زبان شناسی قرآن، دانشی میان رشته ای بین «تفسیر و علوم قرآنی» با «زبان شناسی» است. بهره گیری از این دانش بر غنای تفسیر می افزاید. شناخت زبان قرآن نیازمند معیارهایی است که بتواند درستی گزاره-های دریافتی را تضمین کند. گمانه زنی درباره زبان قرآن به «افتراء بر خدا» منجر شده و در نهایت «تفسیر به رأی» را رقم می زند. شناخت روشمند زبان قرآن، این آفت را دفع می کند. هدف پژوهش حاضر، ارائه روشی برای شناخت زبان قرآن و درستی آزمایی تفسیر است. بهره گیری از «هدف قرآن» به عنوان مبنای شناخت زبان آن، کشف هدف قرآن از درون قرآن و پرهیز از گمانه زنی های غیر مستند به وحی، از ویژگی های این پژوهش است. نوشتار حاضر، تأثیر هدف قرآن بر زبان شناسی آن را با تطبیق بر مواردی گویا، اثبات کرده است.
توجه به موضوع «زبان» و دانش «زبان شناسی»، سابقه دیرینه ای دارد و در دو قرن اخیر نیز منزلت ویژه ای یافته است. از آنجا که دین اسلام نیز دارای بنیانی «زبانی» است، جا دارد که بنیان و اساس این دین یعنی «زبان» آن همچنان با نگاهی جدید و متناسب با کارکردهای امروزین زبان مورد بازیابی و واکاوی قرار گیرد.
امروزه نقش «زبان» در پایه ریزی یک فرهنگ و تمدن و ارتباط آن با مؤلفه های تمدنی، روشن است و با توجه به نیازها و چالشهای فرهنگی جهان معاصر، بر امت اسلامی فرض است تا به این سرمایه ممتاز نگاهی عصری داشته باشد و از آن بهره های روزآمد ببرد. نسبت و ارتباط فراگیر زبان قرآن با فاهمه همگانیِ انسانی، دوام و ماندگاری آن، برتری آن بر زبانهای انسانی و برخورداری از «فضل» و «هیمنه»ای الهی، قابلیت نفوذ و برقراری ارتباط قلبی و درونی و نیز بلاغت و جنبه های هنری آن، از جمله ممیزات این زبان اند که در زمان حاضر توجهی ویژه به آنها لازم است. هدف مقاله، آوردن زمینه هایی از کارکردهای زبانی فوق و بیان توانایی های کلام الله مجید در این زمینه هاست.
آموزة «عدل الهی»، یکی از مباحث مهم کلامی است که از دیرباز مورد توجه اندیشمندان و فیلسوفان شرق و غرب بوده است. تحقیقات گسترده عدل پژوهان، از دغدغه و اهتمام جدی صاحبان اندیشه به این مسئله حکایت دارد؛ از افلاطون و ارسطو در یونان باستان گرفته تا فارابی و ابن سینا و فیلسوفان مسلمان و سپس تا عصر حاضر، هر یک به نحوی با موضوع عدالت درگیر بوده و بخشی از آثار فلسفی خود را به آن اختصاص داده اند. در این میان، نگرش فلسفی صدرالمتألهین به مسئلة عدل الهی، کمتر مورد عنایت پژوهشگران واقع شده است. نظر به این ضرورت و خلأ پژوهشی، نوشتار حاضر به سبک مسئله محور و با مراجعه به منابع معتبر و کاوش در آثار فلسفی و تفسیری صدرالمتألهین، ضمن تحلیل ماهیت و جایگاه عدل در اندیشة وی، سه ساحت از عدل الهی (عدل تکوینی، تشریعی و جزایی) را (که تلویحاً و به نحو پراکنده در مواضع مختلف از آثار وی مورد اشارت قرارگرفته) استنباط و تبیین کرده است.