محمد مشکات

محمد مشکات

مدرک تحصیلی: استادیار فلسفه دانشگاه اصفهان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۱ مورد از کل ۳۱ مورد.
۲۱.

تفسیر مارتین هَیدگر از تمایز هستی شناختی بنیاد و وجود در نظام آزادی فردریش شلینگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آزادی بنیاد وجود نظام مارتین هیدگر فردریش شلینگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۱ تعداد دانلود : ۳۷۷
پژوهش های فلسفی در باب ذات آزادی انسان (1809) منسجم ترین صورت تلاش فردریش شلینگ برای شرح نظام مطلق یا نظام آزادی است. نخستین بار در قرن بیستم و با رجوع متأملانه مارتین هَیدگر به رساله آزادی و تفسیر چندین باره او در سال های 1936 و 1941، اهمیت این رساله در تاریخ اندیشه غربی آشکار شد. تمرکز هَیدگر بر تفکر شلینگ به ویژه با نگارش رساله شلینگ در باب ذات آزادی انسان، پژوهش در اصل شکل گیریِ نظام و پرسش از امکان نظام آزادی چونان پرسش در باب ذات هستی است. شلینگ برای عبور از آزادی صوری چونان تعین بخشیِ ناوابسته به علیت مکانیکی و دستیابی به تعریف واقعی آزادی به عنوان توانایی انجام خیر و شر، پژوهش خود در باب نظام آزادی را بر مبنای هستی شناختی صحیح استوار می سازد. هدف مقاله حاضر، تحلیل تفسیرِ هَیدگر از مفهوم نظام آزادی در نگاه شلینگ، با تأکید بر تمایز هستی شناختی بنیاد و وجود است. این پژوهش در پی پاسخ به این دو پرسش است که جایگاه آزادی در نظام فلسفیِ بنیادمحور شلینگ چیست و چگونه طرح مفهوم واقعی آزادی، راه را برای تبیین بنیاد هستی شناختیِ امکان شر و امکان آزادی در نظام می گشاید؟ همچنین تمایز میان بنیاد و وجود چگونه به هدف اصلی شلینگ در حل تعارض نظام و آزادی می انجامد؟
۲۲.

ضرورت گذارهای روح در پدیدارشناسی هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هگل روح پدیدارشناسی ضرورت دیالکتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۷ تعداد دانلود : ۴۲۱
در این مقاله، ادعای هگل مبنی بر ضرورت گذارهای روح در مواقف پدیدارشناسی مورد بررسی قرار گرفته و سعی شده است تا معنای مورد نظر وی از ضرورت این گذارها مورد پژوهش قرار گیرد. برای این منظور نخست به اجمال معانی مختلف ضرورت بیان شده و سپس به بررسی این مطلب پرداخته شده که ضرورت مورد التفات هگل کدامیک از انواع این ضرورت ها بوده است. به همین جهت نظر مک تاگارت، هولگیت، فیندلی، لاور و کوفمان در این زمینه ذکر گردیده است و سپس بر اساس دریافت های بدست آمده از این آثار و توجه به ریشه ی انتقادهای هگل به کارهای فلسفی فیلسوفان پیشین، رهیافتی پیشنهاد شده است که به نحوی دربرگیرنده ی تفاسیر مورد بررسی در این مقاله است. بر اساس این رهیافت ضرورت گذارهای روح در پدیدارشناسی، ناشی از شیوه ی نوینی است که هگل قصد دارد برای پژوهش فلسفی در افکند؛ بر این اساس وی سعی می کند میان دو شیوه ی روشن اندیشانه و رومانتیسم مآبانه گام بر دارد و در عین حال به جانب هیچ یک نلغزد.
۲۳.

نقدی بر کتاب هگل و پدیدارشناسی روح از رابرت استرن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۳۸۶ تعداد دانلود : ۲۴۹
این مقاله بعد ازنگاهی کوتاه به وضعیت شکلی اثر استرن، به نقد محتوایی آن می پردازد. در نقد محتوایی در ابتدا به صورت کلی و اجمالی کار وی در مورد کلیتِ پدیدارشناسی ارزیابی می شود و آنگاه سه قسمت مهم که هم دشوارترین قسمت های پدیدارشناسی و هم کلیدی ترین نقاط آن برای پدیدارشناسی و بلکه برای کل نظام هگل هستند مورد ارزیابی تفصیلی تر قرار می گیرند. این سه قسمت عبارتند از دیباچه، مقدمه و فصل نهایی. نقد هم به لحاظ میزان توجه به محتوای این قسمت ها و هم به لحاظ تاثیر این میزان توجه، در ساختارمندی اثر خود استرن یا پیوند درونی بین مطالب فصل هفتم استرن با قسمت های مربوطه در این اثر صورت گرفته است.
۲۴.

نگرش نویل کرول درباره معنا و ذهنیت هنرمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نویل کرول استلزام دلالت معنا قصدگرایی ذهنیت گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۷ تعداد دانلود : ۲۳۱
در بحث تفسیر هنری در فلسفه تحلیلی، موضعی هست به نام «قصدگرایی واقعی معتدل». این، نامی است که نویل کرول برای موضع خود در قبال معنای آثار ادبی انتخاب کرده بود. فیلسوف قصدگرای واقعی معتدل، معتقد است که معنای اثر با تحقق قصدهای مؤلف در متن متعین می شود؛ یعنی اگر مؤلف معنایی را قصد کند و بتواند آن معنا را با موفقیت در اثر خود متحقق سازد، آنگاه معنای موردنظر، متعین شده است. به تازگی، کرول موضع جدیدی اختیار کرده است که آن را «ذهنیت گرایی واقعی معتدل» می نامد. تفاوت موضع جدید او با موضع پیشین چیست؟ او در دوره اول، گزارش واضحی از قوام معنا ارایه نمی کند؛ اما به نظر می رسد که تحت تأثیر پل گرایس چارچوبی را پذیرفته که بر قصدهای انعکاسی تکیه دارد. در این پژوهش استدلال می شود که این چارچوب همیشه برای توضیح معنا در آثار هنری مناسب نیست. آثار هنری استلزام هایی دارند که نویسندگان آنها را قصد نکرده اند و بعضی از قصدگرایان، مانند کرول، تمایل دارند این استلزام های قصدناشده را خارج از معنای اثر بدانند. دو راهبرد اصلی آنها این است که یا این استلزام ها را در زمره دلالت اثر قرار دهند، یا اینکه آنها را با مقاصد ناخودآگاه مؤلف پیوند بزنند. استدلال خواهد شد که راهبرد اول گاهی شهود ستیز می شود؛ زیرا استلزام های قصدناشده را صرفاً به واکنش های مخاطبان فرو می کاهد و راهبرد دوم،در چارچوب گرایسی، توجیه نشده باقی می ماند. این مشکلات بنیادی در قصدگرایی، کرول را به سوی ذهنیت گرایی سوق داده است که در مقابل ایرادها و مثال های نقض، مقاوم تر است
۲۵.

دو سویه ناسازگار در فلسفه ویتگنشتاین با نظر به رساله منطقی- فلسفی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: ویتگنشتاین رساله منطقی - فلسفی خوانش درمانی خوانش متعارف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۳ تعداد دانلود : ۳۱۸
آنچه فهم فلسفه ویتگنشتاین را دشوار می کند، ناسازگاری رویکردهای سلبی و ایجابی اوست. مراد از رویکرد سلبی، نگرش ضدفلسفی ویتگنشتاین است؛ اینکه فلسفه نباید با نظریه پردازی و استناد به آموزه های متافیزیکی به پالایش زبان بپردازد، هدف آن نباید جز روشن گری و توصیف محض باشد و سرانجامِ آن نیز نباید شماری از گزاره های فلسفی باشد. مراد از رویکرد ایجابیِ ویتگنشتاین درباره فلسفه هر موضع فلسفیِ معناداری، ولو حداقلی، است که رویکرد ضدفلسفی ویتگنشتاین آن را مجاز نمی داند. مسئله اصلی این است که چگونه فلسفه مطلوب ویتگنشتاین می تواند به توصیف یا روشن گری زبان بپردازد؛ درحالی که شدیداً در قید مواضع ضدفلسفی است. این نوشتار می کوشد با تحلیل رساله منطقی - فلسفی ناسازگاری یادشده را ارزیابی کند (هرچند نتایج این تحلیل تنها به مواضع ویتگنشتاین متقدم محدود نمی شود)؛ سپس خوانش هایی را بررسی کند که برای برون رفت از این ناسازگاری تدبیری اندیشیده اند و سرانجام نشان دهد چرا به نظر نمی رسد این ناسازگاری رفع شدنی باشد.
۲۶.

رابطه ضرورت بیرونی و درونی و علم در نزد هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ضرورت بیرونی ضرورت درونی علم فلسفه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۹۲
یکی از مهم ترین جنبه های فلسفه هگل موضوع ضرورت است. در اینجا معنای ضرورت به خودی خود، مورد بحث نیست. بلکه با حفظ معنای مورد نظر آن، نظر به دو قید بکار رفته بیرونی و درونیِ ضرورت، در سخنان هگل است. از سوی دیگرهگل بین این دو نوع ضرورت و علم واقعی ارتباط برقرار کرده است. بنابراین در اینجا، ضرورت بیرونی و درونی و رابطه آن دو با یکدیگر و رابطه آن دو با علم واقعی مورد تامل و تحلیل قرار می گیرد. براساس سخنان هگل ضرورت بیرونی که به دو صورت و در واقع با دو نوع کوشش تحقق می یابد، از یک سو نشان می دهد اینک به طور ضروری زمان آن رسیده است که فلسفه به سطح علم فرا رود و از سوی دیگر به تحقق این هدف، یعنی علم، می انجامد. از سوی دیگر علم یا نظام فلسفی با ضرورت درونی اش نیز برای تکوین خود در واقع همان راه درازی را طی می کند که در طول آن دو نوع کوشش یا ضرورت بیرونی طی شده است. همچنین این دو نوع ضرورت بیرونی از همان منطقی پیروی می کنند که بر تکوین نظام که دارای ضرورت درونی است حاکم است..
۲۷.

تفسیر هیدگر از اصل این همانی به مثابه امکان نظام آزادی نزد شلینگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظام آزادی این همانی شلینگ هیدگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۹۸
رساله پژوهش های فلسفی در باب ذات آزادی انسان (1809) شلینگ، تلاشی برای بنیان گذاری نظام آزادی است. محوری ترین مفهوم در نظام شلینگ، مفهوم «این همانی» است که با تفسیر صحیح آن و یافتن وحدت میان مفاهیم متضاد آزادی و ضرورت، دغدغه اصلی او در نظریه ایدئالیسم مطلق توجیه می شود. اصلی که در جستجوی بنیادی برای شکل گیری نظام و راه حلی برای سازگاری نظام و آزادی به آن تمسک می جوید این همانی به معنای صحیح آن است که در همه خدا انگاری به عنوان تنها نظام ممکن عقل ممکن می گردد. تمرکز هیدگر بر تفکر شلینگ با نگارش رساله شلینگ در باب ذات آزادی انسان و تفسیر چندین باره او در سال های 1936 و 1941 اهمیت این رساله در تاریخ اندیشه غربی را آشکار کرد. هیدگر چگونگی امکان نظام آزادی را مطابق با تفسیری از اصل این همانی که نشان دهنده اتصال و پیوند درونی موجودات در بنیاد هستی است، ممکن می داند و این به معنای اندیشیدن در ذات هستی است. در این پژوهش نشان داده می شود که بنا بر نظر شلینگ چگونه سوءتفسیر از این اصل، امکان ناسازگاری نظام و آزادی را در تعبیرهای مختلف همه خداانگاری فراهم می آورد و تفسیر هیدگر از این اصل چگونه راه به پرسش از چیستی اصل واحد و بنیادین موجودات [تئوس] می برد.
۲۸.

تحلیل و ارزیابیِ نقدِ برهان وجودی بر مبنای تفاوت حملین توسط یکی از شارحان صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: حمل حمل اولی ذاتی حمل شایع صناعی برهان وجودی آنسلم جوادی آملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۵۶
برهان وجودی در فلسفه اسلامیِ معاصر، بر مبنای یکی از ابتکارات و نوآوریهای موجود در این فلسفه، نقد شده است. این نوآوری مربوط به بحث گزارهها و تقسیم آنها و شرط تناقض است. این نقد، بیشتر ناظر به برهان وجودی آنسلم است؛ اما سایر روایتهای برهان وجودی، بهویژه دکارت را نیز در بر میگیرد. جوادی آملی، یکی از شارحان و پیروان صدرالمتألهین شیرازی، نقد مزبور را انجام داد. مسئله اصلیِ این تحقیق، تحلیل و ارزیابی این نقد است. برای ارزیابی دقیقتر نقد جوادی آملی بر برهان وجودی، علاوه بر نقد و ارزیابی نگارنده، نقد و ارزیابی یکی از نویسندگان نیز مطرح و از سوی نگارنده نقد و ارزیابی شده است. مسئله این پژوهش هرچند بهظاهر دارای دو جزءِ ارزیابی نگارنده از دیدگاه جوادی آملی و نیز ارزیابی نگارنده از نقد یکی از نویسندگان بر جوادی آملی است، این دوگانگی صرفاً ظاهری است و مسئله تحقیق واحد است: تحلیل و ارزیابی نقد جوادی آملی بر برهان وجودی بر مبنای تفاوت دو حمل. در نتیجه این ارزیابی، میزان نیازمندی این نقد به بازبینی و در عین حال، پایداری آن در برابر انتقادهای برآمده تبیین میشود.
۲۹.

صلح و سعادت در فلسفه سیاسی صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: سعادت صلح حکومت خلافت دین قانون اخلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۱۵
این مقاله دارای دو هدف یا مسئله اصلی است: نخست، رابطه دوسویه صلح و سعادت؛ دوم، تعامل و تصاعد متقابل و متعاکس آندو بدون هیچ نقطه ایستا و پایانی. چنانکه پیداست رویکرد مقاله توصیفی نیست بلکه در بخش اصلی خود، تحلیلی یا توصیفی تحلیلی است. نوآوری مقاله در تبیین و کشف رابطه» دوسویه صلح و سعادت و کشف رابطه متصاعد دوسویه آن از متون ملاصدراست. این رابطه بر مبناهای مختلفی در اندیشه صدرالمتألهین مورد تحلیل قرار میگیرد. بر مبنای انسان شناسی ملاصدرا، از زوایای گوناگون بدست می آید که صلح شرط سعادت دنیوی و اخروی است و سعادت نیز عامل تحکیم صلح است. وجودشناسی و جهانشناسی صدرایی نیز مبنای تحلیلهای نگارنده در باب رابطه دوسویه صلح و سعادت است؛ بر این مبنا تحلیل میکنیم که چگونه جامعه صدرایی در عین برخورداری از تکثرها میتواند عمیقاً وحدتگرا باشد. تحلیل رابطه صلح و سعادت بر مبنای اندیشه های دینی صدرایی نشان میدهد که چگونه صلح در دنیای مدرن به مخاطره افتاده است. ساختار حکومت و کارکردهای آن نیز بتفصیل دیگری پرده از رابطه دوسویه صلح و سعادت برمیدارد، چنانکه اندیشه های اخلاقی ملاصدرا نیز رابطه دقیق صلح و امنیت و سعادت اخلاقی را برملا میسازد.
۳۰.

مفهوم شناسیِ «نظام»؛ تفسیر هایدگر از دیدگاه شلینگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظام آزادی ایدئالیسم آلمانی شلینگ هایدگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۴۰
نوشتار حاضر تفکر هایدگر دربارۀ مفهوم «نظام» در رسالۀ شلینگ با عنوان پژوهش های فلسفی در باب ذاتِ آزادی انسان (1809) را در نظر می آورد. رجوع متأملانۀ هایدگر به رسالۀ شلینگ، در قالب دو درسگفتار و تفسیر چندین بارۀ او در سال های 1936 و 1941، پژوهش در اصل شکل گیریِ نظام و پرسش از امکان نظامِ آزادی به مثابۀ پرسش در باب ذات هستی است. در تفسیر او، ضرورت استقرارِ آزادی در نظام، در چارچوب این اصل اساسیِ اندیشۀ ایدئالیسم مطرح می شود که لازمۀ برپاییِ یک نظام، جستجوی اصلِ شکل دهندۀ هستی و پژوهش در چگونگی امکانِ وجود یک اتصال در بنیاد هستی است. به این ترتیب، هدف این مقاله ایضاح و پرتوافکنی بر تفسیر هستی شناسانۀ هایدگر است. پرسش های راهنمای مقالۀ حاضر این است که چرا نظام در ایدئالیسم آلمانی به محور اصلیِ مجادله و ضروری ترین مطالبه بدل می شود؟ و مطابق تفسیر هایدگر، شلینگ تا چه اندازه در بنیان گذاریِ نظام سازگار با آزادی موفق بوده است؟
۳۱.

نقش بینا سوبژکتیویته در تکوین مابعدالطبیعهٔ هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سوژه دیگری مابعدالطبیعه بیناسوبژکتیویته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۳۸
هگل دریافت که نقدهای جدی به فلسفه کانتی، فلسفه را چنان در موقعیت دشواری قرار داده است که تنها راه برای نجات شناخت آدمی از آن ها تحول در مبنای کانت است. از نظر کانت برای تأمین اعتبار شناخت، ابژکتیویته باید سوبژکتیو می شد؛ اما ناقدان او معتقد بودند که چنین چیزی عملاً منجر به گرفتاری سوژه درون سپهر خود می شود. ما معتقدیم هگل با تحول در مبنای سوبژکتیویته از رهگذر تغییر من به روح و ابژکتیو کردنِ سوبژکتیویته توانست تا ضمن غلبه بر شکاف ها و بحران های فلسفه کانتی، از متافیزیکی غیرجزمی، تاریخی و انضمامی سخن بگوید. این مقاله تلاش کرده تا نشان دهد که تحول بنیادین در مبنای متافیزیک در اصل معادل ظهور بیناسوبژکتیویته نزد هگل است. ازاین رو ادعای اصلی ما در این مقاله آن است که میان بیناسوبژکتیو شدن فلسفه و ابژکتیو شدن سوبژکتیویته نسبت کاملاً مستقیمی برقرار است؛ به طوری که میزان موفقیت و رضایت بخشی تلاش های پساکانتی در سنت ایدئالیسم آلمانی را از این زاویه می توان ارزیابی کرد

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان