هدف این پژوهش شناسایی و مقایسه ویژگی های برنامه درسی آموزش عالی از راه دور در کشورهای انگلستان هند و ایران بوده است در این پژوهش شباهت ها و تفاوت های ویژگی های برنامه درسی موسسات آموزش عالی از راه دور در کشورهای مذکور به منظور بهبود بخشیدن نظام آموزش از راه دور در ایران بررسی و مقایسه شده است. براین اساس نوع مطالعه این پژوهش تطبیقی- توصیفی و روش آن توصیفی تشریحی مبتنی بر تجزیه و تحلیل مقایسه ای، مطابق روش و مراحل چهارگانه بردی می باشد. اطلاعات مورد نیاز آن برای پاسخگویی به پرسش ها ازطریق اسناد و مدارک کتابخانه ای و گزارش های تحقیقی و جستجو در شبکه جهانی اینترنت مرتبط و سایت های وزارت تحقیقات و آموزش عالی کشورهای مورد مطالعه گردآوری شده است مهمترین نتایج بدست آمده نشان داده است که استفاده از تجربیات کشورهای موفق و بومی سازی آن و ترسیم چشم انداز آموزش عالی از راه دور به دلیل بالا بردن قدرت انتخاب فراگیران، ارتقای جامعیت و ابتکار عمل و توان اثرگذاری نظام آموزش از راه دور در کشورمان به ضرورت رویکرد تلفیقی در تکنیکها و روشهای آموزش از راه دور و همچنین توجه به اصول و رویکردهای اساسی این نظام که دانشجو محوری و تأکید بر تفاوتهای فردی در طراحی آموزشی دارد
اهداف: نظام آموزش عالی و دانشگاه ها به فرم هایی از چابکی نیاز دارند. این پژوهش با هدف تعیین میزان استفاده از مولفه های چابکی سازمانی در دانشگاه ها براساس 5 مولفه محرک ها، قابلیت های، تسهیل کننده، موانع و پیامدهای چابکی صورت گرفت.
روش ها: این پژوهش توصیفی پیمایشی در اعضای هیات علمی دانشگاه های دولتی استان فارس انجام شد و 310 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته 116سئوالی سنجش میزان کاربست چابکی در دانشگاه ها استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری T یک نمونه ای و آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد.
یافته ها: بین نظرات اعضای هیات علمی دانشگاه ها در مورد میزان کاربست مولفه های چابکی سازمانی بر حسب جنسیت آنان تفاوت معنی داری وجود نداشت؛ اما بر حسب رتبه علمی، سابقه تدریس، نوع دانشگاه اعضای هیات علمی و سمت افراد دارای تفاوت آماری معنی دار بود.
نتیجه گیری: میزان استفاده از مولفه های چابکی سازمانی در دانشگاه های دولتی استان فارس در سطح کمتر از متوسط است.
" در این مقاله نخست به تحلیل مفهوم شهروندی و ابعاد گوناگون آن از دیدگاه برخی از اندیشمندان و صاحب نظران تعلیم و تربیت می پردازیم. سپس با دید تطبیقی به چگونگی فرایند تربیت شهروندی و سیر تحولات آن در یکی از ممالک صاحب تجربه که به گواه تاریخ تحولات جهانی آموزش و پرورش، بیش از هر کشور دیگر جهان در این خصوص اقدامات اصلاح طلبانه به عمل آورده است، یعنی کشور ژاپن، خواهیم پرداخت.
گفتنی است که بررسی فرایند تربیت شهروندی در کشور ژاپن، که در بخش دوم این مقاله به طور مفصل بدان اشاره خواهد شد، بر دو هدف استوار است. نخست این که خواننده را در جریان شکل گیری تربیت شهروندان و عوامل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، که در طول تاریخ پرفراز و نشیب کشور ژاپن بر آن تاثیر گذاشته است، خواهیم گذاشت. دوم آن که دریابیم دیگران در راه ساختن و قوام بخشی نظام آموزش شهروندی خود چه اقداماتی به عمل آورده اند و امروزه چه تدابیری را در جهت حل و فصل مسائل و مشکلات ناشی از این گونه آموزش ها در پیش گرفته اند، زیرا به اعتقاد نگارنده بینشی که از این طریق حاصل می شود این امکان را برای ما فراهم خواهد کرد که با ژرف اندیشی و گام های سنجیده نسبت به اصلاحات برنامه های مربوط به تربیت شهروندی کشورمان اقدام کنیم.
در بخش پایانی این مقاله کوشیده ایم با تحلیل نتایج حاصل از این مطالعه و تبیین اجمالی وضع کنونی آموزش شهروندی در کشورمان، پیشنهادهایی را برای بهره گیری از اندیشه های نو در استقرار یک نظام کارآمد تربیت شهروند ارائه کنیم.
"