نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۵۲۹ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
529 - 544
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثرات تغییر اقلیم بر نیاز آبی و طول فصل رشد درخت سیب است. بدین منظور، از آمار پایگاه ECMWF برای داده های مشاهداتی دو ایستگاه سمیرم و ارومیه طی بازه زمانی بیست ساله (۱۹۹۶-۲۰۱۶) استفاده شد. برای بررسی اثرات تغییر اقلیم از داده های روزانه ریزگردانی دینامیک پروژه CORDEX برای خروجی مدل ICHEC-EC-EARTH تحت دو خط سیر 5/4 و 5/8 واداشت تابشی (RCP) برای بازه زمانی (۲۰۱۷-۲۰۳۷) بهره گرفته شد. به منظور کاهش خطاهای موجود در برآوردهای مدل، عمل پس پردازش روی داده های برآوردشده انجام گرفت. سپس، تبخیر- تعرق پتانسیل به روش پنمن مانتیث فائو و مراحل رشد با استفاده از شاخص درجه- روز محاسبه شد و با استفاده از آزمون ناپارامتریک من- کندال و شیب سن در محدوده اطمینان 95درصد روندها بررسی شد. نتایج نشان داد که در هر دو ایستگاه روند تبخیر- تعرق در طول فصل رشد رو به افزایش است. بیشترین میزان تبخیر و نیاز آبی در داده های مشاهداتی و برآوردشده برای دوره رشد میوه رخ داده است. تأمین زودتر نیاز حرارتی موجب کاهش طول دوره رشد درخت سیب شده است. از طرفی، افزایش تبخیر و بالارفتن میزان درجه - روزهای رشد باعث افزایش نیاز آبی درخت سیب خواهد شد.
تحلیل همدیدی و شناسایی شار رطوبت روزهای همراه با تگرگ در غرب ایران (مطالعه موردی: حوضه آبریز زاب، آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۰)
715 - 731
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش طبقه بندیِ مناسب الگوهای جوی مرتبط با وقایع تگرگ و ویژگی های اقلیم شناختی مسبب آن ها در حوضه زاب است. بنابراین، از داده های ایستگاهی (کدهای ۲۷-۸۷-۹۶ الی ۹۹ از ۱۰۰ کد مربوط به هوای حاضر) بارش تگرگ سه ایستگاه همدید حوضه زاب طی دوره ۲۴ساله (۲۰۱۶-۱۹۹۲) استفاده شد. همچنین، با استفاده از داده های پایگاه NCEP/NCAR، به واکاوی الگوهای گردشی مقارن با این رخدادها اقدام شد. با تحلیل خوشه ایِ داده های فشار تراز دریا و ارتفاع ژئوپتانسیل (۵۰۰ هکتوپاسکال)، سه الگوی گردشی مرتبط با بارش تگرگ شناسایی شد؛ از جمله ۱. تقویت سامانه کم فشار سودان؛ ۲. تقویت پُرفشارهای اروپایی و سیبری؛ ۳. قرارگیری منطقه بر روی شرق ناوه مدیترانه. سپس، با اجرای همبستگی درون گروهی بین هر خوشه روزی که بیشترین همبستگی را با سایر روزها داشت روز نماینده الگوی گردشی آن خوشه انتخاب شد و مبنای واکاوی پژوهش واقع گردید.
ارتباط الگوهای همدید بارش مؤثر با تاریخ کشت و عملکرد گندم دیم در کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مطالعه ارتباط الگوهای همدید اولین بارش مؤثر در زمان کاشت (اولین بارش با مجموع حداقل 5 میلی متر طی 24 یا 48 ساعت) و عملکرد گندم دیم در کرمانشاه انجام شده است. در این مطالعه، از تاریخ های مراحل نمو گندم دیم رقم آذر 2 و داده های بارش ایستگاه تحقیقات هواشناسی کشاورزی سرارود از سال زراعی 1384-1383 تا 1395-1394 استفاده شده است. با استفاده از داده های ارتفاع ژئوپتانسیل، باد، و رطوبت تراز 850 و 500 هکتوپاسکال اخذشده از داده های واکاوی NCEP/NCAR، الگوهای همدید بارش های مؤثر شناسایی شد. نتایج نشان داد که تاریخ مناسب کشت گندم دیم در کرمانشاه در بازه زمانی 3 تا 14 آبان است. همچنین، الگوهای همدید بارش های با آستانه بیش از 5 میلی متر در دوره مطالعاتی شامل ناوه فرعی، ناوه مدیترانه، بندال امگا، و کم ارتفاع بریده بوده اند. نتایج این تحقیق نشان داد که کمترین عملکرد محصول نسبت به میانگین بلندمدت (2113 کیلوگرم در هکتار) در سال هایی رخ داده است که الگوی همدید بارشی نوع 4 وجود داشته است. از طرف دیگر، بیشترین عملکرد گندم دیم در سال هایی رخ داده که الگوهای بارشی 2 و 3 با یکدیگر اتفاق افتاده است.
واکاوی فضایی مجموع فراوانی سالانه بارش های شدید و خیلی شدید ناحیه خزری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
135 - 148
حوزه های تخصصی:
بارش عنصری اقلیمی با وردایی زمانی- مکانی بسیار بالاست. از جلوه های وردایی بارش مقادیر فرین آن است که با پیامدهای محیطی– انسانی و به سبب تأثیرات گسترده در ساختارهای فیزیکی و انسانی در کانون مطالعات اقلیمی است. بنابراین، بررسی این نوع بارش ها در ناحیه ای که قطب کشاورزی است و، از طرفی، این بارش ها یکی از مخاطرات طبیعی است اهمیت دارد. به منظور واکاوی فضایی مجموع فراوانی سالانه بارش شدید (آستانه های صدک 90-95، 95-99) و خیلی شدید (صدک 99 و بیشتر)، از داده های میان یابی شده بارش روزانه طی بازه 1966-2016 استفاده شد. برای شناسایی الگوی پراکنش مکانی از آماره موران و Gi* استفاده شد. با توجه به مقدار نمایه موران کلی 9/0 (سطح اطمینان 99درصد)، الگوی فضایی برازنده بارش ها الگوی خوشه ای است. در گروه بارشی شدید، بیشتر الگوهای خوشه ای مثبت در بخش های مرکزی و غربی و بارش خیلی شدید بیشتر در بخش شرقی، مرکزی و ناخوشه ها در گروه اول و دوم بیشتر در بخش شرقی و در گروه سوم در بخش های مرکزی و جنوب غربی ناحیه است. آزمون Gi* فراوانی خوشه هایی با ارزش بالا و پایین را تأیید می کند. در بررسی روابط مکانی با آماره دومتغیره موران، طول جغرافیایی و ارتفاعات البرز بیشترین تأثیر را در رخداد بارش ها دارند.
بررسی تغییرات بارش سامانه کم فشار سودان طی روند تاریخی در منطقه جنوب غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فراوانی تعداد روزهای بارش، شدت، و مدت دوام آن همواره مورد توجه اقلیم شناسان و مهندسان و کارشناسان مسائل آب بوده است. در این راستا، در این پژوهش تغییرات فراوانی و شدت بارش ناشی از سامانه کم فشار سودان در روند تاریخی طی دوره آماری 1957-2017 در محدوده جنوب غربی ایران بررسی شده است. به همین منظور، 22 ایستگاه اقلیم شناسی سینوپتیک با بالاترین بازه آماری انتخاب شد. پایگاه داده بارش روزانه برای هشت ماه دوره سرد (اکتبر تا می) ایجاد شد. سپس، براساس معیار وقوع یک بارش 5 میلی متر در یکی از ایستگاه ها در هر سامانه بارشی، نمونه های بارشی استخراج شد. سرانجام، با منشأیابی سامانه ها بر روی نقشه های همدیدی، 635 نمونه بارشی سودانی شناسایی شد. بررسی ماهانه تغییرات بارش سامانه سودانی طی دوره تاریخی نشان داد که فعالیت این سامانه در ماه می کمتر و در ماه ژانویه بیشتر از سایر ماه ها است. بررسی سیر تاریخی سامانه ها نشان داد که فراوانی و شدت سامانه های دوروزه نسبت به سایر دوره ها در حال افزایش است. درعین حال، فراوانی ورود سامانه هایی با منشأ سودانی به کشور ایران سیر صعودی دارد؛ به طوری که که حدود 57درصد کل بارش های نازل شده در این محدوده مربوط به سامانه هایی با منشأ سودانی مستقل است.
تحلیل کمّی و مورفولوژیکی نیمرخ طولی رودخانه های البرز شمالی در استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۰)
597 - 611
حوزه های تخصصی:
نیمرخ طولی رود یکی از مؤلفه های اساسی سیستم رودخانه ای است. در این تحقیق نیمرخ طولی 15 رودخانه در البرز شمالی، که بخشی از حوضه آبریز دریای خزر هستند، بررسی شده اند. نخست، با استفاده از مدل ارتفاعی رقومی، با قدرت تفکیک 12.5 متر شبکه های رودخانه ای شناسایی و نیمرخ طولی آن ها ترسیم شد. شکل نیمرخ طولی رود با شاخص تقعر (CI) و شاخص SLK اندازه گیری شد. سپس، شاخص گرادیان طولی رود (SL) برای هر قطعه از نیمرخ طولی محاسبه شد و با استفاده از نقشه های سنگ شناسی و گسل ها تفسیر شد. نتایج نشان می دهد که شکل نیمرخ طولی رودخانه های البرز شمالی در دره های عرضی به صورت مقعر با چندین شکستگی است که بیانگر غلبه فرسایش در بلندمدت است. در دره های طولی البرز شمالی، نیمرخ طولی رودخانه ها به صورت محدب است که ناشی از ساختار چین خوردگی و بالاآمدگی سنگ هاست. بررسی شاخص SL نشان می دهد که عامل سنگ شناسی و گسل ها به ترتیب 53 و 45درصد در ایجاد شکستگی در نیمرخ طولی این رودها نقش داشته اند. از مجموع 98 خط گسلی، که به صورت عرضی رودخانه ها را قطع کرده اند، فقط بیست درصد آن ها موجب شکستگی در نیمرخ طولی رود شده اند. اثر گسل در نیمرخ طولی رودخانه های غرب و شرق استان مازندران به ترتیب 70 و 30درصد بوده است.
مدل سازی و تحلیل فضایی عمق برف در پهنه شمالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۰)
651 - 671
حوزه های تخصصی:
تغییرات عمق برف، به سبب تأثیرگذاری در شار انرژی سطحی و شرایط هیدرولوژیکی، در تحولات آب و هوای محلی و جهانی نقش درخور توجهی دارد. هدف از این مطالعه مدل سازی و تحلیل فضایی عمق برف با استفاده از پایگاه ECMWF نسخه ERA Interim برای دوره زمانی 1980-2016 با تفکیک مکانی 125 / 0×125 / 0 درجه قوسی است. در این راستا داده های ارتفاع، طول و عرض جغرافیایی، و شاخص پوشش گیاهی NDVI سنجنده MODIS با استفاده از روش های GWR و OLS ارزیابی شد. ارزیابی خودهبستگی فضایی عمق برف با دو شاخص Moran’s I و Geary's C نشان داد عمق برف در پهنه شمالی ایران دارای الگوی خوشه ای ساخت یافته است. بیشینه متوسط عمق برف در ماه فوریه به دست آمده است. شمال غرب ایران همراهِ علم کوه در رشته کوه البرز بیشترین عمق برف را نشان داده است. نتایج نشان داد روش GWR برآوردهای دقیق تری در مقایسه با روش OLS ارائه می دهد. براساس خروجی های به د ست آمده از روش GWR، عمق برف با ارتفاع رابطه خطی را نشان نمی دهد، بلکه این رابطه بسته به تغییرات پوشش گیاهی، دمای هوا، و جهت شیب در منطقه مورد مطالعه متفاوت است.
تحلیل نقش باد و آب های زیرزمینی بر مکان گزینی و استقرار ریگزارهای چاله های ساختمانی (مطالعه موردی: ریگ صادق آباد- بافق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
417 - 430
حوزه های تخصصی:
اقلیم خشک و توسعه انواع چاله های زمین ساختی سبب گسترش ریگزارهای مختلف در ایران مرکزی شده است که در این زمینه می توان به ریگ صادق آباد در شمال غرب بافق اشاره کرد. برای کشف علت استقرار این پهنه ماسه ای، فاکتورهایی از قبیل تکتونیک، مورفولوژی تپه های ماسه ای، توپوگرافی، سطح آب های زیرزمینی، سامانه فشار جوی و رژیم باد با استفاده از داده هایی چون نقشه های زمین شناسی و داده های باد ایستگاه سینوپتیک بافق ارزیابی شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در طول سال وزش باد از جهات مختلفی برخوردار است؛ به طوری که تحت تأثیر این امر مورفولوژی غالب ریگ صادق آباد به صورت تپه های ماسه ای هرمی ظاهر شده است که این نوع مورفولوژی بیابانی خود نشانه ای از تنوع جهت بادهای حاکم بر آن منطقه و تمرکز ماسه های روان است. به طورکلی، علاوه بر نقش رژیم بادی حاکم بر منطقه، بالابودن سطح آب های زیرزمینی تحت تأثیر فعالیت گسل ها در مجاور ریگ صادق آباد بافق نیز در استقرار و تمرکز این توده ماسه ای در پلایای درانجیر مؤثر است؛ به گونه ای که سطح ایستابی آب های زیرزمینی در مجاور ریگ صادق آباد از عمق کمتری نسبت به مناطق مجاور برخوردار است.
برآورد آب باران قابل استحصال از بام های کرمانشاه و شناسایی مکان های مستعد ذخیره آب برای آبیاری فضای سبز شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
483 - 496
حوزه های تخصصی:
آب باران در شهرهای ایران عمدتاً به رواناب یا سیلاب تبدیل می شود و از طریق کانال های آبی یا شبکه فاضلاب از سطح شهر خارج می شود. استحصال آب باران از نظر حفاظت و مدیریت منابع آبی و از جنبه اقتصادی اهمیت فراوانی دارد. این پژوهش با هدف تعیین میزان آب باران قابل استحصال از پشت بام های شهر کرمانشاه برای تأمین نیاز آبی فضاهای سبز شهری انجام گرفت. نخست، با استفاده از تصویر ماهواره ای، مساحت بام های شهر کرمانشاه استخراج شد. براساس آمار بارش ایستگاه سینوپتیک کرمانشاه (۱۳۳۰ تا ۱۳۹۵)، حجم آب باران قابل استحصال از سطوح بام ها برای مناطق هشت گانه شهرداری کرمانشاه محاسبه شد. داده های مساحت و نیاز آبی فضاهای سبز مناطق شهرداری از سازمان پارک ها و فضای سبز کرمانشاه دریافت شد. مکان های مستعد برای ذخیره آب باران در سطح شهر با استفاده از مدل WLC تعیین شد. نتایج نشان می دهد از مجموع 10620000 متر مکعب نیاز آبی سالانه فضاهای سبز شهری کرمانشاه حدود ۶۲۰۰۰۰۰ متر مکعب یا حدود 4/58درصد آن از طریق استحصال آب باران از سطح بام های شهر تأمین شدنی است. همچنین، با توجه به معیارهای مختلف محیطی، حدود 42000 متر مربع از اراضی داخل و حاشیه شهر کرمانشاه برای احداث مخازن آب باران مناسب تر تشخیص داده شد که اغلب در منطقه 5 شهرداری کرمانشاه واقع شده است.
ارزیابی مدل WRF برای پیش بینی دما و رخداد سرمازدگی در حوضه آبریز زاینده رود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
163 - 182
حوزه های تخصصی:
وقوع مخاطرات جوی، همچون یخبندان و سرمای دیررس بهاره، سالانه، خسارات زیادی در بخش کشاورزی ایجاد می کند. برنامه ریزی به موقع می تواند خسارت ناشی از بلایای طبیعی را کاهش دهد. امروزه، با استفاده از مدل های پیش بینی عددی وضع هوا، می توان از خسارت های ناشی از آن ها جلوگیری کرد. در این تحقیق، برای ارزیابی پیش بینی دما توسط مدلWRF در زمان وقوع سرماهای دیررس بهاره، از یازده ایستگاه هواشناسی واقع در حوضه آبریز زاینده رود، با درجه تفکیک افقی یک کیلومتر، شبیه سازی شد. سپس، با دو رویکرد نقطه ای و منطقه ای دماهای شبیه سازی شده با مقادیر دیدبانی متناظر در پیش بینی های 24 و 48ساعته دمای سطحی (دومتری) ارزیابی شد. براساس نتایج جذر میانگین مربعات خطا، ضریب تعیین اصلاح شده و شاخص میانگین اریبی که برای دمای شبیه سازی 24ساعته بهتر از 48ساعته است به ترتیب 8/2، 88/0، و 48/0 بود. ارتباط قابل قبولی از لحاظ آماری (ضریب همبستگی) بین متغیر مستقل، که همان داده های مدل WRF است، و متغیر وابسته، که همان داده های دیدبانی شده (واقعی) است، وجود دارد.
واکاوی تغییرات مقدار، فراوانی، و شدت بارش سالانه ناحیه خزری طی دوره آماری 1966-2016(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بارش یکی از عناصر و فرایندهای اصلی اقلیم هر منطقه است که در برنامه ریزی های شهری و روستایی، مکان یابی صنعتی، معماری، کشاورزی، صنایع، و ... نقش تعیین کننده دارد. ازاین رو، در تحقیق حاضر تلاش شده است تا مقدار، فراوانی، و شدت بارش های سالانه ناحیه خزری ارزیابی شود. بدین منظور، از داده های روزانه 385 ایستگاه همدید، اقلیم شناسی، و باران سنجی سازمان هواشناسی کشور و ایستگاه های باران سنجی وزارت نیرو طی بازه زمانی ۱۹۶۶-2016 استفاده شده است. با برازش مدل رگرسیون خطی به روش پارامتری، روند مقدار، فراوانی، و شدت بارش سالانه بررسی شد. نتایج حاصل از این پژوهش که در دیگر مطالعات مشهود نبوده است بیانگر این است که میانگین بارش سالانه و فراوانی آن به ترتیب در 4/61درصد و 1/47درصد از پهنه دارای روند افزایشی است. شدت بارش سالانه در همه پهنه دارای رفتار ایستاست. روند ضریب تغییرات میانگین بارش سالانه نشان داد که گستره تحت حاکمیت روند ایستا بیشتر است؛ به طوری که در همه خط ساحلی و بخش هایی از ارتفاعات البرز توزیع بارش در گذر زمان در طی فصل های مختلف سال تغییری نکرده است. بخش های شرقی ناحیه، ارتفاعات البرز (جنوب دریای خزر)، بخش هایی از ارتفاعات البرز غربی، و بخش بسیار کوچکی از غرب ناحیه روند کاهشی در ضریب تغییرات میانگین بارش سالانه دیده می شود.
کاربرد مدل شاخص آسیب پذیری تپه های ماسه ای (DVI) در ارزیابی تپه های ماسه ای ساحلی از بندر سیریک تا بندر زیارت در جنوب شرق استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تپه های ماسه ای مانعی در برابر امواج اند و می توانند سواحل را از فرسایش حفظ کنند. بنابراین، حفاظت از این تپه ها امری مهم و نیازمند مدیریت است. هدف از این پژوهش بررسی میزان آسیب پذیری تپه های ماسه ای واقع در حد فاصل بندر سیریک تا بندر زیارت در جنوب شرق استان هرمزگان است، زیرا ساخت اسکله های جدید در سال های اخیر به تغییراتی در ساحل این منطقه منجر شده است. بنابراین، آگاهی از وضعیت آسیب پذیری تپه های ساحلی می تواند در مدیریت و حفاظت این تپه ها اثربخش باشد. در این پژوهش، عوامل مؤثر در آسیب پذیری تپه های ماسه ای ساحلی، شامل شرایط ژئومورفولوژی تپه های ماسه ای، عوامل دریایی، فرایندهای بادی، پوشش گیاهی، تأثیر فعالیت های انسانی، و عامل مدیریتی، با استفاده از چک لیست، ارزیابی شد. داده های استفاده شده شامل داده های آماری، داده های مکانی، بازدیدهای میدانی، تصاویر ماهواره ای، عکس هوایی، و نتایج گرانومتری است. نتایج نشان داد میزان شاخص آسیب پذیری (DVI) در همه محوطه ها متوسط است. همچنین، مشخص شد در میان عوامل مورد بررسی، عامل وضعیت ژئومورفولوژیک تپه های ماسه ای و سپس فرایندهای بادی به ترتیب بیشترین تأثیر را در آسیب پذیری تپه ها دارند. ارزیابی شاخص تعادل نشان داد تعادل میان آسیب پذیری و مدیریت تپه ها در هیچ کدام از محوطه ها وجود ندارد که دلیل آن می تواند نبود متولی مشخصی در زمینه مدیریت اجرایی حفاظت از سواحل باشد.
تطبیق لندفرمی و ارزیابی پتانسیل فعالیت های تکتونیکی و لرزه خیزی بخش شمالی زون گسلی قم- زفره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پتانسیل لرزه خیزی و فعالیت های تکتونیکی بخش شمالی سامانه گسلی قم- زفره، براساس روش های ژئومورفومتری و تطبیق لندفرمی، بررسی شد. برای تطبیق داده های به دست آمده، از شواهد میدانی و مورفوتکتونیکی موجود در منطقه استفاده شد. بدین منظور، از اندازه گیری برخی شاخص های ژئومورفیک و تطبیق آن ها با محل گسل های اصلی و کانون های لرزه خیز بهره گیری شد. شاخص های ژئومورفیک، که در مطالعات مربوط به ارزیابی فعالیت های تکتونیکی و لرزه خیزی مناطق بیشترین کاربرد را دارند، به دو بخش تقسیم شدند: بخش اول، شاخص های مربوط به دینامیک سطح؛ بخش دوم، شاخص های مربوط به دینامیک حوضه. از ویژگی های شاخص های ذکرشده حساسیت آن ها به حرکات گسل های شیب لغز و امتدادلغز است؛ از سوی دیگر، بیانگر غالب بودن پدیده های دگرشکلی و بالاآمده نسبت به پدیده های فرسایشی در مناطق فعال تکتونیکی اند. محدوده مورد مطالعه به 18 قطعه آبراهه ای تقسیم شد و شاخص های ژئومورفیک و نقشه های مورفوتکتونیکی آن جداگانه از طریق برنامه الحاقی TecDEM محاسبه و وزن دهی شد. نتایج اولیه به دست آمده نشان دهنده لرزه خیزی و فعالیت تکتونیکی بالا در نزدیکی گسل های اصلی بخش شمالی زون قم - زفره (جنوب و جنوب غرب استان قم) مانند گسل قم، گسل خورآباد، گسل بیدهند، و گسل کاشان است.
تحلیل مکانی و زمانی توفان های تندری در دشت اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
149 - 162
حوزه های تخصصی:
توفان های تندری، به دلیل رفتار بسیار نامنظم در ابعاد مکانی و زمانی، در منطقه شمال غرب ایران از پدیده های آب و هوایی حائز اهمیت به شمار می روند، زیرا این نوع بارش ها نقش بسیار مهمی در فعالیت های اجتماعی و اقتصادی مانند تولید محصولات کشاورزی، استفاده از زمین زراعی، و مدیریت منابع آب دارند. در این پژوهش، به منظور شناسایی الگوهای سینوپتیک توفان های تندری طی بازه زمانی 1961-2016، از داده های ایستگاهی بارش شدید بیش از 50 میلی متر و داده های فشار ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال استفاده شده است. روش نقشه های خودسازمان دهSOM و آزمون پتیت در نرم افزار Rبه منظور شناسایی الگوهای بارش به کار گرفته شده است. براساس نتایج، نُه الگوی جوی در تراز 500 هکتوپاسکال نشان داده شده و تصاویر مربوط به هر الگو در نرم افزار Grads ترسیم شده است. این الگوها نشان می دهند که در بارش های شدید بهاره رخداد بلوکینگ امگایی شکل، تشکیل ناوه عمیقی بر روی شمال خزر، و پدیده بلوکینگ رکس؛ در الگوهای تابستان بلاکینگ حلقه آتش و بلاکینگ کم فشار بریده؛ در الگوی زمستان بلوکینگ رکس؛ و در الگوی پاییز یک ناوه عمیق در بخش شمالی ایران و بلوکینگ کم فشار بریده دیده می شود. بیشترین درصد بارش متعلق به الگوی B3 با 45درصد فراوانی و کمترین مقدار بارش متعلق به الگوی A1 با 20درصد است.
صحت سنجی ماسک ابر سنجنده مادیس با معرفی ماسک ابر ناحیه ای براساس داده های سنجنده AVHRR(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
447 - 468
حوزه های تخصصی:
از داده های سنجنده AVHRR برای آشکارسازی ناحیه ای ابر در دو منطقه ایران با ویژگی های متفاوت جغرافیایی و جوی به منظور مقایسه با داده های ماسک ابر مادیس (MOD35) استفاده شده است. بدین منظور، پنج تاریخ دارای بالاترین و پایین ترین آنومالی ابرناکی طی بازه زمانی 2001-2015 متناسب با گذر ماهواره های ترا و نوآ انتخاب شد. پنج آزمون آستانه گذاری طیفی مختلف استفاده شد. ابتدا پس از تشخیص پیکسل های برفی، این پیکسل ها از ادامه کار حذف شدند. سپس، از سه آزمون به منظور تشخیص پیکسل های ابرناک بهره برده شد؛ این آزمون ها عبارت است از: آزمون بازتاب کانال مرئی؛ آزمون نسبت بازتاب مادون قرمز نزدیک/ مرئی؛ و آزمون دمای درخشندگی جو بدون ابر. آزمون آخر نشان داد، طی تاریخ های مورد بررسی، با توجه به دمای سطحی، دمای درخشندگی قابل تقسیم به دو طبقه اصلی است. هنگامی که دمای سطحی بیشتر از 5 درجه سانتی گراد است، جو صاف به طور متوسط 1 درجه سانتی گراد سردتر از جو ابری است و برعکس؛ هنگامی که دمای سطحی کمتر از 5 درجه سانتی گراد باشد، جو صاف به طور متوسط 6 درجه سانتی گراد گرم تر است. نتایج حاصل از صحت سنجی این الگوریتم با ارزیابی داده های ایستگاهی و محصول ماسک ابر سنجنده مادیس دقت بالای 90درصد را نیز در برخی از تاریخ ها آشکار کرد.
تحلیل عوامل مؤثر بر مدیریت خشک سالی در نواحی روستایی (مطالعه موردی: شهرستان اسلام آباد غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
403 - 416
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تحلیل عوامل مؤثر بر مدیریت خشک سالی در نواحی روستایی است که به صورت موردی در مناطق روستایی شهرستان اسلام آباد غرب انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه خانوارهای ساکن بالای بیست خانوار (به دلیلِ داشتن زمین های کشاورزی و شرایط توپوگرافی) در هفت دهستان تشکیل می دهد. با استفاده از فرمول کوکران، 374 نفر از آنان واقع در 21 روستا در هر دهستان 3 روستا به دلیل ساختار محیطی به عنوان نمونه مطالعه شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی تأییدی در محیط نرم افزار Spss 22 و Smart-Pls و برای ارزیابی وضعیت منطقه از نظر شدت خشک سالی از شاخص Spi استفاده شده است. نتایج نشان داد که ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، و نهادی – زیربنایی به ترتیب با ضرایب مسیر 0.168، 0.351، 0.251، و 0.381 به طور مستقیم مدیریت خشک سالی را تبیین می کنند. بنابراین، باید در برنامه ریزی های مدیریت خشک سالی، با توجه به نتایج تبیین الگوی کمی پژوهش، هر چهار شاخص هم زمان در روستاهای مورد مطالعه برای بهبود وضعیت و مدیریت خشک سالی ارتقا یابند.
تحلیل و پهنه بندی مخاطرات ژئومورفولوژیک (لغزش و سیل) استان البرز با استفاده از مدل هایVIKOR-AHP و FR(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
183 - 199
حوزه های تخصصی:
مخاطرات زمینی و ژئومورفیک از مخاطراتِ مهمِ طبیعی اند که سالیانه خسارات جانی و مالی زیادی در کل کشورهای جهان و به ویژه ایران به بار می آورند. ازاین رو، مطالعه و تهیه نقشه پهنه بندی مخاطرات امروزه یکی از اولویت های هر کشور به شمار می آید. در این تحقیق به بررسی مخاطرات زمین لغزش و سیل در سطح استان البرز پرداخته شده است. برای تهیه نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش استان، از مدل ترکیبی VIKOR-AHP و برای تهیه نقشه پهنه بندی خطر سیل از مدل نسبت فراوانی FR استفاده شد. سپس، به منظور داشتن دیدی کلی و جامع نسبت به وضعیت این مخاطرات، نقشه تلفیقی مخاطرات استان، که از همپوشانی دو نقشه پهنه بندی سیل و زمین لغزش است، با استفاده از مدل FUZZY تهیه شد. طبق نتایج نهایی حاصل از نقشه های پهنه بندی هر یک از مخاطرات، 09/33درصد سطح استان در پهنه با خطر زیاد زمین لغزش و 21/21درصد از سطح استان در پهنه خطر متوسط سیل قرار دارند که شناسایی و پهنه بندی مناطق دارای پتانسیل خطر وقوع این گونه مخاطرات اهمیت بسیاری دارد.
رابطه متغیرهای آب وهوایی با مصرف برق و پیش بینی تقاضای برق با مدل های گردش عمومی جو در غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیش بینی مقدار مصرف برق، با توجه به شرایط آب وهوایی، می تواند در تنظیم استراتژی های تولید و توزیع آن نقش مهمی ایفا کند. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین متغیرهای آب وهوایی با مصرف برق و پیش بینی مصرف برق تحت تأثیر پدیده تغییر اقلیم در منطقه غرب کشور است. به این منظور، رابطه بین متغیرهای آب و هوایی و مصرف برق در سیزده ایستگاه منطقه در دوره 28ساله (۱۹۸۷-2014) با استفاده از معادلات رگرسیونی چندگانه مدل سازی شد. در صورت معناداربودن مدل ها، براساس داده های آب و هوایی مدل CCSM4، مصرف برق در ایستگاه ها طی دوره زمانی ۲۰۲۱-2080 تحت دو سناریوی RCP4.5 و RCP8.5 برآورد شد. نتایج نشان داد درجه- روزهای سرمایشی و گرمایشی و رطوبت نسبی بیشترین تأثیر معنی دار را در افزایش مصرف برق دارند. میانگین دماهای حداقل و حداکثر در منطقه در دوره آتی (۲۰۱۲-2080) به طور متوسط تحت سناریوی RCP4.5 به ترتیب 95/1 و 01/2 و تحت سناریویRCP8.5به ترتیب46/3 و 81/3درجه سانتی گراد افزایش خواهد یافت. ازاین رو،میزان مصرف برق در دوره گرم سال براساس سناریوی RCP4.5 در حدود 80درصد و براساس سناریوی RCP8.5 در حدود 150درصد افزایش خواهد یافت. بیشترین میزان افزایش مربوط به ایستگاه های گرمسیری غرب منطقه و کمترین آن مربوط به ایستگاه های سردسیر کوهستانی است.
بررسی تأثیر شرایط آب و هوایی مختلف بر تحرک توده های نمکی با استفاده از روش تداخل سنجی سری زمانی تصاویر ASAR (مطالعه موردی: گنبدنمکی شاه غیب لارستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
513 - 528
حوزه های تخصصی:
مطالعه رفتار ساختار های نمکی رخنمون یافته در سطح زمین و ارتباط آن با عوامل محیطی می تواند در شناخت هرچه بیشتر این ساختارها و اثرهای زیست محیطی آن ها مؤثر باشد. گنبد های نمکی جنوب ایران از جمله گنبد نمکی شاه غیب لارستان یکی از بزرگ ترین ساختار های نمکی رخنمون یافته است که در راستای جنبش شناسی نمک و تعیین ارتباط احتمالی آن با تغییرات آب و هوایی در این پژوهش از آن استفاده شده است. تغییر شکل های رخداده بر روی این گنبد نمکی، با استفاده از روش تداخل سنجی سری زمانی تصاویر راداری ASARمربوط به سال های 2003 تا 2008 بررسی و اندازه گیری شد. نتایج به دست آمده، ضمن اینکه بیانگر فعال بودن این گنبد نمکی است، به منظور تعیین ارتباط بین جابه جایی های رخداده با شرایط آب و هوایی متفاوت، نقشه های جابه جایی مقطعی تهیه و با داده های دما و بارش متناظر با دوره های یادشده مقایسه شد. براساس نتایج، بین میزان جابه جایی و دمای متوسط ارتباط مستقیمی وجود دارد؛ به طوری که با افزایش دما میزان بالاآمدگی سطح نمک افزایش می یابد و میزان فرونشست نیز کاهش می یابد. بنابراین، می توان تا حدودی تغییرات ثانویه نمک بعد از رخنمون یافتن گنبد نمکی بر روی زمین را متأثر از شرایط آب و هوایی به ویژه دما دانست.
بررسی و آنالیز هم استنادی رابطه انسان و محیط در حوزه ژئومورفولوژی از 1970 تا 2018(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۰)
733 - 760
حوزه های تخصصی:
رابطه انسان و محیط در سال های اخیر معطوف به تغییرات محیطی و تعریف توسعه پایدار بوده است. اکنون باید دید سهم ژئومورفولوژیست ها در بحث تغییرات محیطی و انسان چقدر بوده است. برای تحقق این هدف، با تشکیل جامعه آماری مرکب از 456 مقاله از پایگاه استنادی WOS، طی سال های 1970 تا 2018، به تجزیه و تحلیل کتاب شناختی با هدف علم سنجی دانش ژئومورفولوژی با کمک نرم افزار Citespace مبادرت شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که فلیپس، شوم، گوودی، و گریگوری هسته مرکزی محققان را شکل داده و کلیدواژه های «ژئومورفولوژی، تغییرات اقلیمی، و هولوسن» بیشترین تکرار، «ژئومورفولوژی و پوشش گیاهی» بیشترین پایایی، و «تغییر محیطی، تغییرات اقلیمی، و اثر انسان» دارای بیشترین مقدار شاخص شکوفایی هستند. همچنین، خوشه بندی روند فکری ژئومورفولوژیست ها از تحلیل شاخص مرکزیتنشان می دهد که آن ها هفت مرحله فکری را پشت سر گذارده اند. این مراحل عبارت است از گرایش کلی پژوهش ها به علوم محیطی؛ به کارگیری دیدگاه سیستمی در ارائه راه حل ها؛ تمرکز بر ژئواکولوژی؛ گرایش به ژئومورفولوژی رودخانه ای؛ چرخش مطالعات به زمین باستان شناسی؛ تخصصی ترشدن متدولوژی های تحقیق؛ مبنا قرارگرفتن تغییرات محیطی به ویژه در نُه سال منتهی به 2018 به عنوان موضوع مورد توافقِ بیشتر پژوهش های مرتبط با انسان و محیط.