فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۸۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
ردیف یکی از عوامل مهم و نقش آفرین در افزایش موسیقی کناری شعر است. قرار گرفتن آن بعد از قافیه و داشتن وحدت لفظی و معنایی وجه مشترک همة تعاریف این مقوله از آغاز تاکنون بوده است. خاقانی شروانی (595-515 ه . ق) با هنجارگریزی در این زمینه و استفاده از ظرفیت های زبانی چون ایجاد معانی مجازی، کنایی و استعاری جدید در بافت کلام، همة تعاریف موجود در زمینة وحدت معنایی را زیر سؤال برده است؛ به گونه ای که تنها در یک چامة بلند 145 بیتی 116 معنی گوناگون از ردیف های به کار رفته ارائه کرده است. در پژوهش حاضر ضمن نشان دادن توان هنری خاقانی در این زمینه، کوشش شده تا در تعریف ردیف نیز تجدیدنظر شود. در این راستا انواع ردیف های اسمی، فعلی، قیدی و امثال آن در قصاید خاقانی بررسی شده است.
عیوب ملقبه و غیر ملقبه در قافیه
حوزه های تخصصی:
تعریف ردیف در کتب گذشتگان
منبع:
حافظ مهر ۱۳۸۷ شماره ۵۵
حوزه های تخصصی:
نکته هایی درباره وزن شعر حماسی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سر در آوردن از وزن متقارب شعر فارسی آن چنان که در سروده های دقیقی و فردوسی و اخلاف آنان نمودار گشته به هیچ رو آسان نیست. نه تنها از سابقه آن، به دلیل فقدان مدارک، پاک بی خبریم بلکه میسرمان نیست معلوم سازیم که این سروده های به ظاهر همسان با یکی از اوزان شعر عربی بر سنتی ایرانی مبتنی است یا نه t. II, p, 187)، اساس فقه اللغه ایرانی (cf. N?ldEkE, Grundr d. iran Phil.). این وزن، آن چنان که اول بار در شاهنامه عرضه شده، نسبتا کهن می نماید چون به لحاظ شکل ثبات شایسته دارد و به لحاظ فن هر چه کامل تر است. ساختار آن معلوم است: هر مصرع آن چهار رکن به صورت و ترتیب زیر دارد: فعولن فعولن فعولن فعل یا --u --u --u -u همچنین می دانیم که این انگاره با اتقان هر چه بیشتر در اشعار شاعران پارسی گو به کار رفته و سراسر ابیات شاهنامه با آن مطابقت دارد. این وزن - در حالی که متناظر آن در شعر عربی پذیرای اختیاراتی گوناگون است و، به ویژه، در مواردی، به جای هر یک از رکن های فعولن رکن فعول می نشیند - در شعر فارسی ثابت و تغییرناپذیر است و این فرق نظرگیر اوزان در دو زبان مذکور از دیرباز خاطر نشان شده است. روکرت، شاعر و شرق شناس آلمانی، این فرق را گوشزد ساخته بود و چنین می پنداشت (Z.D.M.G., X, p. 280 et suiv) که ایرانیان وزن متقارب را از اعراب به وام گرفتند و به آن اتقان بیشتری بخشیدند تا در برابر نهایت بی ثباتی کمیت در واژه های زبان خود واکنش نشان دهند. آقای نلدکه این فرض روکرت را بی آنکه با آن مخالفت کند گزارش کرده t. II, p. 188)، اساس فقه للغه ایرانی (Grundr. d. iran, Phil. هر چند برای آن شروط محدود کننده مهمی قایل شده است.
قافیه از نظرگاه موسیقایی (با توجه به قافیه در شعر حافظ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قافیه در شعر حکم نت (نغمه) فرود را در پایان ملودی (لحن) دارد. به عنوان مثال، اگر قطعه ای را در ماهور دو (do) اجرا می کنیم و در پرده های این دستگاه مانور می دهیم، نت پایانی و فرود ما همان نت do است. نگاهی به پیش درآمد ماهور و قسمت دوم (دلکش و فرود) و درآمد ماهور، کرشمه ماهور و چهار مضراب ماهور در شیوه آموختن تار و سه تار (ساکت 1376، ص 34-A) موید آن است که قطعاتی که مثلا در دستگاه ماهور do اجرا می شوند، پس از سیر در نت های ر، فا، می، ...، سرانجام به نت do فرود می آیند.
پژوهشی در منابع و سبک خطیب تبریزی در کتاب « الکافی فی العروض والقوافی )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب ارزشمند الکافی فی العروض والقوافی اثر دانشمند برجسته و ادیب توانا ابوزکریا یحیی بن علی خطیب تبریزی(ت502 هـ) برای پژوهشگران در عرصه عروض و قافیه، نامی است آشنا. از آنجا که ویژگی عصر خطیب کم رنگ بودن نوآوری و ابتکار و به دنبال آن روی آوری دانشمندان به سمت نقل واقتباسِ افراطی،کاملاً مشهود بوده، این امر نگارنده را بر آن داشت تا با بررسی ویژگیهای این دانشمند برجسته،منابع وسبک نگارش وی را در تالیف کتاب الکافی مورد مطالعه قرار داده و به این نتیجه برسد که وی نیز نه تنها نتوانسته است از دایره نقل واقتباس بیرون بیاید، بلکه در موارد بیشماری در تالیف خود، از سایر دانشمندان و صاحب نظران مطالبی را نقل کرده است. وی در کنار نقل و اقتباس خود به طور عام، عنایت ویژه ای به کتابهای ابن جنی و صاحب بن عباد و اخفش داشته است.
موسیقی کناری در غزلیات شهریار
حوزه های تخصصی:
جادوی وزن در غزل های قهرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در باب افسون وزن و تاثیر بسزای آن در شعر، سخن های بسیار گفته اند اما برآیند همه آن سخنان این است که، پس از عاطفه - رکن معنوی شعر - مهم ترین عامل درونی و موثرترین نیروها از آن وزن است. (? شفیعی کدکنی، ص47) برای بررسی این عنصر افسونگر و جادویی در شعر محمد قهرمان، برجسته ترین چهره شعر تعزلی سنتی امروز خراسان، حاصل عمر، کامل ترین برگزیده اشعار او تا امروز، را در نظر داشته ام. قهرمان، در این اثر ارزنده و ماندگار در تاریخ ادبیات، حدودا اشعار چهار دهه شاعری خود (1338-1384) را فراهم آورده است. بنا بر همین تقسیم بندی، وزن شعرهای هر دهه را جداگانه بررسی می کنیم و سرانجام به اجمال بر کل جریان شعر سرایی او نظر خواهم کرد. شایسته است خاطر نشان سازم که در اینجا مراد من از وزن صرفا موسیقی بیرونی شعر و جانب عروضی اوزان است و به دیگر جوانب موسیقایی شعر توجه نداشته ام. خواستم نشان دهم که غزل های قهرمان در قلمرو موسیقی بیرونی (عروضی) چه جلوه ها و چه ویژگی هایی دارد.
دو قاعده ی فراموش شده در ادب فارسی
حوزه های تخصصی:
نگاهی به بسامد اوزان عروضی در دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وزن شعر به منزله قالبی است ‘ که شاعر خلاق برآن ‘ روح می دمدو با سلیقه خود بر اندامش جامه لفظ می پوشاند. از این جهت چه بسا یک وزن واحد در دیوان دوشاعر- با سبکها و سلیقه های مختلف- به ظاهر متفاوت به نظر آید. با توجه به محدود بودن وزن های عروضی ‘ به توانایی شاعران بزرگی چون حافظ که در حقیقت بحری را در کوزه ای جای داده اند بیشتر می توان پی برد. در این مقاله به چند موضوع در مورد موسیقی شعر حافظ پرداخته می شود: یکی ویژگی های برجسته شعر حافظ از لحاظ اوزان و موسیقی شعر و آنچه شعر اورا از دیگران متمایز می سازد و راز دلنشینی غزلیات او. و دیگر اوزانی که به ترتیب بیشترین بسامد را در دیوان او دارند وبررسی اشعار و وزن آنها ‘ و نیز مقایسه کلی آنها با برخی اشعار معروف شعرای نامدار که در همان اوزان سروده شده است .
ارزش چند جانبه ردیف در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ردیف گوشه ای از موسیقی شعر است و با اینکه در تکمیل موسیقی قافیه و وزن اهمیت بسیاری دارد، اغلب نقشها و کارکردهای آن نادیده گرفته شده است. این مقاله می کوشد، ابتدا با ارزیابی تعاریفی که از ردیف ارایه شده و بازگویی نارسایی بعضی از آنها، تعریفی برگزیند که ضمن داشتن انسجام و سادگی، جامع و مانع بودن، در زمینه پژوهش نیز سودمند واقع شود. از آنجا که ردیف تنها در زبان فارسی حضوری موفق دارد و بسامد آن در زیباترین و موسیقایی ترین غزلهای فارسی از جمله غزلهای حافظ، بسیار چشمگیر است، در ادامه نقشهای گوناگون ردیف از جمله نقش موسیقایی و معنایی آن را با توجه به غزلهای حافظ پی می گیریم. آمار انواع ردیفهای فعلی، اسمی، گروهی، جمله ای، ضمیری، صفتی و حرفی حافظ، نیز فراهنجاری در ساخت ردیف و قافیه که نشان از نوعی شگرد هنری است، از جمله مباحثی هستند که در این مقاله مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
پیوند شعر و موسیقى و چگونگی همخوانى اوزان با مضامین در دیوان عنصرى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این گفتار نگارنده بر آن است که پیوند شعرو موسیقى رادر چشم انداز علم عروض و موسیقى کلام بررسى کند و اوزان منتخب عنصرى را در ترازوى مضامین شعرش بسنجد و پیامهاى شاعرانه او راکه بیانگر دقیقى براى تعیین سبک سخنورى اوست در طیف جاذبه اوزان در مطالعه آورد و نقش بهگزینى الفاظ را در ترکیب کلام وى مورر تحلیل قرار رهد.
قافیه در شاهنامه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ویژگیهای شگفت انگیز اوزان شعر فارسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش در فن قافیه شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که قافیه در شعر فارسی پیش از اسلام نقشی چندان نداشته و نخست علم قافیه به زبان عربی و برای شعر عربی وضع و تدوین شده، مصطلحات این علم نیز، همه، از فرهنگ و زبان عربی اقتباس شده است. علم قافیه از زبان عربی به زبان فارسی آمده است و ایرانیان در آن تصرفاتی کرده اند.
در زبان فارسی، خط عربی، در موضع قافیه، برای شاعران امکان نفنن و هنرنمایی های متعدد فراهم کرده اما مشکلاتی را نیز موجب شده است که علل عمده آن به این شرح است:
1. ساختار هجایی دو زبان عربی و فارسی با یکدیگر تفاوت دارد.
2. در زبان فارسی، ممکن است دو یا سه ساکن متوالی در آخر کلمه قرار گیرد و در عربی نه.
3. در فارسی، ممکن است در آخر قافیه کسره اضافه قرار گیرد و در عربی نه.
4. در فارسی، امکان استفاده از پسوندها وجود دارد و عربی وجود ندارد.
5. در فارسی، امکان استفاده از ردیف هست و در عربی جایی ندارد.
6. در زبان فارسی، حروفی مانند ز، ذ، ض، ظ همه یکسان تلفظ می شود؛ اما، در عربی، میان آنها تفاوت آوایی هست.
7. در فارسی، روی باید جزو ریشه کلمه باشد و رعایت این قاعده بیش از عربی اهمیت دارد.
8. در قافیه سازی، توالی برخی از حروف و حرکات در فارسی و عربی تفاوت دارد.
9. در عربی، اگر کلمات قافیه به صامت ختم شود، رعایت اشتراک صامت آخر کافی است؛ اما، در فارسی، اشتراک هر دو صامت باید رعایت شود حتی اگر کلمه رعایت شود حتی اگر کلمه قافیه دارای پسوند باشد.
10. در عربی، ممکن است مصوت کوتاه کسره در برابر مصوت بلند «ی»، و مصوت کوتاه ضمه در برابر مصوت بلند «وُ» (u) قرار گیرد وقافیه بسازد؛ اما، در فارسی، قافیه کردن آنها جایز نیست.
11. در عربی، کلمات مختوم به مصوت بلند «ی» (i) با یکدیگر قافیه می شوند و رعایت اشتراک حرف دیگری ضرورت ندارد؛ اما، در فارسی، صرف رعایت اشتراک مصوت بلند «ی» برای درستی قافیه کافی نیست ...
قافیه در شعر معاصر فارسی
حوزه های تخصصی:
در تنگنای قافیه
حوزه های تخصصی: