محمدحسین ناصرزاده

محمدحسین ناصرزاده

مدرک تحصیلی: استادیار دانشگاه خوارزمی تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۷ مورد.
۱.

تحلیل فضایی مخاطرات آب وهوایی مؤثر بر فعالیت های نظامی در نیمه جنوبی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل فضایی مخاطرات آب وهوا نظامی نیمه جنوبی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۳۲
آب وهوا یکی از مهم ترین عوامل برترساز توان رزمی در یگان های نظامی است. در این تحقیق به منظور تحلیل فضایی مخاطرات آب وهوایی مؤثر بر فعالیت های نظامی در نیمه جنوبی کشور از داده های 55 ایستگاه های سینوپتیک با دوره آماری 22 سال (2021-2000) استفاده شده است. داده های مربوط به پارامترهای اقلیمی شامل سرعت باد، دید افقی، دما، بارش، رطوبت نسبی و فشار بخارآب در مقیاس روزانه از سازمان هواشناسی دریافت گردید. دمای بالای 30 درجه سانتی گراد به عنوان تنش گرمایی، بارش های بالای 5 میلی متر در روز به عنوان بارش سنگین و محدودکننده در فعالیت های نظامی، سرعت باد حداکثر بیشتر از 15 نات و دید افقی کمتر از 4500 متر به عنوان طوفان گردوغبار لحاظ شده و از شاخص فشار بخارآب جزئی برای استخراج شرایط حدی شرجی استفاده شده است. از ترکیب نقشه ها به روش فازی در نرم افزار جی آی اس نقشه مخاطرات آب وهوایی به صورت فصلی و سالیانه استخراج شده است. فراوانی روزهای همراه با طوفان گردوغبار در شمال استان سیستان و بلوچستان و در ایستگاه های زابل و زهک، بیشترین مقدار و به لحاظ رفتار زمانی، در اواخر بهار و فصل تابستان از بالاترین فراوانی رخداد برخوردار است. بیشترین رخداد فراوانی بارش سنگین در منطقه مورد مطالعه در فصل پاییز و زمستان بوده است. فصل تابستان تقریباً تمام منطقه توأم با تنش گرمایی است. استان خوزستان که هم زمان مخاطرات تنش گرمایی، تنش شرجی و بارش های سنگین در آن از فراوانی بالایی برخوردار است، نامطلوب ترین مکان برای استقرار یگان های نظامی در مقیاس سالانه است.
۲.

شناسایی و اولویت بندی تهدیدات جوی مؤثر بر آمادگی رزمی یگان های نظامی منطقه جنوب شرق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تهدیدات جوی آمادگی رزمی تحلیل سلسله مراتبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۳۶
آمادگی رزمی در یگان های نظامی نشان دهنده توانایی و قابلیت آن یکان در انجام مأموریت های نظامی است. جهت انجام پژوهش و استخراج تهدیدات جوّی در منطقه جنوب شرق از داده های مربوط به سرعت باد، دید افقی، بارش، فشار بخارآب و دما در مقیاس روزانه مربوط به 19 ایستگاه سینوپتیک با دوره آماری 22 (2021-2000) ساله استفاده شده و برای اولویت بندی تهدیدات جوی از معیارهای آمادگی رزمی (تحرک، نیروی انسانی، سلاح و تجهیزات، آموزش، اطلاعات، مهمات، مهندسی، جنگ نوین، فاوا) استفاده شده است. طوفان های گردوغبار، تنش گرمایی، بارش های سنگین و شرایط شرجی به عنوان مهم ترین تهدیدات جوی مؤثر بر آمادگی رزمی در منطقه شناسایی شد. بر اساس تحلیل سلسله مراتبی انجام شده طوفان های گردوغبار مهم ترین و مؤثرترین تهدید بر آمادگی رزمی یگان های نظامی تشخیص داده شد. نقشه پهنه بندی هر یک از تهدیدات جوی در نرم افزار جی آی اس تهیه و درنهایت با استفاده از وزن هر یک از تهدیدات جوی به دست آمده و با ترکیب نقشه های پهنه بندی تهدیدات شناسایی شده و با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی فازی، نقشه جامع تهدیدات جوی در منطقه به صورت فصلی و سالیانه تهیه شد. ایستگاه های سینوپتیک زابل و زهک در فصل بهار، تمام منطقه در فصل تابستان، ایستگاه سراوان در فصل پاییز و ایستگاه های ایرانشهر، سراوان، میناب و کهنوج در فصل زمستان بدترین مکان برای استقرار یگان های نظامی است و همچنین در فصل پاییز کمترین فراوانی مخاطرات را در منطقه شاهد بودیم و بر اساس نقشه های ترسیمی تهدیدات جوی، این فصل بهترین فصل برای استقرار و فعالیت یگان های نظامی در منطقه تشخیص داده شد.
۳.

واکاوی مقایسه ای رخدادهای فرین برفی ایران با تأکید بر موقعیت تاوه قطبی و الگوهای پیوند از دور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رخداد فرین برفی پیوندازدور تاوه قطبی لبه تاوه الگوهای بندالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۶۸
رخداد فرین برفی که ممکن است در هر زمانی از دوره سرد سال رخ دهد، اثرات اقتصادی و اجتماعی مهمی را به همراه دارد. بنابراین، پیامدهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از این رخدادها، اهمیت شناسایی سازوکارهای همدیدی مرتبط با رخدادهای فرین برفی را آشکار می سازد. به منظور دست یابی به این هدف، با استفاده از داده های روزانه بارش و دمای ایران در دوره آماری 2016-1951 و براساس معیارهای چندگانه، دو دوره سه-روزه رخداد فرین برفی ایران در دوره های 9-7 فوریه 1972 و 4-2 فوریه 1988، شناسایی شد. پس از انتخاب نمونه ها، واکاوی آماری نمایه های پیوندازدور انجام شد و سپس، با استفاده از داده های بازواکاوی NCEP-NCAR، به ترسیم الگوهای ترکیبی از وضعیت سطح زمین و وردسپهر زیرین، میانی و زِبرین به شکل میانگین سه-روزه پرداخته شد. نتایج به دست آمده از واکاوی نمایه های پیوندازدور و مطابقت آن ها با الگوهای همدیدی، نشانگر ضعیف شدن تاوه قطبی وردسپهری و تقسیم شدن آن به شکل چند مرکز در دوره های رخداد فرین برفی مورد بررسی است. در رخداد 9-7 فوریه 1972، گرچه این مراکز به سمت عرض های میانی جابه جا شده اند ولی به طور کامل از منطقه شمالگان دور نشده و تا اندازه ای موقعیت خود را در این منطقه حفظ کرده اند. در رخداد 4-2 فوریه 1988، مراکز تاوه، جابه جایی استواسوی بیشتری به عرض های میانی نشان داده اند که پدیدار شدن فازهای منفی NAM و AO نیز نمایانگر چنین وضعیتی است. به هرحال، در هر دو رخداد، مرکز قوی و اصلی تاوه قطبی وردسپهری، در نیمکره شرقی و بنابراین در موقعیتی نزدیک به ایران قرار داشته است. ضعیف شدن رودباد جنب حاره در نیمکره شرقی و به ویژه در محدوده دریای مدیترانه، سبب انتقال زبانه هایی از تاوایی پتانسیل به سمت عرض های میانی شده است. پیشروی استواسوی این زبانه ها، شکل گیری ناوه های ارتفاعی را در مناطق غربی و شرقی دریای مدیترانه سبب شده که همراه با پشته پرارتفاع میان آن ها، به شکل گیری الگوهای بندال امگا و شارش شکافته شده به ترتیب در رخدادهای فوریه 1972 و 1988 در این محدوده جغرافیایی منجر شده است. مرز جنوبی پیشروی ناوه ها را پربند معرّف لبه تاوه با ارتفاع 552 ژئوپتانسیل دکامتر مشخص کرده که تا نیمه جنوبی ایران امتداد داشته است و در دوره رخداد فرین فوریه 1972 در مقایسه با الگوی مربوط به رخداد فرین فوریه 1988، پیشروی استوا سوی بیشتری به عرض های میانی و درنتیجه، بر فراز ایران داشته است.
۴.

نقش تغییر اقلیم در جابجایی فصول اقلیمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییر اقلیم فصول اقلیمی تحلیل خوشه ای مدل ریمن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۱ تعداد دانلود : ۱۹۱
هدف این مطالعه بررسی تغییرات و جابه جایی های احتمالی در فصول اقلیمی ایران با توجه به تغییر اقلیم است. داده های دما، رطوبت نسبی، فشار بخار آب، باد و ابرناکی برای 36 ایستگاه، طی 40 سال از سازمان هواشناسی دریافت شد. داده ها به دو سری 20 ساله تقسیم شدند تا امکان مقایسه فراهم شود. داده های روزانه دمای هر سری زمانی با نرم افزار Spss خوشه بندی، سپس با در نظر گرفتن توالی های 7 روزه، آغاز و پایان فصول مشخص شد. زمان های تعیین شده از طریق مدل ریمن مورد آزمون قرار گرفت. نتایج حاصل از مقایسه فصول در دو سری زمانی حاکی از آن بود که در تمامی ایستگاه ها تغییرات در فصول اقلیمی از ناچیز تا چشم گیر رخ داده است. فصول طبیعی در ایران با فصول تقویمی تطابق ندارد و تغییرات اقلیمی بویژه تغییر دما طی دهه های اخیر باعث جابه جایی و کوتاه و بلند شدن فصل ها شده است. با وجود اینکه آغاز و پایان فصل ها به طور کلی با تاریخ های تقویمی آنها مطابقت ندارد، اما عمده روزهای این فصل ها در دوره های تقویمی آن رخ می دهند. تغییرات رخ داده تنها بر روی طول فصول تاثیر نداشته و این جابه جایی ها باعث تغییر در کیفیت فصول اقلیمی نیز شده است.
۵.

آشکارسازی ارتباط زمانی مکانی عناصر اقلیمی و پوشش گیاهی با به کار گیری محصولات سنجنده های MODIS و TRMM، مورد مطالعه: استان کهگیلویه و بویر احمد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پوشش گیاهی عناصر اقلیمی شاخصNDVI استان کهیلویه و بویراحمد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۴ تعداد دانلود : ۴۲۸
عناصر اقلیمی یکی از مهمترین متغیرهای محیطی تعیین کننده پراکنش جغرافیایی پوشش گیاهی و توزیع زمانی مکانی آن می باشند. هدف اساسی این تحقیق آشکارسازی روابط زمانی مکانی بین عناصر اقلیمی و مقادیر سبزینگی پوشش گیاهی در استان کهکیلویه و بویراحمداست. داده های مربوط به دو عنصر اقلیمی دمای سطح زمین و بارش در مقیاس ماهانه طی دوره آماری (2000-2015) به ترتیب از دو سنجنده MODIS و TRMM برای محدوده استان کهکیلویه و بویراحمد اخذ گردید. داده های مروبط به شاخص پوشش گیاهی بارز شده نیز در مقیاس ماهانه با رزلوشن فضایی 250 متر از محصول MOD13Q1 سنجنده MODIS برای همان دوره آماری اخذ گردید. با استفاده از تحلیل همبستگی فضایی همزمان و با تاخیر، و تحلیل ارتباط تقاطعی اقدام به آشکارسازی ارتباط زمانی مکانی شاخص پوشش گیاهی بارزشده با دو عنصر اقلیمی دمای سطح زمین و بارش گردید. نتایج گویای آن بود که عنصر دمای سطح زمین، در همه ماه ها به صورت همزمان بالاترین همبستگی را با پوشش گیاهی داشت و بالاترین همبستگی فضایی بین شاخص پوشش گیاهی و دمای سطح زمین، مربوط به ماه های دسامبر تا مارس بود. در این ماه ها توزیع فضایی پیکسل های حاوی مقادیر بیشینه شاخص پوشش گیاهی، منطبق بر دماهای حداکثر(6 تا 14درجه سانتی گراد) است در حالی که در ماه های، اوریل، می، و اکتبر و نوامبر بیشینه تمرکز پوشش گیاهی در بازه دمایی میانگین، یعنی، 10 تا 16درجه سانتی گراد مشاهده گردید و در مورد ماه های ژوئن تا سپتامبر بیشینه تمرکز شاخص پوشش گیاهی، در بازه دمایی حداقل یعنی 15 تا 17درجه سانتی گراد مشاهده شد ضمن اینکه همبستگی معنی داری نیز در این ماه ها مشاهده نگردید. در مورد ارتباط بارش و شاخص پوشش گیاهی بارز شده، نیز نتایج نشان داد که تنها مقادیر پوشش گیاهی فصل بهار(آوریل تا ژوئن) با یک تأخیر یک نیم ماهه، بالاترین همبستگی را با مقادیر بارش ماهانه دارد. در حالی که برای پوشش گیاهی سایر ماه ها، همبستگی معنی داری با بارش، مشاهده نگردید.
۶.

تهیه تقویم اکو توریسم حوزه خلیج فارس بر اساس شاخص های زیست اقلیمی مدل MEMI (مطالعه موردی: بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تقویم اکو توریسم MEMI PET SET T-mrt بوشهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۲ تعداد دانلود : ۳۲۲
یکی از مهم ترین بنیان های برنامه ریزی گردشگری در مناطق مختلف جغرافیایی، تهیه تقویم محیطی گردشگری بخصوص بر مبنای وضعیت اقلیم منطقه است. نقش اقلیم در زمینه جذب گردشگر در ایام زمانی و فصول گردشگر پذیر از اهمیت بالایی برخوردار است. در این پژوهش برای تعیین آسایش اقلیمی اکو توریست ها در شهر بوشهر از شاخص های زیست اقلیمی به کاررفته در مدل MEMI و روش مُر و هم چنین پارامترهای اقلیمی دمای هوا، رطوبت نسبی، میزان ابرناکی آسمان، سرعت باد، فشار بخار و دمای تابشی محیط در بازه زمانی (1365-1394) و ساعت به وقت محلی 18:30 استفاده شده است. با در نظر گرفتن میانگین درازمدت داده های فوق مقادیر شاخص های PET (دمای فیزیولوژیک بدن)، SET (دمای مؤثر استاندارد) و تأثیر  (متوسط دمای تابشی محیط) بر دو شاخص مذکور با استفاده از نرم افزارهای RayMan و SPSS محاسبه و مقایسه شدند. بررسی هایی که در قالب آسایش اقلیمی اکو توریسم در مقیاس روزانه انجام شده است، نشان می دهد که بهترین بازه زمانی برای حضور اکو توریست با توجه به فعالیت های فراغتی پیک نیک در مقیاس روزانه از (10 اردیبهشت تا 25 خرداد) و (4 مهر تا 3 آبان) و در مقیاس ماهانه اردیبهشت، خرداد و مهرماه، برای شنا در مقیاس روزانه از (10 تا 31 اردیبهشت) و (30 مرداد تا 29 شهریور) و در مقیاس ماهانه اردیبهشت و شهریور و هم چنین برای قایقرانی از (10 تا 26 اردیبهشت) و (4 شهریور تا 13 مهر) و در مقیاس ماهانه اردیبهشت و شهریور می باشند. از نظر همبستگی رابطه مثبت و قوی بین دو شاخص PET و SET ، هم چنین رابطه مثبت و قوی بین شاخص های PET ، SET و  وجود دارد و رگرسیون نمایی بین آن ها در فعالیت های فراغتی پیک نیک، شنا و قایقرانی نیز جهت دار است.
۷.

تحلیل نوسانات زمانی امواج گرمایی منطقه ی شمالغرب ایران و ارتباط آنها با گازهای گلخانه ای و ناهنجاری های دمایی کره ی زمین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فراوانی وقوع وشدت امواج گرم گازهای گلخانه ای گرمایش جهانی شمالغرب ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۲ تعداد دانلود : ۵۳۸
هدف از این تحقیق بررسی تغییرات رخ داده در فراوانی و شدت امواج گرمایی و همچنین ارتباط آنها با ناهنجاری های دمایی اقیانوس هاو خشکی ها و نیز گازهای گلخانه ای در منطقه ی شمال غرب ایران است. ابتدا داده های دمای بیشینه ی دومتری سطح زمین در بازه ی زمانی 1851 تا 2014 به مدت 164 سال از وب سایت ناسا اخذ گشته سپس نقشه ی امواج گرمایی ترسیم و استخراج شد. سپس به تحلیل وبررسی فراوانی وقوع و شدت امواج گرمایی و نیز تغییرات در روند نوسانات سالانه، بین دهه ای، پنجاه ساله ای و بین صده ای آن ها پرداخته شد. جهت نیل به اهداف پژوهش از روش های همبستگی پیرسون و اسپیرمن، رگرسیون خطی و پل ی نومیال و نیز آزمون ناپارمتری من-کندال استفاده شد. بر اساس نتایج بدست آمده فراوانی وقوع امواج گرمایی در بازه ی زمانی مدنظر روندی افزایشی ومعنادار داشته و بیشترین فراوانی رخداد امواج در دهه های اخیر بوده است. همچنین شدت امواج گرمایی با افزایش نسبتا معنی دار همراه بوده و شدیدترین امواج گرما در دهه ی آخر قرن 20 و اوایل قرن 21 تا دوره ی حاضر بوقوع پیوسته است. نتایج مقادیرهمبستگی نیز حاکی ازآن بود که شدت و فراوانی رخداد امواج گرم با مقادیر ناهنجاری دمایی اقیانوس وخشکی همبستگی مثبت و معنی دار دارند. در بررسی ارتباط فراوانی وقوع و شدت امواج گرم با داده های 4 گاز گلخانه ا ی اصلی شامل: ( CO2 , CH4, N2O , SF6 )، مشخص شد که جز یک مورد ارتباط معنادار گاز دی اکسیدکربن با رخداد شدیدترین امواج گرمایی در ماه ژوئن، هیچ ارتباط معنی داری بین آنها مشاهده نشد. نتایج آزمون من -کندال بیانگر روند افزایشی و معنی دار در شدت و فراوانی وقوع امواج گرمایی منطقه ی شمال غرب ایران است. nk href="moz-extension://8b922523-7922-435a-ac74-8ddb59e9beaf/skin/s3gt_tooltip_mini.css" rel="stylesheet" type="text/css" > #s3gt_translate_tooltip_mini { display: none !important; }
۸.

مدل سازی و پیش بینی تغییرات مکانی هسته های بارشی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل سازی بارش هسته های بارش مدل CCSM RCP ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۷ تعداد دانلود : ۷۱۱
این پژوهش با هدف شناخت جابجایی مکانی هسته های بارش به عنوان یک عامل تأثیرگذار در شرایط هیدرولوژیکی آینده ایران به انجام رسید. جهت انجام این تحقیق دو نوع پایگاه داده استفاده قرار گرفت. نوع اول داده ها شامل بارش ماهانه 86 ایستگاه سینوپتیک با طول دوره آماری 2015-1986 و نوع دوم داده های پیش بینی حاصل از خروجی مدل CCSM4 تحت سناریوهای سه گانه (RCP2.6,RCP4.5,RCP6) از سال 2016 تا 2036 می باشد. پس از جمع آوری و مدل سازی داده ها نقشه های آن در محیط ARCGIS ترسیم گردید. نتایج بررسی ها نشان داد که هسته های بارشی در کل پهنه ایران در فصول چهارگانه تغییراتی با روند منفی در آینده خواهد داشت. به طوری که ضریب تغییرات بارش در فصول بهار، تابستان، پاییز و زمستان به ترتیب برابر با 61/4، 101/4، 58/9و 55/8 درصد در نوسان خواهند بود. نتایج حاصل از بررسی سناریو های سه گانه نشان داد که جابجایی هسته بارشی فصل بهار از سراسر نیمه شمالی کشور به منتهی الیه شمال غرب کشور در مرزهای مشترک ایران، ترکیه و ارمنستان(منطقه ماکو و جلفا)محدود می گردد اما در فصل تابستان، هسته پربارش سواحل شمالی و بخش هایی از شمال غرب کشور به منتها الیه جنوب شرق کشور(اطراف خاش و سراوان) منتقل خواهد شد. در فصل پاییز پهنه پربارش که در سراسر نیمه شمالی کشور قرار دارد به دو هسته مجزا در زاگرس مرکزی(مناطق دنا و زدکوه) و جنوب غرب خزر(منطقه انزلی و آستارا) تغییر مکان خواهد داد و هسته بارشی فصل زمستان از بخش های زاگرس مرکزی و ناحیه خزری به شمال غرب کردستان و جنوب غرب آذربایجان غربی منتقل خواهد شد که این موضوع در تمام سناریوها به چشم می خورد. نکته دیگر اینکه، علاوه بر کاهش پهنه های بارشی، در آینده نیز پهنه های خشکی مساحت بیشتری از کشور را در بر خواهد گرفت.
۹.

بررسی بارش های همرفتی بهاری شمال غرب ایران با استفاده از شاخص های ناپایداری(مطالعه موردی ایستگاه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بارش همرفت نمودار اسکیوتی شاخص های ناپایداری ایستگاه تبریز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۶ تعداد دانلود : ۴۷۱
    مکانیزم های صعود بارندگی در نواحی مختلف از الگوهای متفاوتی تبعیت می کنند. شناخت این الگوها می تواند سطح برنامه ریزی محیطی را ارتقاء بخشد. شاخص های ارزیابی پایداری که به شاخص های ناپایداری معروف اند، روابطی هستند که به کمک آن ها می توان میزان ناپایداری همرفتی مناطق مختلف جورا در جهت مطالعه و پیش بینی بارش ها بررسی کرد، این شاخص ها در پیش بینی فعالیت های همرفتی به کار می روند و عمدتاً به کمک نمودارهای ترمودینامیک و داده های رادیو سوند بررسی می شوند. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ویژگی های زمانی بارش های بیش از پنج میلی متر و تعیین سهم بارش های همرفتی بهاری ایستگاه تبریز براساس داده های جوبالا می باشد. بدین منظور داده های ساعتی بارش ایستگاه تبریز طی دوره آماری سی وپنج  ساله( 1358 – 1392شمسی )(1980- 2014میلادی)، از آرشیو سازمان هواشناسی دریافت و با گزینش داده های بارش بیش از 5 میلی متر براساس کدهای هواشناسی60 تا 65 برای بارش باران و نیز کدهای 91 تا 99 برای بارش های سنگین، فراوانی زمانی آنها بررسی گردید. پس از گزینش نمونه های مورد بررسی، نمودارهای اسکیوتی روزهای بارش به همراه شاخص های ناپایداری از قبیل(CAPE PW--  LI- TT - SI-  KI)تجزیه و تحلیل شدند. پردازش این داده ها در مقیاس فصلی بیانگر وقوع مکرر آنها است. حداکثر رخداد این بارش ها درماه آوریل با فراوانی131مورد و حداقل آنها درماه ژوئن با 35 مورد دیده شد. نتایج حاصل از ترسیم نمودارهای اسکیوتی و محاسبه شاخص های ناپایداری نشان می دهد، نقش عامل همرفت در وقوع بارش های بهاری قابل توجه می باشد، زیرا هنگامی می توان عامل همرفت را عامل اصلی بارش محسوب کرد که نه تنها میزان همرفت شدت کافی داشته باشد، بلکه ناپایداری لازم برای ایجاد بارش رانیز فراهم بسازد. در مجموع، پس از بررسی 263 نمونه بارش فصل بهار مشخص شد که عامل همرفت، مهمترین نقش را در رخداد بارش ماه های  می و ژوئن داشته است و به طبع آن مخاطرات سیلاب منطقه را تهدید می نماید.
۱۰.

تحلیل آماری و سینوپتیکی موثرترین الگوی رودباد ایجاد کننده بارش های سنگین ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رودباد بارش تحلیل مولفه های اصلی تحلیل همدیدی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۳ تعداد دانلود : ۷۰۰
در این پژوهش جهت شناسایی موثرترین الگوی رودباد موجد بارش های فراگیر ایران در طی دوره آماری 1971 تا 2008 ، از رویکرد گردشی به محیطی استفاده گردید. بدین منظور ابتدا یک تحلیل عاملی با رویکرد مولفه مبنا بر روی داده های سرعت باد تراز 300 هکتوپاسکال برای ساعت 12 گرینویج از داده های بازکاوی شده مرکز پیش بینی جوی ایالات متحده آمریکا (NCEP/ NCAR) انجام شد. تحلیل ها نشان داد که 8   مولفه اصلی قادر به تبیین  85% از پراش داده ها می باشند. سپس با اعمال تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی با روش وارد بر روی نمرات   8  مولفه مذکور در طی 3098 روز تحت مطالعه، هشت الگوی غالب رودباد بر روی ایران شناسایی شد. سپس برای هر یک از الگوها با استفاده از همبستگی درون گروهی یک روز با بیشترین همبستگی به عنوان روز نماینده آن الگو انتخاب شد. در مرحله بعد جهت تشخیص موثرترین الگوی رودباد منجر به بارش، مقدار بارش 31 ایستگاه سینوپتیک مرکز استان ها به همراه نقشه های ارتفاع ژئوپتانسیل، امگا، 1000، و 500 هکتوپاسکالی و نقشه همگرایی شار  رطوبت  برای  ترازهای 700 و 850 هکتوپاسکالی هر یک از روزهای نماینده مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در الگوی چهارم استقرار رودباد قوی با سرعت 65 متر در ثانیه در تراز 300 هکتوپاسکال در جنوب ایران به همراه تشکیل ناوه سرد چالی بر روی دریای خزر شرایط را برای همگرایی سطوح پایین تر اتمسفر ایران مهیاتر کرده،  نفوذ رطوبت از دریای مدیترانه به همراه شرایط ناپایداری حاصل از اتمسفرسطوح بالایی، باعث ریزش باران فراگیر در ایران شده است.
۱۱.

بارش های بهاری و تابش طول موج بلند خروجی زمین (مطالعه موردی بارش 15 آوریل 2016 شمال غرب ایران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: بارش همرفتی تابش طول موج بلند خروجی زمین تاوایی همگرایی واگرایی جریان امگا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۷ تعداد دانلود : ۱۷۶
هدف این تحقیق ارتباط سنجی بارش بهاری و تابش طول موج بلند خروجی با استفاده از بررسی نقشه های اقلیمی در سطوح مختلف جو، سطح زمین و نیز تهیه نقشه اشعه طول موج بلند بازتابشی زمین می باشد. برای این کار داده های آماری ایستگاه های سینوپتیک شمال غرب(15 آوریل 2016) از سازمان هواشناسی اخذ شد. همچنین از داده های بازکاوی شده NCEP با قدرت تفکیک شبکه های افقی 5 درجه طول وعرض جغرافیایی استفاده شد واز طریق نرم افزار گردس، نقشه های تراز سطح دریا، سطح 500 هکتوپاسکال روزانه، چرخندگی تراز 700 هکتوپاسکال، نقشه های همگرایی و واگرایی جریان رطوبت، نقشه طول موج بلند بازتابشی سطح زمین، نقشه فرارفت قائم جو و نقشه های امگا نمایش داده شد. بررسی نقشه های تهیه شده بیانگر آن است عامل اصلی وقوع بارش شمال غرب ایران در 26 فروردین، ورود سامانه های بارشی از اروپای شرقی و همراهی توده هواهای غربی با این سامانه بوده است و اثر همرفت محلی در صبح به خاطر بالابودن میزان طول موج بلند خروجی زمین بسیار ناچیز اما دربعدازظهر به دلیل پایین بودن میزان آن همرفت محلی شدت یافته است و بیشترین بارش در روز مطالعه اتفاق افتاده است.
۱۲.

الگوی تغییرات مکانی فراوانی رخداد و شدت ابرهای باران زا (سطح پایین جو) در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایران تغییر اقلیم ابر جو پایین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۵ تعداد دانلود : ۶۳۸
یکی از مهم ترین بحران های که جوامع را تحت تأثیر قرار می دهد، تغییرات اقلیمی می باشد و باعث تشدید مخاطره های آب و هوایی می شود. در این میان ابرها و پارامترهای اقلیمی وابسته به آن ها نیز به عنوان ورودی های مهم در مدل های پیش بینی تغییر اقلیم موردتوجه می باشند. تمام ابرها پتانسیل تغییر اقلیم را دارند و در رأس چرخه هیدرولوژی قرار دارند و هرگونه تغییر در مقدار و پارامترهای آن ها  می تواند سرآغاز زنجیره ای از واکنش ها و تغییرات در توزیع زمانی و مکانی دیگر عناصر آب و هوایی گردد. هدف از این تحقیق بررسی  تغییرات فراوانی گونه های ابر باران زا( سطوح پایین جو) ایران می باشد. برای رسیدن به این هدف ابتدا فراوانی رخداد ابرهای سطح پایین جو ایران محاسبه و سری زمانی آن ها تهیه گردید سپس با استفاده از آزمون من - کندال روند تغییرات زمانی رخداد ابرهای پایین محاسبه شد. سپس الگوی مکانی تغییرات ابرهای سطح پایین تحلیل گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بیشترین فراوانی کلی رخداد ابرهای سطح پایین جو ایران در قسمت های شمال و شمال غرب کشور وجود دارد، ولی هرکدام از ابرهای سطح پایین دارای پراکندگی مکانی متفاوتی می باشند. فراوانی رخداد ابرهای سطح پایین در بیشتر استان های کشور دارای تغییرات معنی دار است و 23 ایستگاه از 30 ایستگاه مطالعاتی در سطح اطمینان 0.05درصد دارای تغییرات معنی دار می باشد، جهت تغییرات نیز نشان داد که بیشتر ایستگاه ها (17 ایستگاه از 30 ایستگاه) دارای تغییرات افزایشی می باشد. بررسی تفاوت های مکانی تغییرات نیز نشان داد که در قسمت های شمال شرق و قسمت های جنوب غرب تا اصفهان و قم روند کاهشی و در سایر قسمت های کشور روندهای افزایشی معنی دار در ابرهای سطح پایین جو ایران وجود دارد. همچنین اوایل دهه1990 و اواخر 1980 نقطه جهش در سری زمانی ابرهای سطح پایین می باشد.
۱۳.

شناسایی و مقایسه ی بیابان های ایران از جنبه ژئومورفولوژی و اقلیم شناسی (مطالعه موردی: بیابان های نواحی مرکزی و شرق ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اقلیم ژئومورفولوژی بیابان سامانه اطلاعات جغرافیایی مرکز و شرق ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶۸ تعداد دانلود : ۶۲۱
تعیین قلمرو بیابان ها نیازمند دستیابی به اطلاعاتی از پارامترهای محیط طبیعی است که اثر متقابل آن ها به صورت مشترک در پیدایش ویژگی های بیابان دخالت دارند. هدف از انجام این پژوهش شناسایی و جداسازی مناطق بیابانی مرکز و شرق ایران از دیدگاه ژئومورفولوژی و اقلیمی است. بدین منظور پس از تهیه لایه های اطلاعاتی، شاخص های معرف بیابان از نوع ژئومورفولوژی و اقلیم شناسی در سرزمین مورد پژوهش مشخص گردید. به نحوی که در عامل ژئومورفولوژی رخساره های معرف بیابان شامل تپه های ماسه ای و دشت ریگی، گنبدهای نمکی، کفه های نمکی، کویرها و امثال آن و در عامل اقلیم، میزان بارندگی، دما و تبخیر سالانه، ضریب بی نظمی بارش و تغییرات و شدت میانگین بارش روزانه شناسایی و تفکیک شد. سپس با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) هر یک از عوامل ذکرشده ترسیم گردید و در مرحله بعد متغیرها به وسیله ی مدل AHP ارزش گذاری گردیدند و سپس در محیط GIS تلفیق شدند و در نهایت نقشه سراسر بیابان های اقلیمی و ژئومورفولوژی مرکز و شرق ایران تهیه شد. نتایج نشان داد از لحاظ اقلیمی منطقه مورد مطالعه به چهار ناحیه آب و هوایی تقسیم می گردد که مساحت مناطق بیابانی سرزمین مورد پژوهش از جنبه اقلیمی سطحی معادل 74925.04 کیلومترمربع معادل 20 درصد و ازلحاظ ژئومورفولوژی 203773 کیلومترمربع معادل 54.4درصد می باشد. انطباق نقشه های ارتفاع، شیب و جهت شیب با نقشه های بیابان های اقلیمی و ژئومورفولوژی حاکی از تأثیر شدید عامل ارتفاع نسبت به عرض جغرافیایی در تغییرپذیری زیاد مکانی عناصر اقلیمی و تأثیر این عناصر بر مشخصات و فرم های مناطق خشک و نیمه خشک و توسعه نواحی بیابانی منطقه شده است. بر اساس نقشه بیابان های اقلیمی، لانه گزینی نواحی نیمه خشک و خشک در نقاطی که با شرایط بیابانی و نیمه بیابانی مواجه است، گواه بر تأثیرپذیری اقلیم منطقه از وضعیت توپوگرافی نیمه مرکزی و شرقی ایران دارد.
۱۴.

شناسایی عوامل سینوپتیک و محلی مقیاس در رویدادهای گرد و غباری استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استان ایلام کم فشار حرارتی تحلیل سینوپتیکی شاخص های ناپایداری گردوغبار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۱ تعداد دانلود : ۴۷۷
پدیده نامطلوب گردوغبار یکی از بلایای طبیعی است که استان ایلام را به دلیل موقعیت جغرافیایی و همجواری آن با پهنه های بزرگی از مناطق بیابانی تحت تأثیر قرار می دهد. در این تحقیق پس از استخراج 40 سامانه ی گردوغباری شاخص و تفکیک آنها به دو دوره سرد وگرم سال طی دوره آماری (2000-2010)، با استفاده از نقشه های ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 و فشارسطح دریا، نقشه های بردار باد، خطوط هم سرعت و نقشه های اُمگا در تراز700 هکتوپاسکال در محدوده 15 تا 45 درجه شمالی و 20 تا 65 درجه شرقی صورت گرفت. برای بررسی وضیعت جو بالایی با مراجعه به پایگاه داده های جوی دانشگاه وایومینگ، داده های رادیوسوند برای روزهای همراه با گردوغبار در ایستگاه های نیمه جنوب غربی ایران اخذ شده و با استفاده از نرم افزار RAOB و نمودارهای SKEW-T به صورت روزانه ترسیم و مورد تحلیل قرار گرفتند، برای بررسی پایداری و ناپایداری جو از شاخص های (LI)، (SI)، (CAPE) و TT استفاده شد. بارزسازی گردوغبار روی تصاویر MODIS با استفاده از ویژگی های دمای درخشایی و شاخص عمق نوری ذرات (AOD) انجام شد. نتایج تحقیق نشان می دهد در دوره سرد سال سیستم های مهاجر بادهای غربی و رودباد جبهه ی قطبی همراه آن و در دوره گرم سال کم فشارهای حرارتی سطح زمین مهم ترین عامل در ایجاد و شکل گیری پدیده ی مذکور در استان ایلام می باشند. هنگامی که یک فرود عمیق در غرب منطقه ی مورد مطالعه بر روی بیابان های کشورهای همجوار قرار گیرد و سرعت باد در آن به سرعت رودباد برسد، در صورت فراهم بودن شرایط محیطی، با ایجاد ناپایداری در سطح زمین سبب گرد و غبار و انتقال آن به استان ایلام می شود. در دوره گرم سال نیز کم فشارهای حرارتی سطح زمین و بخصوص کم فشارخلیج فارس با مکش هوای بیابان های اطراف (شبه جزیره عربستان) یکی از عوامل ایجاد گردوغبار می باشد. مسیر حرکت امواج گردوغباری و نحوه ی استقرار محور فرود و مراکز کم فشار سطح زمین و همچنین تصاویر ماهواره ای مورد استفاده نشان می دهد، مهم ترین منابع گردوغبارهای وارده به استان ایلام شامل بیابان های جنوبی عراق، شمال عربستان، جنوب سوریه و تا اندازه ای شمال صحرای آفریقا می باشد.
۱۵.

بررسی خشکسالی سواحل جنوبی دریای خزر طی دوره پایه و آینده با استفاده از مدل های ریز مقیاس ساز LARS-WGو SDSM(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خشکسالی GIS سواحل جنوبی دریای خزر SPI SDSM LARS-WG مدل ریز مقیاس ساز

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۰۶۰ تعداد دانلود : ۵۴۴
خشکسالی، رخدادی طبیعی است که در همه نوع اقلیم مشاهده می شود. این پدیده قادر است خسارات شدیدی به مناطق مستعد وارد سازد. از آنجایی که خشکسالی، کشاورزی سواحل خزر را به دلیل ویژگی خاص خود دستخوش تغییر می کند، این پدیده در سواحل خزر مورد بررسی قرار گرفته شد. هدف این پژوهش، بررسی خشکسالی طی دوره پایه 2010-1961 و آینده 2030-2011 در سواحل جنوبی خزر با استفاده از نمایه SPI(نمره (Zاست. داده های روزانه بارش 5 ایستگاه برای محاسبه مجموع بارش ماهانه و داده های مدلHADCM3 تحت سناریویB1 وA2دریافت شد. برای ریز مقیاس کردن داده هایHADCM3 از دو مدل ریزمقیاس ساز LARS-WGوSDSMاستفاده شد. نتایج نشان داد، مدل LARS_WG قابلیت بالاتری نسبت به مدلSDSMبرای ریزمقیاس کردن داده های بارش دارد. نتایج شبیه سازی مدل LARS-WG، افزایش بارش برای ماه های ژانویه -فوریه- نوامبر – و دسامبر و کاهش آن برای ماه های آگوست و سپتامبر را در هر پنج ایستگاه تخمین زد. نتایج شبیه سازی با مدل LARS-WGبا ضریب تبیین 96 تا 99 درصد، خطای مطلق میانگین 3.6 تا 12.6 میلیمتر و نتایج آزمون های T وF که به ترتیب برای معنی داری میانگین و واریانس داده ها می باشد، معنی دار است. معنی داری 2 میانگین مشاهداتی و شبیه سازی 2 مدل و هم توزیع بودن با دو تست به ترتیب ویلکاکسون و کلموگروف اسمیرنوف ثابت شد. شدت خشکسالی با استفاده ازGISبه نقشه تبدیل شد. نتایج نمره Zسه ماهه با ریزمقیاس سازی مدل LARS-WGنشان داد، بیشترین فراوانی و شدت خشکسالی طی دوره مشاهداتی مربوط به ایستگاه انزلی و رشت است. طی دورهآینده ایستگاه رشت، گرگان و رامسر بالاترین شدت خشکسالی را خواهند داشت. نمره Z6 ماهه مشخص کرد، از نظر فراوانی؛ ایستگاه بابلسر،گرگان و رامسر و از نظر شدت؛ ایستگاه انزلی، رشت و رامسر بالاترین خشکسالی را تجربه کرده اند. درآینده رامسر و سپس رشت و گرگان درجات بالاتر خشکسالی را خواهند داشت. نمره Z12 ماهه نیز بیشترین شدت را برای ایستگاه رامسر و سپس انزلی و برای آینده در رشت، رامسر، بابلسر و انزلی نشان داد. نتایج مشخص کرد، دوره های نرمال بر اساس نمایه نمره Z، دوره های با فراوانی بیشتری نسبت به بقیه دوره ها در هر 5 ایستگاه بوده است.
۱۶.

بررسی رابطه شاخص های NCPI و CACO با بارش های فراگیر پاییزه، سواحل خزر جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بارش های فراگیر خزری الگوهای همدید بارش فراگیر شاخص های پیوند از دور NCPI CACO

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۸۲۰
دراین پژوهش ارتباط بین شاخص های NCPI و CACO با بارشهای فراگیر پاییز سواحل خزر مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا از دو سری منبع داده، افرودیت و ایستگاهی استفاده گردید. روزهای که بیشتراز میانگین بلند مدت خود ایستگاه بارش داشتند و دربیش از60(آفرودیت) تا 75 درصد(ایستگاهی) منطقه در این روز بارش با شرط اول رخ داده بود. بعنوان روز بارش فراگیر انتخاب گردید . سپس داده های فشار سطح دریای این روزها ، استخراج و برای گروه بندی نقشه های آن، از تحلیل خوشه ای به روش وارد استفاده گردید. سپس از هر خوشه یک روز به عنوان نماینده آن خوشه، انتخاب شد و موردتحلیل سینوپتیک قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بود که در همه الگو ها یک پرفشار بر بالای خزر یا خود حضور دارد یا زبانه ی پرفشار بر روی خزر کشیده شده است،که موجب ایجاد جریانات به صورت شمالی شده و به دلیل ذاتا سرد خود در برخورد با دریای نسبتا گرم، به تدریج در حال حرکت به سمت جنوب رطوبت جذب کرده و ناپایدار می گردد . البته نباید این نکته را فراموش کرد که در الگوهای بررسی شده در هر سه الگو، عوامل دینامیکی در سطح بالا موضوع فوق را تشدید کرده و به ناپایداری کمک نموده و بارش فراگیر را ایجاد کرده اند. در ادامه، شاخص های پیوند از دور مذکور به صورت روزانه، استخراج شدند و سپس ارتباط آنها با بارش های فراگیر سواحل شمالی کشور مورد بررسی قرار گرفت که حاکی از ارتباط معنا دار سری زمانی این شاخص ها با سری زمانی فصل پاییز است، به گونه ای که NCPI با ایستگاه های مورد تحقیق ارتباط معنا دار مستقیم و CACO با آنها ارتباط معنا دار معکوس نشان می داد. از طرفی بررسی آنومالی شاخص ها در روزهای فاقد بارش و روزهای بارشی، با تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی آن توکی انجام، که نتیجه آن حاکی از آنومالی معنا دار شاخص ها در روزهای فاقد بارش و بارشی بود.
۱۷.

اثر الگوی کلان مقیاس جوی - اقیانوسی انسو بر آبدهی دبی کشکان رود

کلید واژه ها: شاخص نوسان جنوبی دبی النینو لانینا کشکان رود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۴
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر الگوی جوی - اقیانوسی انسو، به عنوان یک عامل تأثیرگذار در شرایط هیدرولوژیکی ک شکان رود به انجام رس یده است. در این راستا اب تدا داده های مربوط ب ه الگوی نوسان ج نوبی از سایت دانشگاه East Angelia ب رای دوره ی  آماری 1984 تا 2010 و داده های مربوط به دبی سالانه ی  کشکان رود نیز از منابع زیرب ط گردآوری ش د. سپس با اس تفاده از ت حلیل همبستگی پیرسون در س طح حداقل معنی داری 99/0درصد (p_value=0.01) ارتباط داده های مذکور، به صورت ماهانه و سالانه تحلیل گردید. همچنین برای ارزیابی اثر فازهای سرد و گرم این الگوی کلان مقیاس جوی، داده های دبی سالانه بر اساس فازهای مذکور ماهانه تفکیک شده و با اجرای آزمون t_studen دو طرفه ی مستقل، معنی دار بودن تفاوت داده های دبی سالانه در فاز های گرم و سرد انسو، بررسی شد. در نهایت با استفاده از تحلیل نقشه های سینوپتیک، علت و رابطه ی جوّی بین داه ها، مورد واکاوی قرار گرفت. نتایج گویای همبستگی قوی و معنی دار دبی کشکان رود در طی سه ماه اکتبر، نوامبر و دسامبر با شاخص انسو می باشد. همچنین نتایج حاصل از تحلیل نقشه های سینوپتیک نشان دهنده ی افزایش حدود 26 درصد بارش های پاییزه ی  حوضه ی  کشکان رود در سال های با حاکمیت فاز گرم انسو (ال نینو)، نسبت به بلندمدت است. ولی در طی فاز سرد (لانینا)، بارش های پاییزه در منطقه ی مورد مطالعه حدود 5/10 درصد کمتر از حالت نرمال بوده است. اجرای آزمون t مستقل دوطرفه بر روی دبی سالانه نشان داد که طی سال های همراه با فاز گرم انسو، متوسط دبی سالانه ی کشکان رود 35 درصد بالاتر از سال هایی است که فاز سرد انسو یعنی لانینا حاکم بوده است.
۱۸.

نقش گازهای گلخانه ای در نوسانات دبی کشکان رود

کلید واژه ها: گرمایش جهانی گازهای گلخانه ای تغییرات دبی حوضه آبریز کشکان رود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۶
تحقیق حاضر، در راستای بررسی ارتباط آماری گازهای گلخانه ای دی اکسیدکربن و متان به عنوان عوامل گرم کننده هوا در سطح جهان با مقادیر دبی کشکان رود صورت پذیرفت. داده های به کار گرفته شده در این مطالعه، شامل داده های فصلی و سالانه گازهای گلخانه ای و دبی کشکان رود بین سال های 1984 تا 2010 است و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی چندمتغیره و روش گرافیکی من-کندال به انجام رسیده است. نتایج این پژوهش از ارتباط معکوس و قوی گرمایش جهانی با دبی کشکان رود حکایت می کند. این فرآیند طی 15 سال اخیر و از سال 1995 به بعد تشدید شده است و در پی آن آبدهی کشکان رود با سیرِ نزولی شدیدی مواجه بوده است. مطالعه تغییرات آبدهی در مقیاس سالانه ارتباط معکوسِ دبی کشکان رود با گرمایش جهانی را نشان می دهد، به طوری که 2/55 درصد از کاهش آبدهی سالانه حوضه کشکان رود ناشی از گرمایشِ جهانی بوده است. هم چنین در مقیاس فصلی، دبی کشکان رود در فصلِ تابستان با 7/47، پاییز با 6/45 ، بهار با 38 و زمستان با 1/33 درصد، از گرمایش جهانی بصورتِ کاهش آبدهی تأثیر پذیرفته است. در نهایت با استفاده از مدل رگرسیون نمایی پیش بینی شد که اگر روند گرم شدن جهانی به همین روال ادامه یابد، میانگینِ دبی سالانهِ این رودخانه تا 30 سال آینده، یعنی تا سال 2040 میلادی به زیر 10 مترمکعب در ثانیه خواهد رسید.
۱۹.

تحلیل روند و چرخه های سری زمانی بارش سالانه حوضه های آبریز حله و مند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بارش سالانه تحلیل طیفی الگوسازی روند شمال خلیج فارس حوضه های آبریز حله و مند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵۵ تعداد دانلود : ۵۴۸
بارش از سرکش ترین عناصر اقلیمی به شمار می رود. بنابراین شناخت رفتار نوسانی آن از ضروریات برنامه ریزی محیطی (آگاهی از رفتار آشکار و نهان)، این متغیر کلیدی می باشد. الگوسازی روند و تکنیک تحلیل طیفی یکی از روش های مناسب جهت درک رفتار آشکار و نهان، برای استخراج و تحلیل نوسان های اقلیمی با طول موج های مختلف است.دراین راستا تکنیک تحلیل طیف اندازه ای از توزیع واریانس را در امتداد تمامی طول موج های ممکن سری زمانی به دست می دهد. در این پژوهش از آمار 37 ایستگاه حوضه های آبریز مند و حله(اعم از باران سنجی و سینوپتیک) از بدو تاسیس تا سال 2011میلای که حداقل 30 سال آمار داشتند، جهت بررسی و تحلیل چرخه های بارش سالانه بهره گرفته شده است. براین اساس،ابتدا الگوسازی در خانوداه چند جمله ایها برای شناسایی روند بارش سالانه(الگوی خطی یا سهمی) ایستگاهها در منطقه مورد ارزیابی قرار گرفت.در ادامه نیز با استفاده از تکنیک تحلیل طیفی دوره نگارهای بارش سالانه با فاصله اطمینان 95 درصد برای هر یک از ایستگاههای منطقه مورد مطالعه برآورد و چرخه های معنی دار در طول سری های زمانی بارش حوضه استخراج گردید. بر پایه یافته های این پژوهش مشخص شد که درتمامی ایستگاههای حوضه، بارش سالانه دارای روند کاهشی می باشند، و در این میان 11 ایستگاه با توجه به معنی داری آماری از الگوی روند خطی و سهمی تبیعیت می نمایند، و حاکی از یک رفتار کاهشی در بارش سالانه ایستگاههای مورد مطالعه است.در ادامه نیز مشخص شد که با استفاد ه از تکنیک تحلیل طیفی چرخه های 3-2 ساله ، 10- 3 ساله و گاها چرخه های با دوره بازگشت 10ساله و بالاتر بر بارش حوضه حاکم می باشد. بطوری که میزان چرخه های 3-2ساله بصورت فضایی نیز در تمامی منطقه مورد مطلعه دارای بیشترین رخداد بازگشت بارش سالانه می باشند.
۲۰.

تحلیل فضایی فعالیت اکوتوریستی کوهنوردی مطالعه موردی: اشترانکوه لرستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: نظام شهری توزیع فضایی نخست شهری تمرکز شهری منطقه آذربایجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۴۵
یکی از راهبردهای که برای تقویت نواحی محروم مطرح شده گسترش گردشگری در مناطقی است که دارای پتانسیل های لازم برای توسعه گردشگری می باشند. کوهنوردی به عنوان یکی از زیر شاخه های اکوتوریسم طبیعی، در یک الگو فضایی از گردشگری در طبیعت تبلور می یابد که در منابع مختلف اکوتوریستی کمتر بدان پرداخته شده است. اشترانکوه یکی از جاذبه های منحصر به فرد در غرب کشور می باشد. در این پژوهش با استفاده از عرض جغرافیایی و بر اساس فرمول های تجربی به محاسبه زاویه ارتفاع، زاویه ساعتی و آزیموت تابش خورشید در ساعات مختلف روز در فصول سال اقدام و سپس عوامل مورفولوژیک شیب، جهت شیب (مقدار تابش دریافتی در فصول مختلف)، ارتفاع را به منظور بررسی امکان سنجی فعالیت اکوتوریستی کوهنوردی در منطقه بوسیله توابع هم پوشانی منطقی و اجتماعی، با یکدیگر ترکیب نموده تا پهنه های مناسب فعالیت کوهنوردی در فصول مختلف سال مشخص شده باشند. نتایج نشان داد که پهنه مناسب کوهنوردی بدون در نظر گرفتن جهت تابش خورشید با پهنه مناسب این فعالیت در فصول مختلف سال بر اساس تابش خورشید، حداقل 02/23 درصد و حداکثر 88/80 درصد، تفاوت را نشان می دهد. از لحاظ تغییرات روزانه پهنه های مناسب طبیعت گردی، به ترتیب موقع انقلاب زمستانی با 31 /10 درصد و هنگام انقلاب تابستانی با 64/5 درصد، بیشترین و کمترین نوسانات روزانه را داشته اند. بنابراین بهترین زمان برای فعالیت کوهنوردی در این منطقه موقع انقلاب تابستانی می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان