فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۵۲۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
نظریه اخلاقی کانت یکی از نظریات مهم در فلسفه اخلاق است که همیشه مورد توجه شارحان و منتقدان بوده است. این نظریه گرچه دارای نکات مثبت زیادی است، ولی همانند هر نظریه بشری دیگری دارای اشکال هایی نیز هست. در این مقاله سعی شده است انتقادهایی که به نظر می رسد بر اخلاق کانت وارد است ذکر شود. برخی از این اشکال ها عبارتند از: تعمیم پذیری ویژگی قانون است نه معیار اخلاقی بودن عمل، تجویز اعمال نادرست و ممنوعیت اعمال درست به وسیله ملاک تعمیم پذیری، امکان اختلاف افراد در تعمیم پذیر دانستن یک قاعده، عدم کارآمدی اصل غایات، اشکال بر ارزش ذاتی عقل، اشکال بر تنها خیر ذاتی بودن اراده نیک، اشکال اطلاق اوامر اخلاقی، مشکل تعارض وظایف، عدم توجه به شخصیت، انگیزه ها و عواطف درونی فاعل و عدم پوشش کل حیات اخلاقی به وسیله مفهوم وظیفه.
اختلاف در تفسیر ایدهی پدیدارشناسی هگل؛ دلایل، دسته بندی و ارزیابی نقدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیدارشناسی برای هگل، ایده ای است که در کتاب پدیدارشناسی روح تعین یافته است. اهمیت این نکته در آن است که وارونِ برخی ارزیابی ها که کل فلسفه ی هگل را نوعی ارزیابی پدیدارشناسانه به معنای هگلی آن تلقی می کنند، ما باید از پدیدارشناسی، ایده ی مشخصی را مراد کنیم که دارای مسئله ، کارکرد و جایگاه مشخص در دستگاه فکری اوست. ولی بنا به دلایلی که باید در این مقاله بررسی شوند، درباره ی سرشت این ایده و کلان مسئله و برنامه ی آن میان شارحان برجسته ی هگل اختلافات مهمی پدید آمده که نمونه ی آن در تاریخ فلسفه کمتر پیش آمده است. مسئله ی این مقاله در همین راستا شکل می گیرد. این مقاله ابتدا دلایل اصلی پیدایش اختلاف را بررسی می کند و سپس می کوشد طرح مشخصی بیابد که تفسیرهای متنوع پدیدارشناسی هگلی به یاری آن دسته-بندی شوند؛ و در پایان با ارزیابی نقدیِ کلیت روی کرد شارحان پدیدارشناسی، تلاش می کند تا ضرورتِ عرضه ی راه کاری برای یافتن نوعی «جمع تفسیری» در فهم این ایده ی مهم هگلی را نشان دهد.
منجی گرایی فیلسوفانه زمینی و قدسی؛ فردریش نیچه و احمد فردید
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار، «ابرمرد» نیچه و «انسان آرمانی» سیداحمد فردید بررسی و مقایسه شده است تا وجوه افتراق و اشتراک آن ها هویدا شود. هر دو فیلسوف، رویکردی نو و بدیع به «انسان آرمانی» دارند. نیچه، از مطرح ترین فیلسوفان معاصر غرب در ایران و فردید، اولین فیلسوف مدرن در ایران است. «ابرمرد» و «انسان آرمانی»، دایرمدار و مشهورترین حاصل فکری آن هاست. فردید، انسان آرمانی را با عنوان «بقیه الله» و «امام زمان» مطرح می کند. ابرمرد نیچه نیز همچون انسان آرمانی فردید، منجی است و در آینده ظهور خواهد کرد. اندیشه انتظار در هر دو فیلسوف، برجسته است. نیچه و فردید، هر دو آشفته سخن گفته اند و در مورد آن ها نمی توان از منظومه افکار سخن گفت. با توجه به این مسئله، مقاله حاضر سعی دارد تا رئوس اصلی اندیشه این دو فیلسوف را که در انسان موعود و آرمانی آن ها طرح می شود و اجماع نظر بیش تری در موردشان وجود دارد، قیاس کند.
نگاهی انتقادی به ابعاد معرفتی ایده آلیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با اینکه ایده آلیسم در غرب معاصر حضور و نتایج گسترده ای داشته است، اما به نظر می رسد که مبانی و پیامدهای معرفتی این دیدگاه دستخوش ناسازگاری های درونی و کاستی های اساسی است. در این نوشتار، نخست پاره ای از مبانی معرفتی ایده آلیسم با نگاهی انتقادی ارزیابی خواهد شد، سپس از نظریه های انسجام، پراگماتیسم، و ساخت گرایی به عنوان سه پیامد معرفتی اصلی ایده آلیسم سخن به میان خواهد آمد و در پایان، با مرور دلایل وجود جهان مستقل از ذهن، به برخی از مشکلات نهایی ایده آلیسم اشاره خواهد شد.
تاملی بر «هستی» در اندیشه شهرزوری و کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نظر بسیاری از متفکران، مساله بنیادی مابعدالطبیعه پرسش از «هستی» است. اما شهرزوری به عنوان یک فیلسوف آشنا با سنت فلسفه سینوی و کانت فیلسوف آلمانی از جمله متفکرانی به شمار می روند که ضمن انتقاد از «هستی» به مثابه امر عینی و واقعی، ابتنای مابعدالطبیعه بر «هستی» را انکار می کنند. البته، شهرزوری در مرزهای مابعدالطبیعه سنتی باقی می ماند و کانت- با انتقاد از مابعدالطبیعه سنتی- نوعی مابعدالطبیعه معرفت شناختی را طرح می کنند، اما میان انتقادهای آنان به «هستی»، قرابت و همسویی ویژه ای مشاهده می شود. در این نوشتار، با بررسی، تحلیل، و مقایسه اندیشه های این دو فیلسوف، به اشتراک ایشان در فضای عمومی حاکم بر مابعدالطبیعه شان اشاره خواهیم داشت. به نظر می رسد که چگونگی انتقاد و تحلیل این دو فیلسوف از هستی، بیان کننده نوعی نگاه منطقی به این مقوله است، نگاهی که راه را برای طرح و پذیرش اصالت ماهیت در سنت فلسفی هر یک از آن دو هموار می کند.
فلسفة تحلیلی و چرخش هگلی (بررسی دو مرحلة اصلی واکنش فلسفة تحلیلی به هگل )
حوزه های تخصصی: