فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۲۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
این مقاله ماخوذ از پایان نامه نگارنده با عنوان «پژوهشی در مراسم، اسطوره ها و عرفان دین زرتشت» است که در آن به نظریه وحدت وجود در عرفان زرتشتی و مقایسه آن با این نظریه در عرفان اسلامی، بودایی و مسیحی پرداخته و کوشش گردیده نشان داده شود که دین و عرفان زرتشتی در دیگر ادیان تاثیر داشته و دستاوردهای فرهنگ ایرانی به حیات خود ادامه داده و تا به امروز به شکل های مختلف به تمدن بشری خدمت کرده است.وحدت وجود در نظریه آفرینش زرتشتی دیده می شود که امشاسپندان صفات و جلوه های خدا هستند و دیگر موجودات نیز جلوه های همان صفات به شمار می آیند. تنها نور است که وجود دارد و تایکی «نبودنِ نور» است و هستیِ او استقلالی نیست. نور حقیقی نیز خدای یکتا یا اهورامزدا است. همین دیدگاه در نزد عارفان اسلامی، ایرانی و حتی مسیحی و یهودی و ... دیده می شود.
سیر تصوف و عرفان از ایران به شبه قاره و سهم عارفان تبریزی در آن شیخ جلال الدین تبریزی
حوزه های تخصصی:
شکی نیست که تصوف و عرفان از ایران آغاز گردیده است و نخستین عارفان بزرگ که امروزه نامشان در صفحات روزگار می درخشد ایرانی بودند. زمانی که تصوف وارد اسلام شد، بغداد مرکز خلافت اسلامی بود و همه عارفان در آن شهر زندگی می کردند و مریدان را تربیت کرده و به مناطق دور اعزام می داشتند.پس از یک دوره تکمیلی تصوف در ایران، عارفان آغاز به مهاجرت به کشورهای دیگر کردند و به ویژه به شبه قاره پاکستان و هند رسیدند. علاوه بر علل دیگر، آنچه باعث مهاجرت آنها شد، حملات چنگیزخان بود که شبه قاره را تحت نفوذ قرار داد، زیرا در آن سرزمین پهناور هنوز مناطقی بودند که اسلام به طور کامل در آنجا گسترش نیافته بود و این کار توسط همان صوفیان و عارفان ایرانی و سپس مریدان آنها در شبه قاره به انجام رسید. همه عارفان صلح دوست و صلح جو بودند و با هم زندگانی می کردند.اگر چه همه فرقه های تصوف در یک زمان به شبه قاره رسیدند اما در میان آنها دو فرقه زودتر در آنجا معرفی و معروف شدند یعنی «چشتیه و سهروردیه» و در زمانهای بعدی سلسله چشتیه از همه بیشتر گسترش یافت.شیخ جلال الدین تبریزی مرید شیخ ابوسعید تبریزی یکی از آنها بود که در سده هفتم هجری از ایران به شبه قاره رفت. این شخصیت که در آن سرزمین از شهرت والایی برخوردار است متاسفانه در ایران ناشناخته مانده است. او نخستین عارفی است که به بنگال (بنگلادش کنونی) رسید البته در دهلی به مریدی شیخ خواجه قطب الدین بختیار کاکی اوشی (متوفی 633 هـ) درآمده بود.شیخ نجم الدین صغری در آن زمان قاضی القضاه یا شیخ الاسلام دهلی بود که با شیخ جلال الدین تبریزی اختلافات پیدا کرد و این اختلافات به اتهام زنی منجر شد. سلطان دهلی محضری ساخت که در آن شیخ جلال الدین از همه اتهامات تبرئه شد و دیگر صلاح ندید در دهلی بماند بنابراین راه بنگال را در پیش گرفت.در آنجا به تبلیغ اسلام و عرفان پرداخت. بسیاری از هندوان را مسلمان کرد و مریدان زیادی از میان مسلمانان داشت. پس از چندین سال فعالیت تبلیغی، اسلامی و روحانی بالاخره در سال 642 هجری قمری در همان جا درگذشت. مزار وی در پندوه موجود است که به نام «درگاه بزرگ» نامیده می شود، و آن در نزدیکی قصبه تبریزآباد است. سالگرد شیخ جلال الدین تبریزی هر سال در 21 و 22 ماه رجب بر مقبره وی برگزار می شود و هزاران نفر از مردم آن دیار در آن شرکت می کنند. شیخ جلال الدین تبریزی انسانی وارسته، پاک، وابسته به خدا، دارای کردار و رفتار خوب بود و به همین علت تا امروز مورد احترام مردم می باشد.
تصوف در آذربایجان عصر ترکمانان
حوزه های تخصصی:
با آنکه بیشتر روزگار سلاطین ترکمان در آذربایجان به جنگ و درگیری با رقبا گذشت، اما اغلب به هنرمندان، شعرا وعرفا توجه داشتند و بنا به دلایل سیاسی واجتماعی به انتظارات مردم دراین خصوص پاسخ مثبت می دادند. در دوره مذکور هر چند که تصوف گسترش کمی یافت، اما از نظر کیفی رو به انحطاط گذاشت و صوفیان در صف جنودالسلاطین قرار گرفتند و به جای تقویت مبانی نظری تصوف جنبش های صوفیانه را شکل دادند. به نظر می رسد در دوره ترکمانان قراقوینلو (814تا872ق) صوفیان نیز با انگیزه های مختلف بیش از گذشته به دربار نزدیک شدند. مشایخ تصوف سنتی به وحدت وجود ابن عربی نیز گرایش یافتند و به خاطراعتراض به نابسامانی های اجتماعی و رقابت های طریقتی برخی از صوفیان به طریقت اویسی و فرقه قلندریه روآوردند. پیوند تشیع و تصوف علاوه بر قرابت در مبانی نظری به علت حمایت جهان شاه قراقوینلو و تلاش صوفیان شیعی عمیق تر شد. مقاله حاضر قصد دارد با تکیه بر دوره ترکمانان قراقوینلو، سیر تصوف درآذربایجان را بررسی نماید.
آداب خوراک در ادبیات عارفان و صوفیان ایران تا پایان قرن هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ورود اسلام به ایران، بسیاری از ابعاد فرهنگی و تمدنی ایران دستخوش دگرگونی شد. یکی از این حوزه ها، قلمرو خوراک و آداب مربوط به آن بود که طی سده های دوم تا هفتم ق و همزمان با دوره تثبیت چیرگی اسلام بر زندگی ایرانیان در دوره ی خلافت عباسی، شکل فرجامین خود را پیدا کرد. این دگرگونیها از مسیرهای متفاوتی به متن جامعه ایرانی راه یافت. یکی از این مسیرها، عارفان و صوفیان عرفا و متصوفه بودند که بر پایه ی دریافت خود از آموزه های اسلامی، با سفارشها و یا رفتارهای خود، زمینه ساز جابه جایی مفاهیم اسلامی مرتبط با خوراک در ایران شدند. در این مقاله خواهیم کوشید تا بر پایه ی متون به جا مانده از این جریان به بررسی این تأثیرگذاری پرداخته شود.
سلسله کوثریه
منبع:
وحید آبان ۱۳۵۷ شماره ۲۴۳
حوزه های تخصصی:
سیری در عرفان جهانی (جلوه هایی از عرفان تطبیقی)
حوزه های تخصصی:
پژوهش در عرفان جهانی نیازمند درک انگاره های عالی عرفان در مذاهب الهی، ادیان غیر الهی، بررسی عمیق و هم اندیشی ژرف در نظریه های عرفای ربانی، عاشقان الهی، معتقدان مؤمن و اصحاب پیامبران و عرفان طلبان می باشد که می توان منشاء آن را در نقش های تئوریک، و جهت های عالی شناخت جستجو نمود. همین طور که اداره، هدایت و سازماندهی یک نهاد اجتماعی بستگی به علاقه و توانمندی مدیر آن از جهت علمی و اجرائی دارد، سیر عمیق در عرفان جهانی به منظور مقایسه اصول، هدف ها و روش های کشف رموز خلقت، عارفان اندیشمند و سالکان کنکاش گر را می طلبد که راههای شهودی تقرب به حق مطلق را طی کرده و در وادی خودیابی به خدایابی به مسیر درست و سنجیده دست یافته باشند.پژوهشگر در این مقاله ضمن بررسی ریشه های تئوریک عرفان حقیقی نظیر جهت گیری آرمانی و آموزه های خداگرائی، مکاتب عرفان الهی را مورد بررسی قرار داده، آن ها را از نحل خداگریزی ومادیگرائی محض مجزا نموده، مفاهیم، فلسفه و اصولی که آثار آفرینش را به آفریدگار ارتباط می دهد با عرفان های عملی تطبیق نموده، عرفان های منطقی را از عرفان های خرافاتی و دور از حقیقت جدا ساخته است. در پایان به کند و کاو در اندیشه ها و آثار عرفانی دو تن از عرفای بزرگ مسیحی در قرن های 15 و 19 پرداخته است.
ظهور فراماسونری در حلقه های دراویش
منبع:
کتاب نقد ۱۳۸۵ شماره ۳۹
حوزه های تخصصی:
فرقه های صوفیه تا روزگار کشف المحجوب هجویری
حوزه های تخصصی:
منبعی کهن در باب ملامتیان نیشابور
منبع:
معارف ۱۳۷۷ شماره ۴۳ و ۴۴
حوزه های تخصصی:
کرامیه و تصوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرقه ی کرامیه یکی از فرقه های مهم و تاثیرگذار در سده ی سوم ق در خراسان بوده است. این طریقه که از جهت باورهای بنیادیش بسیار به حنفیه نزدیک است، تاثیر بسزایی در آموزش و گسترش اسلام در ایران و کشورهای دیگر از جمله هند و شام و بیت المقدس داشته است. پژوهش های متعددی در قالب مقاله در خصوص ماهیت، خاستگاه و نوع تعامل این فرقه انجام گرفته است. اما به بُعد صوفیانه کرامیه به رغم اهمیت آن، توجه چندانی نشده است. بُعد عرفانی کرامیه از روی سه تفسیر الفصول، سورآبادی، و المبانی قابل بررسی است. تاکید بر توکل، اخلاص، تسلیم و رضا به قضای الهی و تاسیس خانقاه برای ترویج و تعلیم زاهدانه و صوفیانه، مؤید پیرنگ صوفیانه و عارفانه ی این فرقه است.
نقدی بر اسناد سلسله های معروفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در منابع عرفانی و تذکره ها از چهارده سلسله ی عرفانی به نام سلاسل معروفیه نام برده شده است که همه ی آن سلسله ها از طریق جنید و استادش سری سقطی به معروف کرخی می رسند و به همین دلیل به معروفیه مشهور شده اند.
بحث: هنگام بررسی زندگینامه ی بسیاری از صوفیانی که به عنوان حلقه های اتصال به این طریقه های صوفیانه اند، مشخص می شود که آنها نمی توانند حلقه ی رابط قبل و بعد از خود ــ چنانکه ادعا شده است ــ قرار گیرند و با اغماض، تنها شمار اندکی از این سلسله های چهارده گانه، دارای انتسابی درست هستند؛ به عنوان نمونه نعمت اللهیه و نقشبندیه و انتساب دیگر سلسله ها به معروف کرخی قابل اثبات نیست.
نتیجه گیری: این مقاله با بررسی زیرشاخه های این سلسله های صوفیانه، منتهی به نفی نظریه ی رایج درباره چهارده سلسله ی معروفیه می شود.
سلسله اسناد صوفیان
حوزه های تخصصی:
صوفیه در سلسله ها ومکتب های مختلف از دیرباز مشایخِ خود را نسل در نسل به بزرگان دین منسوب نموده وبرای هر سلسله شجره نامه ای ارائه داده اند که براساس روایاتی در اسناد مختلف ثبت گردیده است. در این مقاله قدیمی ترین ونخستین اسناد موجود درنوشته های هجویری،سلمی،عطار، جامی ودیگران بررسی گردیده و سلسله مشایخ نقشبندی را براساس دوروایت سلسله الذهب وسلسله معروفیه معرفی نموده است. شرح حال معروف کرخی در این پژوهش نقشی اساسی دارد که مفصل ترین بخش از انتساب سلسله نقشبندیه را تشکیل می دهد. درضمن به دیدگاه های شیعیان واهل سنت نیزدراین باره پرداخته و ازکهن ترین منابع موجود استفاده شده است.
آداب خانقاه بابا فریدالدّین گنج شکر(شکر گنج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرفان اسلامی از آغاز تا کنون گرایش های فکری متعدّدی در خود داشته است و بر همان اساس طریقت ها و فرقه های مختلفی در آن پا به عرصه وجود گذاشته اند. یکی ازاین فرقه ها، طریقه ی چشتیه در شبه قاره است که پیروان فراوانی در شهرهای مهم آن از جمله پنجاب، هانسِی و دهلی داشت و از تشکیلات رسمی و نظام خانقاهی ویژه ای برخوردار بود. از معروفترین خانقاه های چشتیه در قرن هفتم، خانقاه شیخ فرید الدین گنج شکر معروف به بابا فرید (664 ه ) در شهر اَجودهن، پاک پتن شریف، بود.
این پژوهش درصدد بررسی پاره ای از آداب و سنن درونِ خانقاه شیخ فریدالدین مانند کیفیت مرید گرفتن و بیعت کردن، مقراض کردن و کلاه دادن ... است. بررسی و پرداختن به مسأله ی آداب و رسومِ فرقه ای خاص، از جنبه های فرهنگی و اجتماعی حائز اهمیت است و از این طریق می توان به میزان پایبندی پیروان یک فرقه به سنن قبلی، حدود تغییرات، موارد جایگزین شده، علل آن و نیز نحوه خروج یا شیوع انحرافات در بین آنان پی برد.
در این مقاله، آداب خانقاه بابا فرید بر اساس مندرجات یکی از نسخ راحت القلوب اثر نظام اولیا، شاگرد و خلیفه وی، هم چنین کتاب اسرار الاولیا اثر مرید و داماد و جانشین وی بدرالدّین ابواسحاق بررسی شده است.
سلسله سهروردیه
حوزه های تخصصی:
بررسی و نقد جریان جبرگرایی عرفانی در دفاع از ابلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش و تحقیق در خصوص مسئلة ابلیس همواره برای متفکران، اهمیت فوق العاده ای داشته است و در این میان، عارفان مسلمان با رویکرد تأویلی و برداشت هایی بر پایة معرفت ذوقی و شهودی و با بیانی رمزی و شطحی جایگاه منحصر به فردی را به خود اختصاص داده اند. رویکرد مبتنی بر قبول جبر و ارادة ازلی در شقاوت ابلیس و نافرمانی او در سجده بر آدم(ع)، رویکردی است که برخی عارفان اسلامی، به ویژه پیروان مکتب سُکر، به جهت توجیه نافرمانی وی، بدان پرداخته اند. از آنجاکه زایش اندیشه نمی تواند صرفاً مرهون تلاش خالص نظری باشد و همواره از مبادی و عوامل برون متنی نیز متأثر است، به نظر نویسنده دست کم می توان چهار مبدأ برای شکل گیری این نظریه در میان برخی عارفان اسلامی برشمرد که عبارت اند از: 1. اعتقاد به جبر اشعری، 2. اعتقاد به وحدت شخصیة وجود، 3. استفاده از ظواهر آیات، 4. تمسک به برخی اخبار و روایات. در این مقاله با بیان نمونه هایی از این رویکرد در آثار منثور و منظوم عارفانی چون منصور حلاج، احمد غزالی، عین القضات همدانی، رشیدالدین میبدی و عطار نیشابوری، به تبیین ریشه ها و مبادی یادشده و سپس به نقد و بررسی آنها می پردازیم.