فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۴۰۴ مورد.
بررسی نقش و کارکرد طریقت های صوفی در امپراتوری عثمانی با تأکید بر طریقت بکتاشیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
امیرنشین عثمانی برای تثبیت و حفظ قدرت خود، تحولات مهمی را پشت سر گذاشت. در این پروسة حفظ قدرت، عواملی چند نقش داشتند که توجه به دراویش و طریقت های صوفی و بهره گیری از نفوذ و قدرت آنان، به ویژه طریقت بکتاشیه، از عوامل مهم بود. طریقت بکتاشیه منسوب به حاج بکتاش ولی، از فرقه های مهم و تأثیر گذار در تاریخ امپراتوری عثمانی است که زمینه های پیدایش آن به قرن هفتم هجری در آسیای صغیر برمی گردد. این طریقت که بر اساس نهضت باباییه در آسیای صغیر پایه گذاری شد، توانست از طریق پیوند با سازمان نظامی ینی چری، نفوذ خود را در سلاطین عثمانی گسترش داده و چندین قرن در تحولات سیاسی ـ مذهبی امپراتوری عثمانی نقش داشته باشد.
در این مقاله سعی شده است تا علل توجه سلاطین عثمانی به طریقت های صوفی، به ویژه بکتاشیه، زمینه های پیدایش بکتاشیه و چگونگی ورود و نقش آنان در مناسبات سیاسی- مذهبی امپراتوری عثمانی بررسی شود.
آسیب شناسی نخبگان تاثیرگذار در حکومت علوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نخبگان تاثیرگذار در عصر حاکمیت امیر مؤمنان7 به انحرافات و بیماری هایی مبتلا شدند که موجب مقاومت آنان در برابر اصلاحات امیر مؤمنان گردید.
یکی از مهمترین بیماری های آنان مساله رشک و کینه بر امیر مؤمنان بود که در اموری چون تعصب های قومی، ضربه دیدن از شمشیر آن حضرت در جنگ های صدر اسلام و عقده های شخصی ریشه داشت.
دومین انحرافی که برخی از خواص را به مخالفت با آن حضرت کشانید، منافع مادی بود. اشرافی گری مانع از آن می شد که آنان روش عدالت محورانه امیر مؤمنان را تحمل کنند. ازاین رو، با سیاست تساوی در تقسیم بیت المال مبارزه کردند.
تفسیر به رای و بدعت نهادن در دین، انحراف سومی بود که در میان نخبگان و سران اصحاب رسول خدا9 رواج یافت و در دوران حکومت علی7 تاثیرگذار شد. این عوامل و برخی امور دیگر، موجب فاصله گرفتن خواص از آن حضرت و مخالفتشان در قالب عدم بیعت، خودداری از حضور در جنگ ها، بر پا کردن جنگ علیه آن حضرت و یاری کردن مخالفان وی شد.
پیشگامان بیداری اسلامی در مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوران معاصر شاهد حیات مجدد اسلام در عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی و تحت عنوان «جریان بیداری اسلامی»در سده اخیر میباشد. در دنیای اهل سنت، مصر نخستین جبهه بیداری اسلامی را توسط پیشگامانی همچون سید جمال،عبده، رشید رضا و اخوان المسلمین پدید آورده است. دین و سیاست در اندیشه آنان به ویژه در نگاه سید جمال و اخوانیهادرهم تنیده بوده و تفکیک آن دو از یکدیگر ناممکن مینماید. در اندیشه پیشگامان بیداری اسلامی، تمدن مادی غرب درکنار چهره استعماری آن، دو روی یک سکه ارزیابی شده و در عین تجویز اخذ فناوری، از پیامدهای مادی این تمدن هشدارداده اند. در این میان، عبده نسبت به استاد خود سیدجمال و اخوانیها قدری متفاوت به نظر میرسد. جریان بیداری اسلامیدر عین ریشه داشتن در عمق تاریخ و برخورداری از اصالت، به آفاتی هم مبتلا بوده است که ضرورت حزم و هوشیاری راطلب میکند.
نقش انصار در جنگ های رده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هنوز خبر رحلت پیامبر (ص) به سراسر جزیره العرب نرسیده بود که در بسیاری از نقاط آن واکنش هایی به شکل های مختلف رخ نمود. با آن که انگیزه و هدف این واکنش ها متفاوت بود، بیشتر منابع، همه را ""فتنه رده"" (شورش مرتدان) خوانده اند. این شورش ها دوام زیادی نیاورد و ابوبکر با فرستادن سپاهیانی توانست آنها را سرکوب کند.موضع گیری و اقدامات انصار در جنگ های رده، به عنوان یکی از گروه های تاثیرگذار در حوادث صدر اسلام، می تواند در روشن کردن بخش هایی از این جریانات موثر باشد، چرا که انصار در سرکوب رده نقش آفرین بودند از جمله در نبردیمامه نقش اساسی ایفا کردند هم چنین آنان با نام و نشان انصار در این نبردها حاضر می شدند و رایت و پرچم خاص داشتند و با استفاده از عناوین قومی و قبیله ای مخالف بودند. انصار با برخوردهای سیاسی و سلیقه ای که در جنگ های رده صورت گرفت مخالفت و انتقاد می کردند از جمله در جریان قتل مالک بن نویره و یا برخی اقدامات خالد بن ولید در یمامه، آنها تذکرات لازم را می دادند و به نوعی در جریان سرکوب رده، مشارکت انتقادی داشتند.این مقاله به بررسی سهم انصار در سرکوب رده و موضع گیری آنان در این حوادث می پردازد. با توجه به اهمیت نبرد یمامه و سرکوب مسیلمه، نقش انصار در این نبرد، بیشتر بررسی شده است.
نقش مذهب تشیع در روابط سیاسی قطب شاهیان و صفویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چندی پس از انقراض حکومت قراقویونلوها، یکی از شاهزادگان قراقویونلو به نام قلی به دکن رفت و وارد دستگاه حکومتی بهمنیان شد و پس از طی مدارج رشد و ترقی در آنجا از طرف بهمنیان به حکومت گلکنده منصوب شد و در سال 918ق، اعلام استقلال کرد. او بلافاصله به تبعیت از شاه اسماعیل صفوی مذهب شیعه را در قلمرو خود رسمیت بخشید و نام حکام صفوی را در خطبه، بر نام خود مقدم ساخت. حکومت قطب شاهیان در طول نزدیک به دو قرن حکومت در گلکنده و حیدرآباد، پیوسته با صفویان روابط دوستانه ای داشت. عواملی چون اشتراک مذهبی، قرابت قومی، فرهنگی و همچنین وجود دشمنی مشترک، چون گورکانیان، این روابط را مستحکم تر می کرد که از میان دلایل فوق، مذهب تشیع نقش مهم تری در تحکیم و تداوم این روابط داشت و پیوسته سفرا بین دو حکومت در رفت و آمد بودند. با حمله اورنگ زیب به قطب شاهیان و اجبار آنها به ذکر نام حکام گورکانی در خطبه، همچنین ضعف نسبی حکومت صفویان در این زمان، روابط حسنه این دو حکومت بسیار کمرنگ شد.
نقش و جایگاه خاندان بنی قسی در دوره امارت امویان اندلس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در دوره امارت امویان در اندلس، خاندان های متنفذ و قدرتمندی از مولدان (مسلمانان بومی) به ویژه در مناطق مرزی حضور داشتند، که با ایجاد لشکری از یاران و وابستگان خود، بر تعدادی از شهرها و قریه ها در این مناطق تسلط پیدا کرده و امارت های مستقلی تشکیل دادند، به گونه ای که پیوسته علیه حکومت امویان در حال شورش و تمرد بودند و گاه در این راه از کمک و یاری حکومت های مسیحی شمال بهره می گرفتند. بنی قسی از جمله معروف ترین و پایدارترین این خاندا ن ها محسوب می شد، که ریشه در اشرافیت گوت داشت. این خاندان در اواخر روزگار گوت ها حاکم منطقه مرزی ثغر اعلی بود و پس از ورود مسلمانان به اندلس و شکل گیری حکومت اسلامی، افراد این خاندان با گروش به اسلام، موقعیت و جایگاه خود را حفظ کردند و در دوره امارت امویان در ثغراعلی حکومت نیمه مستقلی تاسیس کردند که مدت نسبتا طولانی، حدود دو قرن، دوام داشت. این مقاله بر آن است تا با بررسی نقش و جایگاه خاندان بنوقسی، بر حیات سیاسی آنان در ارتباط با حکومت امویان و دولت های مسیحی شمال اندلس پرتوی افکند.
تأثیر تمایزات فقهی و عملی تشیع امامی در همگرایی اجتماعی و انسجام سیاسی (در طی سه قرن نخست هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قالب های ویژه ی کلامی، تمایزات فقهی و مواضع خاص سیاسی، اساسی ترین نشانه های انشعابات مذهبی در تاریخ اسلام است که هر یک محصول مجموعه ای ازعوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی محسوب می شود. این نشانه های سه گانه، گاه چنان در هم تنیده اند که باز شناسی و تفکیک آنها از یکدیگر مشکل می نماید. کشف رابطه ی میان شکل گیری تمایزات فقهی و تقویت مقاومت شیعیان در مقابل دستگاه حاکم، دغدغه ی اصلی این پژوهش است.
این پژوهش با رویکردی تحلیلی، در صدد بازنمایی تأثیر شکل گیری تمایزات فقهی بر تعمیق همگرایی سیاسی شیعیان امامیه در سه قرن نخست تاریخ اسلام، یعنی تا حدود پایان عصر حضور ائمه است. محقق تلاش می کند نشان دهد چگونه تفاوت های فقهی شیعیان با سایر آحاد جامعه ی اسلامی، اندک اندک به نوعی رفتار سیاسی و مقاومت در مقابل جریان فکری حاکم بر جامعه تبدیل گردید و به تقویت همگرایی میان شیعیان منجر گردید و نشانه ای از اقتدار و نفوذ ائمه بر پیروانشان تلقی شد.