" این مقاله به دنبال بررسی چگونگی پیدایش و شکلگیری هویتهای جدید منطقهای در استان خوزستان تحت تاثیر فعالیتهای شرکت نفت با استناد به آثار داستاننویسان خوزستانی است. نویسنده ابتدا محدوده جغرافیایی پژوهش را که شامل مناطق نفتخیز خوزستان بوده، روشن کرده و به تعریف داستان و ادبیات داستانی پرداخته است؛ سپس بازتاب تحولات اقتصادی و اجتماعی فعالیتهای شرکت نفت را در آثار داستاننویسان خوزستانی نشان داده است.
کوشش شده است که نقش هر یک از این تحولات در شکلگیری هویتهای جدید نشان داده شود. در پایان نیز با بررسی مسایل فرهنگی بهطور مشخص به مقوله هویتهای جدید پرداخته است. "
شاهنامهی فردوسی، بیشک، یکی از منابع اصلی فرهنگ ایرانی است. فردوسی خلق و خو و ابعاد مختلف زندگی اجتماعی ایرانیان را به بیانی شیوا در شاهنامه منعکس نموده است. به همین دلیل همواره در میان ایرانیان مورد توجه بوده است، اما در این میان علاقه و عشق لرها به شاهنامه وصفناپذیر است. سادگی، روانی و حماسی بودن زبان شاهنامه همراه با بیان شیوای آن از صحنههای رزم، دودمان، نسب، خلق و خوی و شیوههای مبارزه، غلبه و شکست پهلوانان در مصاف با دشمنان، با ویژگیهای زیستی، فرهنگی و دیگر مناسبات اجتماعی لرها قرابت زیادی ایجاد کرده است. به همین دلیل شاهنامهخوانی در میان عشایر لر به شکل یک سنت پایدار درآمده و در طول زمان کارکردهای مختلف آموزشی و تربیتی، گذران اوقات فراغت، تهییج رزمندگان به هنگام نبرد، حفظ زبان، سنتها و رسوم، برقراری ارتباط با اقوام دیگر، رواندرمانی جمعی و سرانجام نامگذاری یافته است. این مقاله به بررسی وجوه مختلف تاثیرگذاری شاهنامه بر حیات اجتماعی لرها اختصاص دارد.
" هویت ملی بهویژه از عصر مشروطه و دستکم برای جامعه و گفتمان روشنفکری معاصر ایران به یک مساله تبدیل شد. مسالهای که برای صادق هدایت با آن شخصیت چندگانه و متفاوت فردی و هنری که خود فرزند عصر مشروطه و در گیرودار فرهنگی چند گانه و برزخ سنت و تجدد بود میتوانست دو وجه داشته باشد؛ یکی فردی و دیگری جمعی.
خویشتنیابی و جستوجوی هویت ملی از طریق هنر و خلق اسطورههای هنری، از دغدغههای اصلیِ این نویسنده و روشنفکر معاصر ایرانی بود. این مقاله، ابعاد تلاش «هدایت» را در این زمینه مورد بررسی قرار میدهد و به دلایل ناکامی آن میپردازد، و این پرسش را که «معنی و غایت زندگی چیست؟» بهعنوان مسالهای فلسفی و معناشناختی برای هدایت معرفی میکند که برای او حل نشده باقی مانده و همین امر کوشش هویتجویانه هدایت را ناکام گذاشته است. "
ادبیات جزئی از دانش فرهنگی و دارای کارکرد ارتباطی است، پس می تواند شامل نقد فرهنگ ارتباطی شود و شناخت رهیافت انسا نشناسی ارتباطی در نقد ادبی یکی از اهداف انسان شناسی ار دو دهه قبل تا کنون را تشکیل می دهد که رهیافت های مطرح از دهه 1960 تا حال شامل آن می شود. از این جمله می توان به تاریخ ذهنیت، تاریخ فرهنگی، و شبکه مفهومی و تمدن شناسی و.. اشاره کرد. اما مهمترین رهیافت در این زمینه آن بوده است که انسان شناسی ادبیات ادبیات با انسان شناسی تاریخی پیوند خورده است. علت این موضوع نیز روشن است، فرهنگ از جمله پدیده های انسانی است که ریشه در تاریخ دارد و ادبیات به عنوان یکی از دانش های مهم تاریخی است که بخش دارای اهمیتی از هویت فرهنگی یک ملت یا قومیت را تشکیل می دهد. به همین دلیل انسان شناسی ادبیات برای شناخت فرهنگ، به شناخت فرآیندهای درون فرهنگی و میان فرهنگی بر اساس ادبیات یک قوم یا ملت می پردازد...
"هدف از مقاله حاضر، نخست، تشریح مفاهیم و تعاریف نظری مربوط به هویت جنسیتی، تاثیر فرهنگ در ساخته شدن این هویت و بازنمایی آن در فرهنگ است. در این حوزه بر آرای دو تن از برجسته ترین نظریه پردازان این موضوع، ساندرا بم و مایکل کیمل، مبنی بر لزوم فراتر رفتن از رویکرد زیست شناسی در تعریف و درک این هویت تاکید خواهد شد. هویت جنسیتی که در فرهنگ هر جامعه ای تبلور می یابد، سرچشمه بسیاری از نابرابری های جنسیتی اجتماعی نیز هست. از این رو، بررسی بازتاب این هویت در فرهنگ برای روشن کردن این سرچشمه ها و آفرینش زبان و فرهنگی مبتنی بر برابری جنسیتی اهمیت اساسی دارد. هدف از این بخش نشان دادن نگاه مردانه به زنان و جایگاه آنان با ریشه های بسیار ژرف آن در فرهنگ و ادبیات است. این نگاه، سازنده تصویری است که از بیرون از زنان ترسیم شده است. از آن جایی که هویت هر کس برآیندی از تصاویر بیرونی و درونی آن شخص از خودش است، می توان پنداشت که تا پیش از انعکاس صدای زنان در عرصه رمان و ادبیات و فرهنگ، که پدیده متاخری به شمار می آید، یگانه تصویر هویت سازی جنسیتی کمابیش در این فرایند خلاصه می شده است. برای ارایه نمونه ای گویا از این تصویر در فرهنگ ایران، مروری بر ادبیات ایرانی صورت گرفته که باید آن را مقدمه ای برای مطالعات بعدی به شمار آورد.
در بررسی حاضر، بخشی از پژوهش هایی که در ایران در زمینه تصویر زن در ادبیات و متون گوناگون انجام گرفته، و از جمله تازه ترین آن ها گرد آمده و نقد یا تفسیر شده است. علاوه بر آن، پژوهش نگارنده با استفاده از روش اسنادی، با حرکت از تعریف زن در فرهنگ معین و نیز نگاهی بر مهم ترین چهره های رمان نویسی معاصر ایران به انجام رسیده است"
تیرما سیزه شو بازمانده جشن تیرگان است که از دوره هند و ایرانی در میان بومیان شمال شرقی ایران برگزار می شده و اکنون نیز در نقاطی از شمال ایران، به ویژه توسط کوه نشینان مازندران در 13 آبان هرسال برپا می شود. مورخان قدیم با تکیه بر روایت بیرونی در آثارالباقیه، برای جشن تیرگان دو مناسبت ذکر کرده اند: 1.تیراندازی آرش کمانگیر،2.مبارزه با خشکسالی و باران خواهی. پژوهندگان اخیر خاستگاه این جشن آریایی را در اسطوره آرش، کشت و طلب باران، هم زمان با طلوع ستاره تیشتر دانسته اند.
عنوان فرعی کتاب:شرح چند نظریه در افسانه شناسی و نقد یک اصطلاح روشن گر محتوای کتابی است در بیست فصل در نقد اصطلاح اسطوره و مروری گذرا بر چند مکتب اسط.ره شناسی
بررسی وضعیت وجود آدمی و نسبت آن با تاریخ و فرهنگ، شاید محوری ترین مسئله ای باشد که در عرصه انسان شناسی ادبیات می بایست همواره مورد توجه واقع گردد و البته پرسشگری در این مقوله به گفته مارتین هایدگر تقوای تفکر است. حال انسان شناسی ادبیات می کوشد با توسل به بازنمودهای آدمیان در آثار ادبی به شناخت انسان از وجود او، پا را بیرون می نهد و به تجلیات وجودیش در شیوه زندگی، اقتصاد، خانواده، مذهب، هنر و... روی می آورد. انسان شناسی ادبیات معطوف به این رویکرد دیالکتیک در آن مسئله اساسی است.