مطالعه تطبیقی اقناع درمدل یادگیری ومدل قرآن
حوزه های تخصصی:
انسان درزندگی خود بادیگران ارتباط برقرارمی کند.برقراری ارتباط به قصد تأثیرگذاری بر دیگران است. این تأثیرگذاری، در قالب اقناع درعلم ارتباطات و روان شناسی اجتماعی مورد مطالعه قرار می گیرد. به خاطر اهمیت تأثیرگذاری بر دیگران، مدل های گوناگونی ابداع شده است. یکی از مدل های اقناع،مدل«یادگیری» است که به وسیله ی«کارل هاولند» ابداع شده است. این مدل دو مؤلفه ی اساسی«عناصر ارتباط و ظرفیت های روان شناسی یادگیری» را پایه ی مدل خود قرار داده و به بررسی میزان تأثیرگذاری این دو می پردازد.قرآن کریم مجموعه ای از پیام های الهی به بندگان استکه برای تأثیرگذاری بر آن ها نازل شده است. این کتاب مقدس،مدلی برای ارائه پیام هایش دارد. مدل قرآن دارای سه مؤلفه است. مؤلفه ها ی مدل قرآن عبارتند از: عناصرارتباط؛ ظرفیت های روان شناسی و تفکر. این مقاله به مطالعه ی تطبیقی مدل یادگیری با مدل اقناعی قرآن می پردازد تا وجوه اشتراک و تفاوت مؤلفه ها ی موجود در این دو مدل را واکاوی کند .