عیسی بهاری

عیسی بهاری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۱ مورد از کل ۱۱ مورد.
۱.

چالش های پیش روی توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی در شهرستان شبستر(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۱ تعداد دانلود : ۶۱۹
اهداف: بخش کشاورزی در ایران طی دهه های گذشته همواره با چالش های جدی مواجه بوده است. ایجاد و توسعة صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی می تواند راهکاری مناسب برای جلوگیری از ضایعات و افزایش ارزش افزودة محصولات کشاورزی باشد. در این راستا شناسایی چالش های پیش روی این صنعت می تواند به تسهیل و توسعة آن کمک کند. شهرستان شبستر در استان آذربایجان شرقی، یکی از قطب های کشاورزی ایران است که در چند سال اخیر با چالش هایی در حوزة صنایع تبدیلی و تکمیلی مواجه شده است. هدف این مقاله شناسایی و تبیین چالش های پیش روی توسعة صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی در شهرستان شبستر است. روش: تحقیق از نوع کیفی است و از روش گراندد تئوری به عنوان راهنمای جمع آوری و تحلیل داده ها و ارائة مدل استفاده شده است. جمع آوری داده ها از طریق مشاهدات میدانی و مصاحبه های عمیق با 43 نفر از کارشناسان و خبرگان نظری (اساتید دانشگاه) و تجربی (سازمان جهاد کشاورزی، سازمان صنعت، معدن و تجارت و شرکت شهرک های صنعتی استان آذربایجان شرقی)، مدیران واحدهای تولیدی و کارآفرینان و کشاورزان نمونة شهرستان شبستر به صورت هدفمند و با روش گلولة برفی در قالب گروه های متمرکز کانونی انجام گرفت. داده های گردآوری شده در قالب 88 مفهوم، 7 مقولة عمده و یک مقولة هسته ای کدگذاری و تحلیل شدند. یافته ها/ نتایج: نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد، صنایع تبدیلی و تکمیلی شهرستان شبستر با مشکلات متعدد از جمله مشکلات مرتبط با قوانین و مقررات، زیرساخت ها و فناوری، نهادی-اداری، اقتصادی- مالی، آموزش و نیروی انسانی، مدیریتی و کارآفرینی و همچنین وضعیت بازار همراه است. در نهایت نظریة زمینه ای حاصل از پژوهش بر اساس ماهیت مقوله های محوری و روابط نهفته بین آن ها در قالب مدل پارادایمی شکل گرفت. همچنین، پیشنهادهایی در جهت رفع موانع و مشکلات این صنایع با تأکید بر شرایط شهرستان ارائه شده است که می تواند مورد توجه برنامه ریزان و مسئولان قرار گیرد.
۲.

ارزیابی عملکرد دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی در ارائه خدمات به نواحی روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان سردشت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خدمات دولتی روستای الکترونیکی شهرستان سردشت دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲۷ تعداد دانلود : ۷۰۷
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی عملکرد دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی در ارائه خدمات به نواحی روستایی شهرستان سردشت انجام یافته و همچنین، میزان آگاهی مردم از خدمات دفاتر و میزان رضایت مردم از عملکرد خدمات دهی دفاتر ICT مورد برررسی قرار گرفته است. روش: پژوهش پیش رو با توجه به هدف، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، روستاهای دارای دفاتر ICT روستایی است که از این تعداد، ۲۰ روستای دارای دفاتر ICT از طریق روش نمونه گیری تصادفی جهت توزیع پرسش نامه ها انتخاب شدند و با محاسبه حجم نمونه افراد بومی (کاربران) از طریق فرمول کوکران، ۳۸۰ نمونه انتخاب شد روش انتخاب کارشناسان، از روش نمونه های در دسترس صورت گرفته است؛ به این معنی که مسؤولان دفاتر روستاهای منتخب به عنوان کارشناس هدف در نظر گرفته شده است. جهت پاسخ گویی به سؤالات و آزمون فرضیه ها از آزمون های خی دو۱، آزمون T یک نمونه ای، آزمون ناپارامتری کروسکال والیس۲ استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که بین آگاهی مردم از خدمات دفاتر ICT و میزان استفاده آن ها از این دفاتر، رابطه معناداری وجود دارد که این میزان با مقدار ضریب ۷۳/۵۵ دارای رابطه مستقیم است. بین نوع دیدگاه افراد نسبت به نقش دفاتر ICT در ایجاد رفاه و آسایش و میزان استفاده از این دفاتر نیز با مقدار ۴۲/۹۸ رابطه معنادار آماری وجود دارد. در مجموع، دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات در نواحی روستایی شهرستان، باعث افزایش کیفیت دسترسی روستاییان به خدمات شده و نوعی تعادل و توازن را در بین ساکنان روستایی در استفاده از خدمات دولتی به وجود آورده است. بنابراین، می توان بیان کرد که دفاتر ICT در ارائه خدمات به روستاهای شهرستان، موفق عمل کرده است. محدودیت ها: پراکندگی روستاهای مورد بررسی و دسترسی به آن ها و بالابودن هزینه تکمیل پرسش نامه ها از چالش های پژوهش حاضر محسوب می شود. راهکارهای عملی: پیشنهاد می شود در روستاهای فاقد دفاتر ICT در نواحی مرزی شهرستان، به خصوص روستاهایی که از دسترسی به این فناوری محروم اند، دفاتر ICT ایجاد شود که این امر علاوه بر ماندگاری جمعیّت در روستاها و توسعه نواحی روستایی شهرستان به امنیت ملّی کشور نیز کمک می کند؛ زیرا روستاهای مرزی در کشور، حکم یک پایگاه نظامی برای امنیت کشور محسوب می شوند. اصالت و ارزش: مطالعه توسعه دفاتر ICT در روستاهای شهرستان سردشت به عنوان پل ارتباطی، می تواند در برنامه ریزی های آتی، زمینه های ارتباط بین ساکنان روستا و مدیران محلّی را با نهادهای دولتی و بخش خصوصی فراهم کند و ارائه خدمات نهادهای دولتی را تسهیل بخشد.
۳.

بررسی و ارزیابی سازه های مؤثر بر کشاورزی پایداری (مطالعه موردی: برنج کاران شهرستان شیروان چرداول، استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کشاورزی پایدار پایداری کشت تحلیل خوشه ای شیروان چرداول برنج کاران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۴ تعداد دانلود : ۷۳۳
کشاورزی پایدار یکی از مهم ترین جنبه های توسعه پایدار است که امروزه یکی از سیاست های مهم بخش کشاورزی کشورها، دست یابی به یک نظام کشاورزی پایدار است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف کلی شناسایی عوامل مؤثر بر کشاورزی پایدار در شهرستان شیروان و چرداول انجام شده است. این تحقیق از نوع توصیفی همبستگی است و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی کشاورزانی است که در سال زراعی 90-1389 در شهرستان شیروان و چرداول به طور تخصصی به کاشت برنج مشغول بوده اند (2550N=). از میان این کشاورزان، تعداد 185 نفر به -روش نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه های آماری انتخاب شده اند. برای تعیین قابلیت اعتبار و اعتماد ابزار تحقیق، پیش آزمون (30 نفر خارج از نمونه اصلی) انجام گرفت که ضرایب به دست آمده در مجموع نشان دهنده مورد اعتماد (789/0) و اطمینان (932/0) بودن پرسشنامه ی پژوهش است. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که 82/67 درصد از برنج کاران دارای دانش کشاورزی پایدار در سطح متوسط بوده، و حدود 01/42 درصد، دارای نگرش متوسط نسبت به پایداری کشت برنج هستند. همچنین، بین پایداری کشت برنج و متغیرهایی مانند، سن، وسعت اراضی تحت تملک، وسعت اراضی زیرکشت برنج، مشارکت اجتماعی، دانش کشاورزی پایدار، نگرش نسبت به کشاورزی پایدار، میزان تماس های ترویجی، میزان تحصیلات یک رابطه مثبت معنی دار در سطح 95 درصد وجود دارد.
۴.

تحلیلی بر وضعیت نابرابری شاخص های مسکن در مناطق روستایی استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاخص استان آذربایجان غربی سطوح برخورداری مدل تحلیل خوشه ای مدل تاپسیس ُ مسکن روستایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵۰ تعداد دانلود : ۶۴۱
هدف: این پژوهش که از نوع توصیفی- تحلیلی، علّی است با هدف تحلیل نابرابری و سطوح برخورداری شهرستان های استان آذربایجان غربی بر اساس شاخص های مسکن روستایی صورت گرفته است. روش: اطلاعات مربوط به 38 شاخص مورداستفاده، بر اساس داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390، در چهار گروه زیربنایی و رفاهی، استحکام سازه، امکانات و تسهیلات و بهداشتی دسته بندی شده و با استفاده از مدل تاپسیس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نهایتاً مناطق روستایی شهرستان های استان آذربایجان غربی بر اساس روش تحلیل خوشه ای سطح بندی و وضعیت برخورداری آن ها با نرم افزار ArcGIS بر روی نقشه نمایش داده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بیشترین نابرابری بین شهرستان ها مربوط به شاخص های بهداشت مسکن و کم ترین نابرابری مربوط به شاخص های استحکام سازه است. نتیجه ترکیبی شاخص ها نیز نشان داد که بیش از نیمی از شهرستان های استان آذربایجان غربی در زمینه بهره مندی از شاخص های مسکن روستایی در وضعیت مناسبی قرار دارند و مابقی شهرستان ها در وضعیت متوسط و متوسط به پایین واقع شده اند. مقایسه نتایج به دست آمده به تفکیک شاخص ها و نتایج ترکیبی شاخص های مسکن روستایی نشان می دهد که نابرابری بین شهرستان ها در برخورداری از هر یک از شاخص های مسکن روستایی بیشتر است در حالی که این نابرابری در شاخص های ترکیبی مسکن روستایی کم تر دیده می شود. محدودیت ها: دسترسی به اطلاعات دقیق با جزئیات بیشتر و نیز معایب مربوط به یک مدل خاص برای سنجش وضعیت شاخص های مسکن روستایی، می تواند یکی از محدودیت های مطالعه حاضر به حساب آید. راهکارهای عملی: جهت برقراری تعادل منطقه ای و حرکت به سمت توسعه پایدار در منطقه موردمطالعه، لازم است که سیاست های توسعه مسکن نگاه ویژه ای به مناطق روستایی کم جمعیت و سکونتگاه های منزوی و حاشیه ای داشته باشد؛ در غیر این صورت شاهد نابرابری های بیشتر و متعاقباً تخلیه هر چه بیشتر روستاها خواهیم بود. اصالت و ارزش: شناخت نابرابری ها و عدم تعادل ها در چارچوب محدوده های جغرافیایی از مهم ترین ابزارهای برنامه ریزی به شمار می رود. تحلیل و تعیین سطوح برخورداری مناطق از لحاظ امکانات و خدمات نسبت به یکدیگر، موجب شناخت نقاط ضعف و قوت، توان ها و کمبود های آن ها در فضاهای جغرافیایی می گردد.
۵.

تحلیلی بر زیرساخت های گردشگری در مقصد اکوتوریستی بند ارومیه با استفاده از روش SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خدمات گردشگری SWOT طبیعت گردی گردشگردی روستای بند ارومیه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری گردشگری شهری
تعداد بازدید : ۲۰۵۵ تعداد دانلود : ۹۸۰
اکوتوریسم شاخه ای از گردشگری است که می تواند توان بالقوه طبیعی و ویژگی های فرهنگی را به سرمایه های بالفعل تبدیل کند. بدیهی است بدون آگاهی و شناخت پتانسیل ها و توان های بالقوه و بالفعل هر منطقه، امکان برنامه ریزی و پیش بینی وجود نخواهد داشت. بر این اساس در این پ ژوهش به شناسایی نقاط قوّت، ضعف، فرصت ها، تهدیدها و راهکارهای توسعه اکوتوریسم در بند ارومیه پرداخته شده است. هدف این پژوهش علاوه بر معرفی روستای بند به عنوان یکی از مناطق توریستی استان، بررسی مشکلات و تنگناها از نظر امکانات و زیرساخت های گردشگری، پتانسیل های اکوتوریسم و ارائه راهکارهایی در رابطه با رفع موانع اکوتوریسم در آن می باشد. رویکرد حاکم بر این پژوهش توصیفی، تحلیلی و علّی و با توجه به هدف نوع تحقیق کاربردی است. داده های آن از طریق پرسشنامه تهیه شده و جامعه آماری پژوهش حاضر گردشگرانی که در تابستان 1388 به بند سفر کرده اند، می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات از نرم افزار SPSS و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده و جهت ترسیم نقشه از نرم افزار Arc/GISبهره گرفته شده است. همچنین جهت ارزیابی پتانسیل ها و قابلیت های اکوتوریستی از مدل SWOT در راستای تقویت نقاط قوّت و فرصت و کاهش تهدید و ضعف ها استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد: هر چه میزان تبلیغات افزایش یابد به همان اندازه میزان گردشگران ورودی افزایش پیدا می کند. که نتیجه به دست آمده از این رابطه 41/0درصد است و بیانگر یک رابطه قابل قبول و متوسط به بالا می باشد. هر چه میزان امکانات و خدمات و تسهیلات مکان های گردشگری بیشتر باشد به همان اندازه میزان رضایت گردشگران افزایش می یابد. که در بند ارومیه رابطه بین رضایت گردشگران از امکانات و خدمات ارائه شده 36/0 بوده که یک رابطه متوسط به پایین می باشد. ارزیابی منطقه با مدل SWOT ، نشان دهنده 35 نقطه ضعف و تهدید در مقابل 25 نقطه قوت و فرصت است؛ که نیازمند توجه جدّی مدیران و برنامه ریزی های منسجم و کلان در جهت تبدیل نقاط ضعف و تهدید به نقاط قوّت و استفاده از فرصت ها در راستای توسعه اکوتوریسم منطقه مورد مطالعه است.
۶.

تحلیل فضایی و سطح بندی شاخص های بهداشتی- درمانی با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل عاملی استان آذربایجان شرقی سطح بندی تحلیل خوشه ای شاخص توسعه بهداشت و درمان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی جغرافیای پزشکی
  3. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
تعداد بازدید : ۳۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۴۷۷
عموماً سطح توسعه یافتگی در بین بخش های مختلف اقتصادی یک کشور همانند مناطق آن یکسان نمی باشد، بلکه در بخشهای آموزشی، خدمات بهداشت و درمان، خدمات و رفاه اجتماعی، کشاورزی و صنعت یک کشور عدم تجانس و ناهمگنی به چشم می خورد. یکی از مسایل و معضلاتی که پیش روی برنامه ریزان منطقه ای وجود داشته، رشد و توسعه نابرابر مناطق است، به طوری که با نگاه به توزیع فضایی خدمات در مناطق مشخّص می شود که این فعالیت ها به شکل متوازنی توزیع نشده اند. به همین خاطر از جمله معیارهای معمول در برنامه ریزی منطقه ای، سطح بندی نواحی بر اساس برخورداری از شاخص های مختلف توسعه است. خدمات بهداشت و درمان یکی از ارکان اصلی توسعه محسوب می شوند و ارائه خدمات بهداشت و درمان در مناطق مختلف باعث کاهش فقر می شود، لذا شرایط را جهت تربیت و رشد سرمایه انسانی و توسعه اقتصادی و اجتماعی در مناطق مختلف کشور را فراهم می نماید. پژوهش حاضر با بهره گیری از دو تکنیک تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای و استفاده از 22 شاخص بهداشتی به تحلیل و سطح بندی شاخص های بهداشتی- درمانی شهرستان های استان آذربایجان شرقی می پردازد. رویکرد حاکم بر این پژوهش توصیفی، تحلیلی و علّی و از نوع کاربردی- توسعه ای می باشد و جهت تهیه نقشه ها از نرم افزار Arc/GIS بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد شاخص های بهداشت و درمان در استان آذربایجان شرقی به صورت متوازن توزیع نشده و اختلاف فاحشی بین شهرستان های استان از نظر توسعه خدمات بهداشتی ملاحظه می شود. شهرستان های تبریز و جلفا به ترتیب در بالاترین و پایین ترین سطح قرار گرفته اند و نتیجه به کارگیری تکنیک تحلیل عاملی، شهرستان ها را در 4 سطح ورا توسعه، فرا توسعه، میان توسعه و فرو توسعه قرار داده که شهرستان تبریز در سطح ورا توسعه و شهرستان های آذرشهر، بناب، جلفا، چاراویماق، ورزقان، هریس و هشترود در سطح فرو توسعه واقع شده اند. با استفاده از تکنیک تحلیل خوشه ای و ترسیم نمودار دندروگرام، شهرستان های استان در 4 گروه همگن طبقه بندی شده اند. در پایان نیز پیشنهاداتی جهت بهبود وضعیت نواحی محروم ارائه گردیده است.
۷.

سطح بندی و سنجش درجه توسعهیافتگی شهرستان های استان مازندران با استفاده از مدل تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل عاملی استان مازندران توسعه یافتگی نابرابری تحلیل خوشه ای سطوح توسعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۰۵ تعداد دانلود : ۱۱۳۳
برنامه ریزی منطقه ای با هدف توسعه و کاهش نابرابری از موضوع های مهم در کشورهای در حال توسعه محسوب می شود، لازمه برنامه ریزی منطقه ای، شناسایی جایگاه مناطق نسبت به یکدیگر از لحاظ توسعه است. کاهش نابرابری در بهره مندی از منابع، دست آوردها و امکانات جامعه یکی از مهمترین معیارهای توسعه به شمار می آید. مفهوم توسعه علاوه بر رشد در همه جهات، توزیع متعادل را نیز در بر می گیرد، توزیع متعادل امکانات و خدمات، گامی در جهت از بین بردن تفاوت های ناحیه ای و پراکندگی متناسب جمعیّت در سطح منطقه است. توسعه متوازن فضاهای جغرافیایی، نیازمند بررسی دقیق و همه جانبه مسایل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و شناخت نیازهای جامعه و بهبود آنهاست. به همین جهت از جمله معیارهای معمول در برنامه ریزی منطقه ای، سطح بندی نواحی بر اساس برخورداری از شاخص های مختلف توسعه است. در پژوهش حاضر سعی شده با بهره گیری از دو تکنیک تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای و استفاده از 88 شاخص توسعه در زمینه های (اقتصادی، اجتماعی، آموزشی، بهداشتی و درمانی، کشاورزی و ... ) به تعیین و تحلیل سطوح توسعه شهرستان های استان مازندران پرداخته شود. رویکرد حاکم بر این پژوهش توصیفی، تحلیلی و از نوع کاربردی – توسعه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین شهرستان های استان به لحاظ شاخص های توسعه اختلاف وجود دارد و نتیجه به کارگیری تکنیک تحلیل عاملی، شهرستان ها را در 5 سطح بسیار برخوردار، برخوردار، نسبتاً برخوردار، محروم و بسیار محروم قرار داده که شهرستان های سوادکوه و رامسر به ترتیب با امتیاز 93/1 و 83/0 در سطح بسیار برخوردار و شهرستان های نکاء و گلوگاه به ترتیب با امتیاز 12/1- و 85/0- در سطح بسیار محروم واقع شده اند. نتایج نشان می دهد که 5/12 درصد شهرستان ها در سطح بسیار برخوردار، 75/18درصد درسطح برخوردار، 75/18درصد در سطح نسبتاً برخوردار، 5/37 درصد در سطح محروم و 5/12درصد در سطح بسیار محروم قرار گرفته اند. با استفاده از تکنیک تحلیل خوشه ای و ترسیم نمودار دندروگرام، شهرستان های استان در 5 گروه همگن طبقه بندی شده اند.
۱۰.

بررسی وضعیت اشتغال و بیکاری در ایران طی سال های 1389-1335(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اشتغال بیکاری نیروی انسانی مهاجرت حاشیه نشینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۲۴۳ تعداد دانلود : ۱۱۰۳۶
موضوع اشتغال و دستیابی افراد به شغل مورد نظر از اساسی ترین نیازهای یک جامعه محسوب می شود. یکی از اهداف کلان توسعه در اغلب کشورها و از جمله کشور ما، کاهش بیکاری و توسعه فعالیت های شغلی است. بیکاری به عنوان یک پدیده مخرب اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی مطرح بوده و رفع آن همواره، از جمله دغدغه های اساسی برنامه ریزان بوده است. بدین روی، بهره برداری کامل و مناسب از منابع انسانی هر کشور باید به عنوان یکی از اهداف راهبردی توسعه در نظر گرفته شود. بیکاری، حال یکی از نامطلوب ترین پدیده های اقتصادی و اجتماعی است که پیامدهای منفی و ناگواری را در زمینه های مختلف به دنبال دارد. در سال های اخیر و به ویژه در حال حاضر، اقتصاد ایران به ویژه در روستاها به شکل بحرانی گریبانگیر این معضل می باشد؛ مسئله ای که باعث می شود هر ساله نیروی انسانی فعال و بیکار موجود در روستاها راهی شهرها (ناکجاآباد) شوند. شهرهایی که خود از این جنبه، مشکلات کمی ندارند، با ورود این گروه از مهاجرین ؛ مشکلات آن دو چندان شده و علاوه بر معضل بیکاری، مشکلات دیگری مثل حاشیه نشینی، فساد، ترافیک و .... گریبانگیر آن می شود. بنابراین راه حل اصلی این مشکل در روستاهاست که باید به طور اصولی حل و فصل شود، لذا بایستی مبارزه با بیکاری و حل مسئله اشتغال در راس برنامه های کشور قرار گیرد. مقاله حاضر به دنبال شناخت و ریشه یابی وضع موجود بیکاری و اشتغال کشور از سال 1335 تا 1389 بوده و همچنین به بررسی میزان اشتغال در بخش های سه گانه اقتصادی پرداخته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که طبق آخرین آمار (بهار 1389) استان های خراسان شمالی، مرکزی و آذربایجان شرقی به ترتیب با 4/5، 3/10 و 4/10 درصد دارای نرخ بیکاری پایین و استان های فارس، لرستان و اردبیل به ترتیب با 3/21، 1/16 و 15 درصد دارای نرخ بیکاری بالا می باشند. نرخ بیکاری کشور در سال 1385 طبق آمار رسمی مرکز آمار 2/11درصد بوده است و در حال حاضر طبق آمار سه ماهه اول سال جاری نرخ بیکاری به 6/14 درصد رسیده که نسبت به سال 1385 میزان آن 4/3 درصد افزایش داشته است که حاکی از میزان بالای بیکاری در کشور می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که هر چند نرخ بیکاری در برخی استان ها کاهش محسوسی را نشان داده، ولی با این حال نرخ بیکاری در کشور رقم بالایی را نسبت به کشورهای توسعه یافته و بیشتر کشورهای در حال توسعه دارد و دلیل آن رشد روز افزون جمعیت و افزایش عرضه نیروی کار و همچنین پایین بودن ظرفیت های تولید می باشد. روش مطالعه این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و کمی و شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و با استناد به آمارهای رسمی مرکز آمار ایران و مبتنی بر اسناد و مدارک می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان