فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۲۶۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
امروزه به موضوع بازیافت و ابعاد آن به عنوان یک اصل ضروری در مدیریت مواد زاید توجه می شود. با روند رو به رشد محل های دفن زباله و پیامدهای زیست محیطی آن نمی توان تنها به دفن یا سوزاندن و نگاه فیزیکی و شیمیایی (علوم طبیعی) متوسل شد، بلکه یکی از کلیدهای موفقیت در این امر اهمیت عوامل اجتماعی مؤثر بر بازیافت نظیر سرمایه های اجتماعی می باشد. این پژوهش به بررسی رابطه ابعاد سرمایه اجتماعی (اعتماد اجتماعی، تعهد اجتماعی، مشارکت اجتماعی) و بازیافت زباله های شهری در شیراز پرداخته است. روش پژوهش پیمایشی و جامعه آماری شهروندان ساکن در شهر شیراز (1400000 نفر) می باشند. با توجه به حجم نمونه در مدلسازی معادلات ساختاری 500 نفر به عنوان نمونه تعیین و به صورت سهمیه ای از 9 منطقه شهری داده ها با ابزار پرسش نامه جمع آوری گردیده است. پایایی از طریق حد نصاب ضریب الفای کرونباخ و روایی پرسش نامه (با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی)، (روایی سازه) صورت گرفته است. نتایج آماری مربوط وجود رابطه معنی داری بین هر یک از متغیرهای اعتماد، تعهد و مشارکت اجتماعی با بازیافت زباله های شهری را مورد تأیید قرار داده است. نتایج ضریب پیرسون در مورد همبستگی رابطه های فوق به ترتیب (20 /0 = r و 15 /0= r و 19 /0= r) می باشد و در فضای چند متغیره مدلسازی معادلات ساختاری با احتساب خطاهای اندازه گیری تأثیر این متغیرها به ترتیب 13/0 ، 13/0 و 23/0 و ضریب تعیین 13/0 صدم می باشد.
تحلیل فضایی و سطح بندی شهرستان های استان البرز بر اساس شاخص های خدمات فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توزیع متناسب منابع میان سکونتگاه های انسانی با هدف دستیابی به توسعه متوازن در جامعه، نیازمند برنامه ریزی اصولی است که در گام نخست با تبیین وضع موجود و شناسایی امکانات و محدودیت های مناطق همراه است. با توجه به اهمیت مقوله فرهنگ و ابعاد کمّی و کیفی آن در توسعه جوامع، این پژوهش به تحلیل و طبقه بندی شهرستان های استان البرز از نظر درجه توسعه کمّی فرهنگ می پردازد. به این منظور 24 متغیر های فرهنگی با روش اسنادی انتخاب و وزن آن ها با الگوی ANP در نرم افزار SuperDecision تعیین شد. در این راستا ابتدا روابط میان متغیرها با روش دیماتل تحلیل شد و سپس در الگوی ANP لحاظ شد. طبقه بندی شهرستان ها از نظر میزان برخورداری از شاخص های فرهنگی، با روش تاپسیس در برنامه excel و روش تحلیل خوشه ای در نرم افزار spss انجام و با نرم افزار ARCGIS گویا شد. نتایج پژوهش حاضر بیان کننده نبود تعادل در توزیع شاخص های فرهنگی میان شهرستان های استان است. شهرستان کرج با میزان تاپسیس 50/0، بیشترین رتبه و شهرستان نظرآباد با میزان تاپسیس 14/0، کمترین رتبه را از جنبه توسعه کمّی فرهنگ در استان کسب کرده اند. شهرستان های کرج، طالقان و فردیس با کسب بیشترین میزان تاپسیس در طبقه برخوردار، شهرستان اشتهارد در طبقه نیمه برخوردار و شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد با کسب کمترین میزان تاپسیس در طبقه محروم از شاخص های توسعه فرهنگ قرار دارند که نیازمند توجه در برنامه های توسعه آینده استان البرز است.
ارزیابی شاخص های تعلق مکانی ساکنان بافت قدیم شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلبستگی به مکان و احساس تعلق به آن، این انگیزه را در فرد ایجاد می کند که به احیا و نوسازی همه جانبه محیط های خانگی و محلی بپردازد و اجرای برنامه های مختلف اقتصادی و اجتماعی را در اجتماع محلی با توفیق چشمگیر همراه کند و کیفیت زندگی را بهبود بخشد. هدف اصلی این مقاله، سنجش عوامل مؤثر در احساس تعلق خاطر ساکنان بافت قدیم شهر کاشان است. روش پژوهش به کار رفته در این پژوهش، توصیفی– تحلیلی و پیمایشی با ابزار پرسشنامه خودساخته است. جمعیت بافت قدیم شهر کاشان، 44548 نفر بوده است و حجم نمونه بر طبق فرمول نمونه گیری کوکران، 384 نفر محاسبه شد. برای تحلیل پرسشنامه ها از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری تی و پیرسون استفاده شده است. نتایج به دست آمده، بیانگر آن است که بافت قدیم شهر کاشان در حال حاضر بیانگر هویتی نیست که از ابتدا برای آن تعریف شده و تصویر ذهنی و سیمایی که از این بافت در ذهن ساکنان این بافت ها نقش بسته است، به دلیل وضعیت نابسامان و برنامه ریزی نشده، بسیار آشفته است و خوانایی، ابعاد زیباشناختی، بافت، مقیاس، شکل بافت، ردیف پنجره ها، مصالح و غیره که از مشخصه های اصلی سازنده هویت است، در این بافت رعایت نشده است. بافت نه در عمل و نه در ذهن افراد، هویت شایسته ای ندارد و نتوانسته است حس تعلق خاطر و این همانی را با افراد برقرار کند.
تحلیل عوامل اثرگذار بر عدم تمایل شهروندان به استفاده از پل های عابر پیاده (مطالعه موردی : شهر گرگان )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پل های هوایی عابر پیاده به منظور بالابردن امنیت جسمانی عابرین برای عبور از عرض خیابان و جلوگیری از اختلاط حرکت سواره و پیاده تعبیه شده اند. عبور عابرین پیاده از سطح خیابان باعث ایجاد اختلال در حرکت اتومبیل ها شده و خطرات جانی را برای عابرین به همراه خواهد داشت. هدف اساسی از انجام این پژوهش تحلیل عوامل اثرگذار برعدم تمایل شهروندان به استفاده از پل های عابر پیاده است. این پژوهش از نظر ماهیت و هدف کاربردی است وروش تحقیق آن توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری این تحقیق کلیه عابرین پیاده شهر گرگان است که با بهره گیری از فرمول کوکران و با استفاده ازروش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد ۲۳۰نمونه انتخاب و اطلاعات توسط پرسشنامه محقق ساخته، جمع آوری شده است و از نرم افزارspss جهت تجزیه وتحلیل داده ها استفاده گردید. آلفای کرون باخ برای بخش های مختلف پرسشنامه 893/0 به دست آمد که نشان دهنده قابلیت بالایی از اعتماد و اطمینان ابزار مورد تحقیق است. نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان می دهد که رابطه معناداری در سطح ۹۹ درصد بین متغیر های مستقل شامل ؛ مکانیابی نامناسب پل ها، ناکافی بودن برنامه های آموزشی و فرهنگی و وضعیت جسمانی نامناسب عابرین با متغیر وابسته (عدم تمایل شهروندان به استفاده از پل های عابر پیاده ) وجود دارد. نتایج آزمون t نشان داد که فقدان موانع بازدارنده فیزیکی در اطراف پل های عابر بر عدم تمایل عابران به استفاده از پل ها تاثیر دارد. نتایج آزمون آماری تحلیل واریانس نشان داد که بین متغیرهایی مانند سن و تحصیلات عابرین درعدم استفاده ازپل ها تفاوت معناداری وجود دارد.
عوامل مرتبط با رفتارهای حامی محیط زیست در محیط شهری (مورد مطالعه: شهروندان شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرمایش جهانی و تغییرات آب و هوایی ناشی از فعالیت های بشر یکی از مشکلات عمد ه ی زیست محیطی است که در دو دهه ی اخیر توجه بسیاری از محافل علمی و سیاسی جهان را به خود جلب کرده است. این تحقیق با موضوع عوامل مرتبط با رفتارهای حامی محیط زیست در محیط شهری انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شهروندان 15 تا 75 ساله شهر کرج بوده است که تعداد ۱٬۶۱۴٬۶۲۶ نفر هستند که حجم نمونه با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر تعیین شد. روش تحقیق پیمایش و ابزارگردآوری داده ها پرسشنامه است. اعتبار پرسشنامه از نوع صوری و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ اندازه گیری شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین متغیرهای تحصیلات، آگاهی از تغییرات آب و هوا، دانش عمومی درباره تغییرات آب و هوا، ادراک از خطر تغییرات آب و هوا، نگرش نسبت به تغییرات آب و هوا و رفتارهای حامی محیط زیست، رابطه ی معنادار وجود دارد؛ همچنین بین زنان و مردان در رفتارهای حامی محیط زیست تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان می دهد که با توجه به ضریب تعیین تعدیل شده متغیرها در معادله رگرسیون، 29 درصد از واریانس متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل تعیین می شود و ادراک از خطر تغییرات آب و هوا، بیشتر اثر کلی را بر روی رفتارهای حامی محیط زیست دارد.
بررسی رابطه پایگاه اقتصادی- اجتماعی و احساس مسئولیت اجتماعی با رفتار محیطزیستی (مورد مطالعه: ساکنان نورآباد ممسنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه مشکلات زیست محیطی روز به روز در حال افزایش است، حفظ محیط زیست نیازمند رفتار زیست محیطی مناسب می باشد. این مقاله به بررسی رفتار زیست محیطی شهروندان ساکن نورآباد ممسنی و رابطه آن با پایگاه اقتصادی و اجتماعی و احساس مسئولیت اجتماعی پرداخته است. جامعه آماری افراد 15 سال و بالاتر شهر نورآباد بوده اند که با استفاده از جدول لین تعداد 400 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی از نوع طبقه ای چندمرحله ای نمونه ها انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه ساختمند بود که با استفاده از مقیاس نگرش به محیط زیست به کار گرفته شده توسط صالحی عمران و آقامحمدی(1387)، مقیاس احساس مسئولیت اجتماعی به کار گرفته شده توسط حقیقتیان و امیدی(1387) و رفتار زیست محیطی به کار گرفته شده توسط نواح و فروتن کیا (1390) تدوین گردید. یافته های تحقیق نشان داد که متغیر وابسته (رفتار محیطزیستی) با متغیرهای احساس مسئولیت اجتماعی و نگرش زیست محیطی در سطح 99 درصد و با متغیر پایگاه اقتصادی- اجتماعی در سطح 95 درصد رابطه مستقیم و معناداری دارد. نتیجه اینکه باورداشت ها و نگرش های افراد که نشانگر شرایط اجتماعی شدن آنها می باشد، نقش مهمی در رفتارهای زیست محیطی دارند.
بررسی راهکارهای توسعه مشارکت عمومی در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت عمومی، ملازمه نزدیک و تنگاتنگی با جامعه مدنی دارد؛ جامعه ای که اساس قدرت را بر مردم استوار گردانیده است. این امر پاسداشت حقوق کسانی است که در یک جامعه انسانی عضو هستند. بی شک، در چنین جامعه ای ساختار قدرت از قاعده آن نیرو می گیرد. در کشور ما نیز علی رغم وجود زمینه ها و پیشینه مشارکت و روحیه همکاری و تعاون در عرصه های مختلف، این خصیصه اجتماعی تاکنون فرصت بروز و ظهور کافی و فراگیر نیافته و به تقویت، حمایت و گسترش سامانه های نوین در این زمینه نیازمند است. در واقع هدف کلی این پژوهش مشخص نمودن و اولویت بندی نقاط قوّت، ضعف، فرصت ها و تهدیدات پیش روی توسعه مشارکت عمومی در استان گلستان است. روش تحقیق، ترکیبی از روش های توصیفی-تحلیلی و ژرفانگر بوده و دارای ماهیتی کاربردی است. اطلاعات به شیوه پیمایشی- کتابخانه ای جمع آوری شده و جامعه آماری مورد استفاده را کارشناسان و اساتید خبره در زمینه های توسعه مشارکت عمومی تشکیل می دهند. در این پژوهش سعی شده است با استفاده و بهره گیری از مدل تحلیلی (SWOT) به شناسایی مسائل اساسی در بخش های مرتبط و تأثیرگذار در توسعه مشارکت عمومی در استان گلستان پرداخته شود، سپس برای درک بهتر موضوع به رتبه بندی مؤلفه ها و معرفه ها توسعه مشارکت عمومی با استفاده از مدل سلسله مراتب فازی (FAHP) پرداخته ایم. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که عامل وجود فرهنگ کار، اعتماد به نفس و اعتماد ملی و همچنین گرایش مردم و سازمان های مردم نهاد به مشارکت به عنوان بااهمیت ترین عوامل در زمینه توسعه مشارکت مطرح هستند.
بررسی رابطة بین کیفیت مسکن و سرمایة روان شناختی در سکونتگاه های غیر رسمی (مطالعة موردی: محلة یوسف آباد تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسکان های غیررسمی عامل برجسته و غالب در شهرنشینی و تهیة مسکن برای فقرای شهری است. در این بین کیفیت مسکن تأثیر زیادی در این سکونتگاه ها دارد. یکی از این عوامل خود فرد و سرمایة روان شناختی اوست که تک تک ساکنان سکونتگاه های غیررسمی را دربرمی گیرد. بنابر اهمیت سرمایه های روان شناختی در سکونتگاه های غیررسمی، هدف این مقاله بررسی رابطة بین کیفیت مسکن و سرمایة روان شناختی در محلة یوسف آباد تبریز است. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی- توسعه ای و به لحاظ ماهیت و روش از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعة آماری این تحقیق تمامی افراد بالای 18 سال محلة یوسف آباد است. حجم نمونه بر اساس مدل کوکران 322 نفر برآورد شده است. برای تجزیه وتحلیل داده های این تحقیق نیز از آزمون های پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که با توجه به گذراندن بخش عمده ای از عمر افراد در مسکن، همچنین کمبود بعضی امکانات مثل گذران اوقات فراغت مناسب در بین ساکنان، کیفیت مسکن در خودکارآمدی و افزایش کارایی فردی، امیدواری برای رسیدن به اهداف، تاب آوری در برابر مشکلات و خوش بینی به آینده نقش مهمی را به خود اختصاص می دهد. نتایج نیز نشان می دهد که سطح معناداری دو دامنه برای همة متغیرهای سرمایة روان شناختی کمتر از 05/0 است. بنابراین، رابطة معناداری بین متغیر کیفیت مسکن با متغیر های سرمایة روان شناختی وجود دارد. بیشترین ضریب همبستگی پیرسون مربوط به متغیر کیفیت مسکن با متغیر خوش بینی است که برابر با ضریب 511/0 و سطح معناداری 000/0 است. بنابراین، می توان گفت که بین شاخص کیفیت مسکن با مؤلفه های مربوط به سرمایة روان شناختی همبستگی مثبت و مستقیمی وجود دارد و با افزایش کیفیت مسکن، متغیرهای مربوط به شاخص سرمایة روان شناختی نیز افزایش می یابد.
ارزیابی حس تعلق به مکان با تأکید بر عوامل کالبدی و محیطی در سواحل شهری (مطالعه موردی: ساحل بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ابعاد مهم در ارتقای کیفیت محیط های شهری، حس تعلق به مکان است. وجود این حس که عاملی مهم در شکل گیری پایه های ارتباطی استفاده کنندگان و محیط است، در نهایت منجر به ایجاد محیط های با کیفیت نیز خواهد شد. در این تحقیق، پس از تبیین ابعاد مختلف حس تعلق به مکان، نقش عوامل کالبدی و محیطی مؤثر و چگونگی تأثیر این عوامل بر حس مکان بررسی شده است. سپس، به بررسی نقش عوامل کالبدی و محیطی در ساحل نمونة موردی (شهر بوشهر) پرداخته و نظر کارشناسان و استفاده کنندگان بررسی شده است. هدف کلی پژوهش حاضر تعیین روابط میان عوامل کالبدی و محیطی شامل محیط طبیعی، موقعیت مکانی و دسترسی، تنوع فضایی، ایمنی، مقیاس انسانی، زیبایی بصری، نفوذپذیری با حس تعلق مکان در ساحل بوشهر بوده است. تحقیق حاضر از نوع تحلیلی– توصیفی و به روش پیمایشی است. نتایج آزمون نشان می دهد که عواملی محیط طبیعی، موقعیت مکان و دسترسی، تنوع فضایی، ایمنی و نفوذپذیری از بین عوامل بررسی شده، رابطة معناداری در ارتقای حس تعلق به مکان در ساحل شهر بوشهر دارد.
بررسی نیازهای آموزشی شهروندان تهران در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی تبیین نیازهای آموزشی شهروندان تهرانی بر اساس هدف اصلی ""شناسایی و اولویت بندی نیازهای آموزشی مردم تهران، در زمینه زلزله"" انجام گرفته است. این پژوهش از نوع پیمایشی است و جهت تعیین نیازهای آموزشی از روش نیازسنجی مبتنی بر مدل سه بُعدی کافمن، گوریکان و جانسون استفاده شده است. جامعه آماری این مطالعه، جمعیت شهر تهران (بر اساس آمار سال 1385، بالغ بر 7797520 نفر) بوده است؛ که از میان آنها 750 نفر نمونه، شامل 700 نفر شهروند با روش تصادفی طبقه ای از پنج منطقه شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز تهران و نیز 50 نفر متخصص و مسئول به روش غیراحتمالی و هدفمند، جهت پژوهش انتخاب شده اند. پژوهشگران با مراجعه به منابع کتابخانه ای و جستجو در سایت های اینترنتی مرتبط با امر دفاع غیرنظامی، فهرستی نسبتاً کامل از مصادیق دفاع غیرنظامی جهت آمادگی در برابر زلزله در شهر تهران استنتاج نموده و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته در طیف لیکرت (چهارگزینه ای) داده های موردنیاز را از نمونه های آماری گردآوری نموده اند. تحلیل اطلاعات جهت نیازسنجی، مقایسه نظرات بین گروه ها و اولویت بندی نیازها؛ توسط نرم افزار SPSSو آزمون فریدمن انجام گرفته است. اولویت بندی کلی در میان سه بخش مذکور مشخص نموده که نیازهای آموزشی مربوط به مهارت های کاهش آسیب پذیری قبل از وقوع زلزله در اولویت اول قرار دارد. علاوه بر این، مقایسه نیازهای آموزشی به تفکیک مشخصات جمعیت شناختی (جنسیت، گروه، میزان تحصیلات و منطقه محل سکونت) در این پژوهش نشان دهنده آن است که مشخصات مذکور بر نیازهای آموزشی افراد تأثیری ندارند.
بررسی وضعیت آگاهی و آموزش شهروندان در استفاده از خدمات الکترونیکی (مقایسة تطبیقی مناطق 1،6 و 8 شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان استفاده شهروندان، سطح آموزش و میزان آگاهی آن ها از خدمات الکترونیکی در مناطق 1، 6 و 8 شهر مشهد و مقایسة این مناطق با یکدیگر است. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی از نوع کاربردی است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. پرسشنامة پژوهش حاوی 41 سؤال در سه محور آموزش، آگاهی و سطح استفاده از خدمات الکترونیکی است. جامعة آماری شامل شهروندان سه منطقه از شهر مشهد است که با توجه به توزیع درآمدی، منطقه 1 منطقة برخوردار، منطقة 8 منطقة نیمه برخوردار و منطقة 6 منطقة کمتر برخوردار انتخاب شد. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 384 شهروند برآورد شد. نتایج پژوهش نشان داد سطح آگاهی، آموزش و استفاده شهروندان از خدمات الکترونیکی در سه منطقة مطالعه پایین تر از سطح متوسط است. همچنین، مقایسة میانگین های آموزش، آگاهی و استفاده از خدمات الکترونیکی در سه منطقة مطالعه نشان داد که وضعیت این سه متغیر بین مناطق مختلف متفاوت است و منطقة 1 که از لحاظ سطح درآمدی منطقه ای برخوردار است نسبت به دو منطقة دیگر از نظر میزان استفادة شهروندان از خدمات الکترونیکی، سطح آموزش ها و آگاهی شهروندان در وضعیت بهتری قراردارد. این سه شاخص در منطقة 8 به عنوان منطقة نیمه برخوردار نسبت به منطقة 6 به عنوان منطقة کمتر برخوردار در وضعیت بهتری قراردارد. در نهایت، این سه شاخص در منطقة 6 به عنوان منطقة کمتر برخوردار نسبت به دو منطقة دیگر در وضعیت نامطلوب تری است.
ارزیابی سطح نگرش شهروندان نسبت به دستاوردهای فناوری اطلاعات و ارتباطاتICT (مطالعه موردی: شهر فسا)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر سعی دارد سطح نگرش شهروندان شهر فسا را نسبت به دستاوردهای ICT (فناوری اطلاعات و ارتباطات ) مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. در این پژوهش، روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه و مصاحبه می باشد.جامعه آماری شامل ،کلیه شهروندان شهر فسا، برابر با 104809نفر می باشد و حجم نمونه آماری نیز با استفاده از روش کوکران 383 نفر برآورد شده است. ضریب آلفای کرونباخ به منظور تشخیص پایایی پرسش نامه محاسبه گردید که در این پژوهش برای سه بخش پرسش نامه به ترتیب 0.68، 0.78 و 0.79 به دست آمده است که حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش بوده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون Tتک نمونه ای و ضریب همبستگی استفاده شد.یافته های پژوهش حاکی ازآن است که بیشترین درصد نگرش شهروندان نسبت به دستاوردهای ICT با 36.5 درصد مربوط به نگرش نسبتا مثبت و 14.5درصد نیز نگرش مثبت، که عمدتا قشرجوان در آن سهیم بوده اند. در خاتمه پیشنهاداتی برای توسعه این فناوری در جوامع شهری ارائه شده است.
تحلیلی بر نابرابری های اجتماعی- اقتصادی مبتنی بر مدل های VIKOR و SAW در استان آذربایجان شرقی مطالعه موردی: خدمات بهداشتی درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی تردید فرایند توزیع منابع اجتماعی- اقتصادی جوامع، برآمده از رویکرد برنامه ریزان نسبت به مقوله برنامه ریزیست. در این میان، تبین و شناخت الگوهای کنونی توزیع منابع، نخستین گام در شناخت الگوهای مسلط توزیع محسوب می شود. البته اگر این شناخت مبتنی بر واقعیت های خاص هر جامعه، روش شناسی علمی و نیز بر اساس مدل های کاربردی باشد، می تواند به بازتوزیع عادلانه منابع منتهی گردد. تحقیق حاضر نیز بر اساس این انگاره، تدوین شده است. توزیع نابرابر منابع و در نتیجه نابرابری های اجتماعی نه تنها از مهم ترین چالش های جوامع در حال توسعه از جمله ایران بوده بلکه منشاء بسیاری از مشکلات اقتصادی، از جمله تشدید روزافزون مهاجرت های روستا شهری، گسترش فقر و ناهنجاری های اجتماعی نیز است. توزیع عادلانه برخی از این منابع از جمله تسهیلات بهداشتی درمانی نه تنها ضروری، بلکه برای سلامتی جوامع بسیار حیاتی است، همچنانکه شعار و محوریت گزارش توسعه انسانی سازمان ملل متحد (HDR, 2011) نیز چنین است: سلامتی، مهم ترین ثروت ملل است. مقاله حاضر ضمن بررسی این موضوع با استفاده از مدل های VIKORو SAW، به رتبه بندی و تحلیل الگوهای توزیع خدمات بهداشتی درمانی در سطح شهرستان های استان آذربایجان شرقی می پردازد. بر این اساس این تحقیق، نحوه پراکنش جمعیت و توزیع خدمات بهداشتی و درمانی (بر اساس نتایج مدل آنتروپی) مورد ارزیابی قرار گرفته و همچنین در محاسبه همبستگی بین این دو متغیر (میزان جمعیت و دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی) در شهرستان های استان آذربایجان شرقی از مدل اسپیرمن استفاده شده است. نتایج بدست آمده از ضریب آنتروپی پراکنش جمعیت (0.73583) بیانگر این است که پراکنش جمعیت در شهرستان های استان متناسب است اما نتایج بدست آمده از دو مدلVIKOR و SAW مشخص می کند که توزیع خدمات درمانی و بهداشتی در شهرستان های این استان چندان عادلانه نیست. همچنین میزان همبستگی بین پراکنش جمعیت و رتبه شهرستان ها در مدلVIKOR و SAW مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج ناشی از بررسی ضریب همبستگی اسپیرمن، حکایت از آن دارد که امکانات و خدمات بهداشتی-درمانی نیز بر اساس عامل پراکنش جمعیت، به صورت متعادل توزیع نشده است.
مقایسه رضایتمندی شهروندان میادین نقش جهان، بهارستان، دل کامپو و ناوونا از طراحی میادین اجتماع پذیر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رضایتمندی و خشنودی نتیجه ادراکی است که انسان بر مبنای ارزیابی مثبت محیطی و تجربه فردی نسبت به جامعه خود به دست می آورد، به طوری که منجر به سلامت فیزیکی، سلامت اجتماعی، ارگانیکی،بهداشتروانیمی شود. یکی از مهمترین ویژگیهای میادین شهری، اجتماع پذیری و ایجاد فرصتهای لازم جهت تعاملات اجتماعی است.ارتقای کیفیت محیط ساخته شده منجر به رضایتشهروندان از این فضا و در نتیجه افزایش تعاملات اجتماعی در میادین خواهد بود. در پژوهش حاضر با مقایسه تطبیقی تجارب ایران و غرب در ساختار فضایی میادین شهری، عوامل موثر در رضایتمندی شهروندان برای سنجش کیفیت تدوین شد تاتوجه برنامه ریزان و تصمیم گیران شهری را برای ارتقای کیفیت محیط شهری و در نتیجه رضایت شهروندان و افزایش تعاملات اجتماعی سوق دهد.روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است.440 نفر از شهروندان بالاتر از 7 سال سن در میادین نقش جهان و بهارستان ایران،دل کامپو و ناوونا ایتالیا به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. روش های آماری بر اساس تحلیل عامل تائیدی (CFA)، کروسکال- والیس صورت گرفت. بر اساس نتایج تحلیل عاملی از میان 31 مولفه رضایتمندی، تعداد هفت عوامل (روانی- اجتماعی، کالبدی- میانه، مدیریتی، کالبدی- جداره، بصری- زیباشناختی، دسترسی- مکانی، عملکردی- سرزندگی) قابل استخراج است (76/0KMO=، آزمون بارتلت برابر 55/4548 ، 45=df، 001/0>P). که در مجموع 48/55 درصد از واریانس کل سازه رضایتمندی شهروندان قابل پیش بینی است. پایایی به روش ضریب آلفای کرونباخ هر کدام از عوامل بین 55/0 الی 84/0 و کل پرسشنامه 82/0 بود. بر اساس نتایج آزمون کروسکال- والیس میانگین رتبه ای عوامل دسترسی- مکانی، کالبدی- جداره و کالبدی- میانه در میدان دل کامپو؛ عوامل بصری- زیباشناختی و عملکردی- سرزندگی در میدان نقش جهان؛ عامل روانی- اجتماعی و مدیریتی در میدان ناوونا بیشتر از سایر میادین بودند (01/0P<).
تأثیرات صنعت گردشگری بر توسعه اجتماعی- فرهنگی شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبلور یافتن گردشگری به عنوان یک نیاز، تبدیل شدن آن به عنوان بزرگ ترین صنعت خدماتی دنیا و تخصصی شدن گردشگری این فرصت را فراهم کرده تا هر مقصدی جهت بهره جستن از منافع حاصل از گردشگری امیدوار باشد. پتانسیل های گردشگری از سرمایه های منحصر به فرد هر کشور و منطقه به شمار می رود که شناسایی، طبقه بندی و برنامه ریزی آن جهت توسعه گردشگری حائز اهمیت است. در این راستا توسعه صنعت گردشگری نیازمند برنامه ریزی جامع و کارآمد بوده و این در حالی است که کشور ایران با توجه به ویژگی ها و توان های منحصربه فرد خود، دارای قابلیت بالایی در زمینه توسعه این صنعت می باشد. محدوده مورد مطالعه تحقیق شهر بوشهر است که در جنوب غربی ایران جای گرفته است. در این تحقیق با استفاده از آزمون T، روش تحلیل عاملی و نرم افزار GIS به شناسایی پتانسیل های گردشگری شهر ساحلی بوشهر و نقش آن در توسعه اجتماعی و فرهنگی این شهر پرداخته شده است، همچنین با کاربرد نرم افزار SPSS داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و نتیجه مشخص می کند که پتانسیل های گردشگری در توسعه اجتماعی و فرهنگی بوشهر تأثیرگذار است و از طرفی به دلیل وجود همبستگی بالا و مناسب بین عوامل و متغیرها؛ کمبود امکانات و خدمات رفاهی مانع توسعه گردشگری بوشهر است.
کاربرد فرایند برنامه ریزی اختیار راهبردی به عنوان رهیافتی در برنامه ریزی تجدید حیات شهری در ساماندهی الگوهای رفتاری شهروندان (مطالعه موردی: خیابان سپه قزوین، اولین خیابان طراحی شده ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه طراحی برمبنای ساماندهی الگوهای رفتاری افراد، معیاری مهم است؛ تا جایی که در طراحی فعالیت و رفتار، نقشی تعیین کننده در کیفیت فضای شهری دارد. مسئله این است که توجه یکجانبه به شاخص های کالبدی خیابان کافی نیست و هم پیوندی میان شاخص های مختلف کالبدی و غیرکالبدی باید به عنوان سازوکاری مناسب برای ساماندهی فعالیتی و رفتاری محورهای شهری اتخاذ شود. در این نوشتار، با هدف به کارگیری فرایند برنامه ریزی اختیار راهبردی در نمونه مورد مطالعه (خیابان سپه قزوین)، نخست به تعاریف و مبانی نظری می پردازیم. سپس براساس شناخت وضع موجود از نمونه مورد مطالعه به کمک روش های جمع آوری کتابخانه ای و مطالعه های اسنادی و همچنین مشاهده های میدانی، فرایند اختیار راهبردی در نمونه موردی مطالعه می شود. نتایج بهره گیری مبانی رهیافت تجدیدحیات شهری در قالب فرایند اختیار راهبردی گویای آن است که پس از تعیین عرصه های سیاستگذاری، مراحل تهیه نظام برنامه ریزی کاربری زمین باید در راستای پیاده سازی الگوی رفتاری محور بالا با حفظ هویت فرهنگی و روحیة فضایی گذشته آن انجام گیرد؛ به عبارت دیگر، این مقاله درنظر دارد تا با استفاده از تکنیک حاضر حیات اجتماعی، یک محور تاریخی را بازگرداند، به آن کارایی و پویایی مجدد ببخشد و توقع ها و نیازهای امروزی را به صورت کامل برآورده سازد. هدف آزمون تکنیک تحلیلی روی خیابان سپه قزوین، دستیابی به تجدیدحیات شهری محور است. خیابان سپه یکی از خیابان های شمالی- جنوبی شهرستان قزوین است که عناصر و نقاط راهبردی ای (استراتژیکی) مانند عمارت عالی قاپو، بازار و مسجد جامع قزوین دارد.
سنجش میزان آگاهی عمومی ساکنان به حقوق و قوانین شهری نمونه موردی: محله ی عامری شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بالا بردن میزان آگاهی عمومی ساکنان یک شهر نسبت به حقوق و قوانین شهری از جمله عوامل مهمی است که برای رسیدن به یک شهر پایدار و مطلوب باید به آن توجه کرد. آگاهی شهروندان موجب رسیدن ایشان به حقی است که جامعه برای آنها در نظر می گیرد. قوانین و مقررات شهری را می توان به عنوان یکی از مهمترین نقاط اتصال بین مدیریت شهری و شهروندان قلمداد نمود. به تعبیر بهتر بازیگران عناصر اصلی مدیریت شهری در پرتو قوانین و مقررات شهری ضمن تعریف نقش برای خود و سایر اعضا می توانند شهروندان را در اداره ی امور شرکت دهند. در این پژوهش هدف شناخت میزان آگاهی ساکنان محله ی عامری نسبت به حقوق و قوانین شهری است که با استناد به داده های پژوهشی به توصیف میزان این آگاهی در بین ساکنان محله ی مورد نظر پرداخته شد. روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی بوده که با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفته است. و یک نمونه 370 نفری در بین ساکنان محله انتخاب و میزان آگاهی در بین آنها مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان می دهد میزان آگاهی از حقوق و قوانین شهری در بین ساکنان محله اندک بوده است. از سوی دیگر شاخص مذکور با جنسیت و فعالیّت شغلی ساکنان ارتباط معناداری داشته و میزان تحصیلات و سن بر این شاخص تأثیرگذار نمی باشند.
ارزیابی شاخص های شهر دوستدار سالمند در شهر مشهد با تأکید بر شاخص های فرهنگی- اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متفکران علوم انسانی، علوم زیستی و... ، همواره به سالمندی، به عنوان آخرین دورة زندگی انسان توجه کرده اند. تعداد افراد سالخورده جوامع روبه ازدیاد است و جمعیت ها به پیری می گرایند. درحال حاضر، جمعیت ایران از نظر ساختاری سالخورده نیست، اما با توجه به عوامل مختلفی چون کاهش میزان موالید و افزایش امید به زندگی، به نظر می رسد که در آینده ای نزدیک، جمعیت سالمندان در ایران، بخش شایان توجهی از ساختار جمعیتی کشور را تشکیل خواهد داد. هدف این پژوهش، بررسی وضعیت شهر مشهد در راستای شاخص های شهر دوستدار سالمند با تأکید بر شاخص های اجتماعی، فرهنگی- تفریحی و بهداشتی- درمانی است. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی و پژوهش از نوع کاربردی است. در آزمون فرضیه ها، از آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای بررسی نرمال بودن داده ها و از آزمون t برای مقایسة میانگین شاخص ها استفاده شده است. با توجه به میدانی بودن پژوهش، برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد سازمان بهداشت جهانی استفاده شد و بنابراین، روایی آن مورد تأیید است. در سنجش پایایی، ضریب آلفای کرونباخ 78 درصد به دست آمد که میزانی مورد قبول است. جامعه آماری، شامل تمامی ساکنان 65 سال به بالای شهر مشهد هستند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج بیانگر آن است که تمامی شاخص های اجتماعی، فرهنگی و تفریحی در شهر مشهد، وضعیتی نسبتاً مناسب و تقریباً مطابق استاندارد دارند؛ البته شاخص های بهداشتی- درمانی، تا حدودی با وضعیت ایده آل فاصله دارند.
فناوری های جدید نورپردازی و ارتقای حس تعلق شهروندان (مطالعه موردی: بدنه های شهری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حس تعلق، از جمله مفاهیم مهم و مؤثر در ارتباط انسان و محیط است. این مفهوم، ناشی از احساس های فرد نسبت به مکانی است که با آن ارتباط برقرار می کند. از نگاه جغرافیای انسانی، حس تعلق، نقشی اساسی در ارزیابی کیفیت محیط و منظر شهری در شهرهای معاصر دارد. عوامل مختلفی از جمله رویکردهای شناختی، احساسی، کالبدی و اجتماعی، حس تعلق و دلبستگی به مکان را به وجود می آورند که در این پژوهش، به مفهوم کالبدی- اجتماعی حس تعلق در منظر شهری توجه شده است. امروزه با گسترش زندگی شبانه، مفاهیم مربوط به کیفیت مکان مناظر شهری در شب نیز همانند روز، اهمیت یافته اند. هدف این پژوهش، ارزیابی رابطة نحوة نورپردازی با یکی از عوامل کلیدی سنجش کیفیت مکان، یعنی مفهوم حس تعلق است و نقش فناوری های جدید نورپردازی در ارتقای مفهوم کالبدی- اجتماعی حس تعلق و تأثیر آن در تبدیل محیط به شهری انسانی تر را بررسی می کند. به این منظور، عوامل فنی و تکنیک های نورپردازی در 14 نمونه از بدنه های شهری- که به صورت خوشه ای در دو منطقه از شهر تهران انتخاب شدند- ارزیابی شدند. پژوهش از نوع پیمایشی است که در آن، برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهره گرفته شده است و سپس داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون همبستگی تحلیل شده اند. یافته ها نشان دهندة آن است که به کارگیری فناوری های جدید نورپردازی در رونق معماری شبانه و درنتیجه، ارتقای حس تعلق شهروندان تهرانی سهم بسزایی دارد.
بررسی میزان مشارکت شهروندان در مدیریت پسماند خانگی مورد شناسی: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر مشارکت شهروندان در امور شهری تا حدودی به دلیل ضعف قوانین مدیریتی و عدم آشنایی مردم در اداره امور شهرها هنوز نتوانسته چندان خودنمایی نماید. بر این اساس، هدف از انجام این پژوهش، شناسایی میزان مشارکت شهروندان در مدیریت پسماندهای خانگی است. در راستای اجرای این هدف، از روش تحقیق توصیفی و تحلیلی استفاده و اطلاعات به روش اسنادی و میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش را شهروندان شهر مشهد در سال 1392 تشکیل می دهند که از میان آن ها و بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران، نمونه ای به حجم 322 نفر سرپرست خانوار به روش تصادفی ساده انتخاب و با توجه به تعداد خانوارها در هر یک از نواحی شش گانه، اقدام به توزیع پرسشنامه شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد که بین پایگاه اجتماعی– اقتصادی شهروندان و میزان مشارکت در مدیریت پسماندهای خانگی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون آماری کروسکال والیس نشان داد که بین نواحی مختلف شهر از نظر میزان مشارکت در مدیریت پسماندهای خانگی تفاوت معناداری وجود دارد، به طوری که بیشترین میزان مشارکت شهروندان در مدیریت پسماند خانگی در تمامی مؤلفه ها مربوط به ناحیه دو از منطقه یک و کمترین میزان مشارکت مربوط به ناحیه دو از منطقه پنج است. نتایج بررسی ها به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر مشارکت نشان داد که عواملی از جمله رضایت، اعتماد، آگاهی، تعلق خاطر به مکان باعث تفاوت ناحیه دو منطقه یک با سایر نواحی مورد مطالعه از نظر میزان مشارکت شده است. نتایج نشان می دهد که بین متغیرهایی مانند نوع شغل، سطح تحصیلات، میزان هزینه خانوارها، جنسیت و نوع مالکیت با میزان مشارکت در مدیریت پسماندهای خانگی رابطه معنادار وجود دارد. همچنین رابطه گروه های سنی با میزان مشارکت شهروندان در مدیریت پسماندهای خانگی با استفاده از آزمون اسپیرمن معنادار نشد.