ژن کوچکترین واحد شیمیایى اطلاعات ارثى است که به تعداد بىشمار، درون میلیاردها سلول تشکیلدهنده بدن، وجود دارد. این واژه براى اولین بار توسط ویلهلم یوهانس در سال 1909 به کار رفت. مراجعه به متون دینى و روایى، و تعمق و ژرفنگرى در آنها، این حقیقت را آشکار مىسازد که پیشوایان معصوم علیهمالسلام سالها پیش از این با کلامى روان و ساده، پارهاى از مسایل ژنتیکى و توارثى را تبیین کردهاند.
دین اسلام در راستاى سعادت بشر در قالب احکام تکلیفى، وظایفى را براى مکلفین مشخص کرده است. این فرایند در بسترسازى مناسب ژنتیک نیز مورد عمل قرار گرفته است. روایات بسیارى به بیان جنبههاى ارادى و غیرارادى انتقال صفات والدین و نسلهاى گذشته به نسلهاى آینده، پرداخته و از پدران و مادران خواستهاند تا با رعایت دستورات ارزشمند دین، زمینه و بستر مناسب را براى انتقال و تحقق ویژگىهاى ارزشمند فراهم آورند.
این مقاله بر آن است تا با اثبات ژنتیک در متون روایى، به بیان پارهاى از دستورات پیرامون بسترسازى مناسب و نامناسب آن بپردازد.
انتشار خبر تولد نخستین انسان شبیهسازى شده، از جمله مسائل جدید پزشکى مطرح شده در جهان است که بسیارى از اندیشمندان ادیان الهى و دانشمندان علوم مختلف به آن واکنش نشان داده و در رابطه با آن اظهارنظر کردهاند. این که شبیهسازى چیست و چه مسائلى پیرامون آن مطرح است و چه اقداماتى در سطح جهان و نیز از نقطه نظر بینالمللى انجام شده است؟ همه از نکاتى هستند که نوشتار حاضر به بررسى آنها مىپردازد.