محمدجعفر یوسفیان کناری

محمدجعفر یوسفیان کناری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۶ مورد از کل ۲۶ مورد.
۲۱.

مطالعه تطبیقی راهکارهای پایان بندی نمایشی در درام های دهه اخیر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نمایشنامه های ایرانی پایان بندی پیرنگ نمایشی روایت-شناسی نقد و بررسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۰۰
در این مقاله سعی شده است تا با تمرکز بر جلوه های ساختاری برخی از مهم ترین نمایشنامه های دهه هشتاد ایران، الگوهای رایج پایان بندی آنها مورد بررسی تطبیقی قرار گیرد. با انتخاب یک چارچوب مفهومی برگرفته از آرای منتقدان ادبیات نمایشی معاصر نظیر مارتین اسلین و مانفرد فیستر، تلاش می شود تا ضمن شناخت هر چه بهتر نحوه سازماندهی اطلاعات در پرده های پایانی آثار نمایشی مورد اشاره، دریافت تازه ای از قابلیت های روایی نمایشنامه های معاصر ایران حاصل شود. مقاله حاضر با تکیه بر شاخص ترین اشکال پایان بندی در آثار این دهه، به سنجش ارزش های نمایشی تعریف شده و میزان تأثیرگذاری آنها بر ساختار کلّی روایت در نمونه های مطالعاتی می پردازد. این تحقیق به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام یافته و با هدف شناخت الگوی رایج پایان بندی در نمایشنامه های این دهه دنبال شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهند که به رغم تنوع موضوعی و ساختاری، نمایشنامه های این دهه اغلب متمایل به نوعی تجربه گرایی در کاربرد الگوهای پایان بندی ناتمام، نیمه تمام و یا کاملاً باز می باشند. بازتاب این گرایش عمده را می توان در سبک های روایی نمایشنامه نویسان متأخر ایران و نوآوری در شیوه های نگارشی آنها مشاهده کرد.
۲۲.

تحول بیانِ تصویری در لحظه های گفت و گویی سینمای ایران در دهه 1380(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زیبایی شناسی تصویر سینمای ایران شده در تصویر لحظه های گفت وگویی می شود در تصویر نما/ نمای معکوس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۲۰
یکی از بخش های مهم در زیبایی شناسی تصویر در سینمای ایران لحظه های گفت وگویی است. یکی از قراردادهای مسلط و غالب در تصویرسازیِ لحظه های گفت وگویی نما/ نمای معکوس است. در این پژوهش تلاش شده به تحلیلِ مواجهه فیلم سازان ایرانی با لحظه های گفت وگویی پرداخته و نحوه تحولِ بیان تصویری در این لحظه ها نمایان شود. از همین روی، ده فیلم از سینمای ایران در دهه 1380 به منزله جامعه آماری گزینش شده اند؛ این آثار عبارت اند از: سگ کشی(بهرام بیضایی، 1380)؛ من ترانه پانزده سال دارم(رسول صدرعاملی، 1381)؛ شب های روشن(فرزاد مؤتمن، 1381)؛ گاوخونی (بهروز افخمی، 1382)؛ آتش سبز (محمدرضا اصلانی، 1386)؛ شبانه روز(امید بنکدار و کیوان علی محمدی، 1387)؛ درباره الی(اصغر فرهادی، 1387)؛ جدایی نادر از سیمین(اصغر فرهادی، 1389)؛ پرسهدر مه (بهرام توکلی، 1388)؛ یه حبه قند(رضا میرکریمی، 1390). نخست ماهیت نما/ نمای معکوس و ویژگی های آن بررسی می شود. سپس، دو مفهومِ «می شود و شده در تصویر» تعریف می شوند و این دو مفهوم در لحظه های گفت وگویی واکاوی می شوند. سپس، به نمونه های تکراری این الگو در جامعه آماری پرداخته می شود. سرانجام، به فیلم هایی اشاره می شود که از الگوی نما/ نمای معکوس فراتر رفته و آن را به پرسش گرفته اند. این پژوهش آشکار می سازد که به رغم آنکه غالب فیلم های ایرانی دهه 1380 در سیطره نما/ نمای معکوس بوده اند، آثاری نیز وجود دارد که از این سیستم خارج شده و آن را به چالش کشیده اند.
۲۳.

جلوه های موسیقایی روایت های چندآوا در ادبیات داستانی و نمایشی ایران؛ نمونه های مطالعاتی بازی آخر بانو اثر بلقیس سلیمانی و نمایشنامه افرا نوشته بهرام بیضائی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چندآوایی رمان نمایشنامه موسیقی سلیمانی بیضائی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۱۴
روایتهای چندآوا به یک معنا ناظر بر متونی ادبی یا نمایشی هستند که در آنها چند رشته سخن متفاوت و متنوع بهگونهای همزمان به طرح یک واقعه یا بازنمود روایی آن میپردازند. در این نوع از شیوه های بیان ادبی، راوی معمولاً در نقش دو یا چند شخصیت ظاهرشده و همزمان از چند تراز روایی مختلف به طرح و گسترش رخداد مورد نظر خود اقداممیکند. ازاینرو، صدای راوی داستان نهتنها در موقعیتی حاکم یا مسلط بر فراز صداهای دیگر اشخاص حاضر در جهان ادبی یا نمایشی قرارنگرفته بلکه برعکس کاملاً همجوار و همتراز با آنها نیز شنیدهمیشود. بنابر آنچه بیانشد، در این مقاله تلاش شدهاست تا با تکیه بر پارهای از الگوهای نظری رایج در سازماندهی اصوات و تنظیم قطعات موسیقایی و بهکارگیری روش پژوهش تطبیق مقایسهای، به نحوه عملکرد کانونهای روایی و نقش آنها در پیشبرد داستان و نمایشنامه توجهشود. مسأله آن هم بر طرح شاخصها و شواهدی مبتنیبر همترازی عملگرهای چندآوایی در جهانهای داستانی و نمایشی ایران استوار است. نگارندگان در پژوهش حاضر برای طرح و توسعه ایده اصلی خود به مقایسه جلوه های چندآوا در رمان بازی آخر بانو از بلقیس سلیمانی (1388) و نمایشنامه افرا،یا روز میگذرد از بهرام بیضایی (1391)پرداخته و با مراجعه به مهمترین آموزه های میخائیل باختین، قابلیتهای چندآوایی در الگوی روایتگری دو نمونه یادشده رابررسیکردهاند. یافته های حاصل از سنجش کیفی مؤلفه های چندآوای این پژوهشبیانگر این است که حضور متکثر صداهای گروهی، گسست انحصار در ایفای نقش عاملیتهای روایی، سیالیت و انعطافپذیری سویه های روایتگری ادبی یا نمایشی و البته چگونگی توزیع اصوات میان اشخاص داستان و نویسندگان این آثار، گمان تطبیق تجربهای چندآوا را در این نمونه های مطالعاتی تأییدمیکند.
۲۴.

تحلیل ساختار حاکم بر پیرنگ فیلم قدمگاه بر اساس نظریه میتوس

تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۴۷
نورتروپ فرای در نظریه میتوس می کوشد از طریقِ کشف اشتراکات میان انواعِ ادبی و پیوندهای کهن الگوییِ آن ها، به طبقه بندی دقیقی از گونه های ادبی و هنری دست یابد. فرای، جهانِ متن را نسبت به جهان های دیگر به خصوص جهان واقعی دارای استقلال می داند و عناصر آن را واجد کارکردهایی خاص قلمداد می نماید که به شکل گیری گونه های ادبی می انجامد. در این نوشتار کوشیده ایم تا با تمرکز بر ساختار حاکم بر یکی از این گونه ها، یعنی رمانس، به تطبیقِ پیرنگِ سینماییِ فیلم نامه قدمگاه با مراحل این میتوس بپردازیم. پرسش اصلی این است که این تطبیق چگونه خود را در قالبِ فُرمِ سینمایی نمایان می سازد. با توجه به این که در رمانس ساختار روایی و داستانی بر ساختار دراماتیک غلبه دارد. نتایج این مطالعه نشان داد که گونه رمانس بیش از هر چیزی با ساختار اسطوره ای - دینی قابل تطبیق است؛ چراکه ساختارهای اسطوره ای و کهن الگویی فراتر از داستان ها رفته و به مجموعه ای از قواعد بشری، رفتارها و در نتیجه تاریخ و اجتماعات اشاره می کنند که سینما در قالب تصویر، آن ها را بازنمایی می کند. این پژوهش به روش کیفی و تحلیلی انجام پذیرفته است. داده ها از منابع کتاب خانه ای جمع آوری و در نمونه کاوی به کار رفته اند.
۲۵.

مقایسه ی جلوه های چند آوایی باختین در نمایشنامه " داستان دور و دراز و... سلطان ابن سلطان و ... به دیار فرنگ به روایت مرد مشکوک "(محمد چرمشیر) و رمان "اسفار کاتبان"(ابوتراب خسروی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابوتراب خسروی ادبیات معاصر ایران بینامتنیت و درام چندآوایی محمد چرمشیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۱۴۶
این مقاله قصد دارد تا با بهره گیری از برخی آموزه های نقد ادبی مدرن و به ویژه تمهید "چندآوایی" میخاییل باختین به مقایسه ی گزیده متونی از ادبیات و درام معاصر ایران بپردازد. چندآوایی به عنوان ظرفیت بالقّوه متن برای تولید و تکثیر معنا این امکان را به خواننده می دهد تا با نگرشی نو رمان ها و نمایشنامه های ایرانی را تحلیل نماید. هدف اصلی این تحقیق کشف جلوه های چندآوایی در دو نمونه مطالعاتی نمایشنامه داستان دور و دراز... و رمان اسفار کاتبانمی باشد. این مقاله با اتخاذ رویکردی توصیفی-تحلیلی سعی دارد تا با مطالعه ی موردی دو اثر مذکور نشان دهد که چگونه آموزه هایی از رویکرد بینامتنی باختین قادر است علاوه بر تحلیل رمان در کالبدشکافی درام ایران نیز مفید باشد. با شرح مختصری از پیشینه مطالعاتی رویکرد بینامتنی در نقد ادبی، تحقیق حاضر سعی می کند به معرفی و دسته بندی برخی از مهم ترین جلوه های چندآوایی موجود در آثار مذکور بپردازد. عملکرد شاخص های تحلیلی معتبری در حیطه ی قرائت های بینامتنی نظیر پارودی، چندزبانی، فرازبان های داستانی و نمایشی و نیز چندروایت گری، از این حیث امکان مقایسه تطبیقی نمونه ها را فراهم آورده است. مقاله حاضر، در نهایت نشان خواهد داد که پاره ای از آثار ادبی و نمایشی دو دهه ی اخیر ایران واجد پیوندهای نظری قابل انطباق با گفتارهای نقّادی مدرن می باشد.
۲۶.

واقعیت سینمایی و نسبت ایده و فرم زیباشناختی در اندیشه ژاک رانسیر نمونه مطالعاتی: باد ما را خواهد برد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واقعیت سینمایی زیباشناسی فیلم عباس کیارستمی باد ما را خواهد برد ژاک رانسیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۸۷
مقاله حاضر بر آن است با تبیین نسبت ایده و فرم، به رابطه میان تصویر و واقعیت سینمایی بپردازد. در این مسیر با رجوع به آراء ژاک رانسیر و فیلم باد ما را خواهد برد ساخته عباس کیارستمی رویّه های زیباشناختی میان دو امر ناهمگون، یکی تصویر به مثابه قاب هایی نمادین و دیگری تصویر به مثابه ارگانیسمی زنده را مورد بررسی قرار می دهد. ژاک رانسیرتصویر سینمایی را چون یک نوشتار جمعی و مشترک در نظر می گیرد که تماشاگر سهمی در ساختن چیزی دارد که همزمان اشتراکی و انحصاری است. این تلاطم، بر اساس یک ایده پیشینی و معین به رهاییِ نیروهایی می انجامد که در ساختنِ چیزهایی تازه به کار می روند. در نتیجه واقعیت سینمایی برسازنده نسبتی از ساختن و فروپاشی، میان ایده ای که فُرم فیلم بر آن بنا شده، و ادراکِات تماشاگر است. یافته ها در این مقاله نشان داد تصویر سینمایی به سببِ ماهیت خود، قادر است با خنثی نمودنِ قدرت ایده که خود را در پیوند نماها و تاثیراتِ معین فُرمیِ آشکار می کند، نظامی خاص را بنا کند که به امرِ زیباشناختی تعلق داشته، و تاثیراتی خاص و نامتعین را بر بستری مشترک متجلی می سازد. روش انجام پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده و داده ها از منابعِ کتاب خانه ای گرد آوری و نمونه کاوی شده اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان