فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۸۵ مورد.
نقد و بررسی تحلیلی برخی مدایح نبوی در حدیقه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی شخصیت والا و بی عدیل حضرت رسول (ص) در حدیقه سنایی پرداخته است. از آن جا که این اثر عظیم و حجیم اولین اثر مدون عرفانی منظوم در ادب فارسی است، مملو از برجسته ترین توصیفات، افکار، دقایق معرفتی، زبانی، بلاغی، اشارات کلامی و قرآنی است که از جهت پختگی، نوآوری و نوگویی مورد تقلید و اقتباس بسیاری از شعرای پس از سنایی و حتی شاعران هم عصر او قرار گرفته است. بخشی از باب سوم حدیقه به پیامبر گرامی و نعت و منقبت او اختصاص دارد و بی تردید پس از باب اول که در توحید باری تعالی است، بهترین اندیشه ها، مضامین، عواطف، تصاویر، تعابیر و ترکیبات را در خود دارد. غالب مدایح نبوی در حدیقه بیان ارزش و مقام معنوی، سیرت و خصایل باطنی و ویژگی های اخلاقی و تعدادی نیز در او صاف و ویژگی های ظاهری رسول اکرم (ص) است. نگارنده با گزینش ابیاتی - غالبا دشوار - از این باب و شرح، تفسیر و بازگویی اندیشه، بلاغت، زبان، اشارات قرآنی، عرفانی و کلامی مندرج در آن ها سعی نموده است نگاه سنایی را به پیامبر عظیم الشان بنماید و شخصیت آن حضرت را در حدیقه نشان دهد.
سیمای پیامبر اعظم (ص) در کشف المحجوب هجویری
حوزه های تخصصی:
سیمای پیامبر اعظم (ص) در بسیاری از آثار منثور و منظوم ادب فارسی به نحوی شایسته بازتاب یافته است که گویای علاقه مندی و دلباختگی نویسندگان آثار به آن حضرت است. کتاب کشف المحجوب یکی از متون های گران سنگ زبان فارسی در قرن پنجم، است. هجویری، پس از اشاره به آیه های قرآن، به سخن رسول (ص) و روش و منش آن بزرگوار استناد کرده است. نشان دادن برتری های پیامبر اعظم (ص) و تاکید بر مهربانی و محبت او و ضرورت معرفت بیشتر آن حضرت، هدف این مقاله است. بدین منظور، مباحثی چون مقایسه پیامبر اعظم (ص) با پیامبران دیگر مثل موسی و ابراهیم و داود (ع)، اخلاق و رفتار پیامبر به ویژه مهر و محبت و بخشندگی و بخشایندگی او، روحیه عبادی و عرفانی پیامبر مثل نماز و روزه و سرانجام خواب و بیداری پیامبر اعظم (ص) که در کشف المحجوب هجویری آمده، در این جستار بررسی شده است. حاصل این تحقیق نشان می دهد پیامبر اعظم (ص) مهربان و با محبت، بخشنده و کریم، کارگر و مشتاق در طاعت حق و محبوب و منظور حق تعالی بوده است
معجزات پیامبر اعظم در شعر فارسی
حوزه های تخصصی:
"به قول مولانا نامعقول بودن یا ورای طور عقل بودن تعالیم انبیا، اظهار معجزات را لازم کرده است. این معجزات در هر زمانه ای با سطح دریافت مخاطبان دعوت انبیا، انطباق و تناسب داشته است. قرآن کریم معجزه اصلی پیامبر اکرم (ص) محسوب می شود که معاندان و کافران به هماوردی و رقابت با آن فراخوانده شده اند (= تحدی)؛ در حالی که از قبل ناتوانی و شکست قطعی شان پیش بینی و یادآوری شده است. در عین حال به اقتضای احوال خاص، معجزات دیگری نیز از ایشان صادر یا به خاطر ایشان ظهور کرده است که در کتب سیره و حدیث و به تبع آن در متون ادب فارسی انعکاس یافته است.
شاعران و عارفان ایرانی با زبان صریح و روشن در مضمون سازی های شاعرانه به این روایات پرداخته اند. در قالب های قصیده و مثنوی این مضامین پررنگ تر هستند و کمتر در ایجاد و خلق تصاویر به خدمت گرفته شده اند. درباره ذکر معجرات منتسب به حضرت ختمی مرتب باید گفت در این پژوهش صحت و سقم روایات مطمح نظر نبوده است و تنها انعکاس این روایت ها در شعر فارسی بررسی شده است و ذکر اصل روایت ها در شعر فارسی بررسی شده است و ذکر اصل روایت به مثابه تایید قطعی آنها نیست.
"
قصیده عروة الوثقی در منقبت حضرت علی کرم الله وجهه حسب فرمایش مولوی حکیم سید امیرحسن «سخا» محدث دهلوی
تحلیل ظرفیت های تمثیلی حکایات مربوط به پیامبر اکرم (ص) در مثنوی مولانا
حوزه های تخصصی:
"زبان ادبی، یکی از گونه های زبانی است که از ساحت تجربی و معنایی ویژه ای سخن می گوید؛ زیرا تنها در قلمرو متون معنایی و روابط کنایی و نمادینی زبان می توان ادبی اشیا را کشف کرد. آنچه حلاوت کلام ادیبانه به شمار می آید از همین لایه های زیرین و ژرف معنایی و احساسی ناشی می شود که در زبان بازتاب یافته است. یکی از دست مایه ها و ابزار کارآمد کلام ادیبانه که ظرفیتی گسترده در بیان نمادین تصاویر و مفاهیم دارد، «تمثیل» است که با بسامدی در خور توجه در مثنوی مولوی نمود یافته است. البته ساختار قصه های مثنوی به روشنی معلوم می دارد گوینده مفهوم نهفته و درونی آنها را مد نظر دارد؛ ترتیب عناصر و توالی حوادث و عبارات در حکایات تمثیلی مثنوی به گونه ای است که در اکثر موارد به دلیل هم سویی میان هنرمند و هنرپذیر، مخاطب را به مفاهیم نهفته در بطن حکایات راه می نماید. این جستار در پی پاسخ گفتن به دو سوال بنیادین است:
1. مفهوم دقیق تمثیل و ادبیات تمثیلی و حوزه های کاربردی این شگرد ادبی چیست؟
2. نحوه بهره گیری مولانا از ظرفیت های تمثیلی حکایات مربوط به پیامبر اکرم (ص) به چه صورتی بوده است؟
ملاک انتخاب حکایات نیز، برجستگی تمثیل در این گونه حکایات بوده است.
"
تحلیل نگرش مولوی درباره پیامبر اعظم (ص)
حوزه های تخصصی:
"پیامبر اسلام (ص) نزد مولوی جایگاه ویژه ای دارد. او در مقایسه با سایر پیامبران بسان میوه ای است که درخت نبوت به بار آورده است. لذا به رغم آنکه در آخر همه آنها قرار گرفته بر همه آنها تقدم دارد. از نظر مولوی پیامبر با خود پیام هایی آورده است که انسان تا زنده است محتاج آنها خواهد بود؛ زیرا پیامبر قفل هایی را گشوده است که پیش از آن هیچ کسی نسبت به گشودن آنها اهتمام نکرده بود. البته بهره مندی از آنها مشروط به آن است که اولا انسان احساس نیاز کند، یعنی از نیازهای خود اعم از وجودی و روان شناختی آگاه شود تا این آگاهی باعث حرکت وی به سمت آموزه های پیامبر گردد. ثانیا در زندگی خود درصدد عملی ساختن آنها باشد، ثالثا بین حیات مطلوب معنوی و حیات نامطلوب مقایسه به عمل آورد تا قدر پیغام پیامبر را بداند.
بی شک آگاهی از جایگاه عظیم پیامبر (ص) می تواند شخص را در سیر این سلوک یاری نماید؛ زیرا با عنایت به این جایگاه و داشته های پیامبر می توان از آموزه هایش بهره مند شد. اخلاق، معرفت و عرفان قطعا از جمله حوزه هایی اند که انسان عصر جدید می تواند از دستاوردهای پیامبر بهره ببرد. وقتی این مقولات با دقت مورد توجه قرار گیرد آنگاه می توان از خدمات و حسنات پیامبر سخن گفت و از دستاوردهایش بهره مند شد"
حضرت محمد (ص) در نگاه تاویلی شمس الدین محمد تبریزی
حوزه های تخصصی:
در مجموعه ادب فارسی به ویژه متون عرفانی کمتر متنی یافت می شود که از تقریر احوال پیامبران و قصص آنان بی بهره باشد. یکی از این متون که هم در رو ساخت و هم در ژرف ساخت از این موضوع متاثر است؛ مقالات شمس است در این اثر به مناسبت ذهن تاویل گرای مولف حوادث مندرج در تاریخ زندگی پیامبران تاویل و گفتارهای ایشان بنا بر باور مولف تفسیر شده است. تقریر در این مقالات یا بر سبیل استدلال و برهان محکم و برای تفهیم دیدگاه مولف و یا از باب تبرک و بر سبیل توارد ذهنی و یا به قصد معرفی انسان کامل در تمام ابعاد است که در این میان حضرت محمد (ص) را نمونه متعالی چنین انسانی معرفی می کند. در این مقاله مولف با این نگاه به اوصاف حضرت محمد (ص) در مقالات شمس پرداخته و خلاف آمد عادت های شمس را در این زمینه نشان داده است. نکته قابل تامل اینکه شمس در این اثر، از عمومی ترین مباحث در حوزه نبوت تا پرسش از برخی تابوها را مطمح نظر داشته که در برخی از موارد بدیع و هنری است. مفاهیمی چون مقایسه خود مولف با پیامبران و بعضا مخالفت با آنها، شبهه در برخی از احادیث، مقایسه ضمنی مولانا با پیامبر اسلام و... از این قبیل است. عمده ترین اوصاف حضرت محمد (ص) در مقالات شمس؛ همه علوم معلوم محمد (ص)، ارزش قرآن صامت به قرآن ناطق، تعظیم قرآن نه به خاطر خداوند که به خاطر محمد (ص)، میهمان خاص خداوند، محمد (ص) معشوق در لباس عاشق، نور محمدیه، پیامبر باز سپید سلطان ازل و مردمان دیگر مرغان سرگردان، استغراق تام، عدم استغنای حق از محمد (ص)، علم لدنی و... هستند که تحلیل و تفسیر آنها در اصل مقاله آمده است
نمونه هایی از لطیفه های نبوی در متون ادبی
حوزه های تخصصی:
"این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش است که پیامبر اکرم (ص) با وجود «ما خطب به» بودن قرآن مجید و با وصف «ما ینطق عن الهوی» و «انک لعلی خلق عظیم» آیا سخنان لطیفه آمیز می گفتند؟ اگر این گونه است، لطیفه های آن حضرت شامل چه نوع لطیفه هایی است؟ بیشتر کدام عناصر را به کار برده اند؟ آیا برای لطیفه محدودیت هایی هم قایل بوده اند؟ این پژوهش نشان می دهد پیامبر اکرم (ص) گهگاه مزاح می کردند و لطیفه می گفتند. اما هرگز از محدوده اخلاق خارج نمی شدند. سخنان لطیفه آمیز آن حضرت دو دسته اند: دسته اول لطیفه های حکیمانه است؛ دسته دوم لطیفه های عام که پیچیدگی کمتری دارد. لطیفه های عام، به دو نوع موقعیتی و عبارتی تقسیم می شوند. لطیفه های عبارتی شامل بلاغت های زبانی مانند ایهام، ایجاز، ایجاد شگفتی زبانی و رفتاری، تضاد و تناقض (در مفهوم صنعت ادبی) است. همچنین بخشی از لطیفه ها، لطیفه های تعلیمی است. لطیفه های نبوی بیشتر از نوع زبانی و عبارتی است و نشانه ها و نمادهای طنز که در آنها تحقیر و توهین به دیگران باشد، در آنها دیده نمی شود. اما از آنجا که اصطلاح طنز گاهی در حوزه های تحقیر و توهین افراد یا مسایل اجتماعی جولان می دهد و ساحت حضرت ختمی مرتبت از آن مبراست؛ از سوی دیگر، تاکنون کسی در نام گذاری اینگونه سخنان آن بزرگوار اقدام نکرده است. نگارنده برای حفظ ادب شرعی همه انواع ملاحت های زبانی و لطایف نبوی را با اصطلاح «لطیفه» نام گذاری کرده است.
"
بازتاب اندیشه های حکیمانه علی (ع) در حدیقه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچنان که می دانیم، ادبیات پر بار فارسی دری از آغاز پیدایش تحت تاثیر شدید معارف نیرومند اسلامی قرار داشت و بخصوص آثار ادبی ایرانی برتر، با بهره مندی از این معارف فراگیر و غنی توانست جایگاهی محکم را در فرهنگ ایران و جهان از آن خود نماید. همچنین می دانیم که افکار و اندیشه های عالمانه و الهی مولای متقیان - که بخش هایی از آن توسط سید رضی با عنوان نهج البلاغه به جهان علم و ادب ارایه شده است - از منابع مهم و اصیل فرهنگ اسلامی به حساب می آید و چنان که تاریخ گواهی می دهد همواره مطمح نظر حکیمان و متفکران ایرانی و اسلامی در دوره های مختلف بوده است. از میان این حکیمان، حکیم سنایی عارف و اندیشمند توانای دوره های نخستین ادب پارسی است که از استوانه های نیرومند این عرصه به حساب می آید و از جمله کسانی است که به جهات علمی، ادبی و عرفانی از چشمه زلال سخنان متعالی خداوند سخن و معرفت بهره مند شده است. در این مقاله سعی شده است بعد از ارایه مقدمه ای تحلیلی، به صورت اجمالی و مستند نشان داده شود که سنایی به عنوان یک شاعر و اندیشمند برجسته در اثر ارجمند خود حدیقه، در بسیاری از موارد به سخنان حضرت امیر توجه داشته است و در اوضاع نامساعد آن زمان که ابراز برخی از عقاید اتهام رافضی بودن را در پی داشت، تا جایی که امکان داشته، با تمجید و تعریف آن، سخنان گهربار حضرت را برای تحکیم افکار و عقاید خود به کار گرفته است.
بررسی و مقایسه مدح و معراج پیامبر (ص) در چهار مثنوی عطار (الهی نامه، اسرارنامه، منطق الطیر، مصیبت نامه)
حوزه های تخصصی:
"مدح و معراج پیامبر (ص) از جمله موضوعاتی است که اکثر شاعران و نویسندگان بدان توجه نموده اند؛ به گونه ای که در سنت ادبی ما این دو مبحث از درونمایه های اصلی آثار کلاسیک به شمار می آید. عطار نیشابوری نیز به پیروی از چنین سنتی در ابتدای چهار منظومه الهی نامه، اسرار نامه، منطق الطیر و مصیبت نامه به تفصیل به این دو موضوع پرداخته است. بررسی و تحقیق نشان می دهد مدح و معراج در مثنوی های مذکور دو ساخت متفاوت دارد: در الهی نامه و منطق الطیر، این دو بخش در هم آمیخته و در اسرارنامه و مصیبت نامه از هم مجزاست؛ مدح پیامبر اکرم (ص) در همه آنها ساختار یکسانی دارد، لکن داستان معراج در مصیبت نامه مستند تر است. این دو بخش ویژگی های شاعرانه چندانی ندارند و تنها می توان داستان معراج را در الهی نامه شاعرانه ترین قسمت محسوب نمود. ایهام، برجسته ترین صنعت بدیعی این آثاراست. در حیطه مختصات زبانی نیز تکرار واژگانی و تکرار یک صورت زبانی کامل در آغاز، برجسته ترین ویژگی زبانی این دو بخش است.
"