دست کم در غرب «آبراهام لینکلن» به ارائه بهترین تعریف از «دموکراسی» شهره است. وی بر آن بوده که «حکومت مردم، بر مردم و برای مردم» (هودسن،????،ص:??) به کامل ترین وجه می تواند دموکراسی را معرفی نماید. سیستم سیاسی متشکله در چارچوب این تعریف، در مضمون خود هم معنای «آزادی و هم معنای«مشارکت جمهور مردم» یک جامعه را دارد. آزادی، اصل اساسی یا ارزش مادر یا برترین خیر موجود در هر جامعه است که همگان حق برخورداری از آن را دارند. همین برخورداری خود موجب باز تولید دو معنای یاد شده در مضمون دموکراسی است. یعنی با وجود و پایداری آزادی، آگاهی بر «حقوق اولیه سیاسی» (Dahi,1989,P.170) پدیدار و مستقر می شود. همچنین با مشارکت جمهور مردم در انجام کارها، نه تنها حقوق مزبور در عمل تحقق می یابند، بلکه «ساختارهای اجتماعی و سیاسی» لازم برای احقاق آن ها تشکیل می شوند.
" بررسى رابطه بین نهادهاى دین و دولت یکى از محورهاى مهم جامعه شناسى سیاسى و به عنوان یکى از مباحث امروز جامعه تلقى مى شود. بررسى نظر جامعه شناسان در این مقاله نشان داد که برخى از آنان قایل به تفکیک و تقسیم وظایف بین دین و دولت بوده و عده اى دین را حاکم و ناظر بر دولت دانسته و گروهى دیگر بر عکس دولت را اداره کننده و حاکم بر دین مى دانند. مطالعه نظرات دکتر على شریعتى ـ جامعه شناس معاصر ایرانى ـ نشان داد که ایشان معتقدند در تشیع علوى دولت در خدمت دین بوده و در تشیع صفوى دین در خدمت دولت است. شریعتى مى گوید در تشیع علوى امام، حاکم جامعه است و در عصر غیبت، زمام امور باید به دست علماى دینى باشد. همچنین شریعتى دموکراسى متعهدانه را بهترین شیوه حکومت اسلامى مى داند.
"