فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۶۰۱ مورد.
نظام احسن و مسئله شرور در فلسفه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنایت از نظر ابن سینا به مفهوم احاطه علمی حق تعالی به کل موجودات با بهترین نظام و بنا بر نیکوترین وجه ممکن است. وی علم عنایی را منبع فیضان خیر در عالم هستی می داند و نظامی که بر این اساس صورت می پذیرد، نظام احسن می نامد.
ابن سینا شر را عدم شیء یا عدم کمالی برای موجود می داند و موجودات را در دو گروه قرار می دهد: خیر محض که از هر شر و فسادی مبری است؛ امری که خیر و منفعت آن با شری عارضی همراه است. از نظر ابن سینا، چنین اموری با وجود احتمال شری که خداوند سبحان به سبب یا به همراه آ ن ها رخ می دهد، خیر محسوب می شوند. عنایت و فیاضیت الهی اقتضا می کند که خداوند سبحان علاوه بر خیر محض، موجوداتی را که دارای خیر کثیر و شر اندک هستند نیز بیافریند. در حکمت سینوی، شرور نه با وجود که مبدأ خیرات است، ارتباط دارند و نه با اوصاف و افعال الهی. در فلسفه ابن سینا، هر گونه نقص در عالم هستی به ضعف و قصور قوابل مادی در عالم طبیعت مربوط می شوند. بر این اساس می توان گفت نظام احسن، نظامی است که از یک سو دارای کمال و خیر بیشتر، گسترده تر و برتر (در تمام عالم) و از سوی دیگر واجد نقایص و آفات کمتر و محدودتر (در عالم طبیعت) باشد.
صدرالمتألهین و تقریر سینوی برهان صدیقین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص براهین اثبات واجب
معنای نبوت نزد ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فلسفه اسلامی نبوت و رسالت با دو اصل عقل و خیال تبیین می شود. ابن سینا نبوت را دارای سه مرتبه دانسته است. نخستین مرتبه، مختص کمال عقل قدسی و قوه عقل نظری است. مرتبه دوم مختص به کمال متخیله و در نهایت هم نبوت مختص به انفعالات خاص جسمانی و قوای محرکه است. وی کمال متخیله را برای تحقق نبوت کافی می داند. اهمیت دادن به متخیله در تبیین معنای نبوت می تواند راه را برای وارد شدن تخیلات شخصی نبی به حوزه وحی و دریافت و انتقال آن به دیگران بگشاید. اما در فلسفه شیخ الرئیس متخیله هر چه قوی تر باشد، می تواند دریافت های خود را دقیق تر و البته با جزئیات بیشتر حکایت نماید. از طرفی اگر چون ابن سینا قوت قوای محرکه را مرتبه ای دیگر از نبوت بدانیم، راه را برای این خرده گشوده ایم که هر کس به کمال متخیله یا قوت محرکه برسد، به نبوت رسیده است. در حالی که ابن سینا دریافت وحی از عقل فعال را از طریق عقل قدسی، انتقال آن به دیگران را با حکایت های دقیق متخیله قوی و اظهار معجزات را با قوه محرکه می داند. تمامی قوای نفسانی در کمال قوت خود خادمان قوه ناطقه اند. بدین ترتیب ابن سینا نشان می دهد کمال متخیله و قوای محرکه نبی با همراهی قوت عقل مرتبه ای از نبوت را می سازد.
تأثیر ابن سینا بر وجودشناسی دنس اسکوتوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تبیین تأثیر آراء ابن سینا بر افکار اسکوتوس و مقایسه دیدگاه های این دو متفکر در زمینه مباحث وجودشناسی از بایسته های بازخوانی فلسفه مَدرسی اسکوتوس و از لوازم شناخت جایگاه تفکر فلسفی ابن سیناست. به رغم این که هر دو متفکر در گستره افکار فلسفی خود به نحوی تحت تأثیر ارسطو و سنت مشاء بوده اند و بالطبع شباهت های فراوانی در آراء این دو متفکر وجود دارد، ولی تفاوت هایی نیز میان آن دو قابل طرح و بررسی است. از این جهت زمینه منطقی برای مقایسه آراء این دو اندیشمند وجود دارد، البته باید توجه داشت که به هر حال اسکوتوس در فضای فکری مسیحیت می اندیشیده، در حالی که شالوده فکری ابن سینا مبانی اسلامی است و این تفاوت فضا و فرهنگ را ضمن هر مقایسه ای همواره باید مدّنظر داشت، چنانچه گاهی برخی دواعی و انگیزه های دینی و کلامی در مباحث وجودشناختی اسکوتوس تأثیر خود را نشان می دهد. اسکوتوس در مباحث وجودشناختی، مانند لحاظ «موجود» به مثابه موضوع اصلی مابعدالطبیعه و بهره گیری از دلایلی همانند، در اثبات این مدعا، توجه به مفاهیم اولیه و ثانویه، صفات موجود، عدم لحاظ موجود به مثابه «جنس» موجودات، اشتراک معنوی مفهوم موجود و لحاظ تشکیک یا درجات شدت و ضعف در حقیقت موجود، و سرانجام تمایز وجود و ماهیت، کاملاً تحت تأثیر ابن سینا قرار دارد.
برون شدن از نتایج مشکل آفرین رویکرد کانت به مسئله وجود در پرتو حکمت سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
ذهن از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نوع کاربردهای این واژه در آثار ابن سینا و نظر به گستردگی و تنوع آن آثار شاید بتوان حدود معنایی این واژه را از منظر وی به دست آورد. این معنا حدود مشترکی با نفس از یک طرف و با مغز و سیستم عصبی از طرف دیگر دارد. همچنین می توان ناگفته هایی از ابن سینا را با توجه به گفته های وی استنباط کرد.
بررسی تطبیقی چیستی مفهوم خدا از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص
تحلیل اعتبار و ارزش معرفتی برهان های امکان و وجوب نزد ابن سینا و ملاصدرا
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
برهان امکان و وجوب که گاهی به اختصار از آن به برهان ""امکان"" تعبیر می شود، یکی از استوارترین براهین عقلی بر اثبات وجود خداوند است.این برهان در میان حکمای اسلامی از اهمیت خاصی برخوردار است و به عنوان طریق فلاسفه در اثبات وجود صانع از آن یاد می شود.محور اصلی این برهان وجود ممکنات و معلولات است یعنی از طریق علم به ممکنات،بر وجود واجب و مسبب اقامه دلیل می شود.این نوع برهان بنابر تقسیم رایج میان منطق دانان،از نوع برهان انّی است. از طرفی به اعتقاد همه حکما علم به معلول محقق نمی شود مگر اینکه علم به علت قبل از آن تحقق یافته باشد. در این صورت اثبات علت از طریق دلیل انّی کاری بیهوده و بلااثر خواهد بود و براهینی که بر این پایه استوار باشند ارزش معرفتی نخواهند داشت.ابن سینا برای اثبات اعتبار معرفتی برهان امکان و وجوب،آن را نوعی برهان لمّی تلقی کرده و ملاصدرا با استفاده از دقت هایی که بوعلی در دفاع از این برهان دارد،این برهان را نوعی دلیل یقین آور در برابر دلیلی که یقین آور نیست، دانسته است.
تصحیح رساله إلی صدیق فی إبطال ما نسب إلیه فی الخطب از نامه های مهم ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
جستاری درباره چیستی لذت از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله لذت از مسائل درازْعمر، سترگ، تاثیرگذار، و در عین حال، مناقشه انگیز در طول تاریخ بشری بوده است و از دیرزمان تاکنون توجه مکاتب مختلف فلسفی ـ اخلاقی و همچنین ادیان الاهی و غیرالاهی، به صورت سلبی یا ثبوتی، بدان معطوف بوده است. گرچه ابن سینا در تعریف لذت از حکیمان سلف تاثیر پذیرفته، مقلد محض آن ها نبوده است. او دو تعریف برای لذت ارائه می دهد که تعریف دوم کامل تر از تعریف نخستین است. او برای تکمیل تعریف اش به امور ایجابی و سلبی توجه می کند. بوعلی از یک حیثیت در گام نخست، لذات را به حسی، عقلی و شهودی منقسم می سازد و برخلاف تصور عامه و برخی لذت گرایان مدعی است که لذات حسی باطنی برتر از لذات حسی ظاهری، و لذات عقلی و شهودی برتر از هر دوقسم لذات حسی اند و دلایلی برای به کرسی نشاندن این مدعا بیان می دارد. او از جهات دیگر لذات را به دنیوی (ناپایدار) و اخروی(ابدی)، جسمانی و روحانی تقسیم می کند، و لذات اخروی و روحانی را بر لذات دنیوی و جسمانی ترجیح می دهد و همچنین بر این باور است که لذت امری تشکیکی و ذومراتب است و برای آن مراتب پنج گانه ای ذکر می کند.
تحلیلی از مبانی فلسفی ابن سینا در معاد جسمانی و روحانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله معاد از دیرباز مورد توجه فیلسوفان بوده است. آرزوی دیرینه فلسفه، تبیین عقلانی معاد جسمانی بوده و هست. ابن سینا راه اثبات معاد جسمانی را منحصر در شرع می دانست و آن را خارج از توان عقل بشر قلمداد می کرد. در حالی که دست عقل را در اثبات معاد روحانی باز می گذاشت و شرع را در این زمینه، موید عقل می دانست.
در این مقاله، پس از ذکر دیدگاه های ابن سینا در خصوص معاد، با توجه به آثار مختلف وی، مبانی فلسفی او را در انکار معاد جسمانی تبیین کرده و نشان می دهیم وی با قبول این مبانی، نمی تواند معاد جسمانی را تبیین فلسفی کند و لذا تعبداً آن را می پذیرد. در انتها نیز اصول معاد روحانی ابن سینا را بررسی می کنیم؛ یعنی آنچه که او را ملزم به قبول وجود سعادت و شقاوت برای نفس ناطقه صرف نظر از تعلق آن به جسم می کند.
تحلیل و بررسی علم خدا به جزییات از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چگونگی علم به جزییات، از مسایل پیچیده فلسفی است که فیلسوفان را به نظریه پردازی واداشته است. ابن سینا که یکی از بزرگترین فیلسوفان جهان اسلام است، نظریه ارتسامی و حصولی بودن علم خدا به اشیا را به صورت کلی مطرح می کند. به باور او این امر از شگفتی هایی است که تصور آن به لطف قریحه نیاز دارد. اما این دیدگاه مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است. این مقاله پس از طرح و تبیین نظریه، به تحلیل و نقد آن می پردازد
آثار منطقی ابن سینا
مبادی وجودی جداانگاری واجب الوجود از ممکنات در فلسفه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنزیه واجب الوجود نسبت به ممکنات و نقائص آنان که برگرفته از آموزه های دینی محسوب می شود، از مهم ترین دغدغه های خداشناسی حکمای مسلمان است. در این میان ابن سینا دیدگاهی تنزیهی تر از دیگر حکما از جمله (ملاصدرا) دارد. او به جدایی خداوند از عالم معتقد است. بنا به اعتقاد او، اختلاف میان خداوند و ممکنات به حدی است که وی از آن به «تباین» یاد کرده است. منشأ تنزیه خداوند را باید در مبادی وجودشناختی مشترک شیخ الرئیس با دیگر حکما و ریشه های جداانگاری واجب از ممکنات را می باید در نگاه خاص وی جستجو کرد. مباحث او در الهیات عام و نظریه پردازی های وی در مباحثی چون وجود و ماهیت، واجب و ممکن و ویژگی های آ ن ها را می توان زمینه ساز تنزیه خداوند دانست. اما آنچه باعث نگاه تنزیهی تر ابن سینا نسبت به سایرین شده است، نگاه کثرت گرایانه او به عالم موجود و عدم پذیرش تشکیک خاصی است. در چنین نگاهی خداوند، جدا و متمایز از دیگر موجودات است. در مقاله حاضر ابتدا به مبادی مشترک ابن سینا با دیگر حکما در ارائه نگاهی تنزیهی به خداوند پرداخته می شود و در ادامه دلایل شکل گیری رویکردی تنزیهی تر ابن سینا نسبت به خداوند مورد توجه قرار گرفته است.
فرآیند تأثیر حکمت سینوی و اسلامی در اندلس و اسپانیای معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با مطالعه دقیق فرآیند شکلگیری تفکر فلسفی در جهان اسلام و ورود آن به اندلس، و سیر در مکتب مترجمان طلیطله و سپس ترویج آن در دیگر کشورهای جهان غرب و با بررسی و تحلیل نقش هر یک از فلاسفه اسلامی و آثار آن ها در می یابیم که ابن سینا از معماران اصلی بنای تفکر، فلسفه و علم در شرق و غرب بوده است، تا حدی که میتوان ابنسینا و حکمت سینوی را سرچشمه رشد و تحول تفکر فلسفی غرب در سده های میانی، تصور کرد. نقش مؤثر و پویای تفکر اسلامی در کشور اسپانیا به دلیل هویت تاریخی800 ساله آن تحت تأثیر حکومت اسلامی اندلس، این کشور را در سده های میانی به عنوان ناقل اصلی تفکر اسلامی به جهان غرب مبدل نمود. در عصر حاضر نیز موضع واقع گرای اندیشمندان و محققان اسپانیایی، در شیوه برخورد با نقش متفکران اسلامی در فلسفه و تأثیر آن در فلسفه مدرسی و سپس در رنسانس، بهترین تصویر را از جایگاه و نقش تفکر اسلامی در جهان غرب ارائه میکند. این مقاله در صدد است به تبیین فرآیند سیر و میزان نقش و تأثیر ابنسینا و حکمت سینوی بر اندلس و اسپانیای معاصر به عنوان گذرگاه انتقال فلسفه اسلامی به جهان غرب بپردازد.