فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۰۱ تا ۲٬۲۲۰ مورد از کل ۳٬۹۶۳ مورد.
تعلیقات فارابی
قاعده الواحد و نظام علی از دیدگاه ابن سینا و محقق طوسی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی علت و معلول
فلسفه هنر و جایگاه خیال در آن از منظر حکمای اسلامی (مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسالة اقسام الحکمة
مقایسه بحث تمایز وجود و ماهیت از منظر ابن سینا و سهروردی
حوزه های تخصصی:
حدس و جایگاه آن از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در منطقه متداول است که حدس و حدسیات را فقط برای دارنده آن معتبر می دانند، در حالی که ابن سینا آن را منشا تمامی دانش ها (دست کم، در برخی افراد) می داند. از این رو، پرسش هایی درباره چیستی و کارکرد حدس و حدسیات مطرح می شود. نوشته حاضر نخست درصدد است تفسیری از حدس و حدسیات ارایه و ارتباط حدس و حد وسط، حدس و فهم، حدس و تعلیم و تعلم، رابطه حدس و فکر و منطق، و حدس و تجربه را مورد بررسی قرار دهد. سپس به قلمرو حدس می پردازد و معتقد است: برخی تعمیم ها توسط ابن سینا در قلمرو و جایگاه حدس موجب شد حدس منطقی جای خود را به حدس عرفانی بدهد. اما نتیجه حدس، یعنی حدسیات، سرنوشت کاملا متفاوتی داشته است؛ چنان که عموما به بی اعتباری آن برای غیردارنده حدس رای داده اند. در باب کارکردهای حدس، می توان حدس را دارای سه نوع کارکرد معرفت شناختی دانست: کارکرد روشی؛ منبع معرفت؛ و سرانجام، گونه ای از معرفت که بیانگر نوعی مبناگرایی است. در پایان، به کارکرد علمی حدس و تشابه آن با «استنتاج معطوف به بهترین تبیین» پرداخته شده است که به نظر می رسد میان آن دو - دست کم - سه تفاوت وجود دارد: از نظر محتوا، صورت و کارکرد.
مکتب فلسفی فیض کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فیض کاشانی یکی از معدود عالمان شیعی است که با داشتن دیدگاهی مبتنی بر حدیث در فقه (اخباریگری)، بینش فلسفی با گرایش به حکمت متعالیه و عرفان و تصوف دارد. این مقاله پس از بررسی مکتب فلسفی او، به پاسخ این سوال می پردازد که چگونه فیض میان اخباریگری و حکمت متعالیه و عرفان و تصوف جمع کرده است. آیا او شخصیتی چند وجهی است یا به گونه ای میان رشته ای بین حکمت و عرفان و اخباریگری عمل کرده و از هر یک از آنها در تبیین دیگری بهره برده است و یا به وحدت میان برهان و قرآن و عرفان معتقد است و در این فرض، آیا دیدگاه او با نظریه صدرا در این مساله متفاوت است یا خیر؟