرگونی ها، نمی توان نادیده گرفت و ترکیبات زیبا و تصویرهای شعریِ او را که محققان را به تحقیق و بررسیِ آثارش ترغیب می کند نباید از نظر دور داشت، اما باید اذعان کرد که نامی در روایتِ خسرو و شیرین، چندان موفق نبوده است.
مقایسه «شیرین و خسرو» روح الامین شهرستانی اصفهانی با «خسرو و شیرین» نظامی
حوزه های تخصصی:
روح الامین شهرستانی اصفهانی مشهور به میرجمله درسال 981 ه جری
در«شهرستان» از توابع اصفهان
به دنیا آمد و در سال 1047هجری در اثر بیماری لقوه و فالج در دهلی چشم از جهان
فروبست. وی با وجود شغل وزارت یکی از شاعران پرکار زمان خویش است. وی به تقلید از
نظامی، خمسه ای سروده است. شعرهای او قریب به سی هزار بیت است. شیوه او در شاعری
همان است که کلیم در مدحش گفته: «خلعت الفاظ بر قد
معانی دوخته». مقایسه نظیره ها با اصل اثر می تواند در شناخت اثر ادبی و
دلایل ماندگاری و موفقیت آن راهگشا باشد. در این مقاله، با مقایسه محتوایی و
ساختاری- زبانی منظومه شیرین و خسرو روح الامین با خسرو و شیرین نظامی، تفاوت ها و
شباهت های دو منظومه بررسی شده است. در بخش هایی از داستان که به
تقلید از نظامی سروده شده، در شیوه بیان متفاوت است. بسیاری از الفاظ و ترکیبات و
تعبیرات نظامی در شعر او با قالب تازه ارائه شده اند که نسبت به اصل خود در جایگاه
نازل تری قرار می گیرند. این تغییر و تفاوت اغلب در محور جانشینی و همنشینی رخ می دهد. روح الامین
کمتر به نوجویی در ترکیبات و تعبیرات و الفاظ گرایش دارد و همت خود را بیشتر صرف
تغییر روایت و حوادث داستان می کند.
بررسی تطبیقی تربیت ظاهر و باطن در کلام مولانا و سعدی
حوزه های تخصصی:
مثنوی مولوی و بوستان و گلستان سعدی از آثار تعلیمی زبان فارسی هستند و «تربیت عرفانی» یکی از جنبه های مشترک تعلیمات مولانا و سعدی است. هدف اصلی مکاتب تربیتی، دینی و عرفانی فراهم نمودن زمینه های تحول روحانی انسان است که با شناخت آلودگی ها و بیماری های نفسانی و از بین بردن آن ها و تجلی انوار الهی در وجود انسان هدف تربیتی آنان، محقق می شود. چنین تربیتی ساده و سطحی نیست و تمامی جنبه های وجود انسان را در برمی گیرد و نیاز به حرکت و تحولی همه جانبه دارد. بنابراین در تربیت عرفانی علاوه بر ظاهر و رفتارهای ظاهری، باطن و زوایای پنهان آن نیز مورد توجه قرار می گیرد. به همین سبب عارفانی چون مولانا در تعالیم تربیتی خویش، همانند عالمِ تربیتی و روان شناسی حاذق به درمان بیماری هایی می پردازند که در لایه های زیرین وجود آدمی ریشه دوانده است و مسلمانی چون سعدی نیز با گرایشی عارفانه تأثیر پنهان آن ها را در اخلاق و رفتار انسانی به تصویر می کشد.
مقاله «احتذاء» یا تقلید ادبی در گلستان سعدی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نویسنده کوشیده است تا تاثیر سعدی از دیگر شعرا و نویسندگان پیش از خود را در سرودن گلستان با توجه به ارتباط سعدی با سرایندگان عرب و سخنوران پیش از خود، با استناد به منابعی چون شعر العجم و مطالعات خود نشان دهد. از جمله کتابها و افرادی که در گلستان تشابهاتی با آنها دیده میشود میتوان از کتابهایی چون امثال و حکم همچنین آیات و روایات و افرادی چون رابعه عدویه، بایزید بسطامی، ثعالبی، رشیدالدین وطواط، اصمعی و... نام برد. وی همچنین در مورد تقلید ادبی در گلستان سعدی بیان میکند: «سعدی این تقلید را تقلید حسن و یا بیخبر از گفته دیگران و به عنوان «توارد» در لباسی بسیار زیباتر و برازندهتر از کهن مفاهیم مقدم در جلوه آورده و خطبت آن عروس به نام خویش خوانده است».
تشابهات ویس و رامین و بهمن نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهمن نامه یکی از منظومه های مهم حماسی پیرو شاهنامه است که در اواخر قرن پنجم یا اوایل قرن ششم سروده شده است. این منظومه از چهار بخش تشکیل شده که بخش اول آن ماجرای بر تخت نشستن بهمن و ازدواج او با دختر پادشاه کشمیر است. بخش اول این اثر، منظومة عاشقانة مستقلی است که ویژگی های یک اثر غنایی برجسته را دارد. در این مقاله با مقایسة دو داستان نشان داده شده که این بخش منظومه در مواردی چون توصیف صحنه ها، شخصیت پردازی، استفاده از مضامین، نوع حوادث، شیوة روایت، ضرب المثل ها و.... تشابه بسیار زیادی به ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی دارد.
مقایسه توازن موسیقایی و معنایی ردیف در غزلیات سعدی و عماد فقیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ردیف را می توان ابزار ایجاد موسیقی و تکمیل یا تأکید معنا دانست و آن را در دو حوزه معنایی و موسیقایی بررسی کرد. در حوزه نخست، از آنجا که معنای ردیف پیوندی پنهانی با روحیه شاعر دارد، می تواند نشان دهنده روحیات و دغدغه های درونی او باشد. از سوی دیگر ردیف عنصر مکرر شعری است و معنای آن در رعایت سنتهای ادبی و محتوایی غزل نقش مهمی دارد. هنگامی که کلمه یا کلماتی در جایگاه ردیف قرار می گیرند، نقش موسیقایی آنها کمتر از معنا نیست. بنابر این بررسی نقش ردیف در ایجاد موسیقی و دلایلی که موجب افزایش این موسیقی می شود، حائز اهمیت است. این مقاله با این رویکرد، به بررسی ردیف در غزلیات سعدی و عماد فقیه کرمانی پرداخته است. این دو شاعر در دور ه ای قرار دارند که غزل فارسی هم از نظر محتوایی و هم از نظر موسیقایی به آخرین حد تکامل و شکوفایی خود رسیده است.
مقایسه «شرور» در شاهنامه و مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نسبت دادن خلق شرور به خدای سبحان، به توحید ذاتی و صفاتی که خدا را مبرّا از صدور هر آلودگی می داند، لطمه می زند و جدا کردن خالق خیر و شر، به معنی اعتقاد به دو آفریننده و فاصله گرفتن از توحید افعالی است. چنان که از قرائن برمی آید؛ فردوسی و مولانا برای حلّ این معمّا از دو زاویه به شرور نگاه می کنند: زاویة نخست کلّی نگر است و نسبت شر را با خدا بر اساس رابطة خالق و مخلوق بررسی می کند. از این زاویه به اعتقاد فردوسی هر موجودی بنا بر حکمتی آفریده شده و صدور شر از خیر مطلق، عقلاً محال است. مولوی برای اثبات این حقیقت، به قدرت و لطف الهی استناد می کند و خدایی را که قادر بر خلق شر نباشد؛ ناقص می داند. به عقیدة وی خدا به دلیل لطف، جهان را خلق و شر را معدوم کرده است. از زاویة دوم نسبت موجودات با یکدیگر سنجیده می شود و نوع نگاه و شناخت انسان، خیر و شر آفریده ها را مشخّص می کند؛ به عبارت دیگر خیر و شر امری نسبی است و در کلّ جهان شری وجود حقیقی ندارد. این نگاه محصول اندیشه ای است که برای «وجود» اصالت قائل می شود و تصوّر جهانی برتر از جهان موجود را محال می داند. هدف تحقیق حاضر، ذکر مصداق هایی از شاهنامه و مثنوی است که ثابت می کند، فردوسی و مولانا از اصل توحید برای تفسیر وجود شر نسبی عدول نکرده اند. فردوسی با نگرش حکیمانه وجود شر ذاتی را عقلاً محال می داند و مولانا با دیدگاه عارفانه و استناد به قدرت و لطف الهی همین حقیقت را بازگو می کند.
حافظ و سایه: مکالمه گرایی از ساخت متن تا ساخت اجتماع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماجرای پایان ناپذیرِ سخنِ حافظ به معمّایی هنری بدل شده است و از کندوکاوِ کلام او مضمون ها پرداخته اند و می پردازند؛ به ویژه غزل های هوشنگ ابتهاج (ﻫ . ا. سایه) نظایرِ متنی و فرامتنیِ فراوانی از غزل حافظ در خود دارد که حاکی از گفت وگوی درونی و تاریخی با هنر و اندیشه ی حافظ است.
هدف از این نوشتار، طرحِ منطقِ گفت وگویی و کاربرد نظریه ی ادبی-اجتماعیِ متن از میخائیل باختین در سنّتِ جوابگوییِ شعر فارسی با مطالعه ی رویکرد ابتهاج به حافظ است که همچنین می تواند نقدی بر نظر برخی در بابِ سیرِ قهقرایی و سبکِ تقلیدی یا بازگشتیِ شعر ابتهاج باشد. در مجموع با بررسی سنّت فوق بر پایه ی آرای ساخت گرایانی چون رولان بارت و ژولیا کریستِوا، غزل های مکالمه بنیاد و نیز حافظانه ی سایه، تحلیلِ بینامتنی و گفتمانی می شود.
اجمالاً باید گفت که مکالمه گراییِ ابتهاج از نشانه های متنی تا سطحِ اجتماع در نوسان است. از سویی ارجاع های بینامتنیِ او غالباً به محور همنشینیِ سخنش، از جمله بازتولیدِ رمزگانِ زبانی، شیوه ی بیان و موسیقیِ شعرِ حافظ، محدود گشته است و از دیگر سو، گفتمان تاریخیِ او به ویژه در سه قطبِ جامعه، انسان و عشق، جدالی با سخن حافظ دارد.
بررسی محتوایی و سرچشمه های فکری علی صفی در لطائف الطّوائف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مولانا فخرالدّین علی صفی، از نویسندگان قرن دهم هجری و دارای تألیفات متعددی، از جمله کتاب ارزشمند و ماندگار «لطائف الطّوائف» است. این کتاب، مجموعه ای از حکایات طنزآمیز مربوط به گروه ها و طبقات مختلف اجتماعی است که با آیات قرآن کریم، احادیث پیامبر (ص)، ائمّة اطهار (ع) و ضرب المثل های عربی آراسته شده است. صفی در این کتاب، به شدت از منابع عربی و فارسی پیش از خود متأثّر شده است. در این پژوهش، از مجموع 867 روایت، حکایت و ضرب المثل عربی که در این کتاب به کاررفته، منبع 399 مورد را در منابع عربی و منبع 222 مورد را در منابع فارسی پیش از او یافته ایم. صفی در کتاب «لطائف الطّوائف»، از منابع عربی چون «ربیع الأبرار»، «تذکرة حمدونیة»، «محاضرات الادبا» بهره برده است. او از روش هایی، چون دخل و تصرف در حکایات، ذکر حکایت های متوالی و ترجمة حکایت ها استفاده کرده است. همچنین، از منابع فارسی، چون «رسالة دلگشا»، «جوامع الحکایات و لوامع الرّوایات»، «بهارستان» و... به فراوانی استفاده کرده است. صفی این حکایت ها را به روش های مختلفی، چون دخل بی کم و کاست مطلب، نقل داستان با اندکی دخل و تصرف و نقل حکایات متوالی در لطائف الطوائف ذکر کرده است.