فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱٬۰۹۴ مورد.
۴۰۲.

اصالت وجود و اصالت ماهیت؛ مواجهه دو مسئله فلسفی یا دو نظام فلسفی؟(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اصالت وجود ملاصدرا اصالت ماهیت نظام فلسفی مسئلة فلسفی تصویر از عالم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۳ تعداد دانلود : ۷۵۱
مسئلة اصالت وجود و اصالت ماهیت در ابتدا ممکن است به صورت دو مسئلة مقابل هم جلوه نمایند ولی درواقع دو نظام با مجموعه ای از اصول در تقابل با یک دیگر قرار گرفته اند که در صف مقدم آن دو، اصالت وجود و اصالت ماهیت قرار دارند. برای مثال، توجه به دلیل مبتنی بر حرکت اشتدادی نشان می دهد که ملاصدرا نظام مبتنی بر اصول اصالت ماهیت، نفی حرکت اشتدادی در ماهیت، و تلقی خاص مشائیان از حرکت در کیف را مورد نقد قرار داده است. از سوی دیگر اصالت وجود به تنهایی در مواجهه با حرکت اشتدادی کارایی ندارد و نیازمند قرارگرفتن در نظامی متشکل از نظریات اصالت وجود، وحدت وجود، و اشتداد وجود است. بنابراین ملاصدرا نوع نگاه خود به عالم و تصویر برآمده از آن را در مقابل نوع نگاه طرف داران اصالت ماهیت و تصویر برآمده از آن نگاه قرار داده و به صحت تصویر خود حکم کرده است هرچند که در مقام انتقال تصویر ذهنی خود از واقعیت به دیگران، مجبور به تقطیع بخش های متفاوت این تصویر از یک دیگر و آوردن آن ها در یک ترتیب خطی شده است.
۴۰۳.

مقایسه زیبایی شناختی مراتب هستی در فلسفه فلوطین و سهروردی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: اشراق افلوطین هستی شناسی زیبایی شناسی سهروردی فلسفه نوافلاطونی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۶۴۲ تعداد دانلود : ۶۶۴
زیبایی در فلسفه فلوطین و سهروردی، دارای جنبه های تطابق و تفاوت است. از دیدگاه فلوطین، هستی سه اقنوم دارد: احد که تمام زیبایی ها از او ناشی شده اند. پس از او عقل که اعظمِ موجودات است، پس از آن نفس؛ که این سه اقنوم در نظامی سلسله مراتبی از یکدیگر ناشی می شوند. نقس از عقل ناشی می شود و عقل به نوبه خود از احد. نظریه شهاب الدین یحیی سهروردی، مؤسس فلسفه اشراق، ریشه در اندیشه حکمای ایران باستا، فیلسوفان اسلامی و فلسفه نوافلاطونی دارد. وی مراتب هستی را از نورالانوار آغاز می کند، سپس از انوار قاهره صحبت می کند و سپس در پایان از انوار مدبره افلاک و ابدان سخن می گوید. در این مقاله، پس از گزارش خطوط اصلی تفکر این دو فیلسوف در تعریف، مراتب و ادراک زیبایی، به مقایسه مراتب زیبایی به مقایسه زیبایی شناختی مراتب نور در نظام سهروردی با وجود در فلسفه فلوطین می پردازیم. در پایان نقاط قوت و ضعف هر دو دستگاه را بررسی می کنیم و نشان می دهیم چه ارتباطی بین زیبایی و کمال بشری در فلسفه اشراق و فلسفه نوافلاطونی فلوطین وجود دارد.
۴۰۴.

بررسی انتقادی مسئله علیت از دیدگاه کانت

۴۰۶.

تمایز فیلسوفان مسلمان (فارابی- ابن سینا) از ارسطو در بحث وجوب و امکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارسطو فارابی ابن سینا امکان وجوب

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : ۱۶۳۸ تعداد دانلود : ۷۰۲
ارسطو وجوب و امکان را در منطق خود، با عنوان جهات قضایا مطرح می سازد و در فلسفه ی وی، مقصود از امکان، نوعی قوه است که برای خروج از حال بالقوه به بالفعل، نیاز به واجبی دارد که فعلیت محض است. تمایز میان وجود و ماهیت نزد ارسطو، در قلمرو منطق مطرح است و به حوزه ی متافیزیکِ وی وارد نمی شود و درنتیجه در نظام هستی شناسی اش، هیچ گونه تأثیری ندارد. فارابی تمایز میان وجود و ماهیت را به حوزه ی متافیزیک وارد کرد و درواقع، وی مُبدع تمایز میان واجب و ممکن بر مبنای تمایز مابعدالطبیعی میان وجود و ماهیت است. ابن سینا نیز نظریه ی تقسیم موجود به واجب و ممکن بر مبنای تمایز متافیزیکی میان وجود و ماهیت را از فارابی به ارث برده، آن را اساس نظام فلسفی خویش قرار داد؛ بنابراین واجب و ممکن به معنای مصطلح در فلسفه ی اسلامی، در فلسفه ی ارسطو سابقه نداشته است و واجبْ خالق نیست، همان طور که ممکنْ مخلوق به معنای مدنظرِ فارابی و ابن سینا نیست.
۴۰۷.

جایگاه وجودشناختی و معرفت شناختی حس مشترک در نفس شناسی فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وجودشناختی فارابی حس مشترک معرفت شناختی نفس شناسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : ۱۶۳۷ تعداد دانلود : ۸۶۷
حس مشترک در بین سایر قوای ادراکی از ارزش و جایگاه ویژه ای برخوردار است. فارابی با معرفی حس مشترک به عنوان یکی از قوای باطنی نفس و محل تجمع دریافت های سایر حواس با بیان ادله ای وجود این قوه ی را برای نفس تثبیت می کند. نکته ی قابل توجه در این زمینه ی تأکید فراوان وی بر نقش و نحوه ی عملکرد حس مشترک در تحصیل علم و معرفت است؛ به گونه ای که بدون این قوه، هیچ نوع ادراک حسی صورت نمی گیرد، در حالی که نمی توان نقش سایر حواس را در امر ادراک انکار کرد؛ حتی در کارکرد حس مشترک، می توان کسب ادراکات عقلی را هم بر عملکرد آن مبتنی ساخت؛ حتی به نظر می رسد در نظر این فیلسوف، حس مشترک با وساطت در برقراری ارتباط میان عالم ذهن و عین، نقش مهم ترین نیروی حسی را در فرآیند کسب معرفت بر عهده دارد. در این صورت، حتی رسیدن به درجه ی متعالی عقل مستفاد و ارتباط با عقل فعال و عالم غیب هم به نحوی موقوف بر عملکرد حس مشترک است.
۴۱۰.

تاثیر مساله اصالت وجود بر سایر مسائل فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اصالت وجود ملاصدرا مقولات اعتباری بودن ماهیت معقول ثانی مساله تشخص صور نوعیه ترکیب ماده و صورت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲۰ تعداد دانلود : ۷۸۴
افرادی برای اصالت وجود اهمی چندانی قائل نیستند. اما محققانی هم به حمایت از آن پرداخته و به نقش فوق العاده آن تاکید کرده اند. ملاصدرا که مبتکر این نظریه است سرسختانه از آن دفاع کرده و با ادله متعدد به اثبات آن پرداخته و آن را از مهمترین مقاصد فلسفی می شمارد. تشخیص مقولات صور نوعیه – ترکیب ماده و صورت – تشخیص امور حقیقی از امور اعتباری معقول ثانی و مساله شناخت – کلیات – و کلی طبیعی از مسائلی است که به نحو متحول کننده ای تحت تاثیر اصالت وجودند.
۴۱۱.

زنانگی و تأنیث در هستی شناسی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جنسیت ابن عربی ذات و صفات الهی و زنانگی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه‌ تصوف و عرفان
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۱۶۲۰ تعداد دانلود : ۸۶۴
اندیشمندان و محققان بسیاری دربارة جایگاه و اهمیت زن در نظام عرفانی ابن عربیبه تحقیق و تفحص پرداخته اند؛ چنانکه گویی وی زنانگی را همچون تعینی ثابت و پایدار از جنسیت می نگرد. اما تحقیق و تفحص در آثار ابن عربی، به ویژه «فتوحات المکیه» و «فصوص الحکم»، نشان می دهد که وی، زنانگی را تنها به عنوان صورت و تعینی از جنسیت در تمیز از مردانگی نمی نگرد، بلکه آن را در گستره ای وسیع در تبیین خداشناسی، جهان شناسی و انسان شناسی عرفانی خویش به کار می برد، تا جایی که وی ذات الهی و برخی از صفات او مانند قدرت و اراده را مؤنث دانسته و گاه آن را در مقامی برتر و بالاتر از مردانگی نشانده است. تحقیق حاضر نشان می دهد که تأنیث به معانی منفعل بودن، اثرپذیری و مادری، در هستی شناسی عرفانی ابن عربی به کار رفته و در هر کاربرد وجهی از وجوه گوناگون هستی را به نمایش گذاشته است.  تأنیث چنان در تار و پود هستی شناسی عرفانی ابن عربی تنیده شده است که بدون آن نمی توان نظام اندیشگی او را واجد انسجام لازم دانست. همچنین می توان این گونه برداشت کرد که ابن عربی جنسیت را امری نسبی تلقی کرده و موجودات را دارای دو بعد زنانگی و مردانگی می دانسته است که در موقعیت های مختلف یکی از جنسیت ها را از خود نشان می دهند.
۴۱۲.

بحث تطبیقی اگزیستانسیالیسم غربی و اصالت الوجود در فلسفه اسلامی ‏(مقاله علمی وزارت علوم)

۴۱۵.

وجود منبسط؛ در اندیشه سیدحیدر آملی و صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وحدت وجود ملاصدرا قاعده الواحد وجود منبسط سید حیدر آملی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : ۱۶۱۵ تعداد دانلود : ۸۱۵
مبحث وجود منبسط از فروع و لوازم پذیرش دیدگاه وحدت شخصی وجود، و نیز قاعده فلسفی «الواحد» است. سیدحیدر آملی، مسئله پیدایش کثیر از واحد را بر اساس وجود منبسط تبیین می کند. از نظر ایشان، اولین صادر وجود عام و منبسط است که جامع تمام مراتب عوالم امکانی است و به نحو جمعی بر همه مراتب امکانی احاطه دارد. ملاصدرا نیز ضمن ترسیم مراحل سه گانه وجود، صادر اول را وجود منبسط می داند که در سایه آن تکثر واقعی ممکن ها را تبیین می کند، و زمینه برخورداری ممکن ها از تحقق خارجی را فراهم می سازد. ایشان بر مبنای اصالت وجود و تشکیکی بودن وجود، و نیز با به کار گرفتن ایده اضافه اشراقی، حقیقت معلول را جلوه و شأنی از شئون علت دانسته که به مثابة وجود منبسط در کل عالَم سریان یافته است. ایشان بر اساس ایده وجود منبسط، مسئله رابطه کثرت ها با واحد را نیز تبیین می کند. تفاوت عمده این دو اندیشمند در این است که صدرالمتألهین به جهت برخورداری از مبانی فلسفی اصالت وجود و ذو مراتب بودن وجود، نوعی سریان سلسله مراتبی را برای وجود منبسط قائل شده است، اما این امر در نگرش سیدحیدر آملی، به جهت فقدان مبنای تشکیکِ وجود دیده نمی شود.
۴۱۷.

وجود ذهنی و حقیقت علم؛ تفسیری تجزیه گرا از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: علم حصولی ملاصدرا وجود ذهنی فخررازی جوادی آملی فاضل قوشچی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : ۱۶۰۹ تعداد دانلود : ۶۰۳
بر اساس یک تفسیر حداکثری از نظریة وجود ذهنی می توان این نظریه را مشتمل بر سه رکن دانست: 1. در موارد علم حصولی امری (یا صورتی) در ذهنِ (نفس) عالِم وجود می یابد؛ 2. حقیقت علم حصولی چیزی جز همان صورت موجود به وجود ذهنی نیست؛ 3. صورت موجود در ذهن به گونه ای مطابق با معلوم خارجی است (واقع نمایی علم). در این مقاله تفسیری از دیدگاه ملاصدرا که ضمن پذیرش رکن نخست با رکن دوم مخالفت می ورزد تشریح و سپس بررسی می شود. این تفسیر، که می توان آن را به دلیل تفکیک میان حقیقت علم و وجود ذهنی «تفسیر تجزیه گرا» نامید، از سوی استاد جوادی آملی ارائه شده که مدعی تغایر میان وجود حقیقی علم از یک سو، و وجود ذهنی و ظلّی معلوم در ذهن از سوی دیگر است. از آن جا که مخالفت با رکن دوم پیش از ملاصدرا نیز دارای سابقه است به منزلة زمینة تاریخی بحث دو نظریة دیگر نیز بررسی می شوند. نظریة اول از آنِِ فخررازی است که هر چند به وجود صورت های ذهنی معترف است حقیقت علم را همان صورت ذهنی نمی داند. نظریة دوم از سوی فاضل قوشچی ارائه شده که طبق آن حقیقت علم امری قائم به ذهن و موجود به وجود خارجی است که با معلوم که امری حاصل در ذهن و موجود به وجود ذهنی است مغایر است. نتیجة کلی بررسی این نظریات آن است که هر سه با اشکالات یا دست کم ابهامات قابل توجهی مواجه اند.
۴۱۸.

علم و نقش آن در کمال آدمی از دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم حقیقی فنا و بقا سیر و سلوک کمال غایی وحدت وجود

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۱۶۰۷ تعداد دانلود : ۷۳۱
در عرفان ابن عربی و فلسفه صدرایی، علم، از حیث بدیهی بودن مفهومش و در نهایت خفا بودن حقیقتش، حکم وجود را دارد. هیچ چیزآشکارتر و روشن تر از مفهوم علم نیست تا به واسطه آن بتوان علم را تعریف کرد؛ همچنان که حقیقتِ علم مانند حقیقتِ وجود، کاملاً مخفی است. بر اساسِ وحدت وجود، حقیقتِ علم، «وجودِ حق» است. در واقع، علم به عنوانِ صفتِ حق تعالی عینِ ذاتِ اوست و از آنجا که وجودِ او، فرد است و هیچ شریکی ندارد، علم نیز فرد است و مصداقی جز وجود خداوند نخواهد داشت. از این رو کمالِ آدمی معرفتِ به خویشتنِ خویش است که جلوه کامل الهی است؛ زیرا قلبِ آدمی که حقیقتِ اوست، گنجایشِ خداوند را دارد. فانی شدن در خدا و بقای بالله را می توان تعبیری دیگر از «علمِ حقیقی» دانست؛ زیرا معنای«فنای فی الله» این است که آدمی یقین حاصل کند که حقیقت او، حق تعالی است. بنابراین علمِ حقیقی و کمالِ غایی، مساوقِ یکدیگر و دو مفهوم برای یک مصداق هستند. از این رو هدفِ ابن عربی از سیر و سلوکِ عارفانه و غایتِ ملاصدرا از سیر و سلوک عقلانی، دست یافتن به علمِ حقیقی و به تعبیرِ ابن عربی «درکِ وحدت وجود» است
۴۱۹.

وجود شناسی تطبیقی

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان