فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۱۹۹ مورد از کل ۱۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
بسیاری از انقلاب هایی که در طول تاریخ رخ داده اند، ""انقلاب ملی"" و تعداد اندکی از آنها به عنوان ""انقلاب بزرگ"" شناخته می شوند. این انقلاب ها دارای شاخصه های ویژه ای هستند که به صورتی آشکار آنها را از دیگر انقلاب ها متمایز و ممتاز می سازند. این مقاله درصدد پاسخگویی به این سئوال است که انقلاب های بزرگ چه ویژگی هایی دارند و با چه شاخصه هایی می توان آنها را شناخت؟ و اساساً نقاط تمایز آنها با دیگر انقلاب ها چیست؟ مدعای نوشتار حاضر این است که تنها تعداد بسیار اندکی از انقلاب ها را می توان در مقوله ""انقلاب های بزرگ"" طبقه بندی کرد. در واقع، انقلاب های بزرگ پدیده هایی نادر و کمیاب اند. این انقلاب ها نقاط عطفی مهم در تاریخ تحولات جامعه بین المللی محسوب می شوند و باعث ایجاد تح ولات گسترده و عمیقی در سطح جهانی می شوند؛ به گونه ای که آثار و پیامدهای حاصل از چنین انقلاب هایی هنوز هم، پس از سال ها و قرن ها، در جامعه بشری و در زندگی سیاسی در عرصه بین المللی تأثیرگذار است. مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیل اسنادی، ضمن ارائه شاخصه ها و ویژگی هایی برای انقلاب های بزرگ، مدعی می شود که چهار انقلاب فرانسه، روسیه، چین و ایران را می توان از جمله انقلاب های بزرگ دوران مدرن تلقی کرد. از اینرو، با مطالعه و بررسی عناصر اصلی و ویژگی های بین المللی این انقلاب ها، می توان معیارها و اص ولی برای شناخت انقلاب های بزرگ و تفکیک آنها از دیگر انقلاب ها ارائه کرد.
انقلاب ایران
برآمده از مردم، برای مردم (بررسی اجمالی آرا و اندیشه های مرحوم امام خمینی در مورد مردم و حکومت)
مطالعة تطبیقی عواملِ وقوع و پیروزی انقلاب اسلامی ایران و شکست انقلاب مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود عوامل مشترک در وقوع انقلاب ها، به منزلة پدیده های اجتماعی، تفاوت های درخور مطالعه ای نیز دیده می شود. با توجه به اهمیت انقلاب اسلامی ایران و انقلاب مصر برای منطقة خاورمیانه، هدف مقالة حاضر مقایسة عوامل وقوع، پیروزی یا شکست انقلاب های ایران و مصر، براساس نظریه جان فورن دربارة انقلاب های کشورهای جهان سوم، است. پس از طرح مباحث نظری، براساس تعریف پناهی از انقلاب و نظریة فورن، سه پرسش مقایسه ای مطرح و با استفاده از روش تطبیقی بررسی شد. یافته ها نشان می دهد که انقلاب مصر انقلابی تمام عیار نیست، بلکه می توان آن را انقلاب سیاسی ناتمام دانست. همچنین، مشخص شد که عوامل پنج گانة نظریة فورن برای وقوع خیزش انقلابی در هردو جامعة ایران و مصر وجود داشتند. اما، عوامل مختلف، ازجمله وضعیت خاص نیروهای نظامی، که برای استقرار و پایداری رژیم انقلابی ضرورت دارد، در انقلاب مصر وجود نداشت و سبب شکست آن شد. درنهایت، پژوهشگران پیشنهاد می کنند که برای بالابردن قدرت تبیین نظریة فورن بهتر است عامل ششمی با عنوان «وضعیت نیروهای نظامی» به نظریه افزوده شود.
مطالعه ای اسنادی پیرامون نقش زنان استان ایلام در فرایند انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حضور زنان ایران در مسائل سیاسی–اجتماعی و فرهنگی جامعه از نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی شروع و به ویژه در دوره ی پهلوی(دوم) روند بیشتری یافت به طوری که زنان را به بی حجابی و تقلید از فرهنگ غرب تشویق می کردند، ولی زنان مسلمان الگوی موفق ایران در مبارزات اسلامی علیه مدرنیته وارداتی و تقلیدی سلسله پهلوی، غالباً دوشادوش مردان درصحنه های مختلف، حاضر بوده اند. باوجود مبارزه ی انکارناپذیر آن ها تاکنون در مورد نقش آن ها در پیروزی انقلاب اسلامی به صورت مدون و منسجم پژوهشی صورت نگرفته، از این رو پژوهش حاضر درصدد است با مطالعه ای اسنادی، نقش سیاسی و فرهنگی زنان استان ایلام در جریان پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 را مورد بررسی و واکاوی قرار دهد. پژوهش حاضر با روش توصیفی–تحلیلی در پی یافتن پاسخی برای این سؤال است که زنان الگو و انقلابی استان ایلام چگونه و از چه زمانی و با چه مختصاتی با رژیم پهلوی مبارزه کرده اند؟ فرضیه پژوهش بیان گر آن است که زنان مسلمان و انقلابی ایلام از سال 1341 به وسیله سخنرانی آیت الله مروارید، آیت الله حیدری، حجت الاسلام تعمیرکاری و روحانیون تبعیدی در ایلام، با اندیشه های انقلابی امام خمینی(ره) آشنا شده و تا پیروزی انقلاب اسلامی با رژیم پهلوی مبارزه داشته اند. با بهره گیری از ظرفیت های روشی و نظری مکتب آنال و نظریه های فرهنگی انقلاب به دست آمد که حضور زنان مسلمان و الگوی استان ایلام در مجالس وعظ، شرکت در برنامه های مذهبی، پخش اعلامیه های امام خمینی(ره)، ایراد سخنرانی های فرهنگی و مذهبی، شرکت در تحصن ها و تظاهرات خیابانی نشان از رنگ برجسته فرهنگ مذهبی در مبارزات سیاسی آن ها بوده است.
بررسى تحلیلى رویداد17 شهریور1357
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی انقلاب
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه انقلاب و نظام جمهوری اسلامی
ناهماهنگی در سیاست سرکوب و سازش و فروپاشی دستگاه سرکوب رژیم شاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران در سال 1357ش در شرایطی به پیروزی رسید که در کشور حکومت چندگانه ایجاد شده بود و گروه های مختلفی می توانستند حکومت جامعه را به دست گیرند. ارتش شاهنشاهی یکی از گروه هایی بود که فرصت تسلط بر اوضاع متشنج آن زمان را داشت؛ ولی آنچه رخ داد، اعلان بی طرفی آن در کشمکش های انقلابی بود. یکی از عوامل شکست ارتش پهلوی، ناهماهنگی در سیاست سرکوب و سازش بود که در چگونگی مقابله و مبارزه آن ها با انقلابیون نمودار شد. به نظر نویسنده، چینش و ترکیب سیاست سرکوب و سازش در مواجهه با انقلابیون زمینه فروپاشی دستگاه سرکوب را فراهم کرد. ناهماهنگی در سیاست سرکوب و سازش از یک سو موجب شد زندانیان سیاسی آزاد شوند؛ درنتیجه چنین روشی رژیم نتوانست در مرحله بعدی انقلابیون را دست گیر کند؛ از سوی دیگر سازش های دولت های اخیر شاه (شریف امامی و بختیار) به بازداشت نیروهای سرکوبگر و حتی انحلال ساواک (3 بهمن 1357) منجر شد که درنهایت، موجب اختلاف در صفوف فرمان دهان ارتش برای کنترل و سرکوب انقلابیون و به هم خوردن تعادل نیروها به نفع انقلابیون شد.
