الگوی توزیع قدرت در خانواده و طبقه اجتماعی زنان متأهل شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۴
۴۶-۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه: آنتونی گیدنز در رابطه با اقتدار مذاکره شده در خانواده عقیده دارد «توسعه این نوع دموکراسی، دلالتهای مهمی برای پیشبرد دموکراسی همگانی دارد». دستیابی به جامعه سالم، در گرو سلامت خانواده و تحقق خانواده سالم، مشروط به داشتن رابطه های مطلوب اعضاء آن با یکدیگر است. ازاین رو سالم سازی روابط در خانواده، اثرات مثبتی جهت ایجاد رفاه انسانی و اجتماعی به دنبال خواهد داشت. پژوهش حاضر به بررسی رابطه الگوی توزیع قدرت در خانواده و طبقه اجتماعی زنان جهت داشتن خانواده و جامعه سالم می پردازد. روش: روش تحقیق پیمایش و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری را زنان متأهل مناطق 1 و 19 شهر تهران تشکیل می دهند. داده های تحقیق با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای سهمیه ای از 383 نفر جمع آوری شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که 46 درصد از خانواده های معاصر، توزیع قدرت متقارن و 54 درصد از خانواده ها، توزیع قدرت نامتقارن مردمحور را تجربه می کنند. با بالارفتن طبقه اجتماعی زنان، افزایش مالکیت منابع ارزشمند و دستیابی به فرصتهای زندگی، توزیع قدرت در خانواده متقارن تر می شود؛ چنانچه زنان جامعه از منابع ارزشمندی چون تحصیلات، اشتغال، دارایی و درآمد برخوردار باشند و به فرصتهای زندگی زناشویی همانند ازدواج موفق، بهداشت و... دسترسی داشته باشند، توزیع قدرت در خانواده متقارن تر و دموکراتیک تر خواهد بود. بحث: قدرت در خانواده معاصر، نیازمند توزیع متقارن تر و عادلانه تری است. در بسیاری از خانواده های معاصر، اعمال تصمیمات از راه اجبار و خشونت صورت می پذیرد. بنیان های ارزشی و هنجاری جامعه در رابطه با توزیع قدرت در خانواده معاصر و طبقه اجتماعی زنان جامعه، نیاز به بازنگری و نوسازی دارد. به جاست تا مدیران و مسؤولین جامعه در راستای داشتن خانواده های سالم و جامعه سالم و به منظور توانمندسازی زنان جامعه به عنوان نیمی از پیکره اجتماع، سیاست هایی اتخاذ کنند.