فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۳۰ مورد.
بررسی برهان نظم از منظر اندیشمندان اسلامی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح برهان نظم در کلام اسلامی به عنوان یکی از راه های اثبات وجود خدا سابقه دیرینه ای دارد. به رغم این سابقه، پرسش ها و ابهام های فراوانی پیرامون صغری، کبری و تقریرات برهان نظم وجود دارد. آنچه بیش از همه بر ابهام می افزاید، تعریف «نظم» و تعیین قسم خاصی از نظم در تقریرات برهان نظم است. انحصار نظم در این برهان به نظم غایی، دلیل روشنی ندارد؛ با استفاده از نظم فاعلی نیز می توان برهان را تقریر کرد. نیازمندی به هدف، رکن تقریر استدلال با استفاده از نظم غایی است، در حالی که تعیین هدف از راه تجربه سخت یا غیر ممکن است و استفاده از استدلال های فلسفی برای تعیین هدف، برهان نظم را از سادگی و همه فهم بودن می اندازد؛ هرچند بسیاری از اشکالات را حل می کند. مقاله حاضر به تبیین تقریرهای برهان نظم از دیدگاه مرتضی مطهری، عبدالله جوادی آملی و جعفر سبحانی پرداخته و برخی از ابهام ها و اشکال ها را مطرح می کند.
صدرالمتألهین و تقریر سینوی برهان صدیقین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص براهین اثبات واجب
نقد و بررسی تقریر علامه طباطبایی از برهان صدیقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از برهان هایی که بر اثبات واجب تعالی اقامه شده، برهان صدیقین است. در این برهان، از مخلوقات و ویژگی های آنها برای اثبات خداوند استفاده نشده، بلکه از خود هستی و وجود، بر وجود خداوند استدلال شده است. در تقریری که «صدرالمتالهین» از برهان صدیقین ارایه داده، از چندین مقدمه فلسفی استفاده کرده است، ولی در تقریر مرحوم «علامه طباطبایی» از آن برهان، هیچ نوع مقدمه فلسفی ای به کار نرفته است. به عبارت دیگر، هنگامی که فیلسوف الهی وارد بحث اثبات خدا می شود، می تواند بدون گذراندن هیچ مساله فلسفی، واجب بالذات را اثبات کند. هدف این مقاله، نقد و تحلیل تقریر مرحوم علامه طباطبایی از برهان صدیقین و ارایه تقریری نوین از آن برهان است.
گونه شناسی و تقریر برهان فسخ عزائم در خداشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راه شناخت خداوند از طریق فسخ عزیمت راهی است متمایز از دیگر راههای شناخت خدا که در کلام علی(ع) گزارش شده است. در این دلیل شکسته شدن تصمیم ها دال بر شناخت پروردگار است. این روایت تحلیل های مختلفی دارد؛ ازجمله تحلیل های درون متنی (مبتنی بر آیات و روایات)، کلامی و فلسفی که همگی مبتنی بر براهین رایج خداشناسی است. ساز و برگ ما در تحلیل این روایت مبتنی بر تجربه قدسی افراد از فسخ عزائم است که مبنای آن نوع مواجهه فاعل شناسا با این تجربه است. در تجربه قدسی حوادث خرد و کلان، آفاقی و انفسی همه حکایت از امر قدسی می کنند، معنا دارند و معنایشان در هویت «از اویی» است. عرفت الله بفسخ العزائم را می توان دعوت به چنین تجربه ای از روزمره ترین و در دسترس ترین حوادث دانست. حاصل این تجربه شناختی است ثانوی و اشتدادی که سالک را در هر مرحله از شناخت به شناختی برتر می رساند.
ملاک برهان صدیقین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
با ظهور ملاصدرا در قرن یازدهم، تحولی شگرف در بنیان های فکری - فلسفی در حوزه فرهنگ اسلامی پدید آمد که می توان بازتاب آن را به روشنی هم در تقریر و هم در توصیف برهان صدیقین مشاهده کرد. برهان صدیقین که تا آن زمان برهانی شناخته می شد که در آن با چشم پوشیدن از ماسوی الله و تنها با تأمل در «هستی»، وجود خدا اثبات می شود، برهانی شد که در آن راه و هدف یکی است و خدا خود بر وجود خویشتن گواهی می دهد، از آن جا که خداوند وجود محض است، پس به ناگزیر باید در حقیقت هستی نظر گردد. تفاوت مهمی که این اختلاف رویکرد رقم می زند، این است که آیا ویژگی «وجود محور بودن» برای برهان صدیقین موضوعیت دارد یا طریقیت.
باز هم برهان صدیقین علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
به باور برخی، برهانی که علامة طباطبایی در حاشیة اسفار برای اثبات وجود خداوند مطرح کرده است، بر هیچ اصل یا مسئلة فلسفی مبتنی نیست. در این نوشتار نشان می دهیم که این گفته نادرست است و برهان علامه، بدون بهره گیری از دو نظریة فلسفی، یعنی نظریة حداکثری مطابقت با عالم وجود و نظریة تعمیم یافتة وحدت شخصی وجود به سرانجام مطلوب نمی رسد. نوشتار حاضر به شرح و بسط برخی نکات مطرح شده در مقالة پیشین نگارنده با نام «تأملی در برهان صدیقین به تقریر علامة طباطبایی[1]»، می پردازد و تلاش دارد به انتقاداتی که بر آن مقاله ایراد شده است، پاسخ گوید.
برهان نظم در ترازوى نقّادى منطقى(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۸ شماره ۱۴۴
حوزه های تخصصی:
نگاه فلسفى به دین و تحلیل و تطبیق مدعیات و براهین آموزههاى دینى، در حوزه فلسفه دین مطرح مىشود. یکى از مباحث مشترک فلسفه دین به معناى عام، خدا و براهین اثبات آن است که در میان آنها «برهان نظم» از این ویژگى برخوردار است که در دو حوزه مهم فکرى یعنى کلام اسلامى و الهیات مسیحیت به طور مشترک مورد توجه قرار گرفته است.
در این نوشتار تلاش شده با کنکاش تحلیلى در مقدمات برهان به قصد تعیین ارزش منطقى و حد ادعا و قدر متیقن نتیجهاى که از مقدمات بالذات حاصل مىشود، جایگاه اصلى برهان نظم تبیین گردد. با مشخص شدن این مطلب که برهان نظم شرایط قیاسى که نتیجه یقینى، کلى و ضرورى دهد را ندارد به تبعیت از فیلسوفان اسلامى گفته شده که از آن مىتوان به عنوان تأیید استبصارى بیشتر جهت برانگیختن تأمّل بر قدرت و استحکام خلقت که حاکى از علم و حکمت خالق است، استفاده کرد.
توجیه نظریه پیدایی عالم در ترازوی نقد: (مدل سینایی، مدل اشراقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص براهین اثبات واجب
مقاله ای که در پیش روی دارید در پی تبیین دو مدل از مدلهایی است که نظام پیدایی عالم را به تصویر می کشند. در حوزه تفکر اسلامی، الگوهای سینایی و اشراقی، نسبت به دیگر الگوهای شده، معروف تر و درخور توجه بیشتری هستند.گر چه اصل مساله ارتباط خدا با عالم، خصوصا در باب پیدایش آن (و نه صرفا تدبیر آن)، پس از مساله خدا، مهمترین مساله فلسفی، به خصوص برای فیلسوفان متاله تلقی می شود، اما نویسندگان این مقاله درصددند تا نشان دهند که اتفاقا ناکامی فیلسوفان در این مساله بیش از هر مساله دیگری است و برای اثبات فرض خود به اندیشه دو فیلسوف بزرگ مسلمان (ابن سینا و شیخ اشراق) که تلاشهایی جدی برای ارایه مدلی نظام مند از خلقت نموده اند، تمسک جسته اند. در نهایت پس از تحلیل محتوایی و در حد ظرفیت یک مقاله، برخی از نقدهایی که ممکن است آرای این بزرگان را آسیب پذیر نماید، مطرح کرده و امر داوری را به خوانندگان واگذار نموده اند.