ایران انقلابی
معضلة پیشرفتِ جامعه شناسی (مورد مطالعات انقلاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر حول محور پرسشی شکل گرفته که از دیرباز برای علوم اجتماعی و بویژه جامعه شناسی مسأله زا بوده است، یعنی سوال در خصوص ماهیت انباشتگی دانش جامعه شناسی. آیا در انبوه مطالب نظری و تجربی تولید شده توسط جامعه شناسان در طول بیش از یک قرن فعالیت آکادمیک، می توان الگوهایی از تغییر را نشان داد که حاکی از پیشرفت باشد؟ در این راستا، مجموعه ای از دیدگاه های متفاوت و حتی متعارضِ جامعه شناسان مورد واکاوی تحلیلی قرار گرفته است. سپس، دو رویکرد اصلی در بررسی پیشرفت علمی یعنی، مبناگرایی در برابر برساخت گرایی مورد بحث و تجزیه تحلیل قرار گرفته و دلالت های هر یک از این دو رویکرد برای وارسی پیشرفت در جامعه شناسی تشریح گردیده است. در پایان، استدلال گردید که با توجه به ماهیت چندپارادایمی جامعه شناسی، درست نیست که متعلَقِ پیشرفت را کلِ جامعه شناسی قرار دهیم؛ بلکه مسألة ارزیابی پیشرفت در جامعه شناسی را بایستی معطوف به زیررشته ها و حوزه های خاص مطالعاتی در درون رشتة جامعه شناسی نماییم. بر همین اساس، استدلال های معطوف به ارزیابی پیشرفت علمی در جامعه شناسی بر پایة حوزة خاص «مطالعة انقلاب ها» استوار گردید؛ و بر اساس دو دیدگاه مبناگرایی و برساخت گرایی نشان داده شد که مطالعة جامعه شناختی در خصوص انقلاب ها منجر به پیشرفت منظم و انباشت دانش در این حوزة مضمونی شده است.
فرصت نهادی یا فرصت تصوری؟ معرفی و بررسی انتقادی رهیافت تبیینی کورزمن به انقلاب اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله معرفی و نقد یکی از بدیع ترین تبیین ها از انقلاب اسلامی ایران توسط کورزمن[1]جامعه شناس غربی بوده است. نقطه عزیمت کار او ایضاح و نقادی یکی از نحله های اصلی تئوری های انقلاب، موسوم به ""تحلیل توکویلی"" از انقلاب هاست که بر اساس آن، زمانی که فرصت های نهادی و ساختاری (مثلاً شکنندگی و آسیب پذیری دولت در قبال فشار سیاسی مردمی) با فرصت های ادراک شده (آگاهی عموم از فرصت های موجود برای اعتراض موفقیت آمیز) انطباق پیدا کنند، وقوع انقلاب ها محتمل می شوند؛ و در واقع وقوع انقلاب بر اساس چنین انطباقی تبیین می شود. اما کورزمن نشان می دهد که این هم سویی ممکن است همیشه رخ ندهد.؛ کما اینکه به اعتقاد برخی صاحب نظران در مورد انقلاب اسلامی چنین اتفاقی نیافتاد و تصور مردم از توانایی های خودشان در قیاس با قابلیت های سرکوب و کنترل حکومت با یکدیگر همخوانی نداشتند. این مقاله ضمن ایضاح موضع تئوریک کورزمن در قبال انقلاب ایران، به بیان نقاط قوت و ضعف این دیدگاه در تبیین انقلاب ها پرداخته است.
تحلیل فرایند استعلای گفتمان اسلامگرا در انقلاب اسلامی 1357(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رخداد انقلاب اسلامی ایران، به منزلة رویدادی کم نظیر در سال های پایانی قرن بیستم، توجه بسیاری از اندیشمندان و پژوهشگران حوزة علوم اجتماعی و سیاسی را به خود جلب کرد. ازاین رو، برای مطالعة این پدیده، از نظریات و رویکردهای گوناگون بهره گرفته شد. اکثر این نظریات به بررسی چگونگی شکل گیری رخداد انقلاب معطوف شده اند و تحلیل چرایی سلطة گفتمان اسلام گرا، به طور نظام مند، کمتر در کانون توجه قرار گرفته است. تحلیل گفتمان، به ویژه خوانش لاکلا و موف، به دلیل دارابودن قابلیت تحلیل موضوعات کلان اجتماعی، فرصت ویژه ای برای تبیین چرایی چیرگی و افول گفتمان ها به طور نظام مند و هدفمند در حوزة مطالعات جامعه شناسی سیاسی فراهم آورده است. با به کارگیری مفاهیم گفتمان لاکلا و موف، این پژوهش درصدد تبیین چرایی چیرگی گفتمان اسلام گرا در انقلاب اسلامی ایران برآمده است. مدعای این مقاله این است که گفتمان اسلام گرا با اتکا به عاملان سیاسی خود و بهره گیری از فرایند دوگانة برجسته سازی و حاشیه رانی، قابلیت دسترسی، اعتبار و عام گرایی، توانست در فرایند پیروزی انقلاب اسلامی، موقعیتی مسلط را نسبت به دو گفتمان دیگر، برای خود ایجاد کند.
سخن سردبیر مهمان ویژه نامه جامعه شناسی انقلاب و جنبش های اجتماعی
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی به عنوان یکی از بزرگترین رخدادهای اجتماعی نیمه دوم قرن بیستم نه صرفا به واسطه متاثر ساختن بسیاری از زمینه های عینی ساختار های داخلی و بین المللی بلکه تاثیر عمیق و شگرف در حوزه معنا و اندیشه و یا به بیانی دقیق تر تلاقی اندیشه ها و اقدامات عملی سلبی (استعمار و استبداد گریزی) و ایجابی (اسلام گرایی و خویشتن باوری) توانست فراتر از سرنوشت تاریخی ملت ایران، تغییری در مناسبات قدرت اجتماعی و سیاسی رقم زند. به علاوه انقلاب اسلامی در سطح نظری و تحلیلی نیز بنیانگر موج تازه ای از نظریه پردازی موسوم به نسل چهارم در این عرصه شد که با روش و رویکردی متفاوت از نظریات کلاسیک، توصیفی و تبیین های سطح خرد یا کلان مرسوم -متمرکز بر علت یا علت هایی مشخص - در این حوزه مطالعاتی توجه نوآورانه به ترکیب علل را در بستر و بافت اجتماعی و سیاسی به خود جلب نمود و در نتیجه امکان تحقق نتایج گوناگونی -و نه فقط وضعیت محتمل الوقوعی -را در مقابل دیده و اندیشه پژوهشگران و کاوشگران این عرصه قرار داد . بنابراین، تامل و تدقیق در زوایا و دقایق این پدیده تاریخی به منظور شناخت درست و درک جامع ابعاد و واکاوی عمیق زمینه ها و اهداف آن، چه به عنوان ابزاری جهت درک هویت تاریخی خویش و چه با هدف ترسیم و تنویر مسیر تحلیلی، تفسیری و تبیینی پیش رو، نه تنها ضرورتی ملی، بلکه رسالتی حرفه ای می نماید. به بیان دیگر شناخت مسیر تعالی سرنوشت و تداوم تحقق اهداف تاریخی این سرزمین، ناگزیر از بازشناسی زمینه ها، فرآیندها و پیامدهای این انقلاب در ابعاد، سطوح و مقاطع کوتاه و بلند مدت زمانی در پیوند با شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی همسایگان و دیگر کشورهای منطقه خواهد بود؛ امری که به خوبی در روند توسعه و تعمیق یافته های جامعه علمی و پژوهشی داخلی و خارجی از ارائه پاسخ های شتاب زده به مسئله چرایی وقوع انقلاب در ایران تا تمرکز بر چگونگی وقوع چنین رویدادی درون شبکه روابط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، نظامی و.... و در نهایت بسط گستره تئوریک و متدولوژیک در نظریه پردازی های پسین آن و ارائه مدل تبیینی شامل و در عین حال منحصر به خود در مقایسه با دیگر رخدادهای سیاسی و اجتماعی با هر میزان از مشابهت و مفارقت، آن هم دور از تعهدی به تعمیم فراگیر مشهود است .