فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۵۷۴ مورد.
همبستگی سطوح روایت و فراکارکردهای هلیدی در داستان «حسنک وزیر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا به سطوح داستان و متن روایی و ویژگیهای آن دو، سپس به همبستگی و تناظر میان این سطوح و فراکارکردهای هلیدی از دیدگاه زبان شناسیِ نقش گرا پرداخته می شود. در این راستا، با اشاره به فراکارکردها و ویژگیهای زبانی آنها، امتزاجِ عملکردهای سطوح روایی و فراکارکردها با ذکر پاره هایی از داستان حسنک، پی گرفته خواهد شد. به نظر میآید هریک از فراکارکردهای هلیدی در دو سطح داستان و متن کارایی داشته باشند. کارکرد اندیشگانی در سطح داستان و متن، جهان داستانی نویسنده را رقم میزند. فراکارکرد بینافردی در سطح داستان، نحوة ارائة جهان داستانی را تعیین میکند و در سطح متن، کسی را که این جهان داستانی را نقل میکند (راوی). فراکارکرد متنی در سطح داستان، ناظر به توالی و نظم رخدادهاست و در سطح متن، ناظر به زمانمندی، ساختار اطلاعات متن و انسجام متن روایی. این فراکارکردها توانمندیهایی در تحلیل سطوح داستان و متن روایی برمیگشاید
قصیده بوی جوی مولیان در نیشابور سروده شده است نه هرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصیده مشهور رودکی (بوی جوی مولیان آید همی) با داستانی که نظامی عروضی سمرقندی در چهار مقاله درباره علّت ایجاد آن ذکر کرده است، در نزد تذکره نویسان و مورّخان قدیم و جدید بحث های بسیاری برانگیخت. عده ای هرات و برخی مرو را محل سرایش این قصیده ذکر کرده اند. برخی از قدما نیز اساساً در اصالت و تأثیر گذاری این قصیده بر امیر نصر تردید کردند و حتی بعضی از بزرگ ترین محقّقان معاصر نیز بدرستی نتوانستند برای منشاء این قصیده شهر خاصی را ذکر کنند و فقط با اظهار تردید خود نسبت به اقوال پیشینیان بدون معرفی کردن نام شهرِ خاصی، از آن گذشتند. در میان مؤلّفان و محقّقان قدیم اشخاصی مثل گردیزی و حمدالّله مستوفی و إبن اثیر و نرشَخی و دولتشاه سمرقندی و جامی و رضا قلی خان هدایت و از بین معاصران نفیسی و عبدالغنی میرزایف و فروزانفر و محمد معین و تنی چند در مورد این قصیده بحث کرده اند. نگارنده ضمن نقد و تحلیل آراء گذشتگان و معاصران، خود درباره محل سرایش این قصیده نظر ویژه ای دارد که تفصیل آن در این مقاله آمده است.
اخلاق در مطلع الانوار امیرخسرو دهلوی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درصدد پاسخ دادن به این پرسش است که با توجه به عرفانی، تحقیقی و تربیتی بودن مثنوی «مطلع الانوار»، کدام یک از عناصر اخلاقی در آن به کار رفته است. برای پاسخ به این پرسش ابتدا عناصر اخلاقی از آن استخراج شد و ملکات اخلاقی که در اصطلاح، مقامات نامیده می شوند، همچنین حالات روحی، که به احوال مشهورند، از آنها جدا شد. از دیگر مواردی که در این مقاله به آنها پرداخته شده است، اخلاق فردی و اجتماعی است. همچنین نگارنده در مقاله خود نگاهی به نقد امیرخسرو نسبت به صوفی نمایان دارد.
از این پژوهش این نتیجه به دست آمد که امیرخسرو در مطلع الانوار با مشرب اخلاق عارفانه به آموزه های اخلاق فردی مانند شناخت هدف خلقت آدمی، خودشناسی، معرفت خداوند متعال، اخلاص، دنیاگریزی، خلوت، همت، پیروی از پیر و قناعت دعوت کرده است.
وی در اخلاق اجتماعی (با تسامح در تفکیک عناصر اخلاق فردی و اجتماعی) به سخاوت، احسان، امانتداری، احترام به پدر و مادر، حفظ جوارح از گناه و تعدی به دیگران، آداب دوستی و مانند آنها پرداخته است.
در مجموع اخلاق در «مطلع الانوار» را می توان اخلاق عملی تلقی کرد.
زندگی و آثار شاه بن شجاع کرمانی و طبقه بندی سخنان او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابوالفوارس، شاه بن شجاع کرمانی (درگذشته 288ه.ق) شاهزاده ای است که از دنیا روی گرداند و به تصوّف روی آورد. او خود را در طریقت به ابوحفص حدّاد (درگذشته 264ه.ق) منسوب کرده و ابوعثمان حیری (درگذشته 298ه.ق)، از بزرگان متصوّفه، از شاگردان وی بوده است. کتاب او، مرآهالحکماء، در گذر زمان از بین رفته؛ امّا در لابه لای کتاب های صوفیان، خصوصاً تذکره ها، پاره ای از سخنان او به صورت پراکنده آمده است. بررسی و ریشهیابی این سخنان نشان می دهد که اغلب آنها برگرفته از طبقات الصوفیه سلمی است و با توجه به گرایش سلمی به ملامتیه، شاه شجاع نیز ملامتی خوانده شده است. در این مقاله سخنان شاه بن شجاع از منابع معتبر جمع آوری و طبقه بندی و تحلیل و ریشه های اندیشه ملامتی او نشان داده شده است.
کیست این پنهان مرا در جان و تن (پیرامون زندگی و آثار عمان سامانی) شاعر و عارف شیعی مذهب عصر قاجاریه
آیین فتوت و جوانمردی در حدیقه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از حکایت های کتاب «حدیقه» روایت جوانمردی مردی از صوفیه است. این حکایت بیانگر یکی از اصول اساسی اندیشه فتوت و آیین فتیان است. نویسنده در مقاله حاضر، درصدد کشف ماخذ اصلی این حکایت برآمد و در طی این جست وجو بر وی روشن شد که جز کتاب «حلیه الاولیاء» ابونعیم اصفهانی که به عنوان یکی از مآخذ کتاب ذکر شده، روایت فوق در میان احادیث مروی از دو امام بزرگوار شیعه امام سجاد(ع) و امام محمدباقر (ع) موجود است و سلمی در کتاب «ذکر النسوه المتعبدات الصوفیات»، روایتی شبیه به آن را ذکر می کند که احتمال می رود از سرچشمه های اصلی این حکایت باشد. ابوالحسن هجویری در «کشف المحجوب» و شهاب الدین عمر سهروردی در «عوارف المعارف» نیز به این حکایت اشاره کرده اند. با توجه به اینکه در روایت سلمی، زن عارف قهرمان داستان است؛ بخشی با عنوان زنان و فتوت به مقاله حاضر افزوده شد تا جایگاه زنان در فتوت و زنان فتی نیز معرفی شوند.
طنز و مزاح در آثار نعمت خان عالی
حوزه های تخصصی:
ردیف و تنوع و تفنن آن در غزل های سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ردیف ـ که خاص شعر پارسی و واضع آن، شاعران پارسی گوی بوده اند ـ از دیرباز مورد توجه قرار گرفته است و سخنوران رویکرد بدان را مهم تلقی کرده، کاربرد آن را مایه تفاخر و توانمندی خویش می شمرده اند.
ردپای ردیف را پیشتر از قرن دوم هجری قمری، حتی در ایران باستان می توان دید. این عنصر بلاغی خاصیت کمالی شعر را دارد و استقبال از آن از نظر ساختار زبانی، تاکید معنایی بویژه بُعد موسیقایی حائز اهمیت است؛ ردیف در غزل در طول حیات خود و بروز و حضور آن در آثار هنری منظوم نادره پردازان، سیر صعودی داشته و پس از ترجیع بند و ترکیب بند ـ که این دو هم، گونه تحول یافته تغزلها و منشعب از غزل هستند و با آن پیوند هنری دارند ـ بیشترین درصد آماری را به خود اختصاص داده است.
سنایی بیشتر اشعار خود را مردف سروده؛ او در بین همه شاعران سبک خراسانی، غیر از ادیب صابر ترمذی، بالاترین آمار ردیف را در غزل دارد؛ ردیف او بعضاً چند رکن عروضی را تشکیل داده، موسیقی غزل را دو چندان می کند. ردیف های او انواع کلمات: اسم، فعل، حرف، ضمیر، صفت و قید را در بردارد؛ افزون بر آن، ردیف های شبه جمله ای و جمله ای در غزلیات او فراوان دیده می شود.
سنایی بیش از شاعران دیگر به تنوع و تفنن و هنجارشکنی در ردیف روی آورده است؛ وی گاهی ردیف ها را هم معنی به کار نمی برد و زمانی در غزل مردف، قافیه را رعایت نمی کند؛ برخی از ردیف های این چنینیِ مولوی متاثر از اوست. او در بعضی موارد در غزل به خلاف سنت متعارف و معتاد، ردیف و قافیه را همچون قطعه غیرمصرع فقط در مصاریع زوج به کار می برد و خود را به التزام ردیف، در مصراع اول مطلع مقید نمی کند؛ یا به تفنی دیگر دست می یازد؛ بدین معنی که ردیف را به جای تکرار در «عروضِ» (پایانِ مصراع اولِ) مطلع، در «صدر» (آغاز مصراع اولِ)آن می آورد.
درآمدی بر هنر شاعری صائب، شاعری مضمون ساز و هنرمند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بی شک صائب تبریزی یکی از پرکارترین، پر اثرترین، بلند اندیشه ترین و موشکاف ترین و مضمون آفرین ترین شاعران ادب پارسی و یکی از معروفترین شاعران سبک هندی است. صائب به پشتوانه فکر دقیق، ذهن روشن و خلاق و اندیشه نکته سنج، از بهترین های ادبی ایران است. صائب شبکه های به هم تنیده مضامین ذهنی خویش را با الهام از ایهام ظاهری و درونی عبارات و دور نمای تلمیحی واژه ها، در بوم نقاشی کلام خود به تصویر می کشد و آیینه تمام نمای ظرافتها، ریزه کاریها، نکته سنجیها، و باریک اندیشی های شیوه نوین می گردد. او از کنار طبیعت عالم وجود، به راحتی و آسانی نمی گذرد بلکه می ایستد، از آن الهام می گیرد، مضمون و موضوع و خمیرمایه کار خود قرار می دهد و جامه هنری بر آن می پوشاند و در ساختار دو کفه ای عینی و ذهنی، معادله ای برای آن ترسیم می کند تا به همین دستاویز، رنگ تمثیل و تعلیل هنری را در اشعار خود پررنگتر و خواننده را مسحور ظرافت کلام و سخن خود نماید. ویژگی مهم عدم ارتباط بین بیت ها سبب شده تا بنای شعرهای این سبک بر تک بیت ها استوار شود و در نتیجه، رواج بیت های آن بین مردم بیشتر از سبکهای دیگر باشد، بطوری که اکثر بیت هایی که در بین مردم به عنوان شاهد یا ضرب المثل به کار می رود از شاعران سبک هندی است. مصراع برجسته از موتیوهای رایج در شعر صائب است. شعر های سبک هندی که عمدتا غزل هستند مبتنی بر بیت است و ارزش هر شعر در بیت های آن است. بسامد به کارگیری اسلوب معادله در اشعار صائب بسیار بالاست. هرچند تناقض گویی در بین شاعران پرکار اجتناب ناپذیر است، ولی تناقض گویی صائب در بین این نوع از شاعران، از شهرت خاصی برخوردار است. در تمثیلهای صائب ارتباط معمولا دو جزیی است، یعنی دو جزء در مصراع اول با دو جزء در مصراع دوم با یکدیگر مرتبط می شوند و معادله شعری را برقرار می کنند. گاهی ارتباط بین اجزای دو مصراع سه جزیی می شود و گاهی ارتباط ها از این هم بیشتر می شود. یکی از مختصات چشمگیر شعر صائب در حوزه ترکیب ها، بسامد بالای ترکیب های استعاری است که از رهگذر شخصیت بخشیدن به اشیا حاصل می شود. از ویژگیهای منحصر به فرد صائب و دیگر شاعران این سبک، نحوه به کارگیری از ساختی خاص از ایهام در بسامدی بسیار بالاست که در آن ترکیبات اسمی و فعلی، به دو یا چند معنی بیان می شوند. صائب همانند شاعران سبک هندی در استعمال ترکیبات خاص که از ویژگیهای سبکی این دوره محسوب می شود، فروگذاری نکرده است.
مقاله به زبان عربی: سبک ابن انباری در کتاب «الانصاف فی مسائل الخلاف بین النحویین: البصریین والکوفیین» (اسلوب ابن الانباری فی کتاب «الانصاف فی مسائل الخلاف بین النحوییین البصریین و الکوفیین» و اصوله النحویه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک ابن انباری در کتاب «الانصاف فی مسائل الخلاف بین النحویین: البصریین والکوفیین» و اصول نحوی او عیسی متقی زاده* مجید محمدی بایزیدی** بعد از آمیزش عرب با غیر عرب و گسترش مساله لحن، زبان شناسان تلاش کردند جهت حفظ زبان قرآن و تسهیل آموزش آن قواعد خاصی برای زبان عربی وضع کنند. ولی طولی نکشید که مساله قانونمند کردن زبان و وضع قواعد پیچیده گشت و اختلافات بار سنگینی بر شانه زبان عربی نهاد و هدف از ایجاد علم نحو به فراموشی سپرده شد، در نتیجه برخی نحویان اقدام به تالیف کتابهای در مورد مسائل مورد اختلاف کردند. از مهمترین و مشهورترین این کتابها ،کتاب «الانصاف فی مسائل الخلاف بین النحویین : البصریین و الکوفیین» می باشد. ابن انباری در این کتاب به بررسی 121 مساله مورد اختلاف بین دو مکتب پرداخته است و بسیار تلاش کرده است که از اصول خاصی در تالیف کتاب و پاسخ دادن به طرفی که حق را به جانب او نمی داند پیروی نماید. او تمام سعی خود را به کار بست تا در قضاوت خود از جاده انصاف خارج نشود؛ ولی جانبداری او از بصریها در بسیاری از مسائل و تایید آنها باعث شد بسیاری از پژوهشگران در انصاف و بی طرفی او شک کنند اگر چه آنها ارزش این کتاب را انکار نمی کنند. این مقاله در نظر دارد تا بر اساس شیوه توصیفی –تحلیلی به بررسی روش ابن انباری در تالیف این کتاب و میزان انصاف و اصول خاص او در پاسخهایش بپردازد. او با تالیف کتاب خود به سبکی خاص مسایل نحوی را از خشکی و ملال آور بودن خارج ساخته و به آنها طراوت خاصی بخشیده است و برای هر اصل فروع خاصی وضع کرده است.و استدلالاتش در حل و فصل مسائل مورد اختلاف پاره ای اوقات سست و در بیشتر موارد محکم است. کلید واژگان: ابن انباری، الانصاف فی مسائل الخلاف، اصول نحو، مکتب کوفه و بصره.
مرزبان نامه یادگاری از ایران عهد ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله چگونگی حصول علم و تعقّل (دانش و شناخت) در انسان از مسائلی است که همواره ذهن فلاسفه و دانشمندان را به خود مشغول داشته است.در میان فلاسفه روزگاران پیشین، شیخ شهاب الدین یحیی سهروردی (شیخ اشراق) به این مسأله توجّه خاصی داشته و در آثار متعدّد فلسفی فارسی و عربی خود تعاریف گوناگونی از این مقوله ارائه داده است. هدف از این مقاله پاسخ به این پرسش است که آیا این تعاریف گوناگون، برآمده از سردرگمی و رکود فکری شیخ در این گونه مسائل بوده است ویا بیانگر نوجویی و سیر تکامل اندیشه در فلسفه اوست؟ پاسخ به این پرسش در گرو بررسی دقیق این تعاریف و مقایسه آنها با همدیگر و تعیین تقریبی تقدّم و تاخّر زمانی آنهاست که این مقاله در پی آن است. نتیجه ای که از این جستار به دست آمده است، این است که چون شیخ اشراق در آثار آغازین خود تحت تاثیر فلسفه مشّاء بوده است، علم و تعقّل را نتیجه حصول صورت اشیاء در ذهن دانسته است، سپس در جریان تکامل فکری خود، تعاریف دیگری از این مقوله ارائه داده است تا سرانجام پس از رسیدن به جهان بینی نوری- اشراقی خود، علم و تعقّل را حاصل ماهیت نوری نفس و حضور و ظهور اشیاء برای نور اعلام داشته است. منابع مورد استفاده در این مقاله، در درجه نخست، آثار فلسفی فارسی و عربی در دسترس شیخ و دو شرح مشهور و معتبر شهرزوری و قطب شیرازی بر حکمهالاشراق است و دلیل این امرهم بهرمندی مستقیم و بدون واسطه از سخنان خود شیخ یا شارح نامدار حکمه الاشراق است و در درجه دوّم، دیگر منابع در دسترس مرتبط با این موضوع است. درضمن از آن جا که ملاصدرا از شیخ اشراق، بسیار متأثر بوده است ،به گونه ای گذرا به تفاوت اساسی نظر ملاصدرا با شیخ در این مسأله نیز اشاره خواهد شد.
بررسی و تحلیل نقش امر و نهی در آثار فارسی عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علوم و فنون بلاغی شامل معانی، بیان و بدیع در شکل گیری زبان عرفانی نقش مهمّی دارد. با توجّه به قواعد و اصول علم معانی، نقش و اهمّیّت انواع جمله در انتقال مفاهیم قابل بررسی است. این علم انواع جمله را به خبر و انشاء تقسیم و از نظر معانی ثانوی مطالعه می کند. عارفان برای برای تعلیم و بیان تجارب عرفانی خود، ابزارهای گوناگون زبان را به خدمت می گیرند. انشا، یکی از عناصر مهمّ زبان عرفانی است و در آثار عرفانی انواع جملات انشایی با معانی حقیقی و ثانوی برای بیان مفاهیم به کار گرفته می شود. انشا در آثار فارسی عین القضات همدانی (د.525) نقش مهمّ و مؤثّری درآموزش عقاید و اندیشه ها و ابراز مواجید و هیجانات عارفانه دارد. امر و نهی دو مقوله مهمّ انشاست که می تواند با معانی گوناگون به کار رود و پیام را به مخاطب انتقال دهد.در این مقاله با توجّه به تعریف و ویژگی های بلاغی امر و نهی، نقش و کارکرد آن در آثار عین القضات بررسی و تبیین می شود.
تصاویر کعبه و ترک ادب شرعی در شعر خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاقانی شروانی ملقب به «افضل الدین» از شعرای متشرع سده ششم هجری است. وجود مضامین علمی چون مضامین طب، نجوم، فلسفه، کلام، عرفان و اندیشه های مذهبی در سخن او سبب شده است تا او را «حکیم» نیز بخوانند. باورهای دینی و اندیشه های مبتنی بر شرع از مهمترین درونمایه های شعر خاقانی است که عموماً در قالب تصاویر بدیع و شاعرانه، ساخته و پرداخته شده است. محور اصلی پژوهش حاضر، بررسی تجلی کعبه در دیوان خاقانی از منظر نقد تصویر پردازی است؛ موضوعی که در کتاب های بلاغی گذشته، چندان مورد توجه نبوده و تنها تجلی منفی مفاهیم دینی در آثار ادبی تحت عنوان «ترک ادب شرعی» در قالب تعاریف و شواهدی مجمل، ذکر شده ولی بحث مفصلی در مورد شریعت و تصویر و روابط متقابل آنها نیامده است. بدین ترتیب مسأله «تصویر» و «شریعت» و «کعبه» و تعامل این سه واژه با همدیگر و چگونگی کاربرد و رویکردهای آن در دیوان خاقانی، محور اصلی پژوهش حاضر را تشکیل می دهد. این نوشتار روشن می سازد که نگرش خاقانی به کعبه و تجلی این نگرش در اشعار وی، به رغم بسامد فراوان، آن گونه که انتظار می رود همگون با اصول عقاید و آموزه های اسلامی نیست و شاعر، نگرش خویش را در بسیاری از موارد، مدّاحانه، به حب حطام دنیا آلوده و از آن اصول تخطی کرده است.
حکایت چیستی زیبایی در غزل های سعدی (بحثی در فلسفه هزار دیدگاه سعدی)
حوزه های تخصصی:
نویسنده در این مقاله زیباییشناسی در غزلهای سعدی را مورد بررسی قرار میدهد و اشاره میکند: غزلهای سعدی از دیدگاه زیباییشناسی، حد زیبایی است و پیداست که شاعری هنرمند که سخنش حد سخندانی و زیبایی است. در زیباییشناسی و فلسفه هنر نیز صاحبنظر است و میتوان با تامل و جستجو در سخن او نظریاتش را در فلسفه هنر بازیافت و بازشناخت و به تدوین دیدگاههای او در فلسفه هنر پرداخت. سعدی دیدگاه افلاطونی و ارسطویی در زمینه چیستی زیبایی را مکمل یکدیگر میدیده است. در ادامه این مقاله بیتهایی که در آنها سعدی دیدگاه افلاطونی داشته و بیتهایی که دیدگاه ارسطویی داشته ، مشخص شدهاند.
انوری کیست و شعر او چیست؟
حوزه های تخصصی: