فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱۸۵ مورد.
در مکان بی مکانی
معجزات پیامبر اسلام (ص ) در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاه مولوی به مقام رسول گرامی (ص ) ‘ نگاه مریدی است گم گشته به ولی کامل الهی . مولانا از سر صدق و سوز دل درباره پیامبر (ص ) سخن گفته و او را غایت آفرینش و مظهر انسان کاملی دانسته که خلیفه خداست و در وجودش گمشده خود را یافته و نهایت عشق و علاقه خود را به احوال و گفتارش نثار کرده است . هدایت و عشق در مکتب مولانا چون قاف ناپیدا و دست نایافتنی است که باید با همای رحمت پیامبر (ص) آنرا پیمود . در مثنوی ‘ رمز رسیدن به حقیقت با شریعت رسول (ص ) که مشروعیت بخش طریقت است ممکن خواهد بود . در نظر مولانا ‘ معجزات پیامبر ( ص ) نفس شیخ و پیر است که دلهای مرده را زنده میگرداند . قرآن که معجزه جاوید خاتم رسولان است اساس و ادیها و مقامات عرفا و اولیا است که بی آن نمی توان لحظه ای زیست و قدم در مسیر خود شناسی گذاشت . با معجزات ظاهری مردم عامی و خام ‘ آگاه و پخته می شوند ولی در حقیقت عرفا و صاحب دلان راهنمایی می گردند .
علی (ع) در شعر اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"برجستگى اقبال لاهورى، در پىجویى دگرگونى(ذهنى-روانى)ملّتهاست.اقبال عمل اجتماعى را به عمل فیزیکى محدود نکرد.در سیر زندگى او دیده نشده است که براى استقلال سیاسى ملّت خود، به سلاح تکیه کند ولى تفکّر روشنگرانه او و ایجاد فرهنگ جدیدى مبتنى بر خودى و خود آگاهى و خودباورى در تشکیلات انجمناتّحاد اسلامتوانست راه جدیدى را پیش پاى مسلمانان مشرق زمین قرار دهد.
رویکرد نسل جدید، اقبال لاهورى را در ادبیات سیاسى و فرهنگى روزگار ما، جاودانه کرد.
یادکرد اقبال از على(ع)، موضوع اصلى این مقاله است.این یاد کرد، خشک و بىروح نیست و به همین دلیل، نگاهى ماوراى جانبدارى و علاقه مقدّس مآبانه مذهبى را، مىتوان در نگرش اقبال مشاهده کرد.
یکى از درون مایههاى سخن اقبال لاهورى درباره على(ع)، آن است کهحیدرى بودنرا معادل گردانیدن آفتاب از خاور به باختر تصوّر کرده است و محور عالم را در حیات مىبیند، نه در مرگ.در نتیجه، راز درک و فهم على و نام و نشانش، دانایى به رمز حیات است نه باورمندى به مرگ:
هر که داناى رموز زندگى است
سرّ اسماى على داند که کیست"
سروده هاى اندلسى ها در مدح پیامبر اکرم (ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درکتابهاى تاریخ ادبیات عرب، مشهور است که مى گو یند: اندلسى ها از شرق تقلید کرده اند. اما این نکته را نباید فراموش کرد که ادبیات اندلس در بعضى اغراض- بخاطر اختلاف طبیعت بین مغرب و مشرق- غنى تر و از نظر الفاظ، استوارتر است. البته این مقایسه، در موضوعات خاص است. در کل، غربى ها مقلد شرقى ها بوده و از این رهگذر، ادبیات خود را غنى ساخته اند. ارب اندلس، از دو جهت ضعیفتر از ادب شرق مى باشد: یکى در عمق اندیشه و دیگرى در متانت اسلوب. براى نمونه، ما در ادب اندلس، نویسند ه ا ى که همطراز جاحظ باشد و شاعرى که همانند ابوالعلاء معرى شعر بگوید، نمى یابیم. در این مقاله، نگارنده ضمن بررسى ضعف و قوتهاى موجود در سروده هاى اندلس، مقایسه اى بین شعراى اندلس و شرق انجام داده و ثابت کرده است که بسیارى از سروده هاى معروف به "بدیعیات " شرایط و معیار "بدیعیات " را نداشته است.
علی علیه السلام تجلیگاه شگفتیها (مقاله علمی پژوهشی ارائه شده در کنگره بین المللی امام علی (ع) در مسکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نخست از قصور در توصیف مقام والای حضرت علی (ع) و ابعاد گوناگون شخصیتش که عالم وجود را به حیرت درانداخته سخن رفته و اینکه شرافت واصالت ‘دانایی ودرایت ‘دلیری وشجاعت ‘ رهبری و کفایت و مهرو محبت به وجود شریفش عزت و مکانت واوج ومرام و جلوه ومقام یافته است دیگر اینکه همه این صفات در خلوص و اخلاص او غرقند. اگر سخنان والایش نبود بسیاری از اشعار تازی وپارسی نبود و سرانجام از خلوص و اخلاص و تقوی و یقین و حقیقت از نظر علی (ع) یاد شده است و اینکه قرآن علیّ خالق درباره علیّ قرآن ناطق چه میگوید؟
سیمای علی علیه السلام در قصاید علویات سبع ابن ابی الحدید معتزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن ابی الحدید؛بزرگ و نامی اهل تسنن قرن هفتم هجری ‘ هفت چکامه زیبا در مدح علی (ع) سروده است که به ((قصاید علویات سبع)) شهرت دارد.شاعر در این قصاید به گونه ای چهره پرفروغ آن حضرت را به تصویر کشیده است که در وصف نمی گنجد. در این نوشتار با ذکر نمونه هایی از ابیات این قصاید به تبیین و نقد و بررسی اهم موضوعاتی که شاعر در این اشعار درباره مقام شامخ علی (ع) مطرح کرده ‘ پرداخته شده و دورنمایی از چهره تابناک این ابر مرد همیشه زنده تاریخ جهان از خلال این قصاید به نمایش گذارده شده است.
مدح اهل بیت (ع) در دیوان بوصیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدح پیامبر(ص)واهل بیت (ع)در دیوان شعراجاری است . تبیین اوصاف اهل بیت (ع) با استناد به آیات و روایات ‘ سنتی است که اکثر مدیحه سرایان بدان پرداخته اند . در میان شعرا بوصیری بخاطر برده اش و دیگر سروده هایش از جایگاه ویژه ای برخوردار است ‘جایگاهی که شاعران قرون واعصار را به تقلید واداشته است. بوصیری در دیوان خود با اشاره به آیات قرآن و احادیث ‘ پیامبر را نذیر مبین و افصح من نطق بالضاد معرفی کرده و به حدیث شق القمر و ستون حنانه و حرکت شجر و نطق حجر اشاره می کند او در مدح اهل بیت (ع) از کربلا و حدیث کساء و حدیث منزلت و سوره هل اتی و آیه مودت یاد کرده و حضرت فاطمه را با وصف خیر النساء مدح می کند و پا به پای شعرای شیعی به مدح اهل بیت می پردازد.