فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۳٬۹۵۱ مورد.
۱۴۶۱.

نگاه تطبیقی به مراحل تربیت فلسفی در تمثیل غار افلاطون و اسفار ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۴۶۲.

ملاصدرا و نقد مبانی حکمت سینوی درباره ادراک غیر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اتحاد عاقل و معقول ابن سینا حرکت جوهری ملاصدرا مثل افلاطونی ادراک غیر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۲۱۸ تعداد دانلود : ۷۶۵
دیدگاه ملاصدرا درباره ادراک غیر، حاصل مطالعه عمیق و نقد جدی آرای ابن سینااست و فهم دقیق آن توجه بیش تر به این نقدها را می طلبد. ابن سینا ادراک غیر را حصولی و انطباعی می داند. صدرا این نظریه را مورد انتقاد قرار داده رد می کند؛ زیرا آن را مبتنی بر اصولی چون ثبات جوهر جسمانی، انکار مثل افلاطونی و نفی اتحاد عاقل و معقول می داند که از نظر وی به هیچ وجه قابل قبول نیست. صدرا برخلاف ابن سینا تفسیر خود را از ادراک غیر، بر اعتقاد به حرکت جوهری جسم و نفس، مثل افلاطونی و اتحاد مدرِک با مدرَک استوار می سازد و از این رو ادراک غیر را منحصر در ادراک حضوری یعنی حضور صورت شیء نزد مدرک می داند. صحت و سقم یا برتری هر یک از این دو دیدگاه درباره ادراک غیر به صحت و سقم یا برتری مبانی و اصول آن بستگی دارد. از میان این چهار مبنا، اتحاد عاقل و معقول از اهمیت خاصی برخوردار است. نظریه ای که شالوده آن را وحدت و اصالت وجود تشکیل می دهد و نه تنها اندیشه ملاصدرا را از ابن سینا، بلکه از سهروردی هم متمایز می سازد.
۱۴۶۳.

فرایند استکمال نفس از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نفس تکامل ابن سینا مجرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸۰ تعداد دانلود : ۹۶۱
نفس از دیدگاه فلاسفه، جوهری مجرد است که از استکمال برخوردار است. ایشان علم و عمل را عامل استکمال نفس می دانند. اما تأثیر این­دو در نفس انسانی چگونه است و نفس در مسیر استکمال چه فرایندی را طی می کند؟ علاوه بر این، آیا پس از مرگ نیز استکمال نفس ادامه می یابد یا آنکه حرکت استکمالی آن با مرگ پایان می پذیرد. در این مقاله با دیدگاه ابن سینا در این زمینه آشنا می شویم. این نوشتار به این شبهه نیز می پردازد که چگونه فلاسفه با آنکه نفس انسان را مجرد می دانند و بر این باورند که مجردات از ثبات برخوردارند، از تکامل و حرکت نفس سخن گفته اند؛ به­عبارت دیگر چگونه ثبات مجرد با حرکت و استکمال نفس سازگار است؟ در این زمینه تبیین های متفاوتی ارائه شده است. ابن سینا این مسئله را براساس ثبات جوهر و حرکت در اعراض پاسخ داده است. در مورد این تبیین نیز به داوری خواهیم نشست.
۱۴۶۵.

نقش عقل در حوزه معرفتی و تکامل انسان (از دیدگاه مولوی در مثنوی معنوی با توجه به دیدگاه علامه جعفری)(مقاله ترویجی حوزه)

۱۴۶۶.

تأثیرپذیری ساحت عقیدتی از ساحت های غیر عقیدتی با نظر به رابطه ی نفس و بدن از دید غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۴۶۷.

علم حضوری نفس از دیدگاه شیخ اشراق و محقق دوانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نفس علم حضوری شیخ اشراق محقق داونی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۱۷۲ تعداد دانلود : ۶۴۶
با توجه به این که نفس، در کلام شیخ اشراق، واجد دو جه علوی و سفلی ست، ضرورتاً، واجد دوگونه فعل است: فعلی که با عنوان «تدبیر جسم» شناخته می شود و فعلی که متضمن معرفت و سیر و سلوک عرفانی است؛ اما از آن حیث که نفس، به عالم نور تعلق دارد و از جنس نور است، بنا به تعریف نور، نخست «آشکار بر خود» است و دوم «آشکار کننده ی غیر خود». بنابراین، شیخ اشراق، در اثبات تجرد نفس، نخست از «ادراک مستمر نفس» یا «خودآگاهی نفس» سخن می گوید و سپس، از دیگر اقسام علم حضوری بحث می کند. تقدم این سنخ از علم حضوری بر دیگر انواع آن نشانگر ضرورت آن برای دیگر اقسام معرفت است. به طوری که شناخت نفس از مفارقات علوم و امورات جسمانی سفلی، حاصل شدت و ضعف در همین سنخ ضروری و متقدم علم حضوری است.
۱۴۶۹.

کمال انسان از دیدگاه ملّاصدرا و بررسی میزان هماهنگی آن با آموزه های قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نفس عقل قرآن نظام ملاصدرا کمال آفرینش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۹۹ تعداد دانلود : ۸۰۵
مهم ترین اصل در حوزه معرفت و شناخت، تبیین کمال انسان است. حکمت وجودی در انسان، ژرف تر از حکمت خلقت در سایر موجودات است؛ چراکه انسان وجود جامع و فراگیری است نسبت به آنچه در عالم ملک و ملکوت می گذرد. انسان عصاره لوح محفوظ و صراط مستقیم بین بهشت و دوزخ است. بعد ملکوتی انسان سرّی است از اسرار الهی و ظهوری است از خلافت الهی که به حکم مظهریت «الظاهر و الباطن»، می تواند در عالم ملک و ملکوت، تصرف نماید. این نوشتار در پی آن است که کمال انسان را از منظر ملّاصدرا بررسی نموده، میزان هماهنگی دیدگاه ایشان را با قرآن کریم ارزیابی کند. با بررسی اجمالی دامنه کمال انسان، انگیزش بیشتری پیدا کرده، در کمال و سعادت خویش، گام های استوارتری خواهیم برداشت.
۱۴۷۰.

شاخصه هاى کلان مکتب فلسفى با تأکید بر مکتب مشّاء و اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اشراق حکمت متعالیه مشاء مکتب فلسفى نظام فلسفى شاخصه هاى کلان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
تعداد بازدید : ۱۸۹۹ تعداد دانلود : ۸۴۲
در حوزه فلسفه اسلامى با سه مکتب معروف فلسفى یعنى مشاء، اشراق و متعالیه روبه روییم. نگاه درونى به مسائل گوناگون مطرح در این مکاتب و تحلیل و بررسى آنها، بخش عمده کتب و مقالات را به خود اختصاص داده است؛ ولى نگاه بیرونى و کل نگرانه به این مکاتب و بررسى شاخصه ها و مؤلفه هاى تشکیل یک مکتب فلسفى و فرایند تحقق آن در گذر زمان نیز بسیار مهم است. بدین سان پرسش اصلى این است که مختصات یک مکتب فلسفى که موجب تمایز آن از مکاتب دیگر مى شود چیست؟ و به راستى چرا در فلسفه اسلامى، تنها با سه مکتب مواجهیم؟ در مقاله پیش رو، کوشیده ایم ضمن تبیین و تحلیل این شاخصه ها، آنها را بر دو نظام مشائى و اشراقى تطبیق کنیم. مدعا این است که مکتب مشاء و اشراق داراى نقطه آغاز، روش خاص فلسفى، ابزارهاى لازم براى وصول به مقصود و دستگاه سازوار هستى شناختى هستند که با دقت در مجموعه تعالیم آنها هم مى توان این عناصر را یافت و هم مى توان تحلیل کرد که چرا به آنها مکتب فلسفى گفته مى شود و وجه تمایز آنها از یکدیگر چیست. نتیجه اى که از این تحلیل به دست مى آید دو مطلب است، اولاً، مبانى کلان لازم براى تأسیس یک مکتب فلسفى تبیین مى شود؛ ثانیا، روشن مى شود که صرف اتحاد روش فلسفى دو حکیم و یا اتفاق آنها در یک یا چند مسئله به معناى یکى بودن نظام فلسفى ایشان نیست؛ به گونه اى که حتى وجود یک مشخصه جدید، هویت ساز مکتب جدیدى کاملاً متمایز از مکاتب پیشین مى شود.
۱۴۷۱.

تأثیر پذیری غزالی از ابن سینا در دو موضوع نفس و معاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نفس غزالی ابن سینا معاد برانگیختگی عذاب قبر بدن جدید عرض حیات

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات متکلمین
تعداد بازدید : ۲۱۱۲ تعداد دانلود : ۸۷۷
هر چند غزالی در کتاب تهافت­الفلاسفه به نقد فلاسفه مشاء پرداخته، اما در هر دو نظریه ای که درباره معاد ارائه می دهد، تحت تأثیر نفس شناسی ابن سیناست. او در کتاب تهافت الفلاسفه نظریه بدن جدید را به عنوان یک امکان برای معاد جسمانی معرفی می کند که مبتنی بر وجود و تجرد و بقای نفس و نیز پذیرش نفس به عنوان ملاک این همانی شخصیت است که همگی نظریاتی مشایی هستند. نظریه دیگر او نظریه برانگیختگی است که نزد متکلمان، نظریه ای مرسوم بوده است و غزالی آن را در کتاب الاقتصاد فی الاعتقاد آورده است. در این نظریه نیز شاهد نقاط افتراق غزالی با متکلمان و تأثیر پذیری او از حکمت مشایی هستیم. در حالی که نزد اشعریان متقدم و معتقد به برانگیختگی، نفس مجرد جایگاهی ندارد، غزالی نظریه برانگیختگی را به گونه ای مطرح کرده که با تجرد نفس تنافی ندارد. از سوی دیگر، هر چند که او مانند غالب متکلمان متقدم حیات و مرگ را عرض می داند، اما در تحلیل این عرض با آن ها هم داستان نیست و مانند مشائیان این دو را به ارتباط و انقطاع نفس و بدن تفسیر می کند. تأثیر پذیری او از حکمت مشایی در مبحث عذاب قبر نیز مشهود است. مرور کتاب ها و رساله هایی هم چون معارج القدس، المضنون به علی غیراهله، کیمیای سعادت و احیاء علوم الدین نیز نشانگر تأثیر پذیری او در مسئله معاد ازمباحث نفس شناسی در حکمت مشایی است.
۱۴۷۲.

عینیت زمان در نگاه ابن سینا و کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۴۷۳.

بررسی و نقد دیدگاه ابن سینا درباره ی حیث التفاتی ادراک حسی(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۴۷۴.

جایگاه فلسفه دین در سنّت فلسفة اسلامی به روایت ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: انسان کامل ابن سینا فلسفة دین عقلانیت عدل قانون گذار الهیات شفا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه های مضاف
تعداد بازدید : ۱۳۰۳ تعداد دانلود : ۷۱۱
این مقاله سعی می­کند نشان دهد که در سنّت فلسفة اسلامی، مجموعة نسبتاً کامل و منسجمی از مباحث «فلسفة دین»، به طور یک­جا در نظام فلسفة سینائی بیان شده است. برای این کار، به معرفی مقالة دهم از کتاب «الهیات شفا» ابن­سینا خواهیم پرداخت که معمولاً چندان به آن پرداخته نمی­شود. این مقاله، آخرین بخش کتاب «الهیات شفا» و مشتمل بر 5 فصل است که تقریباً در بر دارندة مهم­ترین عناوینی است که به طور پیشینی باید در موضوع فلسفة دین مطرح شوند. در یک فلسفة عقلی وابسته به سنّت کلاسیک ـ مانند فلسفة ابن­سینا که موضوع فلسفه را موجود از آن جهت که موجود است می­داند و مسائل فلسفه را عوارض ذاتی این موضوع معرفی می­کند ـ اولین پرسش این است که هر مسئلة فلسفی جدید باید از عوارض ذاتی موجود مطلق یا موجود چونان موجود باشد. به این ترتیب، باید برای فلسفة دین و هر فلسفة مضاف دیگری، جایگاهی منطقی در نظام وجود مطلق پیدا کرد. در این مقاله، این موضوع و همچنین سایر مباحثی که در فلسفة دین ابن­سینا آمده است ـ از جمله بحث عدالت به عنوان معیار نیازمندی به دین ـ تبیین گردیده و به ارزیابی انتقادی آن پرداخته شده است. مهم­ترین خصوصیت فلسفة دین ابن­سینا، عقلانیّت دین و هماهنگی کامل آن با اصول پیشینی عقل نظری است که در عین حال، روح نظریة انسان کامل عرفانی نیز در آن یافت می­شود. در مجموع می­توان گفت که طرح مباحث فلسفة دین نزد ابن­سینا، نشان دهندة ویژگی­های یک فلسفة دین شیعی است.
۱۴۷۵.

بررسی مبانی برهان جهان شناختی ویلیام کریگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خدا برهان جهان شناختی ملاصدرا ویلیام کریگ

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
تعداد بازدید : ۲۷۹۷ تعداد دانلود : ۱۰۰۶
ویلیام لین کریگ فیلسوف معاصر آمریکایی است که در سالهای گذشته کوشیده است تا به کمک نظریه های جدید کانتور و نظریه فیزیک «مهبانگ»، تبیین تازه ای از برهان جهان شناختی ارایه دهد. وی برهان خویش را «برهان جهان شناختی کلام» می نامد که تبیینی جدید از برهان مسلمانانی همچون کندی است. او می کوشد حدوث زمانی عالم و نیاز به خداوند به عنوان علت محدثه را اثبات کند. در مجال پیش رو نخست برهان کریگ با توجه به مبانی و مقدمات آن تبیین می شود، سپس مبانی وی به فلسفه متعالیه صدرایی عرضه شده و مورد ارزیابی قرار می گیرد.
۱۴۷۶.

بررسی ریشه ها و زمینه های تطبیق تفسیر زمان در اندیشه ی برگسون و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۴۷۷.

مبانی نظری هستی شناسی حکمت سیاسی متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)

۱۴۷۸.

تحلیلی فلسفی از مبنای انسان شناختی و انگیزش اخلاقی در اندیشه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انسان شناسی علامه طباطبایی اخلاق دینی اخلاق یونانی اخلاق قرآنی انگیزش اخلاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳۴ تعداد دانلود : ۸۳۵
علامه طباطبایی به سه نوع اخلاق؛ یعنی اخلاق یونانی، اخلاق دینی، و اخلاق قرآنی پرداخته، تفاوت این سه مرتبه از اخلاق را در منبع انگیزش اخلاقی آنها جستجو می کند. هنگامی که مشوّق و عامل اساسی انسان برای انگیزه مند شدن نسبت به یک فعل اخلاقی، تحسین اجتماع، رسیدن به ثواب و ترس از عقاب اُخروی یا جلب محبت و رضای خداوند باشد، همه به نوعی با بحث منبع انگیزش در ارتباط است به طوری که با تغییر منبع انگیزش، نوع عمل اخلاقی نیز تغییر می کند. علامه برای هر دیدگاه یک انگیزه بیرونی را به عنوان پشتوانه انجام یک فعل اخلاقی معرفی می کند که این خود برخاسته از تلقی خاص از انسان است. وی بی آن که از دو دیدگاه نخست عدول کند بر اخلاق قرآنی تأکید می ورزد و بالاترین انگیزه برای افعال اخلاقی را حصول رضایت و محبت خداوند متعال می داند. از آن جا که نوع انسان شناسی، تعیّن بخش نوع اخلاق شناسی است، انسان در گرو اخلاق برآمده از قرآن نه تنها غیر خدا را اراده نمی کند، اصلاً نمی تواند غیر او را اراده کند. اخلاق قرآنی مبتنی بر محبت همراه با معرفت و اراده است. بر اساس نوعی انسان شناسی، انسان تمام عیار اخلاقی در ساحت معرفتی، حقیقت جو و در ساحت عاطفی، عشق ورز و در ساحت ارادی، خیرخواه است. علامه از میان این سه شاخص اخلاقی، بر حبّ به خدا جهت رسیدن به قرب او تأکید می ورزد و انگیزش های دیگر را مطلوب بالذّات تلقی نمی کند. در این نوشتار، پس از بیان مراتب اخلاقی در اندیشه علامه طباطبایی به تحلیل مبنای انسان شناسانه و تبیین انگیزش اخلاقی حاکم بر هر یک اشاره شده است و منبع انگیزش اخلاقی هر مرتبه مورد بررسی قرار گرفته است.
۱۴۷۹.

تکامل و پویایى انسان اخروى در چشم انداز صدرائى(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکمت متعالیه حرکت تکامل ملاصدرا تغییر نفس انسان عوالم اخروى

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۸ تعداد دانلود : ۴۶۷
با توجه به اینکه از نظر فلسفى عوالم اخروى خالى از هرگونه ماده و قوه انفعالى است، حرکت و تغییر که به معناى از قوه به فعل شدن است، در آن عوالم بى معناست. تکامل نیز چون قرین با حرکت است، همین حکم را خواهد داشت؛ اما ملّاصدرا در عباراتى از تبدلات و استکمالات اخروى سخن مى گوید. این مقاله به دنبال یافتن منظور ملّاصدرا از چنین عباراتى است. پاسخ به این پرسش، چشم انداز کلى ملّاصدرا به عالم آخرت و نظام آن را روشن مى سازد. بنابراین در این نوشتار سخنان وى را در این زمینه بررسى کرده و روشن ساخته ایم که از نظر وى لزوما در معناى تکامل و تغییر، حرکت لحاظ نمى شود، بلکه او از آنها معنایى اعم از حرکت دارد. سرانجام بنابر این مبانى، امکان تکامل و تغییرات دفعى و نیز استکمالات علمى و وقوع آنها در آخرت روشن شده است. بر اساس این دیدگاه باید گفت فلسفه زندگى انسان با بى حدى گره خورده است، تا آنجاکه حتى در بهشت اخروى، سیر به سوى حضرت حق و بى نهایت مطلق با شتابى بیشتر خواهد بود.
۱۴۸۰.

شریعت و سیاست در حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: حکمت متعالیه صدرالمتألهین شریعت سیاست جوادی آملی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
تعداد بازدید : ۱۰۱۵ تعداد دانلود : ۵۵۴
این مقاله در پاسخ به مسألهٔ «رابطهٔ شریعت و سیاست در حکمت متعالیه» با بحث در این زمینه به تبیین تمایزهای چهارگانهٔ (تفاوت در مبدأ و خاستگاه، تفاوت در غایت، تفاوت در فعل، تفاوت در انفعال) این دو مقوله از نظر ملاصدرا می پردازد. توجه به تحلیل بحث از منظر رابطهٔ نفس و بدن از نوآوری های این بحث است که رابطهٔ شریعت و سیاست همان گونه که خود ملاصدرا تصریح می کند، در رابطهٔ نفس و بدن تحلیل شده است. همچنین در ادامه، این بحث از منظر نظریهٔ حرکت جوهری نیز مورد توجه قرار گرفته است. آنچه در مباحث ملاصدرا برجستگی دارد، این است که وی پایان سیاست را آغاز شریعت می داند. از همین منظر می توان گفت که قدرت گیری شریعت، با زمینه سازی سیاست و در زمینهٔ سیاست صورت می گیرد. تأکیدات بر این موضوع با توجه به بحث رابطهٔ «نفس و بدن» و «شریعت و سیاست» به طور مبسوط آمده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان