حسین اترک

حسین اترک

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه فلسفه دانشگاه زنجان، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۶۹ مورد.
۴۱.

وحی رؤیایی: بررسی نظریه رؤیاانگارانه وحی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وحی رؤیاهای رسولانه سروش وحی رسالی مغالطات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۲ تعداد دانلود : ۴۴۰
یکی از نظریات ارائه شده در پدیدارشناسی وحی، نظریه «رؤیاهای رسولانه» سروش است. این نظریه، وحی را گزارشات پیامبر از رؤیاهای وی می داند. پژوهش حاضر، این نظریه را از جهت توجیه و لوازم خودگفته نظریه پرداز، بدون پرداختن به دیگر لوازم و نتائج منفی آن، نقد و بررسی کرده است. به نظر می رسد مهم ترین اشکال نظریه، مربوط به مقام توجیه و ذکر دلایل ناکافی در اثبات مدعای اصلی آن یعنی رؤیاانگاری وحی است. این نظریه در مقام توجیه مرتکب مغالطات متعددی چون «خلط نسبت»، «دلیل نامربوط» و «تعمیم شتاب زده» شده است و جامعیت لازم را در رجوع به منابع و تحلیل ساختاری قرآن ندارد. علاوه بر اینکه با نظرات دیگر سروش، چون نظریه بسط تجربه نبوی در تعارض است. این نظریه نه تنها فواید برشمرده نظریه پرداز را ندارد؛ بلکه در عینِ نگشودنِ پیچیدگی های موجود در تفسیر قرآن، خود در غموضِ «تعبیر» افتاده است و نه تنها معضلات کلامی را حل نکرده است، بلکه معضلات جدیدتری چون چگونگی حجیت رؤیاهالای رسولانه ایجاد کرده است.
۴۲.

بررسی دلالت آیه «اطیعوا» بر عصمت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: آیه اطیعوا عصمت اولوالامر مقدمات حکمت اطلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۸ تعداد دانلود : ۳۹۳
این مقاله در زمینه کلام اسلامی به بررسی دلالت آیه «أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ» (نساء /59) بر عصمت انبیاء می پردازد. این آیه یکی از مهم ترین آیات قرآنی است که از آن برای اثبات عصمت انبیاء، به ویژه نبی مکرم اسلام، و صاحبان امر استفاده شده است. استدلال به این صورت است که چون خداوند به طور مطلق دستور به اطاعت از رسول خود داده است، این دلالت بر عصمت او از خطا و گناه می کند؛ چرا که اگر رسول معصوم نباشد، ممکن است در دستورات خود به مردم دچار عصیان یا خطا شود؛ در نتیجه، دستور مطلق خدا به اطاعت از او، منجر به تبعیت مردم از رسول در عصیان و خطایش خواهد شد و این خلاف غرض خداوند از ارسال رسول است. به نظر نویسنده، این استدلال مخدوش است و استفاده از اطلاق آیه برای اثبات عصمت بر اساس مباحث علم اصول و شرایط اخذ به اطلاق یک کلام درست نیست. آیه در مقام بیان عصمت یا عدم عصمت انبیاء نیست؛ بلکه صرفاً در مقام بیان اصل حکم ضرورت اطاعت از رسول و صاحبان امر توسط مردم است. علاوه بر اینکه قرائن عقلی و نقلی متعددی وجود دارند که آیه را از ظاهر مطلق آن منصرف و ضرورت اطاعت را مقید به عدم مخالفت دستورات رسول و صاحبان امر با کتاب و حکم خدا می سازند.
۴۳.

منشأ الزام های اخلاقی از نظر کریستین کرسگارد(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: کرسگارد خودآگاهی ذهن اندیشناک هویت عملی انسانیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۰ تعداد دانلود : ۲۸۸
یکی از موضوعات فرا اخلاقی، بحث از منشأ الزام های اخلاقی است. مسئله این است که الزام های اخلاقی، یعنی بایدها و نبایدهای اخلاقی از کجا ناشی می شوند؟ به باور خانم کریستین کرسگارد، فیلسوف معاصر آمریکایی، منشأ الزام های اخلاقی هویت اخلاقی انسان و انسانیت انسان است. انسان به دلیل خودآگاهی اش به صرف میل به چیزی آن را انجام نمی دهد، بلکه از خود می پرسد که آیا درست است که مطابق میل خویش رفتار کنم؟ کرسگارد که همانند کانت به ارزش ذاتی انسانیّت معتقد است، می گوید که دلایل ما برای انجام دادن چیزی را هویت و طبیعت ما مشخص می کند. هویت ما به عنوان انسان، زن یا مرد، عضوی از قوم یا نژاد، دین خاص یا طبقه اجتماعی خاص و ... الزام های نامشروطی را بر ما تحمیل می کنند. بنابراین، از نظر کرسگارد هویت ما به عنوان یک انسان منشأ هنجارها و الزام های اخلاقی ماست. نقض این الزام ها به معنای از دست دادن هویت ماست. انسانیت بخش مهم هویت ماست. به نظر می رسد افزون بر برخی اشکال ها بر نظریه اخلاقی کرسگارد، ایرادهای وارد بر نظریه اخلاقی کانت نیز بر آن وارد است؛ از جمله اینکه اصل انسانیت و هویت عملی انسانی نمی تواند همیشه به عنوان معیاری موفق در تشخیص فعل اخلاقی عمل کند.
۴۴.

نظریه حدّ وسط از منظر غزالى(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: غزالی فضیلت گرایی اخلاقی سعادت فضیلت حد وسط فضایل توفیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۱ تعداد دانلود : ۲۶۴
نظریه اخلاقی غزالی تقریری از نظریه های فضیلت گرایی اخلاقی است که در واقع تلفیقی از سه رویکرد فلسفی، نقلی و عرفانی است که جنبه نقلی و عرفانی آن بسیار غلیظ تر از جنبه فلسفی آن است. وی از سویی تابع نظریه حد وسط ارسطویی است که فضیلت اخلاقی را حد وسط دو رذیلت افراط و تفریط می داند و از سوی دیگر، افزون بر عقل، شرع را نیز معیار تعیین فضیلت برمی شمارد و با استناد به آیات و روایات، فضایل اخلاقی را معین می کند. غزالی به طور کلی سعادت را کمال ویژه هر موجود تعریف می کند و سعادت انسان را در علم و معرفت به حقایق اشیا می داند. البته به نظر می رسد وی افزون بر علم و معرفت، چهار عامل: خیرات بیرونی، فضایل بدنی، فضایل اخلاقی و سعادت اخروی دیگر را نیز جزو سعادت انسان برمی شمارد که سه مورد نخست نقش مقدمی برای سعادت اخروی دارند و سعادت حقیقی و نهایی انسان در لقای خداوند است. غزالی نوآوری های متعددی در نظریه حد دارد که عبارتند از: افزودن قوه ای به نام قوه عدل به قوای سه گانه افلاطونی، ارائه تعریفی جدید از عقل عملی که وظیفه آن تنها تحریک بدن و تدبیر قوای شهوی و غضبی است، ارائه تعریفی جدید از فضیلت عدالت، افزودن معیار شرع بر معیار عقل به عنوان معیارهای تعیین حد وسط، ارائه استدلال نقلی در تأیید نظریه اعتدال، افزودن فضایل شرعی و صوفیانه به فهرست فضایل.
۴۵.

بررسی معنای سرمدیت خدا از نگاه سوئین برن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرمدیت سوئین برن فرازمانی زمان مند بودن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۱۲۷
سرمدیت به معنای «حیات نامحدود مستمر فرازمانی» در الهیات فلسفی کلاسیک، یکی از اوصافی است که خداوند به آن متصف می شود؛ لکن برخی فیلسوفان به دلیل عدم انسجامی که در آن به نظر می رسد، از این تعبیر فاصله گرفته اند و قید «فرازمانی» را نامعقول دانسته اند. سوئین برن نیز از این قید اجتناب کرده و معتقد است اگر سرمدیت خداوند به نحو فرازمانی تعبیر شود، مستلزم تالی های فاسدی نظیر عدم امکان ارتباط خداوند با زمان، ناسازگاری با متن مقدس، هم زمانی پدیده های زمانیِ متقدم و متأخر، ناسازگاری با مقوله های دینی مانند عفو و بخشش، مجازات و پاداش می شود. سوئین برن جهت انسجام خداباوری کلاسیک، از سرمدیت فرازمانی به سرمدیت زمان مند گذر می کند. با بررسی دلایل وی، می توان گفت: نخست آن که سوئین برن بیش از حدّ به ظاهر متن مقدس توجه کرده و به عنوان متن گرا، ظاهر شده است. درباب ارتباط خداوند فرازمان با زمان نیز می توان راه حل هایی دیگری مانند؛ جعلِ وجود زمان مند (رویکرد صدرایی) اندیشید. درباب هم زمانی پدیده های زمانی مختلف نیز می توان گفت پدیده های زمانی، حقیقت شان به نحو بسیط نزد خداوند حاضر است، نه وجود فیزیکی شان؛ لذا حضور آن ها نزد خداوند منجر به هم زمانی پدیده های متفاوت نمی شود. هم چنین نقدهای سوئین برن بر استدلال های طرفداران فرازمانی بودن خداوند موجه به نظر نمی رسد. در نتیجه، باید گفت سرمدیت زمان مند سوئین برن، تقریر موجّهی جهت تبیین سرمدیت خداوند به نظر نمی رسد.
۴۶.

Muslim Moralists’ Contributions to Moderation Theory in Ethics

کلید واژه ها: Islamic ethics Moderation Theory Doctrine of the Mean Virtues Vices

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۱ تعداد دانلود : ۱۶۷
Originally introduced by Plato and Aristotle, Moderation Theory in Ethics is the most prevalent theory of ethics among Islamic scholars. Moderation Theory suggests that every virtue or excellence of character lies in the mean between two vices: excess or defect. Every ethical virtue comes from moderation in actions or emotions and every ethical vice comes from excess or defect. This paper suggests that while Islamic scholars have been influenced by this doctrine, they have also developed and re-conceptualized it in innovative ways. Kindī, Miskawayh, Avicenna, Rāghib Isfahānī, Nasīr al-Dīn Ṭusī, and others are among the Islamic contributors to the subject. Some of their innovations in this theory are as follows: bringing together Aristotle's doctrine of the mean with Plato's psychology (by Kindī), dividing virtues into four higher genuses, dividing vices into eight higher genuses, setting various kinds of vices and virtues under these higher genuses (by Miskawayh), adding the vice qualitative criteria to Aristotle's vice quantitative criteria (excess and defect) (by Ṭusī), dividing various conceptualizations of justice (by Avicenna), adding religious and mystical virtues into the existing list of virtues (by Rāghib Isfahānī), and proposing a comprehensive model for curing diseases of the soul. This paper seeks to establish the main contributions of these Muslim scholars to Moderation Theory and elaborate on this theory’s evolution within the Islamic world.
۴۷.

تأثیر نگرش «فوق تجردی به نفس» بر سبک زندگی انسان بر اساس فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وجود فوق تجردی نفس سبک زندگی حرکت جوهری ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۵ تعداد دانلود : ۳۰۱
این مقاله در زمینه فلسفه ملاصدرا به بررسی این پرسش از دیدگاه وی می پردازد که نظریه فوق تجردی نفس چه تأثیری بر زندگی فردی دارد؟ روشن است که سبک زندگی هر فردی رابطه تنگا تنگی با نوع تفکر و نگرش وی دارد. فردی که نگرش ملحدانه به زندگی دارد با فردی که دارای نگرش موحدانه است، سبک و شیوه زندگی مختلفی خواهند داشت. از نظر ملاصدرا نگرش افراد بسته به سعه وجودی آن ها متفاوت است. منظور از نگرش فوق تجردی به نفس آن است که نفس ناطقه انسان که انسانیت انسان به آن است، در سیر تکاملی خود از مرتبه تجرد و حتی اتصال به عقل فعال و عقول مجرده دیگر نیز فراتر رفته و به مرتبه فوق تجرد می رسد و با اصل خویش که همان ذات باری تعالی است، متحد می گردد؛ ذاتی که فوق تجرد و فارغ از هر ماهیتی است. با  تحلیل نظرات ملاصدرا و با تاکید بیشتر بر اصل حرکت جوهری، برخی از نتایج و تأثیرات نگرش فوق تجردی به نفس بر شیوه زندگی انسان احصاء شد که عبارتند از: توحید محوری، عدم نگاه مادی صرف، آرامش درونی، تغییر در نحوه عبودیت و تعریف سعادت در پرتو سعه وجودی. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بیان تأثیر نگرش و تفکر فوق تجردی نفس بر زندگی فردی با تکیه بر آرای ملاصدرا پرداخته است.    
۴۸.

معناشناسی «خوب» از نظر ناول اسمیت(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: ناول اسمیت معنا خوب توصیه تحسین شناختاری غیرشناختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۲۸۱
یکی از موضوعات مهم فرا اخلاقی معناشناسی واژه «خوب» است. در این زمینه آرای مختلف شناختاری و غیرشناختاری وجود دارد. ناول اسمیت با تقسیم الفاظ بر اساس کارکردشان به سه گروه احساسی (A)، الزامی (G) و توصیفی (D) واژه خوب را نیز به عنوان یک واژه احساسی دارای کارکرد تحریک و ایجاد علاقه و هم به عنوان واژه الزامی به معنای شایسته انتخاب یا انجام دادن می داند. وی معتقد است معنای خوب چیزی جز کاربردهای مختلفی که این واژه دارد نیست و برای فهم معنای آن باید به زمینه ها و بستر کاربرد آن توجه کرد. او با تقسیم کاربردهای واژه «خوب» به دو بخش اصلی و فرعی، کاربرد «خوب» در زمینه انتخاب و توصیه را دو کاربرد اصلی و کاربردش برای ستایش و تحسین، ترغیب، ارزیابی، کارامدی، مهارت و توصیف را شش کاربرد فرعی این واژه می داند. ناول اسمیت معتقد است واژه «خوب» در کاربرد واحد می تواند دو یا چند کارکرد همزمان داشته باشد؛ برای مثال، جمله «عدالت خوب است» بنابر زمینه کاربردش می تواند برای بیان انتخاب عمل عدالت توسط فرد یا توصیه آن به دیگری یا بیان ستایش و تحسین این عمل یا ترغیب وتشویق دیگران برای انجام دادن آن و ... به کار رود. بنابراین، به اعتقاد وی اشکال نظریه های اخلاقی پیشین در فروکاستن معنا و کاربرد واژه «خوب» در یک چیز است.
۴۹.

نظریه اخلاقی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ملاصدرا فضیلت گرایی اخلاقی سعادت فضیلت حکمت عدالت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۶ تعداد دانلود : ۱۱۳
نظریه های اخلاقی معمولاً به سه گروه نظریه های فضیلت گرایی، نتیجه گرایی و وظیفه گرایی تقسیم می شوند. نظریات اخلاقی اغلب فیلسوفان اسلامی را می توان جزء نظریه های فضیلت گرا دانست. ملاصدرا یکی از بزرگ ترین فیلسوفان اسلامی است، که فلسفه او از جهات مختلف دارای نوآوری است، پس شایسته است که نظریه اخلاقی او به طور منسجم تحقیق و بررسی گردد. این مقاله به این مهم می پردازد. ملاصدرا به عنوان یک فیلسوف فضیلت گرای اخلاقی، نظریه اخلاقی اش را با بحث از سعادت آغاز می کند. او بر اساس مبنای فلسفی اش، اصل وجود، شعور و ادراک وجود را سعادت می شمارد. هر موجود بر اساس مرتبه وجودی اش از سعادت متناسب برخوردار است. وی در بیانی کلی سعادت را نیل هر موجودی به کمال وجودی مختص خویش تعریف می کند که این کمال وجودی با مقتضای ذاتی او مطابق است. از نظر ملاصدرا سعادت حقیقی انسان در حکمت نظری و علم به حقایق اشیا و مشاهده موجودات مجرد عقلی و ذوات نورانی و اتصال و بلکه اتحاد با عقل فعال و بالاتر از همه ادراک ذات باری تعالی و لقای اوست. اما نیل به این سعادت عقلی بدون سعادت بدنی که همانا تهذیب نفس، تطهیر باطن، کنترل قوای غضبی و شهوی توسط قوه عقلی و نیل به ملکه عدالت ممکن نیست. ملاصدرا معتقد به قاعده اعتدال ارسطویی است و همه فضایل اخلاقی را در حد وسط میان دو طرف افراط و تفریط قرار می دهد. وی مانند اغلب علمای اخلاق اسلامی معتقد به چهار فضیلت اصلی و هشت رذیلت اصلی مقابل است.
۵۰.

نتایج و پیامدهای اخلاقی اندیشه وجود عین الربطی معلول در فلسفه ملاصدرا بر زندگی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وجود عین الربط علت و معلول تجلی اخلاق عدالت ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۲۲۰
این مقاله در زمینه فلسفه ملاصدرا به بررسی این پرسش می پردازد که نظریه وجود عین الربطی معلول چه پیامدهایی در بعد اخلاقی و اجتماعی دارد؟ از دیدگاه ملاصدرا وجود معلول عین الربط بوده و استقلالی ندارد و از مراتب وجود علت انتزاع می-شود. معلول پرتوی از انبساط وجودی وجود علت حقیقی است و علت در مرتبه علیت واجد تمام مراتب معلولات است. در پارادایم فکری صدرایی تمامى علّت ها و فاعل ها عین ربط به واجب تعالى بوده و هیچ نحوه استقلالى ندارند. افاضه وجود، منحصر در ذات بارى است و دیگر علّت ها از مجارى و واسطه هاى فیض اویند. این گونه نیست که تنها وجود فاعل مباشر مستند به او باشد، بلکه تمامى شؤون او نیز مستند به فاعل حقیقى است و هر آن، وجود و تمامى شؤون وجودى را به فاعل افاضه مى کند؛ زیرا فاعل مباشر عین تعلّق و وابستگى به اوست. با تحلیل نظرات ملاصدرا و با تکیه بر قاعده حرکت جوهری، برخی از پیامدهای احصا شده از این نوع نگرش عبارتند از: سعادت غایی و کمال اخلاقی، احساس تقرب بیشتر و علم حضوری به خداوند، مسئولیت و تکالیف اخلاقی به اندازه مرتبه وجودی، انبساط کرامت ذاتی در همه مخلوقات، وصول به حریت وجودی. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی در صدد بررسی نتایج و پیامدهای اخلاقی نگرش عین الربطی وجود معلول با تکیه بر آراء ملاصدرا است.
۵۱.

دروغگوئی از نظر کانت

نویسنده:

کلید واژه ها: کانت دروغ اصل تعمیم پذیری اصل غایات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۳۰۴
این مقاله به بررسی دیدگاه کانت درباره حکم اخلاقی دروغگویی می پردازد. دروغگویی از نظر کانت رذیلتی بزرگ و کلید تمام شرور در عالم است. وی دروغ را چنین تعریف می کند: «به زبان چیزی گفتن و در دل چیزی داشتن». اغلب تصور می شود که دروغگویی به خاطر ضرر زدن به غیر نادرست است؛ ولی کانت معتقد است دروغ حتی اگر زیانی به کسی نداشته باشد و با نیت خیر نیز گفته شود، باز عملی نارواست. وی دروغ گویی را به خاطر نابود کردن ارزش انسانی خویش، نادرست می شمارد. او دروغ نگفتن را یک وظیفه کامل انسانی هم نسبت به دیگران و هم نسبت به خویشتن برمی شمارد. سئوال اصلی پژوهش این است که آیا دروغگویی از منظر کانت به طور مطلق ممنوع است یا وی آن را در برخی شرایط تجویز می کند؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد که دیدگاه کانت در مورد مطلق یا نسبی بودن ممنوعیت دروغگویی در آثار مختلفش متفاوت است. کانت در آثار ابتدایی خود، مانند: درس های فلسفه اخلاق، دیدگاه سهل گیرانه تر و انعطاف پذیرتری نسبت به دروغگویی دارد و دروغگویی را به طور مطلق ممنوع نمی شمارد؛ بلکه دروغگویی برای نجات خود از سوء استفاده دیگران را تجویز می کند و به طور کلی، دروغگویی و فریب را از باب مقابله به مثل جایز می شمارد؛ اما در آثار متأخرش، مانند: مابعدالطبیعه اخلاق و مقاله «حق فرضی دروغگویی با انگیزه خیرخواهانه» معتقد به ممنوعیت مطلق دروغگویی شده است. وی در بنیاد مابعدالطبیعه اخلاق، دروغگویی را بر اساس اصل تعمیم پذیری و اصل غایات ممنوع می شمارد.
۵۲.

بررسی دلالت آیه «لاینال» بر عصمت انبیا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عصمت انبیاء آیه لاینال عهدی ظالم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹ تعداد دانلود : ۷۵۵
این مقاله در زمینه کلام اسلامی به بررسی دلالت یک آیه مهم قرآنی بر عصمت انبیاء می پردازد. دلایل عقلی و نقلی متعددی بر اعتقاد عصمت مطلق انبیاء از سوی متکلمان شیعی اقامه شده است. موضوع این مقاله بررسی دلالت آیه «لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ» است. بر اساس این آیه، عهد خداوند، نبوت یا امامت، به ظالمان نمی رسد. هر گناهی، صغیره یا کبیره، مصداق ظلم است؛ بنابراین عهد نبوت خداوند به شخص گناهکار نمی رسد؛ بلکه تنها به شخص معصوم می رسد. اختلاف بر سر شمول معنای ظالم بر کسی است که مرتکب گناهی در گذشته شده و سپس توبه نموده و پرهیزکار شده است. متکلمان شیعی معتقدند چون کلمه «الظالمین» در آیه عام است، شامل چنین شخصی نیز می شود. بنابراین، نبی و امام باید معصوم مطلق باشد. نگارنده همانند برخی از متکلمان اسلامی معتقد است چون «ظالم» اسم مشتق است و بر اساس مباحث الفاظ در علم اصول، اسم مشتق، حقیقت در متلبس به مبدأ است، بنابراین ظالم به کسی گفته می شود که متلبس به صفت ظلم است نه آنکس که از ظلم توبه نموده و در حال حاضر، لباس تقوا و پرهیزکاری به تن کرده است. بنابراین، آیه دلالت بر عدم شمول عهد نبوت به ظالمان بالفعل دارد نه کسی که قبلا مرتکب ظلمی شده باشد و سپس توبه نموده باشد.
۵۳.

An Argument in Defense of Voluntary Euthanasia(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: Voluntary Euthanasia Just Killing Unjust Murder justice

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۲۷۱
One of the most challenging issues in medical ethics is a permission or prohibition of euthanasia. Is a patient with an incurable disease who has lots of pain permitted to kill oneself or ask others to do that? The main reason advanced by the opponents is the absolute prohibition of murder. Accordingly, the meaning of murder plays a key role in determining the moral judgment of euthanasia. The aim of this paper is to confirm the role of intention in moral judgment of euthanasia and eliminate the name of unjust murder from voluntary euthanasia. The Intention of an agent determines the name of the act and whether it is right or wrong. An important point that dose not taken into account in the definitions of murder, killing as well as their ethical judgment is considering the attributes of being unjust and forcible. Killing a human being is neither intrinsically good nor bad, but its ethical judgment depends on the way that happens, i.e. just or unjust. Every killing is neither bad nor unethical except unjust one which is both bad and unethical. The attribute of “unjust” has been mentioned in the definition of murder in Islamic jurisprudence, law, traditions, and Quran. Owing to this argument, on one hand, it is true to state that voluntary euthanasia is not unjust and forcible murder (the test of correct negation), and on the other hand, it is not true to say that voluntary euthanasia is unjust and forcible murder (the test of incorrect predication). It can be concluded that voluntary euthanasia is an independent title other than unjust murder and does not have its judgment.
۵۴.

پیوند اخلاق فلسفی و دینی در الذریعه راغب اصفهانی

نویسنده:

کلید واژه ها: اخلاق فضیلت اسلامی راغب اصفهانی الذریعه فضایل توفیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۱۴۳
برخی از حکمای اسلامی، گرچه در نظام اخلاقی خویش متأثر از فیلسوفان یونان باستان بوده اند، ولی اغلب تلاش داشته اند اخلاق فلسفی آنها را با آموزه های ناب دینی مخلوط کنند و یک نظام اخلاقی تلفیقی (فلسفی-دینی) ارائه نمایند. راغب اصفهانی، صاحب کتاب شریف الذریعه الی مکارم الشریعه، یکی از این حکمای مسلمان است. نظریه اخلاقی راغب در این کتاب را می توان در زمره نظریه های اخلاق فضیلت قرار داد. راغب گرچه در ساختار کلی نظریه اخلاقی اش، متأثر از اخلاق فضیلت افلاطون و ارسطو است، اما در محتوای علمی آن کتابی نظریه ای کاملاً دینی و قرآنی است و چندان رنگ و بوی فلسفی ندارد. وی به خوبی، اخلاق فلسفی و قرآنی را به هم آمیخته است. یکی از ابتکارات مهم راغب در این کتاب که ناشی از بهره گیری وی از قرآن کریم است، افزوردن فضایل دینی به فضایل چهارگانه اصلی فلسفی یعنی حکمت، عفت، شجاعت و عدالت است. وی چهار فضیلت هدایت، رشد، تسدید و تأیید را به عنوان فضایل توفیقی بر آنها می افزاید. به عقیده راغب، هیچ کس، راهی به هیچ یک از فضایل ندارد مگر به هدایت الهی و رحمت او. تقسیم عدالت به مطلق و مقید که بر گرفته از آیات قرآن و به نوعی راه گشای حل اختلاف حسن و قبح عقلی و شرعی معتزله و اشاعره است، نیز از ابتکارات راغب است که در کلام دیگر حکمای اسلامی دیده نمی شود.
۵۵.

خداباوری کلاسیک تعدیل یافته سویین برن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سویین برن خداباوری کلاسیک خداباوری کلاسیک سنتی خداباوری کلاسیک تعدیل یافته خداباوری گشوده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۱۳۹
سویین برن، فیلسوف معاصر دین، متفکری است که در برابر خداناباوران از وجود خداوند دفاع می کند. پرسش این پژوهش آن است که «سویین برن چه قرائتی از خداباوری را ترسیم می کند و آیا این تلقی از خداباوری تلقی مناسبی از خداوند است»؟ با توجه به بررسی مسئله شر و چالش برانگیزترین اوصاف خداوند از منظر و مرئای سویین برن می توان وی را به عنوان یک خداباور کلاسیک تعدیل یافته معرفی نمود؛ چراکه وی مهم ترین اوصاف پذیرفته شده در خداباوری کلاسیک را با تفسیری متفاوت تبیین می نماید. وی سرمدیت فرازمانی را انکار می کند؛ همچنین تغییرناپذیری حداکثری را انکار کرده، تغییرناپذیری حداقلی را پیشنهاد می دهد. در باب علم مطلق قرائتی تعدیل یافته تر از تلقی کلاسیک ارائه می دهد. به نظر می رسد شایسته است الهیات سویین برن را «الهیات کلاسیک تعدیل یافته» معرفی نمود. اگرچه با توجه به تحلیل وی از علم مطلق، در شیب لغزنده به سمت خداباوری گشوده قرار می گیرد، مواجهه وی با مسئله شر از رویکرد الهیات گشوده متفاوت است. طبق بررسی می توان گفت تلقی سویین برن از خداوند، دچار مشکلات متعددی است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی خداباوری سویین برن می پردازد.
۵۶.

راهکارهای یالوم در درمان اضطراب مرگ و مبانی فلسفی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یالوم اضطراب مرگ موج آفرینی خلاقیت معنای زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۱۶۲
پژوهش حاضر به بررسی راهکارهای روان درمانگر معاصر، اروین یالوم، در درمان اضطراب مرگ و مبانی فلسفی آن می پردازد. یالوم روان درمانگری اگزیستانسیال از نوع سارتری است که تلاش دارد براساس مبانی فلسفی خداناباوری، دین ناباوری و آخرت ناباوری، مسئله اضطراب مرگ را با راهکارهای وجودی کاهش دهد. وی معتقد است انسان به صورت تصادفی به این جهان فاقدمعنا پرتاپ شده است و چاره ای جز جعل معنا برای آن ندارد. ازنظر وی، انسان در دنیا با چهار دغدغه وجودی مهم، یعنی مرگ، آزادی، تنهایی و پوچی مواجه است که مسئله مرگ دراین میان از همه مهم تر است. وی به عنوان روان درمانگرِ وجودی، با رویکردی طبیعت گرایانه و خداناباورانه و با نگاهی نیست انگارانه به مرگ، واقعیت مرگ را به عنوان دغدغه وجودی انسان می پذیرد و تلاش می کند با راهکارهایی چون مرگ اندیشی، داشتن بینش وجودی به مرگ، تفکر درباب هستی، خودافشاگری، افزایش رضایتمندی از زندگی، حساسیت زدایی از مرگ، خلّاقیت و موج آفرینی، اضطراب مرگ را درمان کند.
۵۷.

Intention Involvement in the Nature of Plagiarism(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۱۵۵
Background: This article addressed one of the issues of research ethics that is called the nature of plagiarism coupled with involvement of intention. By definition, plagiarism is the attribution of others’ works to one’s own. This may be done intentionally and/or unintentionally. Some researchers believe that intention is not involved in the nature of plagiarism and an author who forgets to make references to the used sources has committed plagiarism since this forgetfulness has led to the attribution of others’ work to one’s own. In contrast, some experts call such a person a wrongdoer, not a plagiarist. Conclusion: By likening this problem to the issue of involvement of intention in telling a lie, the author separates two kinds of plagiarism: act-plagiarism and agent-plagiarism. The intention does not involve in the act-plagiarism (to be an act an instance of plagiarism), but it is involved in the agent-plagiarism (to call someone plagiarist). As a result, an author who forgets to make reference is not a plagiarist, but his/her act is an instance of plagiarism.
۵۸.

A Comparative Study between the Attributes of Jesus in Christian Theology and Muhammadan Reality in Islamic Theosophy(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: Jesus Muhammad LOGOS God Christian theology Islamic theosophy

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۲۱۲
In this paper, the attributes of Jesus as the second person of Trinity in Christianity and Muhammadan Reality in Islamic Theosophy were compared. The term ''Muhammadan Reality'' in Islamic Theosophy refers to transcendental and divine being of Muhammad rather than his human and historic existence. According to this research, both Jesus and Muhammadan Realities have divine attributes. They are lights of God, the Word or the Pen of God, the creators of the word, omniscience, omnipotent, omnibenevolent as well as the intermediaries between God and humans. In this study, it is demonstrated that what happened to Jesus in Christianity, it has also happened to Muhammad in Islamic theosophy with some differences. The influence of Greek philosophy, especially Platonic, in ascribing these attributes to Jesus in Christianity and Muhammad in Islamic theosophy is undeniable. There is a strong temptation among the scholars of both religions, Islam and Christianity, to extend Jesus and Muhammad to the level of divinity and godhead.
۵۹.

خلق گرایی مطلق، پاسخی به چالش افلاطون گرایی برای خداباوری و نقدهای ویلیام کریگ بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خلق گرایی مطلق اعیان انتزاعی افلاطون گرایی خداباوری ویلیام کریگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۸۱
خلق گرایی مطلق یا افلاطون گرایی تعدیل شده پاسخی است برای چالشی که افلاطون گرایی برای خداباوری ایجاد می کند. دغدغه اصلی این دیدگاه، تلائم و هماهنگی میان خداباوری با افلاطون گرایی است. خلق گرایی مطلق در واقع مدعی است حقایق ضروری نیز مانند موجودات ممکن وابسته به خداوند هستند. از این رو، ما در فهرستِ وجودشناسی با موجودی که مستقل از خداوند وجود داشته باشد مواجه نیستیم و خداوند تنها موجود مستقل و بی نیاز از غیر است. بنابراین ادعای افلاطون گرایان معاصر که با ارائه استدلال هایی مدعی اند برخی اعیان انتزاعی، مانند اعیان ریاضی، به نحو ضروری، فرازمانی و نامخلوق موجودند با این قید که این حقایق در عین ضرورت و فرازمانی بودنشان، مخلوق و وابسته به خداوند هستند پذیرفته می شود. در این دیدگاه، گرچه خلقِ این امور ضروری است، ولی وجود قضایا، جهت و ارزشِ صدقشان وابسته به خداوند است. به طور کلی، قلمرو افلاطونی به عنوان ادراکات و اندیشه های خداوند در نظر گرفته می شوند. ویلیام کریگ، فیلسوف ِخداباور آمریکائی معاصر، بر این باور است که این دیدگاه با مشکلات متعددی نظیر خلط با مفهوم گرایی ، اشکال دور باطل، عدم تلائم با اختیار خداوند، ناسازگاری با نظریه سنتی خلقت و مبادله نظریه خلقت با نظریه فیض گرایی فلوطینی مواجه است. گرچه برخی از ایرادات کریگ به دیدگاه خلق گرایی وارد نیست؛ لکن خلق گرایی مطلق با اشکالی جدّی مواجه است و به نظر می رسد بتوان از دیدگاه امکان گرایی کلّی دکارتی دفاع نمود. این مقاله به تبیین و بررسی این دیدگاه و انتقادات کریگ می پردازد.
۶۰.

بررسی و نقد نظریۀ سویین برن دربارۀ علم مطلق خدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم مطلق علم مطلق تعدیل شده گزاره های زمانمند اختیار سویین برن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۱۵
«علم مطلق» وصفی از خداباوری کلاسیک است که چگونگی فهم آن بر سایر آموزه های خداباوری کلاسیک، همانند تغییرناپذیری، اختیار خداوند، و اختیار انسان تأثیر گذار است. سویین برن، فیلسوف انگلیسی معاصر دین، بر این نظر است که تلقی کلاسیک علم مطلق، نگاه منسجمی نیست و با اختیار انسان، اختیار خداوند، گزاره های ناظر برشخصِ اول، گزاره های زمانمند و در نهایت متن مقدس ناسازگار است؛ لذا وی از تلقی کلاسیک «علم مطلق» گذر نموده و تبیینی تعدیل یافته تر از این مفهوم ارائه نموده است. وی معتقد است که چون محدود بودن علم خداوند یا به جهت قواعد منطقی یا برنامه هایی است که خداوند هنوز تصمیم نگرفته است؛ یا از این جهت است که خداوند خود علمش را محدود ساخته است، بنابراین چنین محدودیت هایی از پرستش او نمی کاهد. اما به نظر می رسد نظریه ی علم مطلق تعدیل یافته ی سویین برن با دیگر وصف خدا، یعنی خالقیت او سازگار نیست. همچنین سویین برن علم را منحصر در معرفت گزاره ای نموده است و از علم شهودی خدا، غفلت نموده است. از آنجا که سویین برن خداوند را زمانمند در نظر گرفته است برای زمانی که خداوند علم خود را محدود نموده است مرجحی نمی توان در نظر گرفت. توصیف و تفصیل منسجم مطالب فوق و بررسی آن ها به شیوه تحلیلی، موضوع و دغدغه اصلی این مقاله است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان