فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۲۸۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
در میان اندیشمندان اشعری، فخر رازی صراحتاً از واژة توحید افعالی بهره برده و تلاش کرده تا با اقامة دلایل متعدّد عقلی و نقلی، این مسئله را برهانی نماید. مقالة حاضر، ضمن بررسی تقریرهای مختلف فخر رازی از توحید افعالی، دلایل عقلی وی را در چهار دسته دلایل وجودی؛ دلایل توحیدی؛ دلایل تفویض ستیزانه؛ دلایل جبرگرایانه مورد ارزیابی قرار داده و به این نتیجه دست یافته است که هر چند توحید افعالی در اندیشة او یک بحث کاملاً برهانی است؛ اما همة دلایل او توان اثبات قرائتی درست از توحید افعالی را ندارد. برخی از این دلایل، توحید افعالی به معنای یگانگی خداوند در خالقیّت و فاعلیّت (نفی شریک در فاعلیّت) را اثبات می کند؛ برخی، توحید افعالی به معنای فاعلیّت بی واسطه یا باواسطة خداوند نسبت به همة افعال را اثبات می کند؛ برخی، هر دو معنای پیشین را اثبات می کند؛ برخی، تنها دلیلی بر نفی تفویض و عدم استقلال بنده در افعال است؛ برخی، قرائتی جبرگرایانه از توحید افعالی را اثبات می کند؛ و برخی نیز اشکالات و نواقصی دارد که از عهدة اثبات هیچ یک از قرائت های توحید افعالی بر نمی آید.
توحید صفاتی و ارتباط آن با وحدت مصداق و کثرت مفهوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع مقالهٔ حاضر، مسئلهٔ توحید صفاتی و ارتباط آن با وحدت مصداق و کثرت مفهوم است. در این مسئله، فرضیه عدم کاشفیت کثرت مفهوم از کثرت مصداق به ثبوت می رسد و فرضیهٔ رقیب؛ یعنی کاشفیت کثرت مفهوم از کثرت مصداق، ابطال می شود. هدف اصلی از طرح مسئله مزبور، تبیین نظریهٔ توحید صفاتی است. شیوهٔ تحقیق مقاله، تحلیل مفهومی و گزاره ای و روی آورد تحلیلی- منطقی است. مهم ترین نتایجی که این مقاله به آن ها دست یافته عبارتند از: 1. مفهوم واحد فقط از حیث معنایی خود و نه حیثیات دیگر از مصداق حکایت دارد؛ از این رو، صدق مفاهیم کثیر بر مصداق واحد، جایز است؛ 2. مصداق وجود، مجمع و منشأ انتزاع مفاهیم کثیر است؛ 3. صدق مفاهیم مغایر بر ذات واحد مغایرت در مصداق را جز در موارد اختلاف حیثی یا تغایر حقیقت مصداق، اقتضا ندارد؛ 4. از مصداق واحد بسیط حق تعالی، مفاهیم کثیر اوصاف انتزاع می شود.
بررسی انتقادی دیدگاه ملاصدرا در تبیین سازگاری علم پیشین الهی و اختیار انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا، از سویی با استناد به قاعدة «بسیط الحقیقة کُلُّ الاشیاء» و استفاده از اصل تشکیک خاصّ در وجود، علم تفصیلی پیشینی حقّ تعالی را اثبات می کند؛ و از دیگر سو، گاه مختار بودن انسان را مساوق با مرید بودن او، و گاه نیز با اتّکا به همان قاعدة «بسیط الحقیقة» که علّیت را در قالب تجلّی تحلیل می کند مرادف با فاعلیّتی هم-عرض با خداوند معنا می کند. در این نظام فلسفی، تعارض میان علم پیشین الهی و اختیار انسان، با عنایت به فعلی بودن علم الهی و نه انفعالی بودن و نیز تعلّق علم الهی به فعلِ مسبوق به اختیار انسان مرتفع می شود. اما به نظر می رسد که مقدمات و راه حلّ مختار صدرالمتألهین چندان کارآمد نیست
حکمت الهی؛ چیستی و ادله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آن گاه که حکمت الهی صفت ذات باشد، به این معنا خواهد بود که در ذات، جهل، راه ندارد، و هنگامی که صفت فعل باشد، یا منظور از آن اِحکام و اتقان افعال الهی است (اعم از افعال تکوینی یا اوامر و نواهی تشریعی)، و یا منظور هدفمند بودن فعل الهی است؛ چراکه انجام کار لهو و عبث، قبیح و به دور از شأن واجب تعالی و حکمت اوست. ازاین رو نظر اشاعره مبنی بر معلل به اغراض نبودن افعال الهی مردود و توجیهات و تأویلات آنان از آیات مربوط نیز، ناپذیرفتنی است؛ زیرا لازمة چنین نظریه ای انجام فعل قبیح از سوی خداست که محال خواهد بود؛ درحالی که ذات باری، صرف الوجود، واجب الوجود من جمیع الجهات، مستجمع صفات کمالیه و برخوردار از غنا و علم مطلق است و لازمه چنین وجودی، حکمت نیز هست. این مقاله در صدد است تا ضمن تبیین معنای اقسام حکمت الهی، برداشت های نابجای اشاعره را از برخی آیات قرآنی، نقد و بررسی کند.
تحلیلی از ویژگی های صفات افعال الاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت خداوند یا همان مبدأ هستی همواره یکی از دغدغه های اصلی بشر بوده است. از این رو بخش عمده ای از آموزه های ادیان آسمانی نیز در پاسخ به این دغدغه، به توصیف او اختصاص یافته است. اما از آن جهت که شناخت ذات او به دلایل عقلی و نقلی امکان پذیر نیست، حکمای الاهی و متکلمان و آموزه های وحیانی شناخت خداوند را در قلمرو صفات دانسته و صفات الاهی را به صفات معرِّف ذات و صفات مفسر فعل الاهی تقسیم نموده اند. همان طور که صفات معرّف ذات و برگرفته از ذات کامل الاهی دارای ویژگی هایی است، صفات فعلی نیز که برگرفته از افعال الاهی است، دارای ویژگی ها و معنای خاصی است.
دراین مقاله، برآنیم تا به لحاظ نظام معنایی، تفسیری هماهنگ و معنادار از صفات فعل ارائه داده، ویژگی های خاص صفات فعلی را از دیدگاه متکلمان و حکماء مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم.
بررسی آرای ریچارد مارتین دربارة تجسیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت دقیق آرای خاورشناسان دربارة معارف اسلامی و نقد علمی دیدگاه های آنان برای ما مسلمانان ضرورتی انکارناپذیر است. به همین منظور راقمان این سطور در مقالة حاضر تلاش کرده اند تا به بررسی آرای مارتین دربارة تجسیم بپردازند. روش تحقیق در این پژوهش مطالعة کتابخانه ای و رویکرد آن تحلیلی- انتقادی است. این بدان معنا نیست که از روش های توصیفی استفاده نشده است. اگرچه بررسی دیدگاه های مارتین در خصوص تجسیم مرکز توجه و تحلیل بوده، جهت تکمیل این تحقیق، در مواقع مورد نیاز از نظرهای عالمان مسلمان استفاده شده است. به نظر مارتین اعتقاد به جسمانیت خدا در بعضی فرقه های اسلامی، از برداشت های ظاهری از توصیف های قرآنی مبنی بر جسم داشتن خداوند ناشی شده است. وی سابقة طرح بحث در مورد صفات الهی را در خلال ربع دوم قرن دوم هجری می داند. بررسی آرای مارتین دربارة تجسیم، گویای تتبع بسیار وی در منابع اسلامی است، اما اشتباه های غیرقابل اغماضی که از او سرزده نشان می دهد که وی به همة منابع معتبر اسلامی مربوط به تجسیم به ویژه منابع شیعی دسترسی یا اشراف نداشته است. مارتین به دلیل مراجعة یک سویه به منابع اهل سنت از پرداختن به نظرات مکتب اهل بیت در خصوص تجسیم غافل شده است.
تبیین وجود شناختی صفات فعل از دیدگاه حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نحوة وجود صفات الهی و نوع ارتباط آنها با ذات مقدس حق از اصلی ترین مسائل خداشناسی است که نطریات گوناگونی در بارة آن از طرف مکاتب فلسفی، کلامی و فرقه های مذهبی بیان شده است. اگر چه این مسأله هم در باب صفات ذات مطرح است و هم در باب صفات فعل. اما بررسی آن در قلمرو صفات فعل از اهمیت و صعوبت بیشتری برخوردار است. این صفات طبق نظر مشهور فیلسوفان مسلمان، زائد بر ذات و صرفاً انتزاعاتی ذهنی اند. با این حال، تحلیل جامع و مستقل قابل اعتنایی در این باره ارائه نشده است. در تحقیق حاضر از طریق تحلیل مفهوم اضافه، ثابت شده است که اضافه دارای وجود خارجی است بنا براین، صفات فعل نیز باید دارای وجود خارجی باشند. اما وجودی انگاشتن صفات فعل ما را با مشکل بزرگی روبرو می کند که همین مشکل معتزله را به نفی صفات واداشت. برای رفع این مشکل در حکمت متعالیه با استفاده از مبنای اصالت و تشکیک وجود، نوعی رابطه را می توان بین خداوند سبحان و این صفات وجودی تعریف کرد که درعین حفظ تنزیه و بساطت حق، وجود این صفات نیز حقیقی تلقی شده و ذات مقدس حق را حقیقتاً مصداق این صفات دانست.
صفات فعل خداوند از دیدگاه علامة طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آثار علامة طباطبایی، دست کم سه دیدگاه متفاوت دربارة نحوة اتّصاف ذات الهی به صفات فعل مشاهده می شود: عینیّت صفات فعل با ذات؛ زیادت صفات فعل بر ذات؛ و عدم اتّصاف ذات به صفات فعل، چه به نحو زیادت و چه به نحو عینیّت. حال پرسش این است که آیا او به سه دیدگاه متعارض در این باره باور داشته؛ یا این دیدگاه های سه گانه، متعارض نیستند و با یکدیگر جمع می شوند؟ به نظر می رسد این سه دیدگاه، بر مبنای اعتبارات متفاوت شکل گرفته اند و در طول یکدیگر قرار دارند. بنابراین با تفکیک اعتبارات می توان این سه دیدگاه را سازگار دانست: یعنی دیدگاه عینیّت بر پایة اعتبار حقیقة صفات فعل شکل می گیرد؛ دیدگاه زیادت بر اعتبار رقیقة صفات فعل و نگاه وحدت انگار به آن ها استوار است؛ و دیدگاه عدم اتّصاف نیز از نگاه کثرت انگار به فعل سرچشمه می گیرد.
رابطة صفات با ذات الهی در اندیشة صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئلة رابطة صفات با ذات الهی از مسائل بسیار مهم خداشناسی در علم کلام و فلسفه است. پرسش این است که آیا صفات حقیقی خداوند عین ذات اویند یا زاید بر ذات او؟ در میان اهل سنت، اشاعره معتقدند صفات خداوند زاید بر ذات اوست، در حالی که معتزله، ذات را نایب صفات، و آثار صفات کمالی را برای ذات ثابت می دانند. طرح این دو دیدگاه ناشی از ناتوانی در تصور صحیح دیدگاه عینیت است و از مهم ترین لوازم فاسد آنها می توان به لزوم خلو ذات الهی از صفات کمالی، محدودیت، امکان، تعدد قدما و... اشاره کرد. شیعیان امامی، فلاسفه، ماتریدیه و برخی از معتزله با رد دیدگاه زیادت و نیابت، به عینیت صفات کمالی حقیقی با ذات الهی معتقدند. صدرالمتألهین با الهام از آیات و روایات، ضمن تفسیر و اثبات عقلی دیدگاه عینیت، به نقد مهم ترین ادلة فلاسفه نیز پرداخته است. این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی به تبیین رابطة صفات با ذات الهی با محوریت اندیشه های صدرالمتألهین می پردازد.
صفات جلال و جمال از دید کلامی و عرفانی اسلامی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
بحث در حوزه صفات الهی، آثار و لوازم آن به ویژه در بعد خداشناسی، از مباحث محوری و مهم در حوزه الهیات است. صفات جلال و جمال الهی از همان آغاز نضج و تولد علوم اسلامی از مباحث بحث انگیز میان اکابر صوفیه، مفسران و دانشمندان علم کلام بوده است. این مقاله بر آن است ابتدا به ریشه یابی جلال و جمال، معانی لغوی و اصطلاحی آن ها و آنگاه نظرات مشایخ صوفیه درباره این دو واژه بپردازد و نیز جمال و جلال را در تفاسیر مهم، احادیث و روایت، جست و جو و از منظر فرق کلامی و عرفانی بررسی کند.
در این مقاله نتیجه می گیریم که در میان عرفا و صوفیان درباره جلال و جمال دو تلقی وجود داشته است. در اغلب موارد، به ویژه نزد متقدمان، جلال و جمال از حیث تأثیرات سلوکیشان بر احوال و حیات معنوی سالک مورد توجه بوده و در تلقی دیگری (بیشتر نزد متأخران و در مکتب ابن عربی)، جلال و جمال از وجوه نظری مابعدالطبیعی مورد تأمل قرار گرفته است.
بر اساس آنچه منقول است برخی از متقدمان، همچون سَری سَقطی، به استقلال به تعریف جلال و جمال نپرداخته اند، اما در بیان اصطلاحاتی همچون حیا و انس به لوازم جلال و جمال الهی توجه کرده اند. به گفته سری سقطی، حیا، لب فروبستن از سَرِ اجلال برای تعظیم جلال حق است و انس، التذاذ روح به کمال جمال است، همچنین بنا به گزارش قُشَی خرّاز فنای هویت و بقای باللّه را اثر مشاهده جلال ربوبی می داند.
تغایر علم خدا با مشیّت و اراده او
حوزه های تخصصی:
علم خدا از صفات ذات خداست و در قرآن و روایات اهل بیت : بر معرفت علم خداوند تأکید شده است.
مشیّت و اراده خداوند از صفات فعل خداوند، و غیر از علم و قدرت اوست. فلاسفه اراده خداوند را همان علم او به نظام احسن تعریف کرده و علم خدا را علّت صدور مخلوقات از ذات بارى تعالى مى دانند.
علّامه نمازى شاهرودى در کتاب مستدرک سفینة البحار ذیل مادّه عَلِمَ، به بررسى علم خداوند به عنوان صفت ذاتى، ازلى و ابدى بودن، با استناد به آیات و روایات پرداخته، و معتقد است خلقت بر اساس علم الهى است و به مشیّت و اراده اوست وتحقّق و عدم تحقّق معلومات،تأثیرى در علم خداوند ندارند و علم خداوند از معلوم بى نیاز است و تغییر و تبدیل و یا تعیین یک نظام تامّ امکانى در مخلوقات موجب تغیّر در علم خدا نمى شود.
مشیّت، فعل خدا و حادث است و مخلوقات به مشیّت او محقّق مى شوند. مشیّت و اراده به لحاظ معنا تقریباً مترادف و به معنى طلب کردن و خواستن است. فلاسفه معتقد به ذاتى بودن اراده خداوند هستند.
توحید افعالی از دیدگاه ملّاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توحید در ابعاد مختلف آن، از جمله توحید افعالی، محور تمام آموزه های اسلامی است. در این نوشتار تلاش شده است دیدگاه ملّاملّاصدرا در این موضوع مورد دقت و بررسی قرار گیرد. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی با مراجعه به کتاب های ایشان، انجام گرفته است. هدف از این پژوهش آشنایی با نوآوری های ملّاصدرا در تبیین آموزه مهم توحید افعالی است.
ملّاصدرا اگرچه در مواردی مانند سایر حکما از رابطه طولی بین موجودات و خداوند سخن گفته است، اما بیشتر با نگاه برگرفته از عرفان نظری، درصدد ارائه تبیین های دقیق تر از رابطه توحید افعالی با اسباب و مسببات و اختیار انسان است. او معتقد است: همان گونه که وجود فرد به طور حقیقی به خود او منسوب است، یکی از شئون حق متعال نیز می باشد. بنابراین، علم، اراده، افعال و همه آنچه از فرد صادر می شود، نیز به طور حقیقی منسوب به خداوند است. در نتیجه، فعل انسان، به صورت اعلی و اشرف و به صورت لایق ذات احدیت، یکی از افعال خداوند است.
عدل الهى و کارکردهاى اجتماعى و فردى آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۹ شماره ۱۴۹
حوزه های تخصصی:
اهتمام نگارنده در این مقاله بر تبیین مبحث عدل الهى و حوزههاى مختلف آن بوده و سپس تأثیر اینآموزه دینى را در زندگى فردى ـ اجتماعى مورد بررسى قرار داده است. این موضوع را در منابعکلامى مىتوان جستوجو کرد که با رویکردى نظرى به کارکردهاى فردى ـ اجتماعى عدل الهىمىپردازند. توجیه مسئله شّر بر پایه عدل، اصول دین با محوریت عدل و ارتباط ولایت اولوالامر بااین مسئله از مهمترین یافتههاى این مقاله مىباشد.
-
نقش اسماء و صفات خداوند در مراتب معنایی وعد و وعیدهای الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از روش های بیان افعال خداوند در قرآن، تعلیل نمودن هر یک از آن ها به اسماء و صفات الهی است. وعد و وعید به عنوان فعلی از افعال خداوند، نیز از این امر مستثنا نیست. بنابر آیات قرآن اسماء و صفات خداوند در صدور وعد و وعید نسبت به انسان نقش اساسی دارد، گاهی این امر مستقیماً صورت می گیرد، یعنی به همراه وعد و وعید اسم یا صفتی از پروردگار بیان می گردد و گاهی از مضمون آیاتِ وعد و وعید، مفهوم صفات الهی در بیان مفسران آمده است. این پژوهش در پی دست یابی به این پرسش است که آیا مضامین وعد و وعید از مجرای صفات پروردگار دارای مراتب معنایی متفاوتی در انسان ها است؟ این مقاله درصدد است که یک یا دو اسم خاص را در مراتب مختلف وعد و وعید مربوط به انسان ها بررسی کند، به عنوان مثال: ارتباط دو اسم «غفور، رحیم» در مراتب گوناگون انسانی برای رسیدن به کمال نقش مهمی دارد، زیرا هر کدام از آنان بهره متفاوتی از این دو اسم می برند. از این رو، نام های دیگر خداوند نظیر: خالق، فاطر، رازق، مصور و ... نمی توانند جانشین این دو اسم گردند، چون معنای بسط و کمال وجود در واژه رحمت به طور کامل وجود دارد. بنابراین، پیامبران بهره بالاتری از این دو اسم نسبت به دیگران دارند. (اعراف/23). در مرتبه بعد، مومنان و مجاهدانی هستند که به رحمت الهی امیدوارند و خداوند نیز لغزش های احـتمالی آنـ ها را می بخشاید و آنها را غریق رحمت و مغفرت خویش می گرداند. (بقره/2/218). در مرتبه دیگر، گنه کارانی که متنبه شده و به سوی خدا توبه کردند نیز از رحمت و مغفرت او به میزان ظرفیت خویش برخوردار می شوند. (آل عمران/86-89). در مرتبه دیگر، رحمت الهی در مورد گنه کارانی که در گناه خویش باقی ماندند به گونه ای است که فرصت توبه برای آنان باقی مانده استو دچار عذاب استیصال نمی شوند. (کهف/57و58).
اراده خدا نسبت به افعال انسان از منظر فخر رازی و طبرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی: