یدالله شکری

یدالله شکری

مدرک تحصیلی: استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سمنان، سمنان، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۳ مورد از کل ۱۳ مورد.
۱.

المفارقه في ديوان "ولاده أخرى"لفروغ فرخزاد و"الرقص مع البوم" لغاده السّمّان: دراسه مقارنه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: المفارقه فروغ فرخزاد غاده السمان ولاده أخرى الرقص مع البوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۸۳
المفارقه، فن بلاغی یتّسم بالمحایله اللغویّه، وهی عباره عن التواصل الخفی بین منشئ النص والمتلقّی؛ فالمکوّنات المستخدمه فیها تشبه ألغازا لغویّه تحتاج إلى الحل والتفکیک، وهذه الوظیفه ترجع إلى القارئ المتمکّن النشیط الذی یستقصی معنى النص، فلا یتوقّف إلا بعد الوصول إلى معنى النّص المکتوب وتحویله إلى النّص المستنبط الذی یؤدّی إلى التمتع واللذه فی نفسه؛ والمفارقه هی أبرز الفنون البلاغیه فی شعر الشواعر المعاصرات المناضلات فی سبیل حل المشاکل النفسیه والمصائب الاجتماعیه؛ وفروغ فرخزاد وغاده السّمّان، تعدّان من الشواعر اللاتی یکدّسن القسم الکبیر من نصوصهن الشعریه للتعبیر عن قضایا المرأه والمشاکل التی تواجهها فی المجتمع. یهدف هذا البحث إلى دراسه المفارقه فی دیوان «ولاده أخرى» لفروغ فرخزاد و «الرقص مع البوم» لغاده السّمّان، مستخدما المنهج المقارن ومستعینا بالوصف والتحلیل ومن النتائج التی وصل إلیها، هی: إنّ المفارقه تعدّ من المکوّنات الرئیسه فی شعر فروغ فرخزاد وغاده السّمّان، وهما توظّفان هذه الظاهره، للتعبیر عن مکنوناتهما النفسیه والاجتماعیه مثل: فقدان الحریه للنساء فی المجتمع. فقد استخدمت غاده السّمّان، المفارقه للتعبیر عن غطرسه الرجل أمام المرأه، ومخادعته إیّاها وتشاؤمها من الحب المادی الذی ینتهی إلى الفشل والکآبه، وهی تتمنّى عالما مثالیا بعیدا عن عالم سوداوی تعیش فیه وتبحث عن حب صادق طیب؛ أمّا فروغ فرخزاد فقد وظّفت هذه الظاهره للإشاره إلى الاحتجاج ضد القوانین الصارمه التی لا تتغیر، والخیبه، والموت والانضمام إلى الحیاه الأبدیه لأجل لقاء الله والحب الروحی وعدم تعلّقها بالشؤون المادیه والوصول إلى المرتبه الإنسانیه العلیا، وحلول الروح الإلهیه فی وجودها؛ ومن قبیل هذه الموضوعات التی لا یمکن التعبیر عنها إلا بواسطه لغه المفارقه التی تمتاز بالغموض والالتباس المرتبطین بالنزعه الصوفیه لدى الشاعره.
۲.

کارکرد آیرونی در دو داستان مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آیرونی مثنوی مولوی طنز طوطی و بازرگان بقال و طوطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۱۹۲
آیرونی نوعی شیوه سخن گفتن است که در اصطلاحات ادبی می توان معادل طنز، کنایه، طعنه و ... دانست. در واقع، وانمود کردن به چیزی غیر از واقعیت که باعث بازی دادن و یا سردرگمی مخاطب می شود، آیرونی است. این مفهوم، در یونان شروع می شود و بعد در اروپا به مفهوم تقویت شده خود می رسد. یکی از آثار آیرونیک، مثنوی مولوی است که برای فهمیدن باید بخش های آیرونیکال آن شناخته شود. در مقاله حاضر، به تقسیم بندی انواع و عناصر آیرونی برای شناسایی آن پرداخته شده است و در انتها، کارکرد آیرونی در دو داستان مثنوی مولوی به نام «طوطی و بازرگان» و «بقال و طوطی» بررسی شده است. این مقاله، در انتها به این نتیجه می رسد که مثنوی دارای لایه های تودرتو و عمیقی است که توسط آیرونی می توان این لایه ها را طی کرد و به مفاهیم دقیق تری پی برد.
۳.

رخدادهای ادبی در عناوین «خبر بیست و سی» (از سطوح بلاغیِ عبارات تا ظرافت های ادبی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات و رسانه خبر بیست و سی بلاغت ادبی عناوین خبری شبکه دوم سیما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۹۹
سال هاست که «بخش خبری بیست و سی» از طریق آنتنِ شبکه دوم سیمای جمهوری اسلامی ایران، میهمان منازل ایرانیان است. از قسمت های مهم و حسّاسِ این بخش خبری «عناوینِ» آن است. این مقاله تلاش دارد از دریچه بحث های ادبی، به این دو پرسش که «مهمترین رخدادهای ادبی در عناوین این بخش خبری چیست؟ و کاربستِ تدابیر یاد شده چه اهداف و نتایجی با خود دارد؟» پاسخ دهد. مقاله در محور نخست، مفاهیمِ «خبر»، «عنوان خبر»، «بخش خبری بیست و سی» و ساختار آن را روشن می سازد و در محور دوم، در دو قسمت، به تشریح پاسخ پژوهش می پردازد؛ ابتدا بنا بر اهمیتِ «جمله» در عناوین مورد بحث، نکاتِ بلاغیِ مرتبط با «جمله» را برمی شمارد و در قسمت دوم با تکیه بر علوم «بدیع و بیان»، «ظرافت های ادبیِ» موجود در عناوین و کارکردهایشان را به عنوان گوشه ای از رخدادهای ادبی ارائه می دهد. پژوهش حاضر با روشی تحلیلی – توصیفی و با استخراج بیش از 800 عنوان خبر، طیِ شست و پنج نوبتِ خبری (به صورت متناوب) از ابتدای آبان 1392 تا پایان آبان 1396 شکل گرفته است.
۴.

اندرزهای اخلاقی و اجتماعی در نگاره های نسخه مصور قابوس نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قابوس نامه اندرزهای اجتماعی ارزش های اخلاقی نگاره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۷ تعداد دانلود : ۴۲۲
 سرمایه ی اجتماعی به عنوان یکی از شاخص های رشد و توسعه جوامع مطرح شده است. پیشرفت جامعه با ایجاد روابط صمیمانه، گسترش انسجام و مشارکت اجتماعی، اعتماد چند سویه و با بالا رفتن حجم سرمایه ی اجتماعی میسّر می شود.. این از ارزش های اخلاقی بر فعالیت های اجتماعی مؤثّرند و موجب پایداری روابط اجتماعی، برقراری صلح و نهایتاً ایجاد جامعه ای سالم می شوند. آثار ادبی عاملی مؤثر در هویت یابی محیط اجتماعی اند و هیچ سخن آفرینی نمی تواند گسسته از امور اجتماعی زمانه اش باشد. تاریخ ادبیات ایران، نشان دهنده وجود آثار متعددی در حوزه اخلاق است؛ یکی از این آثار قابوس نامه است. مسئله ای که می توان اینجا طرح کرد ماهیت اندرزهای اخلاقی عنصرالمعالی در این کتاب است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که عنصرالمعالی در قابوس نامه به همه ی زوایای زندگی فردی و اجتماعی پرداخته است. او صداقت، تعهّد به پیمان، کاردانی و امانت داری را از جمله عوامل ایجاد اعتماد در روابط اجتماعی دانسته و در مقابل نفاق، دروغ، خیانت ورزی، ظلم، نادانی و افشای راز را عوامل تخریب اعتماد معرفی می نماید. همچنین رعایت اصول اخلاقی مانند حق شناسی نسبت به پروردگار و والدین، احسان، مدارا، حسن خلق، عدل و سخاوت را برای تمام افراد جامعه ضروری می داند. این معانی و مفاهیم در نسخ مصور قابوس نامه نیز تکرار شده و قابل مشاهده است. اهداف پژوهش: 1.شناخت مفاهیم اخلاقی و اجتماعی در قابوس نامه. 2.بررسی انعکاس مفاهیم اخلاقی قابوس نامه در نگاره های نسخه مصور قابوس نامه. سؤالات پژوهش: 1.عنصرالمعالی در قابوس نامه به چه  اندرزهای اخلاقی و اجتماعی  اشاره کرده است؟ 2.مفاهیم اخلاقی و اجتماعی قابوس نامه در نگاره های نسخه مصور قابوس نامه چه انعکاسی داشته است؟
۵.

تحلیل قاعده کاهی گونه ای جغرافیایی و جلوه های بومی زبان در غزل معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: غزل معاصر آشنایی زدایی عناصر بومی زبان قاعده کاهی گونه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۴۲۵
هدف مقاله ی حاضر آن است که با نگاهی تحلیلی، چگونگی کاربرد قاعده<sub> </sub>کاهی گونه ای جغرافیایی را به عنوان یک «هنرسازه» و جلوه ی بومی زبان در غزل معاصر نشان دهد. سوال مقاله این است که انگیزه های غزل سرایان امروز از بهره گیری از گویش منطقه ای و لهجه های محلّی در غزل معیار امروز و اشکال و انواع آن چه بوده است؟ بدنه ی اصلی مقاله را تحلیل رویکرد غزل سرایان معاصر به قاعده کاهی جغرافیایی و نمود جلوه های بومی زبان در قالب کاربرد واژه هایی از لهجه های محلّی، مصراع ها و ابیات گویشی در غزل رسمی معاصر و درنهایت، غزل محاوره ای و گویشی تشکیل می دهد. پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای  و به شیوه ی توصیفی- تحلیلی نوشته شده و در پایان این نتیجه رسیده است که ایجاد صمیمیت در مخاطب و هویت بخشی بومی به غزل امروز و از همه مهم تر، رسیدن به نوعی آشنایی زدایی از راه گریز از گونه ی نوشتاری معیار، به واژگان و ساخت نحوی گفتار و به ویژه گویش محلی، از پیامدهای به کارگیری عناصر بومی زبان در غزل معاصر است.
۶.

استعاره و گفت وگومندی در رجزهای شاهنامه بر اساس نظریۀ باختین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رجز استعاره گفتگومندی چندصدایی باختین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۸ تعداد دانلود : ۳۷۷
در میان انواع بلاغی کاربردی در شاهنامه ، استعاره یکی از تأثیرگذارترین نمونه های بلاغی است که فردوسی با استفاده از آن توانسته در آنِ واحد به تخیل سازی، اغراق، حرکت و تصویرسازی بپردازد و از آن به عنوان ابزاری جهت ایجاد فضای گفتمانی بهره ببرد و با کاربرد آن، فضایی گفت وگومحور به وجود آورد. از آنجایی که در رجزهای شاهنامه با متن گفتمانی روبه رو هستیم، درمی یابیم که هر کلمه نقبی است به ادراک کلمۀ پیشین و راهی است به سوی ادراک کلمۀ آتی. هر واژه یا با واژۀ دیگر و بیگانه برخورد می کند یا اینکه نظام اعتقادی و ذهنی مخاطب را هدف می گیرد. در رجز هر دو حالت وجود دارد. پس رجز نظامی گفت وگومدار است و گفت وگوهای آن به سوی استعاره سازی حرکتمی کند؛ یعنی بخشی از استعاره سازی های رجزهای شاهنامه به ایجاد نوعی فضای گفت وگومدار منجر شده اند. با توجه به نظریۀ باختین، میان گفت وگومندی و چندصدایی رابطه ای تنگاتنگ وجود دارد و زبان نیز در سرشت خود «گفت وگو» است، صرف نظر از اینکه چه پاسخی به صورت بالفعل ارائه خواهد شد. چندصدایی نیز ویژگی گفت و گومندی است و شاهنامه نیز متن گفت وگومدارِ چندصداست. هدف از تحقیق پیش رو این است که با تکیه بر نظریۀ گفت وگومداری باختین و ارتباط آن با استعاره سازی، به بررسی ارتباط رجزهای شاهنامه با روایت سازی بپردازد و نشان دهد که این ویژگی چگونه در بازپردازی وجوه کنش، تعلیق و تعویق آن ها دخالت دارد و می تواند سبب بروز فضای گفت وگومدار و گسترش آن برای انتقال کنش ها شود.
۷.

بررسی و تحلیل کارکردهای نشانه معناشناختی رجز: پروتزسازی گفتمانی داستان رستم و اسفندیار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رجز پروتزسازی گفتمانی پادکنش نشانه معناشناسی رستم و اسفندیار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۱ تعداد دانلود : ۱۹۷
رجز، گفتمانی تهاجمی میان دو رقیب و از عوامل تأثیر گذار میان دو کنشگر است. کنشگر در پی آن است تا با بیانی که جانشین جنگ می شود، یا مقدمه ای قوی برای شروع آن می باشد، بر حریف غلبه کند. در این شیوه دو عنصرگفتمانی مهم: نازش و مباهات به خود؛ نکوهش رقیب و تحقیر نژاد به عنوان پروتز گفتمانی مطرح می شوند. منظور از پروتزگفتمانی امری بیانی با نقش صیانت از حریم کنشگر است. این مقاله در پی آن است که بر اساس نظریه پروتز گفتمانی به بررسی رجز بپردازد و نشان دهد که با توجه به بررسی نشانه شناسانه، این گفتمان کارکردی پروتزی می یابد و به جای ورود به فرآیند کنشی، در فرآیند گفتمانیِ پیشاکنشی با ویژگی پروتزی قرار می گیرد و نظام بیانی، جانشینِ کُنِش می شود. قهرمان می کوشد با رجز پیش از شروع نبرد، یا تا زمان شکل گیری اساسی آن، برحریف پیروز شود. پس رجز با کارکرد پروتزی، جایگزینی برای کنش اصلی است. هدف اصلی مقاله بررسی کارکرد پروتزی رجز به عنوان امری نشانه ای در راستای تحلیل چگونگی بسط نظام گفتمانی پیشاجنگ است. رجز به عنوان پروتز گفتمانی بستری مناسب جهت توسعه فضای صیانت از خود در مقابل دشمن بدون ورود به کنش، از طریق پادکنش می باشد. پادکنش مانند هاله ای دور کنش را می گیرد تا بتواند یا جایگزین آن شود، یا در صورت ورود به فرآیند کنشی آن را تحت تاثیر قرار دهد. کلید
۸.

بررسی داستان شیر و گاو از کلیله ودمنه بر اساس نمود نحوی نظریه روایت شناسی تودوروف(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ساختارگرایی نمود نحوی تودوروف کلیله ودمنه داستان درونه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۴ تعداد دانلود : ۶۲۳
«روایت شناسی» یکی از مفاهیم مربوط به تحلیل ادبی است که ریشه در ساختارگرایی دارد. در پژوهش های روایت شناسانه خواننده با شخصیت های داستان و اندیشه های آنان همسو می شود و با قواعد مشخص به نقد این آثار می پردازد. «تودروف» در جایگاه یکی از روایت شناسان ساختارگرا، داستان را از سه منظر نمود کلامی، نحوی و معنایی مطالعه می کند. نگارنده در این پژوهش نیز قصد دارد بر اساس نظریات وی، سطح نحوی روایت را در داستان شیر و گاو کلیله و دمنه بررسی کند. بنابر نتایج این تحقیق، داستان با پی رفت ها، اپیزودها و عناصری که نمود نحوی روایت را نشان می دهد، طرح را پیش می برد. در حکایت مورد نظر، چهار پی رفت به همراه گزاره های آن، خواننده را با دنیایی از حکایات و داستان های درونه ای روبه رو می کند. آنچه موجب تفاوت این داستان با داستان های روایی دیگر می شود، نخست وجود برائت استهلال و چگونگی کاربرد آن در متون ادبی فارسی است که نویسنده آن را برای آشنایی خواننده با مضامین داستان به کار گرفته است؛ دوم داستان های درونه ای است که با آنچه در نظریه تودوروف مطرح است تفاوت دارد. نویسنده از چندین داستان درونه ای که در خود داستان های درونه ای دیگری را جای داده است استفاده کرده و قدرت خود را در داستان پردازی نشان داده است؛ او همچنین روایت داستان را به گونه ای پرداخته است که با نظریه روایت شناسی تودوروف متفاوت است. 

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان