فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۶۳ مورد.
۱.

کارناپ و نقش وى در فلسفه تحلیلى(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجربه گرایى معنادارى فلسفه تحلیلى اصل تحقیق پذیرى تحلیل زبانى

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷۶ تعداد دانلود : ۲۳۲۲
فلسفه تحلیلى را، که از اواخر قرن نوزدهم شکل گرفت و تا اواسط قرن بیستم به اوج خود رسید، مى توان مبتنى بر سه رویکرد کلیدى دانست: تجربه گرایى با تمرکز بر «اصل تحقیق پذیرى»، توجه به منطق به مثابه یک ابزار، و تحلیل زبانى. کارناپ یکى از مهم ترین متفکرانى است که با تمرکز بر این سه رویکرد، نقش تعیین کننده اى در پیشرفت و کارآمدى فلسفه تحلیلى داشته است. هدف این پژوهش بررسى تأثیر متفکران بزرگى همچون فرگه، راسل و ویتگنشتاین بر «تفکر تحلیلى» کارناپ و سپس بیان تأثیر رویکرد وى بر کارآمدى فلسفه تحلیلى در سه محور اصلى آن است. در نهایت، تلاش شده است با بیان تفصیلى و نوآورى هاى وى در این سه محور، خوانش جدى ترى از فلسفه تحلیلى ارائه شود.
۲.

پارادوکس کرول از منظر ویتگنشتاین، ابن سینا، و خواجه نصیر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ابن سینا ویتگنشتاین خواجه نصیر پارادوکس لوئیس کرول پارادوکس استنتاج چارلز لاتویج داجسون وضع مقدم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق صوری سنتی منطق ارسطو
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق صوری سنتی منطق ارسطویی منطق عالم اسلام
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۱۳۵۸ تعداد دانلود : ۹۴۱
پارادوکس کَرول بنیادی ترین مفهوم منطق، یعنی مفهوم استنتاج را به چالش می کشد و چنین می نمایاند که در هیچ استنتاجی نمی توان از مقدّمات به نتیجه رسید. مقاله ی پیش رو این پارادوکس را بر سه اندیشمند بزرگ، ویتگنشتاین، ابن سینا، و خواجه نصیر، عرضه می کند و می کوشد تا راه حلّی را از سخنان آنان فرا چنگ آورد. ویتگنشتاین از یک وضع مقدّم «بیان ناپذیر» ولی «نشان دادنی» در همه ی استنتاج ها سخن می گوید که سرانجام به تفکیک «قاعده» از «مقدّمه» می انجامد. ابن سینا نیز اصول منطقی را «مکیال» می داند نه «مادّه»، که این دقیقاً همان تفکیک یادشده است. و خواجه نصیر از نیازمندی هر قیاس اقترانی به یک وضع مقدّمِ «معاون» و «مقارن» سخن می راند که بیان دیگری از «وضع مقدّم بیان ناپذیرِ نشان دادنیِ» ویتگنشتاین است که باز به تفکیک یادشده منتهی می شود. و تفکیک «قاعده» از «مقدّمه» و نارواییِ تبدیل اوّلی به دومی کلید حلّ پارادوکس کرول است. این دقیقاً همان تفکیک یادشده است. و خواجه نصیر از نیازمندی هر قیاس اقترانی به یک وضع مقدّمِ «معاون» و «مقارن» سخن می راند که بیان دیگری از «وضع مقدّم بیان ناپذیرِ نشان دادنیِ» ویتگنشتاین است که باز به تفکیک یادشده منتهی می شود. و تفکیک «قاعده» از «مقدّمه» و نارواییِ تبدیل اوّلی به دومی کلید حلّ پارادوکس کرول است.
۳.

بررسی انتقادی دیدگاه فرگه در باب وجود محمولی در پرتو حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ملاصدرا وجود محمولی فرگه گزاره های وجودی ثبوت الشیء ثبوت شیء لشیء

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی آباء فلسفه تحلیلی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۱۳۶۵ تعداد دانلود : ۸۴۵
فرگه با تشبیه گزاره های وجودی به گزاره های عددی به این نتیجه می رسد که وجود محمولی درجة دوم و صرفاً قابل حمل بر مفاهیم است، نه اشیاء. استدلال وی، با ابتنای بر ثبوت شیء لشیء بودن گزاره های وجودی، این است که اگر وجود بر اشخاص به منزلة یک محمول و ویژگی درجة اول حمل شود، گزاره های وجودی موجبه، همان گو و سالبة آن ها خودشکن خواهد شد. بر این اساس، وی گزاره هایی همچون «سقراط وجود دارد» را درست ساخت نمی داند و در تلاش برای ارائة شکل صحیح آن، به صورت نمادین، وجود را به جایگاه سور منتقل می کند. با معیار قرار دادن دیدگاه ملاصدرا روشن می شود که برخلاف گمان فرگه، اولاً اصل در گزاره های وجودی، شخصیه بودن است و ثانیاً مفاد گزاره های وجودی، ثبوت الشیء است نه ثبوت شیء لشیء و ثالثاً، اینکه از پیش فرض های قول به این همان بودن این گزاره ها اصالت وجود است که فرگه منکر آن است.
۴.

بررسی راه حل ویتگنشتاین به واقعیت سلبی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عدم راسل ویتگنشتاین واقعیت سلبی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۸۱۷ تعداد دانلود : ۶۹۰
دشواره واقعیت سلبی این است که گرچه وجود صدق ساز، نفس الامر و متعلق گزاره ایجابی صادقی چون «تهران پایتخت ایران است» در خارج هیچ مشکلی ندارد، وجود متعلق گزاره سلبی صادقی چون «تهران پایتخت ایرلند نیست» در خارج بسیار مشکل ساز و خلاف شهوده بوده و در واقع نوعی ثبوت معتزلی است. از آن جا که ویتگنشتاین از اندیشمندانی است که برخلاف پندار رایج، بسیار درگیر مسائل عدمی بوده است و به مهم ترین مسأله آن، یعنی همین دشواره واقعیت سلبی، نیز راه حلی پیش نهاده است، این نوشتار نخست اشاره ای به راه حل های او به مطلق مسائل عدمی دارد و سپس، با دفع نقدهای دیگران، به روش عقلی به بررسی انتقادی راه حل خاص او به واقعیت سلبی می پردازد مبنی بر این که: این مجموع(Gesamtheit) واقعیت های ایجابی است که یک واقعیت سلبی را نیز مشخص می کند.
۵.

سوژه و صورت منطقی در تراکتاتوس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سوژه معنا صورت منطقی ویتگنشتاین متقدم تراکتاتوس شی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق فلسفه منطق منطق و زبان طبیعی
تعداد بازدید : ۹۲۴ تعداد دانلود : ۷۳۷
ویتگنشتاین متقدم، با گره زدن زبان به ضرورت، معنا را از ایده های ذهنی صرف جدا می کند. به نظر او زبان ساختاری منطقی دارد که روگرفتی از ضرورت های موجود در عالم است. او برای تبیین ضرورت های موجود در عالم، تعریف خاصی از مفهوم شیء ارائه می دهد. به ازای هر شی، نشانه ای را در زبانِ ممکن، واجدِ معنا می داند و روابط بین اشیا را حاصل بالفعل شدن امکان های ترکیبیِ خاص هر شی می انگارد. در نظر او ساختار منطقی زبان، برآمده از چارچوبِ عالمِ متشکل از اشیا است و زبان تنها در صورتی معنادار است که تصویرگر این عالم باشد. ویتگنشتاین بدون آن که از مفاهمه حرفی به میان بیاورد، خودِ چگونگیِ ممکن بودنِ زبان را مورد بررسی قرار می دهد و به عنوان پاسخ، صورت منطقی را مطرح می کند. در طراحی او از زبان، سوژه جایگاه معنابخشی خود را از دست می دهد و اشیای عالم و امکان های ترکیبی آن ها عهده دار معنا می شوند.
۶.

تحلیل رویکرد ویتگنشتاینی به مسئله خود ارجاعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویتگنشتاین متقدم خود ارجاعی تفسیر توصیف ناپذیر تفسیر یکپارچه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۷ تعداد دانلود : ۶۷۰
دست کم سه رویکرد متفاوت به خود ارجاعی در سنت فلسفه تحلیلی وجود دارد. رویکرد راسلی، رویکرد پوزیتیویستی و رویکرد ویتگنشتاینی. هرکدام از این رویکردها راه حلی متفاوت برای مسئله خود ارجاعی پیشنهاد کرده اند. از آن میان رویکرد ویتگنشتاینی به این مسئله بحث های زیادی را به وجود آورده است. ظاهراً فقره6.54 (عبارت ماقبل آخر) رساله ویتگنشتاین تمامی گزاره های کتاب از جمله خودش را بی معنی قلمداد می کند. این خود ارجاعی مخاطبین رساله را در وضع پارادوکسیکالی قرار می دهد. ویتگنشتاین با طرح مفهوم نردبان سعی دارد تا از این خود ارجاعی بگریزد. از میان تفاسیر مختلف از رساله ویتگنشتاین دو تفسیر توصیف ناپذیر و یکپارچه حول این مسئله شکل گرفته اند و سعی می کنند که با تفسیر واژه «بی معنی» خوانشی سازگار از متن رساله به دست بدهند؛ اما از خلال نقدهای این دو تفسیر به یکدیگر به نظر می رسد که اساساً رویکرد ویتگنشتاینی برای حل بحران خود ارجاعی راهگشا نباشد.
۷.

پراگماتیسم و فلسفة تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه تحلیلی پراگماتیسم ویتگنشتاین ویلیام جیمز ریچارد رورتی ویلفرد سلارز

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) سایر جریان ها پراگماتیسم
تعداد بازدید : ۱۶۰۰ تعداد دانلود : ۱۳۹۷
پراگماتیسم در طبقه بندی فلسفه معاصر به دو سنت تحلیلی و قاره ای، جایگاه بینابینی دارد و البته قرابت آن به فلسفه تحلیلی بیشتر است. پیوند میان پراگماتیسم و فلسفه تحلیلی را در نیمه نخست قرن بیستم می توان در تأثیری ملاحظه کرد که اندیشه پدیدآورندگان این سنت، به ویژه ویلیام جیمز، بر فیلسوفان تحلیلی، به ویژه ویتگنشتاین، گذاشته است؛ چنانکه می توان مشابهت هایی میان سخنان جیمز و بخشی از نظریات ویتگنشتاین، مثل نظریه مشابهت خانوادگی، مشاهده کرد. تأثیر و تأثر میان این دو سنت فلسفی در نیمه دوم قرن بیستم چندان گسترش یافته است که فیلسوفان برجسته سنت تحلیلی در این دوره پراگماتیست هایی چون کواین، کریپکی، پاتنام، رورتی و سلارز بودند و از این رو مفهوم پراگماتیسم تحلیلی مطرح شد. در این مقاله ابتدا درباره نسبت میان اندیشه های ویلیام جیمز و ویتگنشتاین بحث می شود و پس از آن نسبت میان پراگماتیسم و فلسفه تحلیلی در نیمه دوم قرن بیستم در پرتو بررسی اندیشه های رورتی و سلارز کاویده می شود.
۸.

ادراک حسی، خود-تصحیحی و شهود فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهود توجیه پدیدارگرایی خودتصحیحی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹۵ تعداد دانلود : ۸۰۷
در فلسفه تحلیلی معاصر دیدگاه غالب روش شناختی این است که شهود فلسفی نقش شاهد راله یا علیه نظریه های فلسفی ایفا می کند؛ اما موفقیت در ایفای این نقش منوط به این است که شهود موجه باشد. پدیدارشناسی از دیدگاه هایی است که سعی در نشان دادن و در پی آن تبیین موجه بودن شهود دارد. مطابق این دیدگاه، شهود به واسطه داشتن ویژگی پدیداری خاصی (صادق به نظررسیدن محتوایش) موجه است. معمولاً استدلال می شود که ادراک حسی نیز چنین ویژگی پدیداری ای دارد و به نظر می رسد که موجه بودن ادراک حسی به دلیلِ داشتن همین ویژگی است و از این جهت شباهتی ساختاری بین شهود و ادراک حسی هست و همین امر موجه بودن شهود را تقویت می کند. در این مقاله سعی بر آن است که نشان داده شود ویژگی تعیین کننده دیگری در رابطه با توجیه در ادراک حسی وجود دارد که ویژگی خودتصحیحی است. ادراک حسی به میزان نسبتاً زیادی خودمصحح است؛ در حالی که شهود به میزان زیادی در مقابل خودتصحیحی مقاوم است. به نظر می رسد نبودِ این ویژگی می تواند ادعای موجه بودن شهود را تضعیف کند.
۹.

برهان مبتنی بر حقایق سرمدی در فلسفه لایب نیتس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: خدا لایب نیتس اگوستین حقایق سرمدی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی آباء فلسفه تحلیلی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۳۵۴ تعداد دانلود : ۱۱۳۸
بر خلاف ادعای راسل که بخش مربوط به خداوند و براهین اثبات وجود او را در اندیشه لایب نیتس سست ترین و ضعیف ترین بخش فلسفه او می داند، این بخش به معنایی اساسی ترین بخش فلسفه اوست. در نظام فلسفی لایب نیتس بدون خداوند نه چیزی می تواند موجود باشد و نه حتی ممکن. از این رو اثبات وجود خدا در فلسفه او ضروری است. یکی از مهم ترین براهین وی برهان مبتنی بر حقایق سرمدی است. برخی این برهان را متقاعد کننده تر از برهان وجودی، و حتی اعتبار برهان وجودی را به معنایی متوقف بر این برهان دانسته اند. در این مقاله قرائت های مختلف برهان مذکور بیان می شود و مورد نقد و بررسی قرار می گیرد.
۱۰.

راهکاری در حل منازعة «لیوتار و هابرماس» در مورد «زبان و اجماع عمومی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کثرت اجماع چندفرهنگ گرایی پیکارگرایی اجماعی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه زبان
تعداد بازدید : ۹۱۸ تعداد دانلود : ۶۵۵
ژان فرانسوا لیوتار، متأثر از لودویگ ویتگنشتاین و نظریة بازی های زبانی قائل به اصالت «تکثر و تفاوت» می شود. اما یورگن هابرماس به دنبال «اجماع عمومی» و سیطرة کلیتی اندام و ار بر جامعه است؛ هدفی که از نگاه ساختارگرایانة سوسوری به زبان توشه گیری می کند. این مقاله کوشیده است تا با نقد نگاه رادیکال لیوتار و نیز تفسیر وی از بازی های زبانی و سپس نقد هابرماس، با تعدیلاتی در نظریات این دو فیلسوف، به دیدگاهی بینابین  میان آن دو برسد. در این رهگذر، بهره گیری از میانجی شانتال موفه، نظریة پیکارگرایی اجماعی، چالرز تیلور، ایدة چندفرهنگ گرایی، به عنوان دو فیلسوف متأثر از ویتگنشتاین، مسبب تحقق آشتی آفرینیِ این مقاله میان دو دیدگاه لیوتار و هابرماس شده است. سؤال اصلی این است که چه نسبتی میان تلقی ویتگنشتاینی از زبان و تلقی ضد ویتگنشتاینی از زبان و اجماع عمومی وجود دارد؟ فرضیة (مدعا) اصلی می گوید که این نسبت،  ملازمه نیست.
۱۱.

درون گرایی و دیدگاه ویتکنشتاین در بحث زبان خصوصی (Introspection and Wittgenstein's View on Private Language Argument )(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنا ویتگنشتاین بازی زبانی درون نگری استدلال پیروی از قاعده

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی عبور از پوزیتیویسم منطقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه زبان
تعداد بازدید : ۱۵۰۵ تعداد دانلود : ۷۸۲
استدلال زبان خصوصی از مهم ترین مباحث دورة دوم فلسفی ویتگنشتاین به شمار می رود. آنچه در این باب اهمیّت دارد، این مسئله است که آیا انسان می تواند در خلوتگاه خود، زبانی اختصاصی ایجاد نماید که الفاظ آن تنها برای خود او معنادار باشد؟ ویتگنشتاین با ارجاع به فقدان شرط معناداری هویّات درونی و احساسات و نیز با ردّ خصوصی بودن الفاظ و عبارات و بیان توهّمی بودن آن، مدّعی است که چنین زبانی قابل تصوّر نیست، چراکه باور دارد زبان احساس وابسته به دنیای فیزیکی است و شکل گیری یک زبان مرهون به کارگیری گرامری است که تنها در اجتماع زبانی تکوّن می یابد. در مقالة حاضر، ابتدا به شرح مفهوم «درون نگری» خواهیم پرداخت تا درک بهتری از دیدگاه وی در باب استدلال زبان خصوصی به دست آوریم. در گام بعدی، دیدگاه ویتگنشتاین را در باب استدلال زبان خصوصی که مبتنی بر دو مفهوم کلیدی شرط معناداری و استدلال پیروی از قاعده است، مورد بررسی قرار داده، نشان خواهیم داد که او چگونه با یک برداشت واقع گرایانه از معنا، استدلال خود را صورت بندی می کند.
۱۲.

نقد کوهن بر تجربه گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نسبی گرایی پوزیتیویسم پارادایم کوهن تجربه گرایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی پوزیتیویسم منطقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
تعداد بازدید : ۲۳۲۸ تعداد دانلود : ۱۸۰۱
فلسفة علم کوهن را آغاز دورة پساپوزیتیویستی دانسته اند. در این نوشتار با مرور نقدهای کوهن بر تجربه گرایی خواهیم دید او در این نقدها با تضعیف نقش معرفتی و توجیهی تجربه باعث تقویت نسبی گرایی و بسط آن به حوزة علوم طبیعی می شود. با این که کوهن نقدهایی جدی بر حلقة وین دارد، اما هم زمان برخی از اصول پوزیتیویستی آن ها را حفظ می کند؛ لذا برخی از مفسران کوهن نسبی گرایی را نتیجة منطقی اصول پوزیتیویستی می دانند و بر این اساس دیدگاه کوهن را تداوم پوزیتیویسم معرفی می کنند. از نظر آن ها کوهن با مبانی اندیشة حلقة وین موافق است و صرفاً برای حل پاره ای از ناسازگاری ها آن را بازسازی می کند. شواهد این ادعا را در پایان این نوشتار بررسی خواهیم کرد.
۱۳.

نقد و بررسی تفسیر ایده آلیستی ویلیامز از ویتگنشتاین متأخر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایده آلیسم استعلایی ایده آلیسم ویتگنشتاین سولیپسیسم برنارد ویلیامز

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی عبور از پوزیتیویسم منطقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای ایده آلیسم معاصر
تعداد بازدید : ۱۳۸۰ تعداد دانلود : ۹۰۷
خوانش های مختلفی از ویتگنشتاین متأخر وجود دارد. یکی از خوانش هایی که محل نظر و مناقشه شارحان واقع شده، تفسیر برنارد ویلیامز از فلسفه متأخر است. از منظر ویلیامز، ویتگنشتاین در گذار از تراکتاتوس به پژوهش های فلسفی از «مرزهای زبان من یعنی مرزهای جهان من» و به عبارتی از سولیپسیسم استعلایی، به ایده آلیسم استعلایی و به عبارتی «مرزهای زبان ما یعنی مرزهای جهان ما » گذر می کند. هدف اصلی وی تبیین این مطلب است که در حرکت از «من» به «ما» دغدغه های ایده آلیسم استعلایی رها نمی شود. باید توجه داشت که ویلیامز، ویتگنشتاین را در معنای خاصی ایده آلیست استعلایی می داند. در این نوشتار می کوشم تا در وهله نخست، تبیینی دقیق از تفسیر ویلیامز ارائه دهم. برای این منظور، از برخی شارحان بزرگ ویتگنشتاین که این تفسیر را مورد توجه قرار داده اند، ایلهام دیلمن، درک بولتن و نورمن ملکم، کمک می گیرم. در قدم بعدی و در کنار تبیین این تفسیر به نقد وبررسی آن خواهم پرداخت
۱۴.

ارتباط زبان و معنا در سنت فلسفه ی تحلیلی: با تأکید بر آراء ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان راسل تحلیل ویتگنشتاین مور

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی آباء فلسفه تحلیلی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی عبور از پوزیتیویسم منطقی
تعداد بازدید : ۳۰۲۷ تعداد دانلود : ۱۷۸۴
یکی از مشخصة های مهم فلسفة تحلیلی عبارت است از عطف توجه به زبان و کوشش برای استخراج معانی و ظرایف نهفته در پس آن، به منظور حل و یا منحل کردن مسائل فلسفی. هر سه پایه گذاران فلسفه تحلیلی، یعنی فرگه، راسل و مور، هر کدام به شیوة خود این راه را پیموده اند. ویتگنشتاین به عنوان وراث هر سه فیلسوف، در باب رابطة میان زبان و معنا، در عین این که وام دار گذشتگان خویش است، ولی وجوه افتراقی نیز با آنان دارد. در این مقاله ابتدا به اختصار اساس نظر سه فیلسوف تأثیرگذار بر ویتگنشتاین در باب رابطه زبان و معنا بیان شده، سپس نشان داده می شود که وی در مواردی نظیر نظریه تصویری زبان، اتمیسم منطقی و تمایل به زبان روزمره، وام دار اسلاف خویش است. اما در عین حال مؤلفه های مهمی از اندیشة او، نظیر فرض معنایی خاص برای حالات امور، نگرش انتقادی خاص نسبت به متافیزیک و دفاع از زبان روزمره، متفاوت با دیگران می باشد.
۱۵.

نقد و بررسی دلالت های تربیتی انسان شناسی برتراند راسل بر اساس دیدگاه محمدتقی جعفری(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: انسان شناسی اهداف اصول روش ها دلالت های تربیتی برتراند راسل محمدتقی جعفری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی آباء فلسفه تحلیلی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه‌ تعلیم و تربیت
تعداد بازدید : ۲۲۸۷ تعداد دانلود : ۱۲۵۳
بازخوانی و توجه به آراء صاحب نظران و دانشمندانی که در حوزه های گوناگون، از جمله انسان شناسی مطالعات عمیقی داشته و در زمینة تعلیم و تربیت نیز آراء قابل تأملی ارائه داده اند امری ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش کیفی که به روش «توصیفی تحلیلی» انجام گرفته، نکات مهمی در زمینة انسان شناسی برتراند راسل ذکر و سپس دلالت های تربیتی انسان شناسانة او بر اساس دیدگاه محمدتقی جعفری نقد و بررسی شده است. مطابق دیدگاه علامه جعفری، حیات انسان تنها به دو قلمرو فردی (لذت و الم شخصی) و فرافردی محدود نمی شود، بلکه از قلمرو سومی به نام «کمال و تعالی» نیز برخوردار است؛ قلمروی مهمی که در دیدگاه راسل جایگاهی ندارد. نتایج تحقیق نشان می دهد که با وجود این تفاوت و دیگر تفاوت های اساسی در جهت گیری های کلی انسان شناسانة این دو فیلسوف، برخی از اهداف واسطی و اصول و روش های تربیت از دیدگاه راسل به سبب آنکه سعادت فردی و اجتماعی بشر در دنیا را هدف گرفته، بر اساس دیدگاه علامه جعفری، که حیات طیبة طبیعی و دنیوی را مقدمة حیات معقول می داند، تأیید شده، اما ناکافی است. اصل «لزوم تربیت»، اصل «تطبیق تربیت بر غرایز»، و اصل «نافع بودن تربیت» از جملة این اصول است. نکات غیرقابل تأییدی نیز در آراء تربیتی راسل وجود دارد؛ از جمله نقش هنر در تربیت، اصل «شک گرایی صرف» و اصل «تفوق مشارکت بر رقابت». همچنین مشخص گردید بیشتر نقد های وارد شده بر دیدگاه راسل مربوط به آن بعد از حیات انسان و تربیت اوست که به سبب انکار خدا و معنویت یا تردید در آن از سوی راسل، در آراء تربیتی وی مغفول مانده است.
۱۶.

استدلال خاطره نویس ویتگنشتاین در نفی زبان خصوصی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حافظه معیار صدق ویتگنشتاین احساس زبان عمومی زبان خصوصی استدلال خاطره نویس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی عبور از پوزیتیویسم منطقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه زبان
تعداد بازدید : ۱۴۹۷ تعداد دانلود : ۸۵۸
یکی از نظریات مهم ویتگنشتاین متأخر، نفی زبان خصوصی است؛ زبانی که معنای واژگان اش را تنها کاربر آن زبان می داند. ویتگنشتاین در استدلال خاطره نویس برای اثبات امتناع زبان خصوصی می گوید که محال است شخص بتواند احساس خودش را با نشانه ای مثل «S» نامگذاری کند و آن را در دفتر خاطراتش یادداشت کند و بعد از آن بخواهد تکرار آن احساس را نیز در آن دفتر یادداشت کند. از این استدلال تفسیرهای متفاوتی شده است. برخی آن را استدلالی علیه اعتبار حافظه دانستند و برخی آن را تأکیدی بر ضرورت وجود قواعدی برای کاربرد واژگان در یک زبان به شمار آوردند. تشکیک در اعتبار حافظه گاهی به توان حافظه بر نگهداری احساس آغازین و گاهی به توان حافظه بر یادآوری درست کاربردهای یک نشانه در گذشته مربوط می شود. مفسران بیشتر شق نخست را برگرفتند و به هر حال امکان احراز درستی عملکرد حافظه را در زبان خصوصی به این دلیل منتفی دانستند که معیاری عینی برای بازسنجی کاربردهای یک نشانه وجود ندارد. در این مقاله برخی تفاسیر از استدلال خاطره نویس بررسی شده است.
۱۷.

تراکتاتوس؛ آغاز رویکرد درمانی ویتگنشتاین به فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان نشانه ویتگنشتاین تشخیص وضوح تراکتاتوس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۰۴ تعداد دانلود : ۱۳۳۵
ویتگنشتاین اندیشمندی است که از سویی فلسفه را مولِّد آشفتگی ذهنی می داند و از سوی دیگر فیلسوف را در مقام یک درمانگر می خواهد. این نگرش دوسویه نسبت به فلسفه، از تراکتاتوس آغاز می شود و سپس با قول به تنوع شیوه های درمان به دوره ی دوم حیات فکری وی تسرّی پیدا می کند. اخیراً، اغلب مفسران پوزیتیویستی ویتگنشتاین از خاستگاه های رویکرد درمانگری ویتگنشتاین در تراکتاتوس غفلت ورزیده و صرفاً این رویکرد را در دوره ی دوم اندیشه ی او به ویژه به رساله ی پژوهش های فلسفی محدود ساخته اند. در این مقاله، درصدد رفع این ابهام و نشان دادن ریشه های رویکرد درمانگرای ویتگنشتاین در رساله ی تراکتاتوس برآمده ایم. از آن جایی که ذکر «نشانه» یا نشانه های بیماری ناشی از تفکر فلسفی و مرحله ی «تشخیص» آن، به عنوان مقدمات «درمان» لحاظ می شوند، ابتدا «نشانه»، «تشخیص» و سرانجام رویکرد «درمانی» ویتگنشتاین نسبت به فلسفه در تراکتاتوس را با تأکید بر ارزش درمانی وضوح مورد بررسی قرار خواهیم داد و سپس به برخی از دلایلی که سبب غفلت از رویکرد درمانی تراکتاتوس شده است، به طور گزیده اشاره خواهیم کرد. بدین ترتیب نشان خواهیم داد که او از آغاز تفکر فلسفی خویش به این رویکرد باور داشته و در پژوهش های فلسفی صرفاً آن را به زبان روزمره بیان کرده است. در این مقاله همچنین پرده از محدودیت رویکرد درمانگرای ویتگنشتاین به فلسفه برخواهیم داشت.
۱۸.

ارزیابی دیدگاه نیکولاس ولترستورف درباره ی فلسفه ی تحلیلی دین در اواخر قرن بیستم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معرفت شناسی اصلاح شده واقع گرایی فلسفه ی تحلیلی معرفت خداوند فلسفه ی تحلیلی دین نگاه روایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی پوزیتیویسم منطقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۰۰۵ تعداد دانلود : ۷۸۶
فلسفه ی تحلیلی دین در اواخر قرن بیستم، شاهد شکوفایی شایان توجه و البته نقدهای جدی بوده است. نیکولاس ولترستورف فیلسوف تحلیلی دین کوشیده است تا ضمن ارائه ی توصیفی از شاکله ی فلسفه ی تحلیلی دین در این بازه ی زمانی، به منتقدان آن نیز پاسخ دهد. وی با تکیه بر ساختار روایی-داستانیِ فلسفه ی تحلیلی دین، معتقد است که تنها با توجه به سه ویژگی اساسیِ فلسفه ی تحلیلی دین در این دوره، یعنی واقع گرایی، دفاع از تقریری خاص از مبناگرایی در معرفت شناسی و باور به امکان دست یابی به معرفت خداوند، می توان درک و فهم درستی از آن به دست آورد، وگرنه دچار خطا خواهیم شد و انتظارات نابجایی از آن هم خواهیم داشت. در این مقاله، ضمن توصیف دقیق دیدگاه ولترستورف، انتقاداتی مانند یکی گرفتن فلسفه ی تحلیلی دین و معرفت شناسی اصلاح شده و لزوم انکار عقلانیت مشترک در تحلیل وی را بیان خواهیم کرد.
۱۹.

دگرگونی نظریه های حقیقت در فلسفه های قاره ای و تحلیلی قرن بیستم

کلید واژه ها: فرهنگ زبان حقیقت انسجام تطابق عمل گرایی فلسفه تحلیلی و قاره ای

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه تاریخ فلسفه
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۷۸۰ تعداد دانلود : ۱۱۳۲
فلسفه های قرن بیستم زیر دو عنوان مهم قاره ای و تحلیلی، دسته بندی می شوند. از سوی دیگر، تطابق، انسجام و عمل گرایی، شایع ترین نظریه های مطرح در تبیین کیفیت رابطه ذهن و عین، در قالب نظریه های صدق یا همان حقیقت می باشند. حال، اگر بخواهیم نظریه های حقیقت را در متن دو سنت بزرگ قاره ای و تحلیلی، ارزیابی کنیم، با دو سوال مهم مواجه خواهیم بود: اول اینکه با عنایت به واگراییِ انکارناشدنیِ جغرافیایی، تاریخی و محتواییِ سنن مذکور، در جهت تقریب آنها آیا حتی به کاربرد تعبیر تشابه خانوادگی نیز نمی توان امیدوار بود؟ آیا می شود با معیار سنت گرایان در رویکرد به دین، از معبر اشتراک معنوی، این دو جریان را دو اعتبار از حقیقتی واحد انگاشت؟ سوال دوم این است که آیا همین رویه در قبال نظریه های حقیقت، قابل اِعمال است؟ آیا رهیافت اندیشمندانِ دو سنت قاره ای و تحلیلی به مقوله صدق یا حقیقت، واجد هسته های مشترکی هست تا از رهگذر آنها بتوان هم دو سنت مذکور و هم نظریه های صدق در قرن بیستم را زیر چتر واحدی جمع کرده یا حداقل از اشتراک حداکثری آنها سخن گفت؟ چنین می نماید که تلاش در جهت یکسان سازیِ سهم ذهن و عین در نظریه های حقیقتِ قرن بیستم، مرزهای تطابق ارسطوییِ، بازنماییِ دکارتی و سوبژکتیویسم کانتی را که رویکردی دوآلیستی دارند، درنوردیده و انسجام و عمل گرایی را وانهاده است.
۲۰.

رابطه ی منطق و زبان از نظر ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: منطق زبان لودویگ ویتگنشتاین جهان-تصویر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی آباء فلسفه تحلیلی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق فلسفه منطق
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق فلسفه منطق منطق و زبان طبیعی
تعداد بازدید : ۳۰۱۸ تعداد دانلود : ۱۸۴۶
در این مقاله، می کوشیم تا رابطه ی زبان و منطق را از نظر ویتگنشتاین بررسی کنیم. برای این منظور از سه کتاب مهم او یعنی رساله ی منطقی-فلسفی، پژوهش های فلسفی و در باب یقین استفاده کرده ایم. ابتدا این رابطه را در رساله ی منطقی-فلسفی توضیح می دهیم و نتایج آن را برمی شمریم. سپس بعضی از انتقادات واردشده به این تلقی را بررسی می کنیم، از جمله نشان می دهیم که نگاه ذات گرایانه به زبان از نظر ویتگنشتاین متأخر، نگاهی اشتباه است و سرچشمه ی بدفهمی از رابطه ی منطق و زبان شده است. آن گاه با مدد گرفتن از پژوهش های فلسفی تلقی ویتگنشتاین متأخر از رابطه ی زبان و منطق را بازسازی می کنیم. از این منظر، منطق مقوم پیشین زبان نیست، بلکه خود محصول به کارگیری زبان است. آن گاه به منظور تأیید این تلقی، به یک پژوهش مردم شناختی استناد می کنیم. در انتها، می کوشیم تا با استفاده از مفهوم «جهان-تصویر» از کتاب در باب یقین به بعضی سؤالات محتمل پاسخ دهیم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان