در نوشتار حاضر، نویسنده با استفاده از الگوی «فرایندمحور تحلیل پروپاگاندا»، به بازیابی پیام های تبلیغاتی غالب، فنون و شبکه های رسانه ای آمریکا در کودتای 28 مرداد 1332 می پردازد. بررسی مکاتبات رسمی بازیگران اصلی این کودتا در اسناد دیپلماتیک آمریکا نشان می دهد دولت مردان آمریکایی طبیعت ضد امپریالیستی افکار عمومی ایران و به ویژه نگاه استقلال طلبانه مبتنی بر اسلام سیاسی به رهبری آیهالله کاشانی را مهم ترین مانع پیش روی سیاست های خود در منطقه می دیدند. به عبارت دیگر، بازیگران آمریکایی «ناسیونالیسم افراطی» و «اسلام گرایی مبارز» را دو مانع ایدئولوژیک پیش روی منافع غرب و آمریکا در ایران قلمداد می کردند. این پژوهش به واکاوی چرایی و چگونگی جنگ روانی آمریکا برای نفوذ در افکار عمومی ایران به عنوان مرحله ای حیاتی در جهت دست یابی به کودتا می پردازد. ناکامی مصدّق در بی اعتبارسازی کمپین پروپاگاندا، رخنه موفقیت آمیز پروپاگاندای آمریکا را در پی داشت. از این طریق، نه تنها آمریکا کودتایی علیه مصدّق شکل داد، بلکه با تضعیف آیهالله کاشانی، در واقع کودتایی علیه تلاش وی برای ارتقای نهضت ملّی نفت به نهضت اسلامی استقلال طلبانه فراگیرتری انجام داد.
تاریخ اسلام و جهان نشان می دهد که دین اسلام روح حیات را به کالبد بشریّت دمید و جامعة انسانی را احیا نمود. امّا از آغاز تاکنون همواره دشمنانی وجود داشته که مصمّم به نابودی اسلام یا پیشگیری از تأثیرگذاری آن بوده اند. بدین منظور، نسخه هایی از اسلام غیرواقعی و قرائت هایی تحریف شده از اسلام را در برابر اسلام حقیقی و اصیل ارائه نموده اند که در آثار و اندیشة امام خمینی(ره) عنوان مشترک همة آنها عنوان، «اسلام آمریکایی» ذکر می شود. وظیفة دفاع از اسلام اقتضا می کند که ویژگی ها و شاخصه های اسلام اصیل در مصاف با «اسلام انحرافی» با استفاده از منابع متقن و نیز متون وحیانی و الهی شناسایی و ارائه گردد تا طرح ها و تبلیغات فریبکارانة استعمارگران بر مردم آشکار شود. رهنمودهای حکیمانة امام خمینی(ره) با تطبیق بر آیات کریمة قرآن، چراغی پرفروغ و نورافکن در این راه است. در پرتو این منابع نورانی، به چند شاخصه دست یافتیم که عدم جدایی از سیاست، استخدام وسیلة صالح، فراملّی و منطقه ای بودن، استواری و درستی، جامعیّت، تمامیّت، حمایت مستضعفان و ستیز با مستکبران و ... از جملة آنهاست.