فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۴۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
شعوانه ابلیه پارسا زن ایرانی از اهالی بصره است که تذکره نویسان، سخنان عالی و احوالی شگفت از وی روایت کردهاند. وقایع زندگی او و دیگر زنان عارف در لابه لای اوراق کتابهای صوفیه گم شده، و اطلاعات ناچیزی از آن در دست است. این مقاله به مطالعه دوره زندگی، شرح احوال و آثار وی پرداخته است. شعوانه در قرن دوم هجری میزیسته است. او در میان دسته ای از زنان اهل بصره جای دارد که همگی طریق زهد و ریاضت را پیموده و در طریق فقر و تصوف سلوک کردهاند. از جمله ویژگیهای این گروه بانوان عارف، خوف و حزن دائم است. شعوانه نیز روزگار را به عبادت و حزن و گریه دائم میگذراند. وی صدای خوشی داشت و در مجلس وی، زنان و مردان حضور مییافتند و وی اشعاری را برای ایشان می خواند و مستمعان با وی میگریستند. زندگی فقیرانه وی نشاندهنده عدم وابستگی و تعلق مادی این زن به دنیا و مافیهاست. با فضیل عیاض، صوفی مشهور خراسانی دیدار داشته و او را پند داده است. مناجاتهایی هم از وی باقی مانده است
نگاهی اجمالی بر احوال و آثار عارف ربانی علامه سید قطب الدین محمد حسینی نیریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سید قطب الدین محمد حسینی نیریزی از حکما و عرفای نامدار و برجسته دوره صفوی است که در سال یکهزار و صد هجری قمری‘ درشهرستان نی ریز از توابع استان فارس دیده به جهان گشود. وی نخست در مسقط الراس خویش به تحصیل پرداخت سپس به شیراز رفت و از اساتید بزرگ و برجسته ای همچون مولی شاه محمد دارایی کسب فیض نمود و در زمینه های مختلف دینی و خصوصا عرفان اسلامی ‘اثار ارزشمندی ا زخویش به جای گذاشت ‘ که خداوند عزوجل به حقیر توفیق عنایت فرمود تا با استعانت از ذات عالم مطلق به شرح وتعلیق یکی از آثار ارزشمند ادبی ایشان یعنی : القصیده العلویه النحویه بپردازیم . در این مقاله سعی بر آن است که سیری گذرا بر احوال و آثار علامه سید قطب الدین داشته باشیم
مزار شیخ صنعان در تفلیس
حوزه های تخصصی:
موذن خراسانی، شاعر اهل بیت و عارف بزرگ سلسله ذهبیه با معرفی نسخه ای تازه یافته از دیوان او و تحلیل اشعار وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیخ محمد علی موذن سبزواری خراسانی از شعرای عهد صفویه و از مشایخ بزرگ سلسله ذهبیه، معروف به ذهبیه کبرویه، است. وی در عهد سلطنت شاه عباس دوم صفوی (1077-1052) می زیست و در عصر خود از اکابر فضلا و عرفا بود. موذن، به روایت قصص الخاقانی، از اهالی مشهد و پدرش در آستان مقدس امام رضا علیه السلام مشغول خدمت بود. وی ابتدا نزد میرمحمد زمان، مشهور به مجتهد، به کسب علوم دینی پرداخت. سپس به خدمت درویش حاتم زراوندی خراسانی، از درویشان خردمند آن دیار و از بزرگان طریقت ذهبیه، روی آورد، و پس از رحلت او، خلافتش را بر عهده گرفت و به تاسیس خانقاه و ارشاد مریدان همت گماشت. در سال 1062، با جمع کثیری از مشهد مقدس و سایر شهرهای خراسان برای ادای فریضه حج عازم مکه معظمه شد. پس از مدت ها اقامت در مشهد، بار دیگر در سال 1065، با جمع کثیری از فقرا، به زیارت خانه خدا شتافت. پس از بازگشت از سفر حج، مدتی معتکف خانقاه تصوف بود. سپس، در سال 1076، عازم اصفهان گردید و در آنجا انزوا گزید و به مطالعه کتب احادیث مشغول شد. (شاملو، ج 2، ص (185-184
ابوالعباس قصاب آملی ، جامع مکتب خسروانی ، آیین فتیانی و عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مشایخ و شخصیتهای متقدم عرفان که از یک سو پیر و مطاق ابوسعید و خرقانی بوده و از سویی دیگر در آیین فتوت و مکتب خسروانی برجسته ، شیخ ابوالعباس قصاب آملی است . وی در قرن چهارم و اوایل قرن پنجم می زیسته و قشیری ، خرقانی ، ابوسعید ، خواجه عبداله ، میبدی ، عین القضاة و شیخ اشراق از او به عنوان پیر و مراد مشایخ سلف و عارف حکمت خسروانی یاد کرده اند ، ولی هیچ کدام از انان معترض مقام و مرتبت ایشان در آیین فتیانی نشده اند . در این مقاله مؤلف ضمن نقد و تحلیل شخصیت او در عرفان و تصوف اسلامی به اثبات این دقیقه می پردازد ...
حسام الدین چلبی و جایگاه او
حوزه های تخصصی:
مولانا، عارف بزرگ ایران در قرن هفتم هجری، پیش از حشر و نشر با بزرگ مردانیچون شمس تبریزی، صلاح الدین زرکوب و حسام الدین چلبی، در میان مردم، هم چون پدرش، بهاولد، از پایه و مقامیخاص برخوردار بوده، همواره در مجالس وعظ او شرکت میجسته و او را فرمان میبردند، لیکن پس از اشناییبا شمس دگرگون شد و پس از مرگ شمس هم روحیات مولانا به آن چه که در گذشته بوده بازنگشت، اما پس از ان صلاح الدین زرکوب و حسام الدین چلبیجایشمس را به نوعیپرکردند. در این مقاله تاثیر و خدمت بزرگ حسام الدین چلبیبه ادبیات فارسیو ایرانیان، محور اصلیبررسیاست که از میان سخنان مولانا نکاتیمفید و قابل تامل در این باب استخراج شده است.
ابن عربی، بنیانگذار جهان بینی عرفانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بازشناخت نادره زنان در «صفوة الصفا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«صفوة الصفا» کتابی عرفانی است که «ابن بزّاز» در قرن هشتم آن را در شرح کرامات شیخ صفی الدّین اردبیلی (650- 735 ه.ق) تألیف نمود. این کتاب که در اواخر دوره مغول نگارش یافته، همواره به عنوان یک سند تاریخی به شمار می رفته است؛ زیرا بیانگر ویژگی های عرفان و تصوّف این دوره به ویژه غرب ایران بوده است. احراز هویت شخصیت های این کتاب که برخی تاکنون به هیچ نحو بررسی نشده اند، اطلاعات ما را درباره زنان صوفی و عارف پیش از صفویه افزایش می دهد. در این جستار با غور و استقصایی که مبتنی بر کتاب «صفوة الصفا»ست، نقش موثّر زنان در این دوره نمایانده شده است. زنانی که برخی از آنان جزء عارفان و مریدان شیخ صفی بودند و برخی علاوه بر گرایش های عرفانی به دلیل تأثیرگذاری بر حکومت و اجتماع، در تاریخ این دوره حائز اهمیت اند. در این پژوهش پس از مقدمّه، با ذکر نمونه هایی از حکایت های «صفوة الصفا» که به زنان غالباً ناشناخته اشاره دارد، پانزده زن در دو حوزة عرفان و سیاست شناسانده شده اند و نیز به بررسی جایگاه و نقش زن در آن دوره با توجه به دو مقوله عرفان و سیاست پرداخته شده است.
محمد دارا شکوه، بنیانگذار عرفان تطبیقی
حوزه های تخصصی:
الرساله الغوثیه از محیی الدین عبد القادر گیلانی یا محیی الدین ین عربی است ؟! بخش اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رساله غوثیه ‘ رساله ای است به طریقه خطاب فهوانی و محادثه مثالی حضرت ربانی با غوث اعظم که به زعم عده ای از محققان سخت کوش صبر نوش به محیی الدین بن عربی نسبت داده شده است . اما در این مقاله ضمت بررسی و نقد دلایل کسانی که آن را به ابن عربی نسبت می دهند ‘ با بررسی جمیع نسخ خطی و چاپی و مقایسه تحلیلی تطبیقی آنها و نقد محتوایی رساله غوثیه و نیز انطباق مفاد معنایی آن با دیگر آثار محیی الدین عبدالقادر گیلانی معلوم می شود که این رساله از عبدالقادر گیلانی است و به اعتبار لقب ((محیی الدین )) آن را به این عربی نسبت داده اند !در ضمن در این مقاله ‘ چهره گمنام حسن گیلانی ‘ مترجم رساله غوثیه شناسانده می شود و ترجمه او نیز مورد نقد و بررسی تحلیلی تطبیقی قرار میگیرد .
سیر تصوف و عرفان از ایران به شبه قاره و سهم عارفان تبریزی در آن شیخ جلال الدین تبریزی
حوزه های تخصصی:
شکی نیست که تصوف و عرفان از ایران آغاز گردیده است و نخستین عارفان بزرگ که امروزه نامشان در صفحات روزگار می درخشد ایرانی بودند. زمانی که تصوف وارد اسلام شد، بغداد مرکز خلافت اسلامی بود و همه عارفان در آن شهر زندگی می کردند و مریدان را تربیت کرده و به مناطق دور اعزام می داشتند.پس از یک دوره تکمیلی تصوف در ایران، عارفان آغاز به مهاجرت به کشورهای دیگر کردند و به ویژه به شبه قاره پاکستان و هند رسیدند. علاوه بر علل دیگر، آنچه باعث مهاجرت آنها شد، حملات چنگیزخان بود که شبه قاره را تحت نفوذ قرار داد، زیرا در آن سرزمین پهناور هنوز مناطقی بودند که اسلام به طور کامل در آنجا گسترش نیافته بود و این کار توسط همان صوفیان و عارفان ایرانی و سپس مریدان آنها در شبه قاره به انجام رسید. همه عارفان صلح دوست و صلح جو بودند و با هم زندگانی می کردند.اگر چه همه فرقه های تصوف در یک زمان به شبه قاره رسیدند اما در میان آنها دو فرقه زودتر در آنجا معرفی و معروف شدند یعنی «چشتیه و سهروردیه» و در زمانهای بعدی سلسله چشتیه از همه بیشتر گسترش یافت.شیخ جلال الدین تبریزی مرید شیخ ابوسعید تبریزی یکی از آنها بود که در سده هفتم هجری از ایران به شبه قاره رفت. این شخصیت که در آن سرزمین از شهرت والایی برخوردار است متاسفانه در ایران ناشناخته مانده است. او نخستین عارفی است که به بنگال (بنگلادش کنونی) رسید البته در دهلی به مریدی شیخ خواجه قطب الدین بختیار کاکی اوشی (متوفی 633 هـ) درآمده بود.شیخ نجم الدین صغری در آن زمان قاضی القضاه یا شیخ الاسلام دهلی بود که با شیخ جلال الدین تبریزی اختلافات پیدا کرد و این اختلافات به اتهام زنی منجر شد. سلطان دهلی محضری ساخت که در آن شیخ جلال الدین از همه اتهامات تبرئه شد و دیگر صلاح ندید در دهلی بماند بنابراین راه بنگال را در پیش گرفت.در آنجا به تبلیغ اسلام و عرفان پرداخت. بسیاری از هندوان را مسلمان کرد و مریدان زیادی از میان مسلمانان داشت. پس از چندین سال فعالیت تبلیغی، اسلامی و روحانی بالاخره در سال 642 هجری قمری در همان جا درگذشت. مزار وی در پندوه موجود است که به نام «درگاه بزرگ» نامیده می شود، و آن در نزدیکی قصبه تبریزآباد است. سالگرد شیخ جلال الدین تبریزی هر سال در 21 و 22 ماه رجب بر مقبره وی برگزار می شود و هزاران نفر از مردم آن دیار در آن شرکت می کنند. شیخ جلال الدین تبریزی انسانی وارسته، پاک، وابسته به خدا، دارای کردار و رفتار خوب بود و به همین علت تا امروز مورد احترام مردم می باشد.
معروف کرخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با نگاهی تازه به زندگی، آثار، احوال و افکار معروف کرخی می کوشد: 1. ابعاد مختلف زندگی فردی، اجتماعی، تربیتی، عبادی و عرفانی معروف را روشن سازد. 2. ارتباط معروف کرخی با امام رضا (ع) را به استناد منابع رد کند؛ 3. تاثیر پذیری معروف را از صابئیان معلوم سازد؛ 4. گفتار و اقوال و ادعیه معروف را بررسی و تحلیل نماید؛ 5. نقش معروف را در تکوین تصوف اسلامی از زهد به تصوف روشن نماید؛ 6. انعکاس داستان های وی را در ادب فارسی نشان دهد. این مقاله با اتکا به منابع معتبر درباره معروف نگاشته شده و ضمن بحثی کوتاه به نقد منابع درباره معروف می پردازد.
تحلیل الگوی اسطوره ای- عرفانی از شخصیت رابعه عَدَویه با تکیه بر روایت تذکره الاولیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موتیوها و اندیشه های اسطوره ای، در طول تاریخ بشر برای بقای خود به قالب های گوناگون درمی آیند، یکی از این ساحت ها و جهان ها، جهان عرفان است. بن مایه ها و وجوه مشترک جهان اسطوره و عرفان در مبانی شناخت، تأویل پذیری، تقدس زمان و مکان و... امکان هم گرایی، ارتباط و تعامل این دو جهان را بسترسازی می کند. جستار حاضر با توجه به یکی از محورهای کانونی جهان اساطیر، مرکزیت زن و الگوی مادرتباری و همبسته های معنایی آن به تحلیل زندگی و شخصیت رابعه عدویه، که عشق را وارد گفتمان عرفان زاهدانه کرد، می پردازد. اهمیت اندیشه رابعه روی آوردن به عشق و شور در برابر زهد و ریاضت است، این پژوهش به تبیین ژرف ساخت کهن الگویی این شخصیت می پردازد. جستار حاضر، با تکیه بر روایت عطار در تذکره الاولیا تبیین می نماید، که چگونه رابعه پس از گذر از مراحل رازآموزانه قهرمانی، به عنوان ایزدبانو و زهدان مادر کبیر طرح می شود، رابعه در این الگوی و در خویش-کاری زنانه خویش، شخصیتی دوگانه و متناقص را به نمایش می گذارد، او تلفیقی است، از باکره گی و زایندگی؛ رابعه هم دوشیزه است، و هم مادر مردان بزرگی چون حسن بصری و حلاج؛ او هم به مطربی پرداخته و هم عارفی است، که در تبلور وجه زنانه خویش، عشق را در پیکره عرفان زاهدانه جاری ساخت، رابعه در کمال رقت قلب به شدت مهیب و مخوف است. رابعه پس از گذراندن آیین تشرف، در حرکت به سوی مرکز(کعبه) و در رسیدن به تعادل، تکامل و وحدانیت، خود به مرکزی بدل می شود، برای عارفان عصر خویش.
مقایسه اندیشه های عرفانی خواجه یوسف همدانی و شیخ نجم الدین رازی در کتاب رتبه الحیات و مرصاد العباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دراین مقاله سعی شده است تا اندیشه های عرفانی دو عارف نامدار خواجه یوسف همدانی و شیخ نجم الدین رازی در دو اثر آنها یعنی رتبه الحیات و مرصاد العباد بررسی و سنجیده شود.از موارد مشابه در همگونی کتاب انگیزه تألیف آنها بوده است که هر دو به دنبال پرسش و درخواست طالبان و مریدان آنها پدید آمده اند. آنگونه که کتاب رتبه الحیات بدین شیوه باپرسشی از مریدان آغاز می شود: ((پرسیدی وفقک الله لما یحب ویرضی که زنده کیست و زندگانی چیست ؟))ومرصاد العباد هم به تصریح نجم دایه به درخواست مریدان نگاشته شده است :چنانکه گوید((مدتی بود تا جمعی طالبان محقق و مریدان صادق هروقت از این ضعیف ‘ با قلت بضاعت و عدم استطاعت مجموعه ای به پارسی التماس می کردند.)) دل و اطوار آن وذکر و مراحل معرفت از موارد دیگری از محتوای دو کتاب است که قابل انطباق باهم هستند و بیانگر این مسأله است که اندیشه های این دو عارف بزرگ از سرچشمه ای واحد برگرفته شده است.
مستوره کردستانی مهین بانوی شعر و هنر و عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از نخستین تذکره مستقل زنان شاعر یعنی جواهر العجایب تالیف فخری هروی، تا جدیدترین آنها... همانند اولین تذکره موجود در زبان فارسی یعنی لباب الالباب که نام زنان شاعر در آنها درج گشته است؛ تعداد اندکی از آنان همچون ستارگان آسمان شعر و ادب و عرفان زنان می درخشند و بحق می توان آنان را مشاهیر زنان پارسی گوی اقلیم سخن قلمداد کرد. یکی از این زنان بنام، مستوره کردستانی، شاعر، عارف و خوشنویس مشهور سده سیزدهم، دخترابوالحسن بیگ است. او شاعری درد آشنا و آگاه به مسایل شعر و شاعری، سخنوری صاحب فضل و کمال، خوش ذوق و فهیم و خطاطی زبردست است که از ویژگیهای بارز شعر او، مدح ائمه اطهار (ع) و رویکرد او به مضامین عرفانی است، که بیشتر در قالب غزل، قصیده، قطعه و رباعی عرضه گردیده است.
حمدون قصار نیشابوری و اندیشه ی ملامت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی: