فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۸۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
"کنایه و مثل دو مقوله زبانی- ادبی مجزا و متفاوت و با تعاریف و کارکردهای جداگانه هستند، اما همواره بسیاری از کنایه ها در کتاب های مربوط به ضرب المثل و ذیل امثال فارسی درج و ثبت شده اند و پژوهندگان، مثل نگاران و فرهنگ نگاران، جز معدودی، در آثار خود این دو را در هم آمیخته و به تفاوت های این دو، هیچ اشاره ای نکرده اند.
این مقاله می کوشد به استناد منابع موجود، به رغم دشواری تفکیک این دو، با ملاک های مشخص و عملی تفاوت های کنایه و مثل را نشان دهد.
ابتدا پس از طرح و بحث موضوع و ذکر پیشینه تحقیق، دو حوزه کنایه و مثل را تعریف و ویژگی ها و انواع هر یک را تبیین می کنیم تا کار مقایسه شباهت و اختلاف های این دو به آسانی صورت پذیرد، سپس تفاوت ها و شباهت های کنایه و مثل را مشروح و با ذکر مثال های کافی در چندین حوزه چون ایجاز، تشبیه، استعاره، اندرزگونگی، آهنگ، جنبه تجربی، دلیل آوری، مورد و مضرب، محور جانشینی و دو وجهی بودن بررسی می کنیم. در پایان نمونه هایی از کنایات نزدیک به مثل و امثال کنایه مانند را با ملاک های عرضه شده، از هم تمایز می دهیم.
تا کنون جز اشاراتی پراکنده، به طور مستقل، به موضوع این مقاله پرداخته نشده و این مقاله می تواند در حوزه های مثل شناسی و مثل نگاری در ادبیات عامه و بلاغت و بیان در ادبیات رسمی کاربرد پیدا کند.
"
دلبر جانان من برده دل و جان من آیا این شعر از حافظست؟ (بحثی درباره صنعت طرد و عکس یا عکس و تبدیل)
حوزه های تخصصی:
حواس پنجگانه و حس آمیزی در شعر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر معمولا حاصل تجربه ها و یافتههای شاعر است. بسیاری از این تجربهها و یافتهها تنها به یاری یکی از حواس به دست نیامده است. شاعر برای بیان کردن و انتقال دادن اینگونه موارد نیازمند ان است که حواس گوناگون مخاطب را همزمان تحت تاثیر قرار دهد. یکی از راههای این کار حسامیزی است. این ارایه گاه از راه به کار بردن واژگان و تعبیرات مربوط به حسی درباره حس دیگراست؛ همچنین ممکن است با استفاده از معانی ایهامی یک واژه دو یا چند حس را به طور همزمان تحت تاثیر قراردهد. کاربرد حسامیزی در ادبیات غرب گاه بر اثر نظریه ارتباطها یا عقیده به پیوندی نهانی میان پنج حس است. این نظریه میتواند با نظرمولانا درباره حواس قابل مقایسه باشد. گاهی دیگر حسامیزی حاصل حالت سینستزی در شاعر است. حالتی که احتمالا شاعرانی چون رمبو و ویکتور هوگو تجربه کردهاند. حسامیزی در ادب کهن فارسی نمونه های محدودی داشته است. بسامد ان در سبک هندی افزایش یافته و در شعر معاصر رواج کامل پیدا کرده است. سیر این تحول در مقاله حاضر بررسی شده است.
انواع سؤال و جواب در شعر فارسی (نگاهی دیگر به آرایه ادبی سؤال و جواب)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
صنایع بدیعی در شعر نو
حوزه های تخصصی:
صنایع بدیعی از دیرباز مورد توجه شاعران و نویسندگان بسیاری بوده است. علی رغم تفاوت های آشکاری که شعر نو در عرصه وزن و قافیه و نیز عاطفه و مضامین آن با گذشته دارد، و با وجود اظهارات صریح نیما مبنی بر ناکارآمدی دانش بدیع، حضور آرایه های ادبی را در شعر نو نمی توان نادیده گرفت. بررسی بدیع در اشعار چهار تن از شاعران معاصر ـ نیما، سپهری، اخوان ثالث و شاملو ـ نشان می دهد که فنون بدیعی در شعر نو، جنبه تصنعی خود را از دست داده و به صورت طبیعی و براساس انواع تداعی ظهور یافته است. آنچه در این زمینه در شعر ایشان بیشتر به چشم می خورد، آن دسته از فنون لفظی بدیع است که علاوه بر ایجاد موسیقی، در ایجاد انسجام نیز نقش مؤثری ایفا می کند. فنون معنوی بدیع، در شعر نو چندان ظهور و بروزی ندارد. مواردی که در این بخش دیده می شود، اغلب بر تضاد و تناسب استوارند. در این مقاله، ضمن بیان تفاوت های شعر نو و شعر کلاسیک، فنون بدیعی در نمونه هایی از اشعار شاعران مذکور بررسی و با یکدیگر مقایسه شده است.
نگاهی به طبقه بندی صنایع بدیعی همراه با نقد و تحلیل صنایع لفظی
حوزه های تخصصی:
علوم بلاغی که سابقه ای دیرینه در ادبیات جهان دارد ، در ادبیات ایران نیز همواره مورد توجه بوده است . بعد از اسلام نیز با مرکزیت قرآن ، توجه به این مباحث گسترش چشمگیری یافت . ریشه های قوی بلاغت فارسی در زبان عربی و فقدان نقد و تحلیل عالمانهء آن ، موجب ظهور نارسایی هایی در این عرصه شده است که با طبقه بندی ، بررسی منتقدانه و آشکار کردن راز زیبایی مباحث آن ، می توان از نارسایی ها و افراط وتفریط های موجود دراین حوزه کاست و این علوم را به عنوان ابزاری کارآمد در خدمت رشد و شکوفایی ادبیات فارسی ، در آورد . این مقاله کوششی است در جهت طبقه بندی صنایع لفظی و نگاهی تحلیلی به فلسفهء شکل گیری و عملکرد این صنایع ، که کمتر به آن پرداخته اند .
واج آرایی و تکرار در شعر خاقانی
حوزه های تخصصی:
این جستار بر آن است آن گروه از آرایه های ادبی در دیوان خاقانی را که هم بسیار پرکاربرد و هم عناصر اصلی سازنده آنها بر تکرار واک ها استوار است، واکاوی و بررسی کند. در آغاز مقاله بر این نکته تأکید شده است که تمامی آنچه را که آرایه های لفظی خوانده می شود، در حقیقت گونه هایی از تکرارهای هنری یا واج آرایی است . زیرا وجه مشترک همه آنها چیزی جز تکرار واک ها نیست که شاعران با شگردهای ویژه ای آنها را در گونه های بسیار متنوع به کار برده اند . در آرایه های "توزیع و تکرار" شاعر واک ها را با آزادی کامل در هر کجای مصرع و بیت که بخواهد تکرار می کند . اما در جناس ها، قلب، اشتقاق، تصدیر، تسمیط و ... واک ها را با قانونمندی ویژه ای به گونه های خاص یا در جاهای ویژه ای از مصرع و بیت به کار می برد. برای نمونه در جناس، واک ها در واژه های قرینه تکرار می شوند، در اشتقاق و باژگونگی یا قلب با جابه جایی به کار می روند، در تصدیر به صورت واژه هایی در جاهای خاصی از ابیات تکرار می شوند و در تسمیط واک های خاص در جاهایی ویژه به صورت واژه هایی خاص به کار می روند. خاقانی با چیرگی شگفت انگیزی که بر حوزه زبان و واژگان دارد، به شیوه ای بسیار هنرمندانه و با بسامد بالا از همه شیوه ها و شگرده ای تکرار، برای آفرینش مضامین و آرایش مظاهر سخن خویش بهره برده است و گفتنی است که هماهنگی بسیاری از این شیوه ها با بافت کلی فضای عاطفی بیت، در خور توجه است و هرچه بیشتر موسیقی درونی و معنوی آن را تقویت میکند.
ایهام تناسب های پنهان در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکثر پژوهشگرانی که دربارة حافظ و شیوة شعری او سخن گفته اند، ایهام و ایهام تناسب را خصیصة اصلی سبک وی دانسته اند. در شعر وی، کلمات در پیوند با یکدیگر و در شبکه ای از تناسبات قرار دارند. اکثر شارحان دیوان وی کوشیده اند تا جنبه هایی از این تناسبات و زیبایی ها را به نمایش بگذراند. با این حال، بسیاری از ایهام های وی از دید حافظ پژوهان پنهان مانده اند. در همین راستا، در این مقاله به بررسی برخی از ایهام تناسب های نهفته در شعر وی که اغلب از دید محقّقان پنهان مانده اند پرداخته ایم. بدین منظور، ابتدا سیر تحوّل ایهام و ایهام تناسب را به طور فشرده در کتب بلاغی فارسی بررسی کرده ایم و پس از آن، ابیات مورد نظر را که به نوعی ایهام تناسب یا دیگر انواع ایهام در آنها به کار رفته، مطرح ساخته ایم. در این بررسی، سعی بر آن بوده است که واژه های مورد نظر را در فرهنگ های معتبر پیگیری کنیم و پس از آن، با ذکر شواهدی از متون نظم و نثر، به تشریح آنها در بیت مورد نظر حافظ بپردازیم.
بررسی ساختار ارسال مثل (بحثی در ارسال مثل و تفاوت آن با برخی گونه ها و ساختارهای مشابه آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر و مثل همسایه دیوار به دیوارند، شاعران و نویسندگان همواره برای آنکه به لطف و شیرینی و رسایی کلام خود بیفزایند، از مثل بهره جسته اند، بسیاری از مثلها نیز حاصل رواج اشعار معروف شاعران و نویسندگان فارسی زبان است. این تعامل بر غنای ادب فارسی افزوده و زبان مردم را غنی و پرمایه ساخته است. در این مقاله پس از ارایه تعاریف مثل، ویژگیهایی چون ایجاز، جنبه های تشبیهی و استعاری، کاربرد مردمی و رواج، آهنگ، جنبه های پند و اندرزی، جنبه های تجربی مثلها و رسایی و فصاحت آنها تشریح می شود تا بدین ترتیب شباهت و نزدیکی مثل را به شعر نشان دهیم. برای آنکه جایگاه امثال منظوم و ارسال مثل را میان انواع مثل دریابیم، با انواع مثل از نظر ساخت زبانی، ریشه های داستانی و غیر داستانی، درون مایه و محتوا، زبان و بیان، رواج و قدمت، آشنا می شویم. سپس مثلهای منظوم معرفی و ابعاد گوناگون آن بررسی می شود. پس از آن به کارکرد مثل در شعر شاعران از طریق ارسال مثل اشاره می شود و تفاوت ارسال مثل با تمثیل، اسلوب معادله، تضمین، تلمیح و کلام جامع تبیین می گردد. در این بخش مولف می کوشد شباهتهایی را که موجب برخی اشتباهات شده است، از طریق بیان تفاوتهای باریک میان ارسال مثل و موارد یاد شده نشان دهد. در پایان مقاله شیوه های خاص شاعران در مثل آوری و ارسال بیان می شود.
نقد قلب (به مناسبت چاپ سوم از ویرایش دوم نگاهی تازه به بدیع، نوشته دکتر سیروس شمیسا)
حوزه های تخصصی:
صُوَر حُسن تعلیل در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به صناعت حُسن تعلیل در شعر حافظ پرداخته می شود. حسن تعلیل صناعتی است که در آن شاعر دلیلی ادعایی برای پدیده ای می آفریند یا بین دو پدیده رابطه علت و معلولیِ تخیّلی ایجاد می کند. در شعر فارسی این صناعت از آغاز ظهور و نمود داشته است؛ به نحوی که به نظر برخی پژوهشگران ادبی از ویژگی های خاصِ شعر فارسی است. حسن تعلیل بعد از ایهام، یکی از صناعت های غالب در شعر حافظ است که به سبب تکرار و بسامد بالا، از عناصر سبک سازِ غزلیات اوست. شیوه استفاده حافظ از این صناعت به گونه ای است که معنای برخی ابیات وابسته به لحاظ کردن حسن تعلیل است. نکته دیگر اینکه نحوه استفاده حافظ از این صناعت غالباً آشکار و عیان نیست، بلکه به گونه ای ظریف و ضمنی است که با درنگ و تأمل، کشف و عیان می شود. در این مقاله، حسن تعلیل های اشعار حافظ در پیوند با صناعت های دیگری همچون: اغراق، تشبیه، ایهام، شخصیت بخشی، تجاهل العارف بررسی و تحلیل شده اند. حافظ در موارد گوناگون از این صناعت بهره گرفته است.
بیت پایانی؛ خوش فرجامی شعر
حوزه های تخصصی:
نقل قول هنری در شعر حافظ
حوزه های تخصصی:
"با همه کوشش های اهل بلاغت در شناخت شگردهای ادبی، هنوز برخی از آنها ناشناخته مانده است. مقاله حاضر به معرفی یک شگرد ادبی از این دست با نام «نقل قول هنری» می پردازد و چند و چون آن را در شعر حافظ بررسی می کند. نقل قول هنری چیست، هنری بودن آن چگونه رخ می نماید و گونه های آن کدام اند؟ این مقاله پاسخ گویی به این پرسش ها را بر عهده دارد. روش ما برای این منظور، روش توصیفی با رویکرد ساخت گرایانه بوده است.
از مجموع این بررسی چنین نتیجه می گیریم که نقل قول های هنری حافظ به تبع اعتدال گرایی او عموما در دو سویه روایی و شعری سیری معتدل را پشت سر گذاشته اند و در این دو سویه، به اقتضای حال، با عناصر راوی، فضا، زمان، مکان، توصیف، شخصیت، گفتمان، رویداد و تعلیق و آرایه های مجاز، تشبیه، اسلوب معادله، استعاره، تشخیص، متناقض نما، کنایه، جناس، واج آرایی، تنسیق الصفات، ایهام، استخدام، مراعات النظیر، تضاد، تلمیح، ارسال المثل، تضمین، تلمیع، اغراق، طنز، اسلوب الحکیم، دلیل عکس، حسن مطلع، ردالمطلع و حسن مقطع پیوند خورده اند. همچنین نمونه های این شگرد در دیوان وی، به اعتبارهای مختلف، تقسیمات متفاوتی مانند بی واسطه/ با واسطه، گفتاری/ نوشتاری، مستقیم/ غیر مستقیم، به عبارت/ به مضمون، یک مصراعی/ یک بیتی/ دو بیتی/ سه بیتی/ چهار بیتی/ پنج بیتی و واحد/ متعدد را برمی تابند.
"
تصاویر و مفاهیم متناقضنما در شعر صائب تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروز بیشترین بخش آگاهیهای ما از شعر کلاسیک به مسائل فکری و برخی از ظرایف هنری مربوط است که در کتب مربوط به نقد فنی و جمالشناسی شعر مورد تأکید قرارگرفته است. یکی از نکات ظریفی که در ادب فارسی و در شعر عهد صفوی، خصوصاً شعر صائب تبریزی، کمتر به آن پرداخته شده است، بررسی تصاویر و مفاهیم متناقضنما است. مباحث فرا عقلی و عرفانی، بیان عاشقانه، نکته سنجی و خیالپردازی، وصف ذات اقدس الهی، وضع سیاسی و اجتماعی روزگار و فرهنگ عامه، از مهمترین اسباب رواج این شگرد هنری در شعر صائباند. در میان اقسام تصاویر و مفاهیم متناقضنمای شعر او، پارادوکسهای مبتنی بر تشبیه، استعاره، مجاز و کنایه، بیش از پارادوکسهای معنوی جلوهگر است؛ چرا که میدان هنرنمایی و آشناییزدایی شاعر بیشتر در حوزه لفظ است و متناقضنماها لفظی بهترین وسیله برای تحقق این امر به حساب میآید. این مقاله سعی دارد با بحث درباره عوامل ظهور گسترده این شگرد هنری، به بررسی گونههای متعدد متناقضنما اعم از لفظی و معنوی در شعر صائب بپردازد.
جناس قلب در قصه آشنا احمد محمود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قلم ۱۳۸۵ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
ا Anagramme که در فارسی به آن جناس قلب یا تصحیف گفته می شود، کلمه ایست که با جابجایی حروف کلمه ای دیگر ساخته می شود. این شیوه زبانی که در ابتدا در شعر و برای پنهان ساختن اسمی خاص در بیان ابیات یک قطعه شعر و یا برای ساختن اسامی مستعار به کار برده می شود به مرور در ادبیات رواج یافت. چنان که اکنون می توان در متون برخی نویسندگان مدرن از ساختار جناسی سخن به میان آورد. مقاله حاضر بر آن است که در داستان کوتاه احمد محمود، قصه آشنا، به بررسی این ساختار بپردازد و نشان دهد که چگونه تفکر درباره زبان و کارکرد آن می تواند زمانی در مرکز دل مشغولی های نویسنده ای قرار گیرد که شهرتش عموما به خاطر رویکرد به شیوه های بیان واقع گرایانه و اجتماعی آثارش است.
بررسی ایماژهای خیالی و نقش عنصر خیال در شعر بیدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنصر خیال در شعر بسیار مهم است؛ اگر چه برخی از ناقدان، قید خیال را در شعر زاید می دانند و می گویند هر شعر علاوه بر دارا بودن وزن و آرایه، خیال انگیز نیز هست. سبک هندی بیانگر واقعی اشعار خیال انگیز است و شاعران هندی، بویژه بیدل، در این خصوص نیک درخشیده اند. باریک اندیشی، خیال انگیزی، به کارگیری ترکیبات نو، تشخیص بخشیدن به چیزهای بی جان، بهره گیری از نمادها و تلمیحات، استفاده از شیوه های شاعران گذشته، سادگی بیان و تازگی زبان شعری، توصیف طبیعت، بازی با کلمات و تکرار قافیه، بسامدها، حس آمیزی، تناقض، (پارادوکس) و عرفان از ویژگیهای شعر بیدل است.
ماهیت و زیبایی شناسی تشبیه مقلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشته به ماهیت و کارکردهای زیبایی شناختی تشبیه مقلوب پرداخته ایم. ابتدا سه نوع متفاوت تشبیه مقلوب را از یکدیگر باز شناخته ایم و سپس هر یک را به تفصیل بررسی کرده ایم. اما مساله اصلی این تحقیق، بررسی نوع سوم یعنی تنها تلقی و مفهومی است که در کتب بلاغت عربی بدین نام موسوم گردیده است. شهرت و شناختگی رابطه مشبه و مشبه به آشکاری وجه شبه در طرفین، زیاد نبودن تفاوت طرفین در اتصاف به وجه شبه و داشتن سابقه کاربرد فراوان انتساب وجه شبه به طرفین از شروط درستی و زیبایی تشبیه مقلوب است. تشبیه مقلوب اگر به درستی و با رعایت شرایط به کار رود، می تواند کارکردهایی چون مبالغه در دعوی شاعرانه، اجتناب از ابتذال شعری و موضوعیت یافتن مشبه به را به همراه داشته باشد.
اعجاز ایجاز با حذف اجزای مختلف کلام در گلستان سعدی
حوزه های تخصصی:
سعدی یکی از بزرگ ترین شاعران و نویسندگان زبان فارسی و خالق چندین شاهکار ادبی ازجمله گلستان است؛ ازآنجاکه شاهکارهای ادبی در هر زبان برجستگی های متعددی دارد، تأمل در نثر گلستان ما را با ویژگی ""ایجاز""، به منزله یکی از ویژگی های برجسته کلام سعدی، مواجه می کند که نیازمند دقت و بررسی است. هدف این نوشتار بررسی میزان گرایش سعدی به ایجاز، نمود انواع ایجاز و بررسی عناصر دستوری بلاغی در نثر گلستان است. نویسندگان مقاله پس از تعریف، تقسیم بندی و مقایسه انواع ایجاز و ذکر پیشینه مختصری درباره آن، به تحلیل نمونه های ایجاز و دسته بندی انواع آن در گلستان پرداخته اند و در پایان به این نتیجه رسیده اند که پربسامدترین نوع ایجاز در گلستان ایجاز حذف است و با آنکه بسامد ایجاز قصر در گلستان نسبت به نوع نخست کمتر است، از تنوعی برخوردار است که می توان انواعی ازقبیل ایجاز دستوری و ایجاز معنوی برای آن قائل شد.
بررسی حس آمیزی در غزلیات بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حسامیزی ـ آمیختن ویژگی های دو حس از حواس پنج گـانه ظاهـری ـ از صور خیالی است که در ادبیات فارسی سابقه کاربرد طولانی دارد، اما نام گذاری و رواج آن به دوره معاصر برمی گردد. در این مثال پس از ذکر تعاریف و معرفی پیشینه کاربرد حسامیزی، درباره ساختار بلاغی و شکل دستوری آن مطالبی آمده و سپس انواع حسامیزی در غزلیات بیدل دهلوی از نظر ترکیب ویژگی های حواس با یکدیگر - که شامل نه گونه است- ارایه شده و سرانجام به معرفی گونه ای دیگر از این لطیفه ادبی - که حاصل ترکیب یک مفهوم انتزاعی (عقلی) با یک ویژگی از حواس ظاهری است - و تقسیم بندی پنج گانه ای که برای آن در نظر گرفته ایم، پرداخته شده است.