فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۵۹ مورد.
۲۲.

فارابی و نقد ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۲۶
فارابی از آن دسته حکیمان بزرگی است که در قرون اولیة فرهنگ و تمدن اسلامی پیدا شدند و با بروز آرا و آثار و افکار خود، زمینه­های گسترش مسائل عقلی و فکری و تحلیل موضوعات فرهنگی و ادبی را در جهان اسلام آماده ساختند. فارابی در بسیاری از مسائل و موضوعات علمی و فرهنگی روزگار خود قلم زد و در غالب این مباحث، حرف‌ها و نکته­های درست و عمیق و تازه گفت. چنان‌که در حیطة نقد ادبی و نقد شعر نیز، دیدگاه‌ها و سخنان تازه و استواری مطرح ساخت، هرچند که شعر و ادب، موضوع اصلی کار او نبود.وی در بسیاری از آثار خود، شعر و ادب را از منظر فلسفی و منطقی تحلیل کرد و به‌صورتی جدی و جدید به تعریف و تقسیم امر ادبی و ارکان آن پرداخت و تقریباً برای نخستین‌بار ـ در فرهنگ اسلامی ـ مسئلة ذات و کارکرد تخیّل، محاکات در اثر ادبی، خاستگاه‌ها و انگیزه­های شعر و شعرسرایی، انواع شاعران و مسائل مشابه را زیر نگاه تحقیق آورد و باب‌هایی تازه را در افق فکر و فرهنگ اسلامی ـ ایرانی­ گشود.فارابی با احاطة عمیق و گسترده­ای که بر متون مکتوب عصر خویش ـ در زبان عربی و زبان‌های دیگر ـ داشت؛ بسیاری از مباحث نقد ادبی ملل دیگر را وارد قلمرو فرهنگ اسلامی و ایرانی ساخت و با برداشت‌ها و تأملات تجربی و فردی خویش آمیخت و طرح‌هایی تازه را در زمینة نقد ادب و شعر درانداخت. هرچند که آثار او در زمینة نقد ادبی و شعر فراوان نیست؛ ـ چنان‌که اصولاً و در کلّ آثار او فشرده و اندک است ـ اما با همین اندک مایه آثار، یکی از مهم­ترین و عمیق‌ترین تحلیل­های نقد ادبی ـ و به‌ویژه نقد شعرـ را پی انداخت.این مقاله بازکرد و تحلیل آرا و دیدگاه‌های او در باب شعر و ادبیات و ارکان آنها است که در سه حیطة اصلی: تعریف و ماهیت شعر، کارکردهای شعر و انواع شعر و شاعران جای می­گیرد.
۲۴.

عالم مثال و ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۶۱
در نوشتار حاضر، پس از بحث دربارة نظریة عرفانی ـ فلسفی عالم مثال، وجوه ادبی این نظریه بررسی می‌شود تا مشخص شود که چنین نظریه‌ای می‌تواند وظایف یک نظریة ادبی تمام‌عیار را در مقایسه با نظریه‌های ادبی مدرن و پست‌مدرن برعهده گیرد. روش ما در اینجا روش قیاسی بوده است.در این نوشتار، پس از بحث دربارة تعریف، تکوین، ویژگی‌ها و تقسیمات عالم مثال و رابطة این عالم با انسان، خیال، واقعیت و زبان، سرانجام نتایج زیر به‌دست می‌آید:اولاً عالم مثال، عالم بدلکاری و خلّاقیت است و در ادبیات نیز چیزی جز این نمی‌بینیم.ثانیاً پنج خصوصیت اصلی عالم مثال، یعنی میانجیگری، نمودگاری، آفرینشوری، گردآوری و شگفت‌انگیزی را با دو ویژگی فرعی این عالم، یعنی شهودپذیری و تأویل‌پذیری در ادبیات هم می‌یابیم.
۲۶.

گامی دیگر به سوی فلسفه اسلامی

نویسنده:

کلید واژه ها: حجیت رویکرد تفسیری رویکرد تطبیقی اسلامیت رویکرد تصدیقی رویکرد تکمیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳۷
باردیگر در پرتو بحث از امکان دینی‌شدن علوم بویژه علوم‌انسانی، اسلامی نامیدن برخی دانش‌ها از قبیل فلسفه و عرفان متعارف در جهان اسلام، مورد بحث، تحلیل و نقد قرار گرفته‌است . به نظر می‌رسد چگونگی رویکرد این علوم به منابع وحیانی دین، نقش مهمی در صحت اسلامی نامیدن آن‌ها دارد. آن‌چه در این مقال می‌خوانید، ادامه بحث مقاله‌ای است که در شماره پیش با عنوان «گامی به سوی فلسفه اسلامی» آورده‌شد. نگارنده می‌کوشد تا در این مقاله‌، پیشنهادی روشن از معنای اسلامی بودن فلسفه در اختیار خواننده قرار دهد.
۳۲.

تعامل فلسفه و عرفان در اندیشه استاد مطهری

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات رابطه فلسفه با علوم دیگر
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات رابطه تصوف و عرفان با علوم دیگر
تعداد بازدید : ۱۶۷۲ تعداد دانلود : ۱۰۳۸
آنچه در پی می آید متن سخنرانی جناب آقای سید محمد خاتمی، رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران، است که در اردیبهشت ماه سال 1383 در همایش حکمت مطهر ایراد شده است. از دفتر محترم ریاست جمهوری سپاسگزاریم که ما را در تنظیم و چاپ این متن یاری کردند
۳۴.

نپارادایم حکمت و نقش آن در تعامل علوم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات رابطه فلسفه با علوم دیگر
تعداد بازدید : ۱۷۴۳ تعداد دانلود : ۱۱۹۳
اعتقاد به تعامل و تفاعل همه علوم، اعم از علوم بشری و معارف منتج از سرچشمه وحی و شرایع، یکی از مبادی نسبی گرایی است.برای بررسی صحت و سقم این داد و ستد، در این مقاله به بحث در مورد "پارادایم حکمت" از دیدگاه اسلامی پرداخته شده است. دو تجربه ناموفق اندیشمندان برای برقراری ارتباط بین کلی گرایی حکمت و جزیی نگری دانشهای تجربی، یعنی: رویکرد به قیاس و کلی نگری، و استقراء و جزئی نگری مطرح شده، و ناکامی مکاتب مختلف در تلفیق این دو نگرش مورد بحث قرار گرفته است. سپس، با توجه به تعامل و تفاعل بین علوم بشری، بر ایده های بازگشت به کلی گرایی در قالبهایی نظیر: فلسفه علم، نظریه عمومی سیستم ها، سیمیوتیک (نشانه شناسی) و هرمنوتیک مروری کرده ایم، و در نهایت: تعامل "وحدت حکمت" و "کثرت علوم" را در فرهنگ اسلامی در بسترهایی چون: پارادوکس قرآن و فرقان، صراط و سبل، دین و شرایع، ناس و زمر، و مقوله عدم تجزی در اجتهاد شیعی به عنوان نظریه راهبردی فرهنگ اسلامی برای رتق و فتق این چالش فکری معرفی نموده ایم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان