بازنمایی عناصر طبیعت در قرآن کریم از دیدگاه زبان شناسی زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
سیر کنونی افزایش نابرابری محیط زیستی، روند تخریب آن و فرهنگ مشوق مصرفِ بیشتر، لزوم تغییر در نگرش را طرح می-کند. لازمه این تغییر ظهور جامعه ای است که داستان های گفتمانی خود را تحلیل کرده است، می شناسد و در پی تغییر آنهاست. پناه بردن به داستان های گفتمانی موردنظر کتاب های مقدس از جمله قرآن کریم زمینه تغییر نگرش را فراهم می-کند. پرسش اساسی این تحقیق پرسش از داستان محوریت انسان در طبیعت است؛ رابطه انسان با طبیعت و هر دو آنها با خداوند در قرآن کریم چگونه است و این روابط چگونه در زبان قرآن نمود یافته اند؟ عنوان "داستان" در اینجا از نوع داستان-های معمول رمان ها و حکایات نیستند، بلکه ساختارهای شناختی در پس گفتمان هاست. فرض اولیه این پژوهش این است که عدم توجه به معنویت در ارتباط میان انسان و محیط زیست ریشه بسیاری از ویرانی ها و تباهی هاست. روش تحلیل زبانی نیز سازوکار موردنظر زبان شناسی زیست محیطی است. نتایج تحلیل نشان می دهد که در متن قرآن کریم جهان بینی توحیدی حاکم است که بر اساس آن انسان به عنوان امانت دار در طبیعت شناخته شده حق دخل و تصرف بی قید و شرط در اجزای آن را ندارد. بر اساس سازو کار های زبان شناختی، معین گردید که همه عناصر طبیعت واجد ارزش ذاتی و اخلاقی هستند. نوآوری تحقیق حاضر در این است که با اتخاذ رویکرد زبانی خاص و با تحلیل گفتمان به این نتیجه دست یافته است.