فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱٬۵۷۴ مورد.
داستان انبیا در منظومه هفت پیکر
حوزه های تخصصی:
حکیم نظامی گنجوی از استادان بزرگ و از ارکان شعر فارسی است. در ادب فارسی داستان پردازی، در منظومه های پرآوازه او به اوج خود رسید. از جمله این منظومه ها، مثنوی هفت پیکر یا هفت گنبد است که گاهی بهرام نامه نیز خوانده شده و چهارمین منظومه نظامی است.
با نگاهی سطحی به آثار نظامی، این پرسش به ذهن خواننده متبادر می گردد که چگونه شاعری که عمری را در ریاضت و سیر و سلوک روحی و معنوی گذرانده و در روزگار جوانی مخزن الاسرار را آفریده، پیرانه سر اقدام به نظم داستانهای بزمی و عاشقانه نموده است؟ اما با توجه به شخصیت نظامی که مرد دین و حکمت و اخلاق است و با تامل در داستانهای وی -که دربردارنده نتایج اخلاقی و عرفانی است- درمی یابیم که اگرچه «به حسب صورت افسانه است، اما از روی حقیقت، کشف حقایق و معارف را بهانه است.» شاعر پرآوازه گنجه از نظر اعتقادی مسلمان معتقدی است. وی همه آثار خویش را با توحید و مناجات خدا آغاز می کند. ایمان و اعتقاد وی به رسالت نبی اکرم (ص) و خلافت خلفای راشدین به طریق سنیان در آثار او کاملاً مشهود است.
در این مقاله، داستان انبیا در مثنوی هفت پیکر و برداشت تاویلی نظامی از این مایه های داستانی بررسی می گردد.
چاه راز ( شرح بیتی از خاقانی شروانی )
حوزه های تخصصی:
سر، ودیعه ای است نهاده در دل، که باید از نااهلان و نامحرمان، نهان داشته شود، در فرهنگ ما، به نگاه داشت راز، بسیار سفارش شده تا آنجا که رسیدن به مراد و مالا رستگاری را ، در گرو نهان داشت آن، برشمرده اند، هر چند تنگی سینه گنجایی راز را ندارد...
شجاعت اخلاقی سعدی در آثارش
حوزه های تخصصی:
این مقاله سعدی را دارای شجاعت اخلاقی میداند و این امر را با استناد به آثارش بررسی میکند. شجاعت اخلاقی سعدی در تمام آثارش دیده میشود ولی در قصاید او به شدت جلوه پیدا میکند. سعدی در قصاید با شجاعت به پادشاهان درس اخلاقی میدهد و آنها را نصیحت و راهنمایی میکند و تنها پادشاهان نیستند که مورد توجه سعدی هستند بلکه او از قاضیان نادرست، زاهدان ریاکار، وزیران شریک بیدادگریهای سلطانی هم انتقاد کرده است.
دگرگونی سعدی در غزل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غزلیات سعدی به چهار بخش غزلیات قدیم، طیبات، بدایع و خواتیم تقسیم بندی شده است. به نظر میرسد غزلیات قدیم در دوران جوانی و طیبات و بدایع در دوران پختگی و اوج شاعری سعدی سروده شده و خواتیم مربوط به دوران پیری اوست. اگر چه جوهرهی شعر سعدی در غزلیات، عشق است، اما این عشق در غزلیات قدیم، عشق زمینی و در خواتیم عشق عرفانی است، حتی در بعضی از غزلهای خواتیم، اخلاقیات و زهد غلبه دارد. این دوگانگی در غزلهای سعدی توجه محققان بسیاری را به خود جلب کرده است. هدف ما در این مقاله بررسی یکی از اساسیترین دلایل این دوگانگی است. به نظر میرسد یکی از مهم ترین دلایل این دگرگونی آن است که سعدی مدارج عشق را عملاً از زمینی به عرفانی به طور طبیعی طی کرده است. لذا در دوران پیری از این حیث کمبودی احساس نمیکند. در این مقاله ابتدا نظر بسیاری از محققان را در زمینهی غزلهای سعدی و احیاناً تفاوتهای «خواتیم» و«غزلیات قدیم» نقل کردهایم. سپس برای اثبات ادعای خویش از غزلیات او و بعضی از دستاوردهای امروزی روانشناسی، مثالها و مطالبی را نقل کردهایم.
جایگاه تخلص در غزلیات مدحی حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از روند گسترش غزل و افول قصیده سرایی، چون پیوند شعر و شاعری با دربار منقطع نگشته بود، غزل تا حدی، وظیفه ی اصلی قصیده را (مدح ممدوح) بر دوش کشید. مدیحه سراییِ در غزل، غالباً در دیوان شاعرانی ملموس تر است که جز غزل در قالب دیگری شعر نگفته اند. (یا در قوالب دیگر بسیار کم شعر گفته اند) حافظ شیرازی نیز مانند بسیاری از شاعران در غزل به مدح بعضی از پادشاهان، وزرا و... پرداخته است. اما مدایح او رنگ و بویی دیگر دارد. در بسیاری از مواقع ابیات مدح با دیگر ابیات غزل گره نخورده و تصنعی می نماید. او تا حدود زیادی از طریق ذکر نام ممدوح و تخلص خود، که گاهی با هم در یک بیت می آیند و گاهی یکی بر دیگری مقدم می شود، عظمت و شأن ممدوح را تلویحاً مشخص کرده است. شاید به همین دلیل است که در بعضی از غزل های مدحی گاهی تخلص در بیت آخر و گاهی در بیت ماقبل آمده است و احیاناً به جای تخلصِ به نام خود، به نام ممدوح تخلص کرده و گاهی پس از اتمام غزل از ممدوح یاد می کند. به طور کلی در این مقاله سعی شده با توجه به جای گیری تخلص و ممدوح در غزل های مدحی حافظ تا حدی شأن و منزلت آنان در نظر حافظ مشخص شود.
«نگاهی به تصویرپردازی در نفثه المصدور»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نفثه المصدور شهاب الدین محمد زیدری نسوی، از شاهکارهای نثر مصنوع و فنی فارسی است. این اثر واگویه های درونی و دلنوشته های نویسنده ای دردمند است که با زبانی تصویری به شرح سرگذشت آوارگی خویش، مقارن هجوم وحشیانه تاتار پرداخته است. زبان مصنوع و سرشار از تصویر نویسنده، به بهترین نحو گوشه هایی از تاریخ این سرزمین را بازگو می کند. هدف از پژوهش حاضر، که به شیوه توصیفی– تحلیلی انجام شده، بررسی جایگاه تصویر و تصویرپردازی و ابعاد مختلف آن در نفثه المصدور است. به این منظور پس از مقدمه ای کوتاه درباره زمینه کار و اهداف پژوهش، مباحث اصلی در سه دسته شگردهای تصویرسازی، کارکردهای تصویرپردازی و انواع تصاویر، ذکر شده است. نتایج نشان می دهد که نویسنده با شکل دهی کانون های تصویری خاص در کنار تصاویر پراکنده موجود در متن؛ تقویت تصویرپردازی از طریق اجزای کلام و بهره گیری از توانمندی های زبانی و بیانی نثر؛ تصاویری آفریده است که یا تجربه هنری او را بازمی نماید و یا با انتقال آن به مخاطب، حس همراهی و همدردی مخاطب را برمی انگیزد. تصاویری که عمدتاً سطحی و اثباتی است و با ساختار اثر و نگرش نویسنده هم خوان.
دیوان فصیحی هروی
موتیف آیینه در دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاقانی در زمینه خیال پردازی و مضمون آوری سرآمد شاعران عصر خویش است. «آیینه» یکی از موتیف هایی است که وی برای خلق مضامین متنوع از آن بهره گرفته است و شاید بتوان گفت: این واژه پس از «خورشید» پربسامدترین موتیف دیوان اوست. در این مقاله کوشیده ایم بر اساس روش تحلیل محتوا، موتیف آیینه را در دیوان خاقانی بررسی کنیم. نتایج پژوهش حاکی از آن است که هنرنمایی خاقانی در این زمینه، تنها در بازی واژگانی، به کار بردن ترکیبات نو و استعاره های تازه و غریب نیست؛ بلکه در پشت این حجاب های رنگین، دریایی از دانش ها، باورها و عقاید گوناگون نهفته است. البته نفوذ، قدرت و حساسیت مشاهدات خاقانی نیز در آفرینش استعاره ها و ترکیب های گوناگون او با واژه ی آینه موثر بوده است؛بنابراین تصاویر ابداعی او سرشار از حرکت و پویایی است و حتی جزئی ترین ویژگی های آیینه- که از دید بیشتر مردم پنهان است- از نگاه شاعرانه و نکته یاب او پنهان نمانده است.
تأویلی از مفهوم قلم در مثنوی «تحریمة القلم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مثنوی های کوتاه سنایی غزنوی، که کمتر مورد توجّه قرار گرفته و صحّت انتساب آن به وی نیز مسلّم است، «تحریمه القلم» است که شاعر در آن به ستایش قلم می پردازد. قلم در ادبیّات فارسی همواره از جایگاه والایی برخوردار بوده است و شاعران و نویسندگان به ستایش آن پرداخته اند. در ادبیّات عرفانی ما از قلم با تعابیر گوناگونی چون نخستین آفریده، جوهر، عقل، ملک، نور و... یاد شده است. به نظر عرفا نخستین آفریده همان انسان کامل است که باید پس از قوس نزولی در مراتب آفرینش، قوس صعودی را تا رسیدن به مرحلة کمال بپیماید. در این مقاله با تبیین این مسئله با استناد به برخی متون عرفانی و به ویژه کتاب انسان کامل عزیزالدّین نسفی، بیان شده است که قلم در مثنوی تحریمه القلم، با تأویلی می تواند انسان کامل باشد و در واقع سنایی به نوعی کامل ترین آفریده را ستایش کرده است. گویا هدف سنایی از ستایش قلم (انسان کامل) توسّل به آن برای مبارزه با ظاهر سازی و سالوس ورزی زمانه و یافتن راهی برای رسیدن به کمال است. بر این اساس، قلم به بیان مراحلی از سلوک می پردازد و از این جهت این مثنوی، رساله ای کوچک در سیر و سلوک به شمار می آید. ما در این مقاله، نصایح قلم را در چهار عنوان: دعوت به پشیمانی، دعوت به پرهیز از ظاهر سازی و سالوس ورزی، دعوت به تلاش و مجاهدت و دعوت به صداقت دسته بندی کرده ایم.