در این مقاله، پس از تبیین جغرافیاى تاریخى قم و جایگاه این شهر در معارف دینى، به مهمترین عوامل پیدایش و گسترش تشیّع و مذهب امامیه پرداخته شده و در این زمینه، عوامل مؤثر بر آن بررسى گردیدهاند که از آن جمله است: تأکید پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله بر فضیلت حضرت على علیهالسلام و پیروانش بر دیگران، مهاجرت شیعیان و بزرگان و عالمان مذهب امامیه از مراکز اسلامى و شهرهاى مسلمان نشین به قم، به ویژه سفر تبلیغى حضرت سلطانعلى ـ فرزند امام محمد باقر علیهالسلام ـ به «اردهال» و شهادتش در آنجا، اقامت حضرت معصومه علیهاالسلام و دیگر فرزندان و اعقاب و اصحاب ائمّه علیهمالسلام در قم، بناى مساجد و مراکز فرهنگى در این شهر، قیام امام حسین علیهالسلام و شهادت مظلومانه او و فرزندان و اصحابش؛ و از سوى دیگر، نظام شرکآمیز و ستمپیشه پادشاهان ساسانى و سپس خلفاى اموى و عبّاسى که زمینههاى گریز از آیین زرتشتى و مذهب حاکمان اموى و عبّاسى و روى آوردن به مذهب امامى را فراهم آورد.
"«غلو» به عنوان جریانى انحرافى در دین و دیندارى و نیز اهل غلو از دیرباز از پدیدهها و معضلات فرهنگ اسلامى نزد مسلمانان شناخته مىشوند، هرچند بیشتر مسلمانان از «فرق مختلف»، خود را مبرّا از این گرایش اعلام مىدارند. اینکه غلو چیست، آغازگران غلو چه کسانى بودند، علل ظهور غلو چیست و اعتقادات غلو کدامند و به طور کلى، کدامیک از دو فرقه شیعه و اهل سنت عملاً مبتلا به غلو مىباشند، سؤالاتى هستند که این مقاله به روشى کتابخانهاى، تا حد امکان به آنها پاسخ مىدهد. غلو مىتواند مصادیق بسیارى داشته باشد و منحصر به فرقهاى خاص نیست و نمىتوان براى آن آغاز یا آغازگرانى خاص تعیین کرد و تمام مسلمانان، بلکه تمامى آدمیان، کمابیش بدان گرفتار آمدهاند. اما آنچه مهم است مبرّا بودن تشیع اصیل از غلو است.
"
"امام على، امام حسن، امام حسین و امام سجّاد علیهمالسلام در قرن نخستین هجرى مىزیستند و از نظر شیعه امامیه، نخستین پیشوایان هدایت پس از رسول خدا صلىاللهعلیهوآله هستند. آنها در قرن اول، در تدوین روایات، ثبت و ضبط آنها و گسترش معارف شیعى، نقش مهمى داشتند و هریک در دوران امامت خود، براى گسترش روایات، با وجود همه مخالفتها، هم خود مبادرت به نوشتن روایات از پیشوایان پیش از خود و نشر آنها کردند و هم بر فراهم سازى زمینههاى نوشتن و نشر آنها توسط اصحاب خود، تلاش فراوان نمودند تا در آینده معارف شیعى در اختیار دوستداران آنها قرار بگیرند.
"
"بحث مجاز یا غیر مجاز بودن روشهاى کنترل موالید و پیشگیرى از حاملگى، همواره موافقان و مخالفانى را در میان فقها و علما داشته است. اهمیت فتاواى شیعى زمانى دو چندان مىگردد که به این مقوله در سطح کلان، یعنى اتخاذ سیاستهاى جمعیتى از سوى حکومتهاى مسلمان نگریسته شود. نوشتار حاضر، ضمن اشاره به مسئله افزایش چشمگیر رشد جمعیت در طى قرون اخیر و نیز تاریخچه کنترل موالید و بارورى در اسلام، نظرات فقهاى شیعه درباره کمیت فرزندان و بعد خانواده را در دو گروه موافقان و مخالفان مورد بررسى قرار مىدهد و به تأثیر این آموزهها و فتاوا در رشد و کنترل جمعیت مىپردازد.
"
"اولین نمود فعالیتهاى سیاسى ـ مذهبى ایرانیان متشیّع، شرکت آنان در مبارزاتى با شعار «الرضا من آل محمد صلىاللهعلیهوآله » بود که از سوى گروهى از عربهاى مهاجر ناراضى مطرح شد. در دوران تسلط استبداد فکرى و سیاسى امویان و عباسیان بر جامعه اسلامى، و نیز تسلط ترکان غزنوى و سلجوقى بر ایران، شیعیان به حکم مذهبى «تقیّه» گردن نهادند و در خفا به فعالیتهاى فرهنگى روى آوردند. این فعالیتها در اواخر دوره ملکشاه سلجوقى گسترش چشمگیرى یافت.
با تسلط مغولان بر ایران و بغداد، برترى سیاسى اهل تسنن از بین رفت و حتى براى مدتى کوتاه مذهب تشیع در ایران رسمیت یافت. تاریخ مذهبى ایران در دوره تیموریان در مسیر آشتى دو مذهب تسنن و تشیع، با تمایلى به جهت تشیع پیش رفت.
با رسمیت بخشیدن به مذهب تشیع از زمان شاه اسماعیل صفوى، تلاش بىوقفه و سرسختانه شیعیان در شکل و قالبهاى گوناگون، پس از نُه قرن به ثمر نشست."
"در این مقاله، پس از طرح ویژگىهاى جامعه مطلوب امیرالمؤمنین علیهالسلام ، گستره روابط و ضوابط و حقوق اجتماعى در چنین جامعهاى در قالب طرحى به نام اساسنامه جامعه آرمانى حضرت امیر علیهالسلام ارائه شده است. در این طرح، تلاش گردیده است ضوابط و قوانین محورى و پایهاى جامعه آرمانى اسلامى در قالب اصول کلى و اصول موضوعه بیان گردند.
در جامعه آرمانى، شبکه روابط اجتماعى حاصل برقرارى روابط و مناسبات درست میان مردم و رهبرى است. در این جامعه، مردم و رهبرى (امام و مأموم) دو قطب اساسى جامعهاند و تنظیمات و مناسبات اجتماعى پیرامون این دو شکل مىگیرند و شبکه روابط اجتماعى را در یک جامعه به وجود مىآورند.
"
در ایران معاصر و همزمان با رشد و توسعه در غرب، توجه به علل عقبماندگى یا عقبنگاه داشتن سیاسى، اقتصادى، اجتماعى ایران و تلاش براى یافتن راههاى بیرون رفت از آن، مطرح شد. تلاشهاى فراوانى براى نیل به توسعه و رشد صورت گرفته؛ از جمله: انقلاب مشروطه به دلیل میل مردم براى دستیابى به وضع مطلوب و جامعه توسعهیافته پدید آمد، ولى هیچیک از این تلاشها به نتیجه نرسید. چرا؟ این سؤالى است که مقاله حاضر مىکوشد براى آن پاسخى بیابد. گمان ما بر آن است که یکى از مهمترین علل این ناکامى،