ارزیابی ساکنان از میزان اثربخشی قوانین بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری بر فرایند بازآفرینی شهر حمیدیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال سیزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
177 - 202
قوانین شهری شیوه اعمال قدرت برای تغییر و بازآفرینی فضاهای شهری را تعریف می کنند. هدف پژوهش حاضر ارزیابی نحوه اثربخشی قانون حمایت از احیا، بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری بر فرایند بازآفرینی شهری در بافت فرسوده شهر حمیدیا و با استفاده از روش های آمار استنباطی شامل آزمون کای اسکویر، آزمون T تک نمونه ای و آزمون تحلیل مسیر است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که همه شاخص های سنجشگر بازآفرینی شهری پایین تر از حدمطلوب هستند. این وضعیت تحت تأثیر کارکردهای ضعیف محرک های بازآفرینی در بافت موردمطالعه است. این محرک ها شامل مشارکت بخش خصوصی، دولت و ساکنان، توانمندسازی ساکنان، تأمین منابع مالی، تشویق های مالیاتی و عوارض، تشویق های ساختمانی، تأمین زیرساخت های شهری، تأمین زمین، کاهش بوروکراسی و هماهنگی بین سازمان های مرتبط با بازآفرینی شهری می شود. نتایج آزمون T تک نمونه ای نشان داد که این محرک ها فاصله معناداری از وضعیت مطلوب دارند. هم چنین، استفاده از روش تحلیل مسیر نشان داد که در مجموع، متغیر توانمندسازی اقتصادی ساکنان، متغیر تأمین زیرساخت های شهری و متغیر تأمین منابع مالی به ترتیب دارای بیشترین تأثیر مثبت و کلی و متغیرهای کاهش بوروکراسی، هماهنگی بین سازمانی و تأمین زمین دارای بیشترین تأثیر منفی و کلی بر بازآفرینی بافت فرسوده هستند. یکی از دلایل ناکارآمدی قانون حمایت از احیا، بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری نگرش کل نگر و جامع آن به مسئله بازآفرینی شهری است. جامع نگری و گستردگی اهداف مندرج در یک قانون در محیط های شهری که دارای عدم تنوع و عدم مطلوبیت پتانسیل های اجتماعی-اقتصادی-کالبدی هستند، می تواند توان بدنه مدیریت و برنامه ریزی شهری را برای بسیج منابع کاهش بدهد.