پیش بینی و تبیین سکوت سازمانی با استفاده از راهبردهای رهبری مثبت گرا و نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
67 - 93
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی و تبیین سکوت سازمانی با استفاده از راهبردهای رهبری مثبت گرا و نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی انجام شده است.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر اجرا، آمیخته اکتشافی است. مدل توسعه ابزار در بخش کمّی، توصیفی هم بستگی و در بخش کیفی، پدیدارشناختی مبتنی بر تجارب زیسته است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان و اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان منطقه 9 شرق کشور بودند (354 نفر) که با توجه به فرمول کوکران، در بخش کمّی، 180 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و در بخش کیفی، 26 نفر به روش هدفمند تا اشباع نظری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه های رهبری مثبت گرا کامرون (2008)، توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر و میشرا (1997) و پرسش نامه محقق ساخته سکوت سازمانی استفاده شد. پایایی ابزارها برحسب آلفای کرونباخ، به ترتیب 94/0، 77/0 و 93/0 و روایی هم گرای پرسش نامه ها نیز، به ترتیب 86/0، 50/0 و 62/0 به دست آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس 24 و اسمارت پی ال اس تجزیه وتحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که بین رهبری مثبت گرا و توانمندسازی روان شناختی و سکوت سازمانی، رابطه منفی و معنادار وجود دارد. همچنین، توانمندسازی روان شناختی بین رهبری مثبت گرا و توانمندسازی روان شناختی، نقش میانجی دارد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که به کارگیری سبک رهبری مثبت گرا و توانمندسازی کارکنان، می تواند نقش مؤثری در کاهش سکوت کارکنان داشته باشد، از این رو پیشنهاد می شود که مدیران دانشگاه فرهنگیان، روی توسعه و تقویت رهبری مثبت گرا و توانمندسازی کارکنان سرمایه گذاری کنند تا بتوانند با مشارکت و هم فکری هرچه بیشتر کارکنان، زمینه توسعه و اثربخشی بیشتر سازمان را فراهم سازند.