فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۸۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
نظریه معنایی «اصالت ظهور» در اصول فقه شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشینه معنا در زبانشناسی حکایت از آن دارد که زبان شناسی صورتگرا به دلیل داشتن رویکردی تجریدی به زبان و بی توجهی به بافت از پرداختن به قضیه معنا چشم پوشیده است. در مقابل آن ‘ زبانشناسی نقشگرا از منظر کاربرد شناسی و فرازبانی فقط توانست تا قلمرو خاصی از عهده تبیین معنایی زبان بر آید: یعنی در مواردی از منظر شنونده وخواننده از درک کامل جملات مبهم عاجز ماند. نگارنده بر آن است که نشان دهد در آنجا که زبانشناسی نقشگرا در ابهام زایی از جملات مبهم کارآیی ندارد زبان شناسی صورتگرا می تواند - چنانکه در شاخه نحو نقش مؤثر خود را ایفا نموده - در کنار زبانشناسی نقشگرا در قالب یک نظریه معنا شناختی هم از کار آیی توصیفی برخوردار باشد. چنین رویکرد تلفیقی را می توان به نظریه لیچ نزدیک دانست که در زبانشناسی چندان مورد توجه قرار نگرفته است. اما این رویکرد بیش از هزار سال است که توسط اصولیین مسلمان مطرح گردیده و در علم اصول فقه به نظریه «اصالت ظهور» معروف است. نظریه اصالت ظهور که مبتنی بر اصل مهمی به نام «اصل تبادر» در اصول فقه است‘ از نظریه های جامع وکار آمد در امر استنباط می باشد که متکفل کشف احکام شرعی از متون فقهی است.
جستاری در تبارشناسی ماده «قرأ» در ساخت واژه «قرآن»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲ (پیاپی ۴)
حوزه های تخصصی:
جستجوی ریشه و نحوه ساخت برخی از واژگان غریب و کم کاربرد قرآن کریم، دغدغه ای است که در طول تاریخ اسلام بسیاری از عالمان لغت و زبان شناسان را به خود مشغول داشته و باعث شده نظریه های متعددی در این خصوص تولید شود، همانند نظریه وجود واژگان دخیل یا نظریه تشکیل شدن زبان قرآن از مخلوط زبان های عربی و آرامی. به نظر می رسد از جمله دلایل وجود ابهام در رابطه با ریشه این واژگان و طرح نظریات مختلف، عدم وجود روش های معتبر و نظام مند جهت جستجو و مطالعه زبان ها باشد. از این روی، در این مقاله تلاش شده برای پاسخگویی به این سوال تاریخی در حوزه زبان شناسی، و همچنین معرفی روشی برای جستجوی ریشه واژگان قرآنی، با استفاده از الگوی مطالعه تبارشناسی زبانی، به جستجوی ریشه واژه «قرآن» به عنوان یکی از پرکاربردترین واژگان قرآنی و در عین حال مبهم ترین آنها پرداخته و از این رهگذر، ضرورت اتخاذ رویکرد ریشه شناسی در تحلیل مؤلفه های لغوی واژگان قرآنی را تبیین نمائیم. آنچه به ابهام واژه «قرآن» در پژوهش های امروزین افزوده، عدم تحلیل ماده «قرأ» است. به صورتی که محققان در این حوزه صرفاً با استناد به گزارش لغویان متأخر، به بررسی ابعاد مفهومی و غیر لغوی این واژه پرداخته اند، که همین امر باعث شده برخی در اشتقاق و حتی تلفظ و مفهوم واژه «قرآن» اختلاف نظر داشته و آراء متفاوتی بیان کنند. در این پژوهش با مراجعه به فرهنگ لغت دیگر زبان های آفریقایی آسیایی همچون زبان های؛ سامی، عبری، آرامی، حبشی، اکدی و سریانی، کاربردهای ماده «قرأ» استخراج و چگونگی ساخت های مختلف آن تبیین شده است.
متون درسى علم اصول در حوزههاى علمیه
حوزه های تخصصی:
پیدایش و تطور علم اصول
حوزه های تخصصی:
رابطه میان (خود) و (دیگرى)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۷۹ شماره ۸
حوزه های تخصصی:
علم اصول فقه 4
منبع:
حوزه سال ۱۳۷۱ شماره ۵۴
حوزه های تخصصی:
نظریه حصر ضروریات در مقاصد خمسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علمای اصول اهداف یا مقاصد تشریع را به مقاصد کلی و مقاصد جزئی تقسیم کرده¬اند. مقاصد کلی را هم در سه نوع ضروریات, حاجیات و تحسینیات آورده و ضروریات را منحصر در مقاصد خمسه دانسته¬اند, که عبارتند از حفظ دین, نفس, عقل, نسل و مال. نویسنده مقاله حاضر با ارائه مختصری از سیر تکامل تاریخی این نظریه، اشکالات و کاستی¬های نظریه مذکور را بررسی، و ضرورتِ الحاق مقاصد دیگری به مقاصدِ خمسه را تبیین کرده است. مهمترین اصلی که باید به این مقاصد افزوده شود "اصل عدالت" است که چون روحی در تمام کالبد شریعت جاری است. همچنین با توجه به این که بسیاری از احکام اسلام برای حفظ امنیت جامعه تشریع شده¬اند, اضافه کردن مقصد "حفظ جامعه" لازم است. بنابراین, باید حفظ جامعه و اقامه عدل را به مقاصد ضروری افزود. مقاصدی چون "حفظ آزادی" و "اخلاق¬مداری" نیز مقالاتی دیگر را می¬طلبد.
مکتب اصولى شیخ مفید
حوزه های تخصصی:
معنای خارجیّت معنا و موضوع له از نظر میرزا مهدی اصفهانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شاخص ترین شاخه ای از علوم اسلامی که به مسئله زبان شناسی، چیستی لفظ و معنا و پیوند میان آنها به طور جدی پرداخته دانش اصول فقه است؛ بنابراین، بحث از زبان شناسی براساس نظریات متفکرین اسلامی نیازمند مراجعه به آراء نظریه پردازان اصول فقه است. میرزا مهدی اصفهانی بنیان گذار مکتب معارف خراسان، و از شاگردان طراز اول میرزای نائینی، به سبب نگاه خاص خود در باب معرفت شناسی و هستی شناسی، حقیقت الفاظ را علامتیت و اشاره گری، و مدلول و معنای آن را نفس حقایق و نه صُوَر ذهنی آنها می داند. نظریة او در بحث الفاظ از یک سو، در تقابل با زبان شناسی مبتنی بر آموزه های حکمت متعالیه و نظریه های معرفت شناسی و هستی شناسی آن است (چراکه اساساً نظریات او در تقابل با مبانی حکمت متعالیه است) و از سوی دیگر، در تقابل با نظریات اصولی ای است که بر اندیشه ها و آموزه های حکمت متعالیه استوار شده اند. بنابراین، می توان نقطه مقابل میرزای اصفهانی در بحث معنا و موضوع له را استادش - میرزای نائینی - دانست. او بنیان های جدیدی در تبیین کلمات ائمه دین استخراج و تبیین کرده است که مهم ترین آنها در بحث شناخت (علم و عقل) می باشند. میرزای اصفهانی بر اساس نظام شناختی خود تحلیل جدیدی دربارة وضع الفاظ برای خارج معنا بیان داشته است. که این مقاله در تلاش است تا گزارشی از مقدمات و اصول این نظریه ارائه کند
گفتمان هاى قیاس ناپذیر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۷۸ شماره ۴
حوزه های تخصصی:
شبهه عبائیه و آرای اصولی حضرت امام خمینی
حوزه های تخصصی:
شبهه عبائیه نام شبهه ای است معروف در علم اصول فقه که نخستین بار توسط مرحوم آیت الله سید اسماعیل صدر مطرح شد.
نگارنده در ابتدای مقاله به توضیح و تبیین این شبهه می پردازد و درصدد تطبیق آن با مبانی اصولی حضرت امام خمینی(س) است.
در ادامه از نظریات بزرگانی چون محقق عراقی، محقق نائینی و آیت الله شیخ محمدحسین اصفهانی درباره بطلان استصحاب فرد مردد و از نظریات بزرگانی چون محقق نائینی و حضرت امام خمینی(س) و جمعی از بزرگان معاصر راجع به شبهه عبائیه استفاده کرده است. نویسنده در پایان، جواب دیگری از شبهه عبائیه و جمع بندی از کل نظریات علما آورده است.
مبانی مشترک اصول فقه و هرمنوتیک کلاسیک در فهم متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم علوم دینی و علوم انسانی، فهم معنای متن است. هرمنوتیک یکی از شاخه های علوم انسانی است که به بح ث در مبانی نظری تفسیر و فهم متن می پردازد. علم اصول فقه نیز هدف مشابهی را دنبال می کند زیرا وظیفه ی آن، استنباط حکم شرعی از متون و منابع دینی است و از این روست که اصولیان - در بحث الفاظ - ناگزیر به کشف قواعد فهم متون هستند.
با توجه به زمینه های مشترکی که میان این دو رشته علمی وجود دارد، مطالعه تطبیقی میان آن ها ضروری به نظر می رسد تا با شناخت مبانی مشترک، بتوانیم از اصول و موازین متقن فهم متن درک بهتری داشته باشیم.
از آنجا که در میان شاخه های هرمنوتیک، هرمنوتیک کلاسیک نزدیکی بیشتری با اصول فقه دارد، در این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی همراه با گردآوری اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای انجام گرفته است، به بررسی مبانی مشترک میان اصول فقه و هرمنوتیک کلاسیک پرداخته شده است و از این رهگذر شش مبنای مشترک میان آن دو تبیین گردیده است؛ ۱. مؤلف محوری ۲. معیارگرایی ۳. عینیت گرایی و تعین معنا ۴. امکان عبور از موانع تاریخی فهم (أصاله عدم النقل) ۵. تبعیت از قواعد عام فهم ۶- پرهیز از تأثیر پیش فرض ها.
فلسفه تحلیلی و علم اصول: مباحث مقایسه ای
حوزه های تخصصی: