علم اصول فقه 4
آرشیو
چکیده
متن
از دانشهایى که در حوزه فرهنگ اسلامى پدیدار گشت و سپس بسط و گسترش یافت علم اصول فقه است. در این علم کوشش شده تا قواعد و قوانینى که براى استنباط احکام شرعى و تفریع فروع لازم است گرد آورى شود. بذر فکر اصولى و اجتهادى را ائمه بویژه امام محمّد باقر و امام صادق(ع) افشاندند. ولى همان گونه که شهید آیة اللّه صدر در مقدّمه عمیق و عالمانه خود بر معالم الجدیده نوشته اند آن ضوابط به گونه اى مشخص و جداگانه نبود بلکه در گفتار ایشان گاه به تصریح و گاه به تلویح آمده بود. سپس این قواعد جمع آورى شد گسترش یافت و دانشى مبسوط و دقیق پدید آمد.
نخستین فقیه شیعى که به طور کامل و جامع به گرد آورى مسائل اصولى پرداخت شیخ مفید بود. او بود که اوّلین کتاب کامل و فراگیر را در علم اصول فقه نگاشت. البتّه پیش از وى در سده هاى پیشین در دوره حضور و غیبت برخى از اصحاب ائمه (ع) که اندیشه تعقّلى و اجتهادى در فقه داشتند با الهام از گفتار ائمه(ع) به تک نگاریهایى در برخى از مسائل اصولى دست زده بودند مانند:
کتاب الالفاظ و مباحثها هشام بن حکم.
کتاب اختلاف الحدیث ومسائله یونس بن عبدالرحمن.
کتاب الخصوص والعموم والاسماء والاحکام ابوسهل نوبختى.
کتاب ابطال القیاس نقض اجتهاد الرأى على ابن راوندى ابوسهل نوبختى.
کتاب خبر الواحد والعمل به حسن بن موسى نوبختى.
کشف التمویه والالتباس فی ابطال القیاس ابن جنید اسکافى.
و...
ولى هیچ یک از آنها چنانکه از نام آنها پیداست بسان نگارش اصولى شیخ مفید جامع و شامل نبوده است.
رجال نجاشى ج398/2 420 121 168 و...; تاسیس الشیعه 310/ ـ 312.
التذکره باصول الفقه
همان گونه که اشاره کردیم شیخ مفید نخستین کتاب جامع وکامل را در علم اصول فقه نگاشت. نجاشى کتابى را به نام: اصول فقه از تألیفات شیخ مفید شمرده است. آنچه هم اکنون موجود و در دسترس است خلاصه اى از آن کتاب است که کراجکى آن را به درخواست برخى از پژوهشگران با عنوان: مختصر التذکرة باصول الفقه با حفظ تمامى عناوین و مباحث و حذف ادله در کتاب خود: کنز الفوائد ج15/2 ـ 30 درج نموده است.
علاّمه بزرگوار شیخ آقا بزرگ تهرانى مى نویسد:
(اصول الفقه للشیخ المفید ذکره النجاشى و رواه عنه العلاّمه الکراجکى وادرجه مختصراً فى کتاب کنز الفوائد المطبوع وهو مشتمل على تمام مباحث الاصول على الاختصار).
الذریعه ج209/2 شماره 814
اصول فقه از شیخ مفید است نجاشى آن را از تألیفات او شمرده است. و علاّمه کراجکى خلاصه اى از آن را در کنز الفوائد درج کرده است. این کتاب شامل تمامى مباحث علم اصول به نحو اختصار است.
فُؤاد سنرگین در کتاب تاریخ التراث العربى بخش فقه ج313/1 و به پیروى از وى مارتین مکدر موت در اندیشه هاى کلامى شیخ مفید 38/ این کتاب را جزو مؤلفات منتشر شده مفید دانسته اند زیرا آنان پنداشته اند آنچه را که کراجکى آورده تمامى
اصول الفقه است نه خلاصه اى از آن.
انگیزه نگارش
در انگیزه نگارش کتاب یاد شده در کنز الفوائد چیزى نیامده است و از اصل کتاب هم چنانکه اشاره کردیم اطلاعى در دست نیست. ولى با توجّه به زمانى که مفید در آن مى زیسته است و با توجّه به بینش او در فقه سبب نگارش آن تا اندازه اى روشن است.
اجتهاد در شیعه تا حدود قرن پنجم به معناى رائج آن در میان اهل سنّت (رأى و قیاس) غیر معمول بلکه ممنوع بود. از این زمان یعنى زمان شیخ مفید و شاگردانش که از برجسته ترین علماى شیعه و پایه گذار بسیارى از علوم اسلامى هستند اجتهاد با مفهوم و محتواى جدید (به کار گرفتن حدّ اعلاى کوشش براى یافتن حکم شرع) مطرح شد
در متون دینى آیات و روایات قواعد کلّى بسیارى وجود دارد که فقیه و آشناى به رموز قرآنى و روایى مى تواند احکام جزئى و حوادث واقعه را از آن استخراج کند.
شیخ مفید براساس باورى که به اصول افتاء و استنباط و نقش کاربردى آن در فقه داشت به منظور به نظم در آوردن آن قواعد و اصول به تدوین و تألیف این علم پرداخت و مسائل آن را گرد آورى کرد و کتابى جامع و شامل در این زمینه نگاشت و به خوبى از عهده این مهمّ بر آمد.
محتواى کتاب
در این اثر مهّم و گرانقدر (با توجّه به زمان نگارش) به دور از افراط و تفریط مبانى استنباط و شیوه علمى و درست استخراج احکام مسائلى که در اجتهاد نقش اساسى دارند چگونگى کار برد و نحوه بهره گیرى از آنها در فقه و... بحث مى شود. بدینسان وى دانستنیها و آگاهیهاى پیش نیازى اجتهاد را مدون کرده و در اختیار دانش پژوهان شیعى گذاشته است.
مباحث عمده این اثر: شیخ مفید در بخش نخست این کتاب منابع و اصول احکام شریعت را کتاب سنّت پیامبر(ص) و اقوال ائمه(ع) مى داند. و پس از چندین صفحه اجماع را در ردیف منابع احکام مى آورد.در این جا عقل را درردیف ادّله اربعه نمى آورد.
ولى در رساله هاى دیگرش عقل را از منابع احکام مى داند و بر این باور است: اگر مجتهد سه منبع یاد شده را در اختیار نداشت مى تواند از عقل به عنوان یکى از منابع احکام استفاده کند. رسالة فی الغیبه 3/ ـ 4.
شیخ مفید پس از ذکر منابع عقل اخبار بى واسطه و اخبار با واسطه را از راههاى رسیدن به آن منابع یاد مى کند.
شیخ مفید در این کتاب خبرى را که موجب علم نگردد حجّت نمى شمارد. او خبر مواتر خبر واحد همراه با قرینه خبر مرسل مورد عمل فقها را علم آور و حجّت مى داند.و سپس مباحثى از قبیل: ظاهر و باطن قرآن امر و نهى درقرآن مفاد امر تکرار امر تعلیق امر بر زمان امر عقیب خطر بحث امر به شى آن مقتضى نهى از ضدّ هست یا نه؟
اجتماع امر و نهى اشتراک حقیقت و مجاز ناسخ و منسوخ و... را مطرح کرده و در هر یک از آنها دیدگاه خود را به اختصار آورده است.پس از این بخش که بیشتر این رساله را در بر مى گیرد عناوین ذیل به چشم مى خورد:
خاص و عام اسماء نکره عموم و صیغه هاى آن خطر و اباحه قیاس و رأى اجماع استصحاب اختلاف اخبار.
شیخ مفید در تالیفات دیگر خود نیز به بسیارى از مسائل اصولى پرداخته است که به برخى از آنها در ذیل اشاره مى کنیم:
در کتاب الفصول المختاره مسأله قیاس و اجماع را به تفصیل مطرح کرده است و مناظراتى نیز در این زمینه با دیگر عالمان از وى نقل شده است. 50 ـ 55 72 73 97 ـ 99. در اوائل المقالات مسائل اصولى بسیارى را از قبیل: ناسخ و منسوخ نسخ قرآن به سنّت خبر واحد خبر متواتر اجماع قیاس و... را مطرح کرده است. 140 141 139 104 139 155.
و در تصحیح الاعتقاد و المسائل السّرویه درباره اختلاف احادیث و جمع بین آنها مطالب بسیارى آورده است. المسائل السرویه 55 56 57 58; تصحیح الاعتقاد 123. منشورات الرضى شاگردان برجسته شیخ مفید یکى پس از دیگرى به منظور بسط و گسترش دانش اصول و تفکّر تعقلى در آن عصر گامهایى برداشته و آثار گرانسنگى بر جاى گذاشتند از جمله: سید مرتضى شاگرد برجسته شیخ مفید با نگارش کتاب پر ارج الذریعه الى اصول الشریعه افکار اصولى استادش را رواج و گسترش داد. او با این کتاب علم اصول را به مرحله جدیدى از تکامل در آورد و راه اجتهاد را در فقه شیعه بیش از پیش هموار کرد. یک دوره علم اصول فقه را با
شرح و بسط بیشترى از استادش گرد آورد. اقوال متداول آن زمان را به بحث گذاشت و دیدگاه خویش را نیز بیان و اثبات کرد. در مقدّمه کتاب مى نویسد:
(این کتاب در فراگیرى مباحث اصولى در میان کتابهاى اصولى بى مانند است.)
الذریعه ج5/1 چاپ دانشگاه.
در اهمیت این اثر همین بس که تا زمان علامه حلّى(ره) تنها مرجع مورد تعلیم و تعلّم در این علم بوده است.
تاسیس الشیعه 313/.
ابویعلیً سالار بن عبدالعزیز یکى دیگر از شاگردان شیخ مفید است که افکار اصولى استادش را رواج بخشیده است. و بدین منظور کتاب: التقریب فی اصول الفقه را نگاشته است.
معالم العلماء ابن شهر آشوب 135.
شیخ طوسى شاگرد دیگر مفید کتاب عدّةُ الاصول را نگاشت. کتابى که همواره مورد توجّه عالمان و محققان اسلامى بوده است. او در این کتاب از شیخ مفید و سیّد مرتضى با تجلیل تمام یاد مى کند و این خود حاکى از آن است که شیخ طوسى در تالیف این کتاب به شدّت تحت تاثیر افکار آنان بوده است.
دکتر ابوالقاسم گرجى در مقاله اى با عنوان: عُدّه و محتواى آن این کتاب را معرفى کرده است. هزاره شیخ طوسى ج360/2.
شیخ مفید و شاگردانش با تلاشى خستگى ناپذیر و با طرح مسائل اصولى و نگاشتن کتابهاى فقهى به شیوه تعقّلى گرایش اجتهادى و تعقلّى را در جوامع علمى رواج دادند ملاّ محمّد امین استر آبادى مى نویسد:
(این مفید بود که پس از ابن جنید و ابن ابى عقیل ظهور یافت و افکار و آثار عقلى و اجتهادى ناپسند! آن دو را نزد شاگردانش بویژه سید مرتضى و شیخ طوسى ستود و موجب گردید که این شیوه در میان اصحاب ما رواج کامل یابد)
فوائد المدنیه 30/ 56.
براستى اگر تلاش همه جانبه و توانایى علمى مفید و شاگردانش در راه نشر تفکّر تعقلى و اجتهادى در آن روزگار نبود چه تضمینى وجود داشت که گرایش اصولى فقهى آنان پایدار بماند.
بنابراین مادر دانش اصول و بحثهاهاى تعقلى اجتهادى مرهون تلاشهاى پى گیر مفید و شاگردان تربیت یافته مکتب وى مى باشیم.