این مقاله به شرح و تفسیر خطبه 102 نهجالبلاغه میپردازد. در شماره پیشین، استاد به بیان و شرح اوصاف بندگان شایسته خدا از منظر نهجالبلاغه پرداختند. در این شماره به شرح اوصاف بدترین بندگان خدای متعال از منظر امیرمؤمنان میپردازد. انسانهای محروم از الطاف، توجه، عنایت و کمک الهی، گرفتار گمراهی و انحراف از حق هستند.
کسانی که خدای متعال آنان را به خود وانهد، راهنمای مطمئنی نخواهند داشت، شیطان نیز با وسوسههای خویش آنان را از طریق سعادت دور میسازد و با عمل به فکر و رأی خویش، گمراه میشوند. از اینرو، هر انسان مؤمنی برای طی طریق حق باید معارف ناب دینی و اسلامی را از منابع اصیل دینی و عالمان دینی برگیرد.
چکیده:این مقاله درصدد است که هدف تربیت اعتقادی را بر اساس آموزه های اسلامی بررسی کند. روش تحقیق این پژوهش روش تحلیلی و استنباطی است؛ بدین صورت که ابتدا مفهوم عقیده و ایمان و رابطة آن دو بررسی شده و سپس چیستی ایمان و مؤلفه های آن بر اساس آموزه های اسلامی و نظریاتی که دانشمندان مسلمان در تفسیر و تبیین آن آموزه ها بیان کرده اند، تحلیل شده و مراتب و درجه های آن مشخص گردیده و در پایان، نتایج آن در تبیین هدف تربیت اعتقادی استنباط و تشریح شده است.
این پژوهش نشان می دهد که ایمان در یک معنا مترادف با عقیده است. ماهیت ایمان در معنایی که مترادف با عقیده است، چیزی جز تصدیق و پذیرش قلبی نیست و همین تصدیق و پذیرش قلبی، سه مؤلفه دارد: شناخت، پذیرش قلبی و محبت. ایمان مراتب و درجاتی دارد که ناشی از شدت و ضعف مؤلفه های آن است. بر این اساس، هدف تربیت اعتقادی نیز سه مؤلفه دارد: پرورش شناخت، پرورش پذیرش قلبی و پرورش محبت قلبی. در تربیت اعتقادی باید به همة این سه مؤلفه با هم توجه شود، چرا که یک جانبه نگری آثار زیان باری بر جای خواهد گذاشت. البته ممکن است بر حسب مراحل تربیت، یکی از این مؤلفه ها بیشتر یا کمتر مورد توجه قرار گیرد؛ اما در نهایت باید همة این مؤلفه ها مورد توجه قرار گیرد. همچنین هدف تربیت اعتقادی، امری دارای مراتب است، بنابراین، در تربیت اعتقادی همیشه باید دستیابی به مرتبه و درجه ای از ایمان به عنوان هدف تعیین و برنامه ها متناسب با آن تدوین شود. علاوه بر این، باید توجه داشت که تربیت اعتقادی با اجرای یک برنامة تربیتی به اتمام نمی رسد.