تعریف ابن سینا از مادی و مجرد و پیامدهای آن بر معاد جسمانی او (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
در میان فلاسفه مسلمان، ابن سینا نگاه مهمی به مساله مادی و مجرد داشته است. او طبق نظریه فیض خود که اعتقاد به قوس نزول و صعود دارد، قائل به فیاضیت واجب الوجود به همه موجودات اعم از مادی و مجرد می باشد. اندیشه وی در نوع ارتباط مادی و مجرد و نحوه تاثیرگذاری و تاثیرپذیری این دو مفهوم از یکدیگر به گونه ای است که او به عجز در اثبات معاد جسمانی رسیده و آن را به شریعت واگذار کرده است. وی براساس جهان شناسی مشایی خود که موجودات را به مجرد و مادی تقسیم می کند، به این نتیجه می رسد که معاد جسمانی برهان پذیر نیست و باید به قول نبی اعتماد کرد. سوال اصلی این است که مفهوم مادی و مجرد در فلسفه ابن سینا چه پیامدهایی بر نفس شناسی و معادشناسی او دارد. پژوهش حاضر درصدد آن است تا با بررسی تعریف این دو مفهوم پیامدهای آن ها را در فلسفه ابن سینا روشن سازد و در پی آن شیخ الرئیس با این دو مفهوم معاد جسمانی را غیرقابل اثبات برهانی می داند.Ibn Sina's Definition of Material and Immaterial and Its Consequences on His Bodily Resurrection
Among the Muslim philosophers, Ibn Sina had an important view on the material and abstract issue. According to his theory of grace, which believes in the arc of descent and ascent, he believes in the obligatory grace of all beings, both material and abstract. His thought on the type of material and immaterial relationship and the way these two concepts influence each other is such that he has reached the inability to prove the physical resurrection and has left it to the Shari'ah. Based on his talking about cosmology, which divides beings into single and material ones, he comes to the conclusion that physical resurrection is not provable and the words of the Prophet must be trusted. The main question is: what are the consequences of the material and abstract concept in Ibn Sina's philosophy upon his psychology and eschatology. The current study aims to clarify the consequences of these two concepts in Ibn Sina's philosophy by examining the definition, and then he considers physical resurrection as an unprovable proof with these two concepts.