فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۷۹ مورد از کل ۷۹ مورد.
تاریخ شکل گیری گفتمان تحدیث در شیعیان در نیمة نخست سدة دوم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس آموزه های دینی، مقولة تحدیث به معنای گفت و گوی ملائک با پیامیر یا امام یا فرد دیگر است . این مقوله از زمان پیامبر(ص)مطرح بوده و می توانسته در مواردی، منبع علوم ایشان تلقی شود. این که بعد از پیامبر (ص) کسی به وحی نبوت دسترسی ندارد در جامعة اسلامی معادل امنناع دسترسی به منابع علم الهی تلقی شده بود و هر گونه دعوی علم الهی و غیر کسبی معادل دعوی نبوت معرفی می شد. ائمه با استفاده از آموزة تحدیث به شیعیان آموختند که مانعی ندارد کسی نبی نباشد؛ ولی از منابع علم الهی از طریق غیر عادی دسترسی پیدا کند. روشن است که ابعاد این موضوع به تدریج مورد توجه شیعیان قرار گرفت و گفتمانی شیعی پیرامون علم الهی ائمه را سامان داد. البته این آموزه در دوران صادقین- علیهم السلام - با مشکلات و مخاطراتی روبرو بود که با هدایت امامان مهار شد و متقابلاً ائمه، تلاش کردند که در میان شیعیان، این آموزه با برداشتی غلوآمیز تفسیر نشود.
اساسی ترین مولفه های اندیشه سیاسی ضیاءالدین برنی
حوزه های تخصصی:
ضیاءالدین برنی (1285-1357)، دانشمند مسلمان عصر سلاطین تغلقی، اولین آثار نگارش شده به سبک و سیاق اندرزنامه های ایرانی را در شبه قارة هند به رشته تحریر در آورد و در آنها به ارائة نظریات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خویش پرداخت. علاوه بر این، وی نخستین متفکر مسلمان شبه قاره بود که در آثارش تناقض میان دیدگاه های اسلامی و ایرانی درباب حکومت را طرح کرد و در جهت حل آن کوشید. با توجه به تلاش برنی در شناسایی آرای گوناگون سیاسی، دراین پژوهش تلاش می شود مؤلفه های اصلی اندیشه سیاسی وی شناسایی و نتیجه و دستاورد تلاش او در این زمینه روشن گردد. آنچه بر اهمیت این پژوهش می افزاید، آن است که با وجود بهره گیری فراوان برنی از اندیشه های نظریه پردازان ایرانی و تلاش وی در انتقال این اندیشه ها به هند، شخصیت او کمتر مورد توجه پژوهشگران ایرانی قرار گرفته است.
بررسی آثار اصلی و مهم برنی و مطالعه معدود پژوهش های موجود درباره وی به منظور یافتن پاسخهای بایسته به سوالات پیرامون اندیشه های سیاسی برنی، نشان می دهد که وی عاملی مهم در انتقال سیره حکمرانان بزرگ مسلمان و اندیشه های نظریه پردازانی مانند غزالی و فارابی به هند بوده است. همچنین، تبیین دیدگاه برنی در خصوص حاکمیت، عدل، قانون و ماهیت ذات انسان به عنوان مؤلفه های اساسی اندیشه سیاسی وی و نیز دیدگاه او نسبت به اولویت بخشی به آیین های کشورداری ایرانی، و نه سنت های حکمرانی اسلامی، به عنوان راهکاری در تلفیق اندیشه ها و حل تناقض میان آرای ایرانی و اسلامی، از دستاوردهای عمده این پژوهش است.
تصوف در افغانستان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
روحیات اجتماعی
تحلیل مقایسه ای دیدگاه های اصحاب نیشابوری و قمی ائمه(ع) در باب امامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو شهر قم و نیشابور ازجمله حوزه های مهمی بودند که از نیمه دوم قرن دوم به بعد و پس از افول حوزه کوفه، جمع کثیری از محدثان و اصحاب شیعی را در خود جای دادند. این دو مرکز در ترکیب اجتماعی صحابه ساکن آن ها، جهت گیری های عقل گرایی حدیث گرایی و ارتباط و تعامل با دیگر فرق اسلامی تفاوت های بسیاری داشتند؛ اما در باب مسائل مربوط به امامت، جریان های مشابهی در هر دو شهر وجود داشت. این دو شهر باوجود تمام تفاوت ها و اختلاف های بنیادینی که داشتند، درنهایت در باب امامت به نتایج مشابهی رسیدند و در هر دوی آن ها سه دیدگاه فکری حضور داشت: دیدگاه معروف به جریان اکثریت که رؤسای علمی شهر از آن حمایت می کردند، دیدگاه های پیروان هشام بن حکم و دیدگاه های پیروان مفضل بن عمر. این مقاله برآن است تا با بررسی تطورات تاریخ فکری امامت در قم و نیشابور، ضمن مقایسه آن ها با یکدیگر، جریان های حاضر در آن دو را در دوره حضور ائمه(ع) تا سال 260ق/874م بررسی کند.
تطوّر اندیشه ارجاء از مرجئه نخستین تا مرجئه خالص
حوزه های تخصصی:
اندیشه ارجاءدر نیمه دوم سده نخست هجری از سوی برخی تابعان آشکار شد. این اندیشه که واکنشی در برابر تکفیر خوارج و دیگر جریان های فکری و سیاسی جامعه مسلمانان بود، به تدریج تطور یافت و از مرجئه نخستین به ارجاء فقها و سپس مرجئه خالص و در نتیجه تضعیف شریعت و ترویج اباحی گری رسید. در حالی که سخن مرجیان نخستین، ترک قضاوت در باره صحابه و واگذاری آن به قیامت بود، به تدریج این اندیشه تطور یافته و به جدایی ایمان از عمل و در اصطلاح به ارجاء فقها منتهی گردید. پس از آن برخی مرجیان راه افراط پیموده و ارجاء غالیانه را طرح کردند؛ که پیامد آن تضعیف شریعت بود.این جریان فکری به دلیل نداشتن مرامنامه منسجم به عنوان یک تشکل مستقل از میان رفت و در میان فرق اسلامی هضم گردید. بررسی مراحل و چرائی تطور این جریان فکری و هضم آن در میان اکثریت جامعه، با رویکرد تحلیلی و جامعه شناسی تاریخی، مسأله این پژوهش است.
مکتب صحابه نگاری حدیثی؛ اهداف، مزایا و نقایص(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«صحابه نگاری» طی بیش از ده قرن، فراز و فرودهای گوناگونی به خود دیده است. مهم ترین مباحث این دانش در دو بحث «مکاتب ساختاری» و «مکاتب محتوایی» خلاصه می شود. در سیر تطور صحابه نگاری، مکتب ساختاری به دو مکتب «حدیثی» و «شرح حال نگاری» تقسیم می شود. صحابه نگاری حدیثی به سبب مسائل و نیازهای سیاسی، اجتماعی و علمی بر ساختار شرح حال نگاری مقدم بوده است. به همین سبب بخش زیادی از صحابه نگاری های متقدم شکل «مسند نویسی حدیثی» به خود گرفته است و همین امر سبب پوشیده بودن این گونه کتاب ها در شمار کتب صحابه نگاری شده است. اهداف و مزایا و نقایصی که متوجه چنین ساختاری بوده سبب ظهور مرحلة جدیدی در صحابه نگاری می شود که از لحاظ ساختاری به آن «صحابه نگاری شرح حال نویسی» گفته می شود. این نوشتار ضمن تشریح مکتب صحابه نگاری حدیثی، گوشه ای از اهداف، مزایا و نقایص این ساختار را برشمرده است.
شخصیت شناسی
زمینه های رکود مکتب معتزله بصره در قرن سوم هجری
حوزه های تخصصی:
مکتب معتزله بصره یکی از جریان های کلامی اسلام بود که در نیمه دوم قرن اول هجری در منطقه بصره شکل گرفت . پیروان این جریان مدافع به کارگیری عقل در مباحث اعتقادی بودند و اگرچه به یک سری اصول مشترک معتقد بودند اما در تفسیر اصول اعتقادی دیدگاه های مختلفی داشتند که همین امر به ایجاد شاخه های متنوعی اعتزالی در مکتب بصره انجامید. این جریان به مدت یک قرن در عرصه های مختلف فرهنگی زمینه ساز تحولاتی تأثیر گذار بود و در فاصله ی سالهای 198 تا 232 ق یعنی از زمان حکومت مأمون تا پایان حکومت واثق به اوج پیشرفت خود رسید. اما در قرن سوم هجری فعایت های مکتب رونق خودرا از دست داد و از پیشرفت باز ماند. مسئله مطرح شده این است که چرا مکتب معتزله ی بصره در قرن سوم هجری دچار رکود شد؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که تبعات حاصل از وقوع قیام های متعدد که سرتاسر قرن سوم هجری بصره را درگیر خود کرده بود به همراه مشکلات اجتماعی موجود در بصره ومخالفت های شکل گرفته از طرف خلفا و اهل سنت ومعتزلیان روی گردان از اعتزال به رکودمکتب بصره انجامیده است.
کتابشناسى روش تحقیق در تاریخ
حوزه های تخصصی: