از موضوعات مهم در مساله معاد، خلود کفار در جهنم با توجه به رحمت بی پایان الاهی است که از یک سو ظاهر آیات قرآن و روایات بر آن تصریح دارند و از سوی دیگر، ادله عقلی و مکاشفات عرفانی، ایده هایی دیگری را مطرح می کنند. در این مقاله، بعد از طرح اهم دلایل مخالفان و موافقان خواهیم دید که صدرالمتالهین دیدگاه خود را با طرح نظریه تغییر سرشتِ نوعی کافران، به سوی جمع نظرات ملهم از قرآن، برهان و عرفان معطوف کرده است.
او در پایان با یک مکاشفه عرفانی اندکی به دیدگاه اهل خلود متمایل شده است؛ لیکن به نظر می رسد هم راه عقل و هم راه عرفان در این زمینه، امکان حل مشکل را ندارند و تنها باید با تمسک به آیات و روایات مساله را حل کرد.
خواجه نصیر از آن دانشمندانی است که مکاتبات زیادی با فضلای همعصر خویش داشته است. گاهی خود وی دربارة موضوعات فلسفی و کلامی با اساتید وقتنامه ردّ و بدل میکرده و گاهی شاگردان او که به خواجه به عنوان مرجع مهمّ علمی و فلسفی عصر نگاه مینمودند، طی مکاتباتی معضلات و مسائل فلسفی خود را از او میپرسیدهاند. سیدرکنالدین استرآبادی از جملة این شاگردان است. این دانشمند چند پرسش مهمّ فلسفی و منطقی از خواجه نصیر کرده که خواجه نیز به این پرسشها پاسخ داده است. نظر به اهمیت این سؤال و جواب فلسفی، ما از استاد سیدعبدالله انوار تقاضا کردیم تا آنها را به زبان فارسی ترجمه نمایند تا با چاپ این برگردان فارسی در ویژهنامة خواجه، علاقمندان به فلسفة اسلامی بتوانند از آنها بهرهمند گردند. استاد انوار نیز به درخواست ما پاسخ مثبت داده و این کار را با موفقیت انجام دادهاند که اینک از نظر خوانندگان عزیز میگذرد. البته به دلیل طولانی بودن این پرسش و پاسخ، فعلاً مجالی برای تحلیل آنها در این ویژهنامه فراهم نشد. امیدواریم که در فرصتی دیگر آقای انوار و یا پژوهشگر دیگری به این کار بپردازند و نکات برجستة مطالب خواجة بزرگوار طوس را با استفاده از منطق جدید به علاقمندان معرفی نمایند. لازم به یادآوری است که متن عربی این مکاتبات در کتاب أجوبه المسائل النصیریه مشتمل بر 20 رساله تألیف خواجه نصیرالدین طوسی، به اهتمام عبدالله نورانی (انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران 1383) به چاپ رسیده است