فرهنگ مظفر

فرهنگ مظفر

مدرک تحصیلی: دانشیار، عضو هیئت علمی دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه علم و صنعت، تهران، ایران.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۶۰ مورد.
۴۱.

مؤلفه های اصلی پرورش تفکرطراحانه (تفکر عرف و موقعیت محور) در آموزش مقدمات طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تفکر طراحی آموزش معماری آموزش تفکر طراحی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۳۲
تفکر طراحی به طور کلی به عنوان یک فرایند تحلیلی و خلاق تعریف شده به گونه ای که فرصت هایی برای تجربه، خلق، دریافت نقطه نظرات و دوباره طراحی کردن، فراهم می کند. تفکر طراحی مرتبط با رشته هایی از قبیل معماری، طراحی و هنر بوده و امروزه در بسیاری از رشته ها مطرح است. در میان پارادیم های گوناگون مطرح شده، تفکر طراحانه با تاکید بر وجه آموزشی- دانشگاهی و از زیر بخش های تعریف شده برای آن، طراحی و تفکر طراحانه به عنوان یک شیوه استدلالی، در ارتباط با آموزش معماری، مورد توجه است. ارتباط آموزش و تفکرطراحی، بنا به ماهیت پیچیده هر دو، دارای ظرائف گوناگونی است. با وجود پژوهش های صورت گرفته در حوزه تفکرطراحی به عنوان نوعی از اندیشیدن، توجه به آن و چگونگی ورود و حضور آن در آموزش معماری، هنوز به طور کامل و مشخص بیان نشده است. این مقاله به دنبال تعریف چگونگی ارتباط تفکرطراحی در شاخه تعریف شده با تقسیم بندی تفکر عرف و موقعیت محور و آموزش دروس مقدمات طراحی معماری به عنوان دروس طراحی پایه است. برای رسیدن به هدف پژوهش، استنباط و تحلیل محتوای یافته های پژوهش های پیرامون تفکرطراحی و آموزش طراحی معماری برای کسب فهم بهتر از خصوصیات، فرایند و تفاوت های مابین افراد مبتدی و خبره به همراه بهره گیری از تجارب موفق در این حوزه لازم است. با بهره گیری از روش تحلیل محتوا (فرایند کد گذاری و تعریف مقولات اصلی) و هم چنین استدلال استنباطی به بررسی و تحلیل پژوهش های معتبر پرداخته و علاوه بر آن، برای توجه به آموزش بومی و بهره مندی از نظرات مدرسان، در تکمیل داده های پژوهش، پاسخ های مدرسان و خبرگان در این رابطه، نیز مورد تحلیل قرار گرفت. حاصل فرایند در سه مقوله؛ افزایش دانش، نوع بیان مسئله و آموزش تأمل کردن (در سه شاخه خود مشاهده گری، خود نظارتی و خود ارزیابی) تعریف گردید. شیوه عملی شدن هر کدام از مؤلفه ها در هشت مرحله ذکر شده و در ادامه با طراحی یک تحقیق شبه آزمایشی ما بین گروه های آزمون و گواه از دانشجویان ترم سوم کارشناسی معماری، به سنجش راهکارها پرداخته شد. نتیجه در قالب سه دسته راهکار اصلی، طراحی آموزشی، نظارت بر آموزش و ارزیابی، برای آموزش دروس طراحی پایه، معرفی گردیده و برای پژوهشگران حوزه آموزش، معماری و تفکر طراحی مورد توجه است.
۴۲.

رابطه پیوندهای اجتماعی و معنایی با احساس هویت مکانی در محله های مسکونی (مورد مطالعاتی: محله سپه شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حساس هویت مکانی پیوندهای اجتماعی و معنایی محله سپه شهر قزوین تحلیل عامل اکتشافی مدل یابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹ تعداد دانلود : ۱۳۶
مقدمه : احساس هویت مکانی به عنوان زیرساختی از هویت فردی، نقش مهمی در رابطه شناختی انسان و مکان سکونت وی دارد. بنابراین، ارتقای هویت مکانی در محله های مسکونی علاوه بر بهبود کیفیت سکونت، در غناى شخصیت فردى نیز نقش محورى دارد. این در حالی است که پیوندهای اجتماعی و معنایی ساکنان با محله، تأثیر بسزایی در شکل گیری هویت مکانی آن ها دارد. از این جهت، هدف مقاله حاضر بررسی رابطه پیوندهای اجتماعی و معنایی ساکنان با احساس هویت مکانی آن ها است. روش : روش پژوهش، همبستگی و مدل یابی روابط علّی است. جامعه آماری، شامل کلیه ساکنان محله سپه شهر قزوین در زمستان سال 1399 بوده است. نمونه پژوهش،280 نفر از ساکنان محله سپه بوده اند که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه محقق ساخت میان آن ها توزیع گردید. پس از تأیید پایایی پرسشنامه با محاسبه آلفای کرونباخ و روایی آن از طریق تحلیل عامل اکتشافی، مدل تجربی به روش تحلیل مسیر به دست آمد. یافته ها : نتایج نشان داد ابعاد شکل گیری احساس هویت مکانی در محله سپه شامل این همانی، تناسب محیطی و بیگانگی است. از میان پیوندهای اجتماعی و معنایی، انطباق اجتماعی- فرهنگی ازجمله روابط همسایگی، سازگاری با آداب ورسوم و تطابق با سبک زندگی بیشترین تأثیر مستقیم را بر بعد تناسب محیطی در شکل گیری هویت مکانی ساکنان دارد (P<0/01). نتیجه گیری : بر اساس نتایج، هویت مکانی در محله سپه، غالباً ناشی از حس مشترکی است که میان ساکنان به واسطه عضویت در یک مقوله اجتماعی شکل گرفته است، بنابراین جهت ارتقای احساس هویت مکانی ساکنان لازم است متغیرهای انطباق اجتماعی- فرهنگی مدنظر قرار گیرد.
۴۳.

بررسی تأثیر روش آموزش مشارکت مستقیم استاد و دانشجو بر فرایند یادگیری در درس مقدمات طراحی معماری (1)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روش مشارکت مستقیم فرایند یادگیری مقدمات طراحی معماری موفقیت تحصیلی رضایتمندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۰۶
مسئله اصلی این پژوهش، روش آموزش مؤثر در دروس پایه معماری است. پژوهش حاضر با هدف بررسی روش جدیدی در آموزش دروس پایه با نام روش مشارکت مستقیم استاد و دانشجو در درس مقدمات طراحی معماری(1) و میزان اثرگذاری آن بر فرایند یادگیری دانشجویان، از طریق ارزیابی فعالیت های آنان به عنوان آزمون این روش صورت گرفته است. این روش با بررسی ادبیات موضوع در زمینه شیوه های مختلف آموزش معماری و تجزیه و تحلیل آنها، حاصل شده است. برای ارزیابی دقیق متغیر وابسته فرایند یادگیری، دو مؤلفه تأثیرگذار آن: موفقیت تحصیلی دانشجویان (نمود بیرونی) و رضایتمندی دانشجویان (نمود درونی) بررسی شده اند. درواقع، پرسش اصلی تحقیق پیش رو این است که روش مشارکت مستقیم استاد و دانشجو بر فرایند یادگیری دانشجویان در درس مقدمات طراحی معماری (1)، چه تأثیری دارد. برای رسیدن به پاسخ این پرسش، رابطه روش یادشده با میزان رضایتمندی و موفقیت تحصیلی دانشجویان در درس مقدمات طراحی معماری (1)، بررسی شده است. از نظر روش، این تحقیق از نوع موردپژوهی است. روش گردآوری داده ها، جمع آوری نتایج ارزیابی و داوری تمرین ها برای سنجش و مقایسه موفقیت تحصیلی و گردآوری نظرات دانشجویان از طریق پرسش نامه برای سنجش رضایتمندی دانشجویان است. جامعه آماری، دو گروه از دانشجویان درس مقدمات طراحی معماری (1) در دانشگاه مازندران است؛ در یک گروه روش مشارکت مستقیم استاد و دانشجو موردآزمایش قرار گرفت سپس، با مقایسه نتایج ارزیابی دو گروه در زمینه های مختلف، نتایج متفاوتی به دست آمد. نتایج تحقیق نشان می دهد که در روش مشارکت مستقیم استاد و دانشجو، میزان رضایتمندی دانشجویان از فرایند یادگیری شان بیشتر بوده است. همچنین میزان ارزیابی استادان از فعالیت های دانشجویان بیانگر موفقیت بیشتر دانشجویان در روش مشارکت مستقیم استاد و دانشجو بود.
۴۴.

شناسایی الگوهای ذهنی متخصصان در آموزش سواد بصریِ میراث معماری ایران به کودکان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سواد بصری آموزش کودکان میراث معماری ایران تحلیل عامل Q

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۸۷
این پژوهش در راستای ارتقای آگاهی مخاطبان به ارزش های میراث معماری ایرانی، سعی دارد به شناسایی و اکتشاف ابعاد و الگوهای غالب ذهنی متخصصان در خصوص «آموزش سواد بصریِ میراث معماری ایران به کودکان» با تأکید بر آموزش های غیررسمی بپردازد. منظور از سواد بصری میراث معماری ایران، توانایی درک و خوانش ویژگی ها و ارزش های میراث معماری ایرانی است. این پژوهش، از حیث اینکه به استخراج ابعاد و الگوهای ذهنی متخصصان می پردازد، دارای ماهیت اکتشافی است. روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی است. مراحل انجام پژوهش شامل انجام دلفی و تحلیل نتایج آن از طریق تحلیل عامل Q است که در چهار گام با استفاده از نرم افزار SPSS-22 انجام گرفت: ۱. مصاحبه با متخصصان؛ ۲. تحلیل متن مصاحبه ها با کدگذاری باز و محوری، تهیه جدول هدف-محتوا و پرسشنامه محقق ساخت بر اساس آن؛ 3. پیمایش دلفی در دو مرحله؛ 4. تحلیل عامل Q. جامعه آماری پژوهش به دلیل نو بودن موضوع، شامل متخصصانی از حوزه های معماری، حفاظت از بناهای تاریخی، باستان شناسی، طراحی گرافیک و آموزش کودکان (رسمی و غیررسمی) است. تعداد متخصصان در گام اول شامل 10 نفر از متخصصان بود که به روش گلوله برفی تا اشباع نظری ادامه یافت و در گام پیمایش دلفی شامل 30 نفر از متخصصان بود که به روش هدفمند غیر تصادفی انتخاب شدند. نتایج حاصل از پژوهش پس از تحلیل عاملی نشان داد که 8 دیدگاه غالب در زمینه آموزش سواد بصریِ میراث معماری ایران به کودکان، در میان متخصصان وجود دارد که تعیین کننده ابعاد آموزش سواد بصریِ میراث معماری ایران به کودکان نیز هستند. این ابعاد به ترتیب شامل «فراکالبدی مفهومی»، «زیبایی شناختی»، «میراثی حفاظتی»، «ادراک فضایی»، «تعاملی گروهی»، «تجربه فردی»، «محیط یادگیری» و «بستر فرهنگی اجتماعی» هستند. همچنین، الگوهای ذهنی متخصصان متناسب با وجوه متفاوت موضوع، طیف های متفاوتی از شناخت آثار میراث معماری (معناگرا، زیبایی شناختی، میراثی حفاظتی و فضانگر)، توجه به یادگیرنده ( فردی، تعاملی) و شرایط یادگیری (زمینه ای، فرهنگی اجتماعی) را شامل می شود. این ابعاد می تواند راهگشای آموزش سواد بصری به کودکان با تمرکز بر روش های غیررسمی باشد.  
۴۵.

جای نام: مکان ناملموس خاطره (تبیین رویکردی کل نگر به خوانش نام آثار معماری تاریخی در حفاظت معماری نظر به مقایسه تحلیلی کاراکتر نام و مکان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جای نام مکان خاطره آثار معماری تاریخی حفاظت معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۱۴
شناخت میراث معماری و جنبه های گوناگون آن، همواره مورد تأکید نهادهای بین المللی مرمت بوده است. در دهه های اخیر، به رغم تلقی جای نام ها به مثابه بخشی از تاریخ زنده و میراث فرهنگی، این نام ها هم چنان در معرض تغییرات شتاب زده بوده اند. در منابع و مطالعات حفاظت معماری نیز بررسی سیر تحول نام آثار، رویکرد توصیفی تاریخی-جغرافیایی داشته و با غفلت از کاراکتر جای نام، عمدتاً بدون رویکردی حفاظتی-مرمتی یا بدون توجه به پویایی و اهمیت فرهنگی آنها صورت گرفته است. از آنجا که تغییر و تحول نام هر اثر معماری می تواند حاکی از تغییری در کلیت آن اثر تلقی شود، این تحقیق در نظر دارد ضرورت توجه به نام آثار معماری از این بعد را روشن سازد و رویکردی نظری به جای نام ها در نسبت با ارزش های یک مکان تاریخی تبیین کند. به منظور دست یابی به این هدف، این پرسش مطرح می شود که کاراکتر نام چه مشابهتی با کاراکتر مکان دارد و این دو چه نسبتی با خاطره، یعنی زمینه مشترک همه موضوعات تاریخی دارند؟ در این راستا، علاوه بر بهره گیری از منابع کتابخانه ای حفاظتی، توپونیمی و پدیدارشناختی مکان، در تحلیل استنتاجی مصادیق عینی برای یافتن زمینه مشترک، بررسی کاراکتر و نسبت نام و مکان، ضروری می نماید. در نهایت، نتایج این تحقیق شامل زمینه های تعامل و تقابل صورت و معنای نام از منظر رویکرد توصیفی-تاریخی کنونی با رویکرد کل نگر پیشنهادی است که طی چند محور کلیدی در قالبی تطبیقی ارائه می شود و می توان آن را نگرشی نو به جای نام ها برای بازشناسی نام مکان های تاریخی در نظر گرفت. در این پارادایم، جای نام ها به مثابه صور ناملموسِ «مکان های دارای اهمیت فرهنگی» و نه صرفاً وجهی تاریخی-زبان شناختی برای نامیدن آثار درک می شود و علاوه بر دلالت بر ارزش های فرهنگی که در نسبت با اثر و شرایط دیگر از آنها برخوردار شده، خود مکان (ناملموس) خاطره مکان است. در ارتباط با مواجهه با موضوع تغییر جای نام ها نیز، توجه به جایگاه جای نام در کلیت اثر و پویایی نسبت آن با مکان، مورد تأکید قرار گرفته است.
۴۶.

الگویابی آثار تمرین و تکرار، هدایت و ارزشیابی محیط شبیه ساز رایانه ای واقع نما در ارتقای یادگیری دروس کارگاهی معماری داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شبیه ساز آموزشی رایانه ای واقع نمایی معماری داخلی الگویابی تجارب یادگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۶۸
 هدف از انجام دادن پژوهش حاضر الگویابی تأثیر «واقع نمایی محتوای آموزشی دروس کارگاهی رشته معماری داخلی مبتنی بر استانداردهای پداگوژی» ازطریق متغیرهای میانجی «نظارت و راهبری هنرآموز»، «قابلیت تمرین و تکرار»، « ارزشیابی» و «تناسب با توانمندی های هنرجو» در «ایجاد فرصت ها و تجارب یادگیری» است. روش اجرای آن توصیفی همبستگی از نوع الگویابی روابط علّی است. جامعه آماری آن هنرآموزان رشته معماری داخلی سراسر کشورند که در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۴۰۰ در یکی از پایه های دهم، یازدهم یا دوازدهم دروس کارگاهی این رشته را تدریس می کنند. به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی 326 نفر نمونه انتخاب شدند. ابزار استفاده شده در این پژوهش پرسش نامه محقق ساخته است. ارزیابی الگو با روش تحلیل مسیر انجام گرفت. بر اساس یافته ها، الگوی پیشنهادی برازش خوبی دارد (RMSEA= 0/058, GFI= 0/998, IFI= 0/999, χ2= 2/09, P<0/05) و درکل تمام مسیرهای مستقیم معنادارند (0/05>P). همچنین تمامی مسیرهای غیر مستقیم واقع نمایی محتوای آموزشی مبتنی بر استانداردهای پداگوژی ازطریق متغیرهای میانجی تناسب با توانمندی های هنرجو، ارزشیابی، قابلیت تمرین و تکرار و نظارت و راهبری هنرآموز بر فرصت ها و تجارب یادگیری معنادار بود. نتایج دلالت بر آن دارد که الگوی ارائه شده می تواند الگویی مناسب برای طراحی محیط شبیه سازی رایانه ای در دروس کارگاهی رشته معماری داخلی باشد.
۴۷.

تأثیر داوری همراه با تأمل در ارتقاء کیفیت یادگیری دانشجویان معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش معماری طراحی معماری ارزیابی تأملی معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۲۶
در ادبیات جهانی و بومی آموزش معماری، یادگیری تأملی، مفهومی آشناست؛ اما تاکنون، ارزیابی معماری به عنوان مکمل یادگیری تأملی، مورد مداقه و آزمون قرارنگرفته است. هدف از این پژوهش، بررسی نقش ارزیابی تأملی در ارتقاء یادگیری مفاهیم پایه در دانشجویان معماری است. در این پژوهش، نویسنده به همراه گروه مدرسان، در قالب یک آزمایش و با روش تحقیق تجربی-کیفی، میان 32 دانشجوی معماری سال سوم (گروه شاهد و آزمون) با ارائه روش آموزش تأملی و با ایجاد یک فضای تعاملی و دخیل نمودن مداوم دانشجویان در امر ارزیابی همتایان خود، تأثیر روش یادگیری تأملی را بر ارتقاء کیفیت یادگیری آنها، مورد بررسی قراردادند. پنج شاخص شامل داوری منطقی، رفت و برگشتی، با حضور دانشجویان، فرآیند محور و مبتنی بر به ثمر رسیدن ایده طراحی، مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا در یک آزمون دلفی دو مرحله ای شاخص های مذکور توسط پانزده خبره اعتباربخشی شدند. نتایج نشان داد که 62.5 درصد از اساتید با شیوه ارزیابی تأملی تدریس می کنند. پس از تدریس آزمایشی به شیوه ارزیابی تأملی، به دو گروه شاهد و آزمون، دو پرسشنامه داده شد. نتایج نشان داد که یادگیری دانشجویان در فهم مفاهیم پایه همچون زیبایی، استحکام و سلسله مراتب، و فرآیند پیچیده فهم طراحی و داوری اثر، ارتقاء یافته است.
۴۸.

نقش رجوع به معیارها در ایده پردازی حُسن محور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حسن هنر اسلامی هنرمند ایده پردازی تفکر غایت نگر تعقل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۵۱
مشاهده و ادراک حسن که همان مشاهده غایتها و جلوه های کمال در بستر هر موضوع است، از جمله توانمندی های لازم در سیر ایده پردازی های هنرمندی است که با دیدگاه اسلامی اقدام به هنرآفرینی می کند. پیش از این «تفکر غایت نگر» به عنوان عامل مهم در رسیدن به این توانمندی معرفی شده است؛ اما اندیشیدن تدابیر لازم و طراحی راهکارهایی جهت ساماندهی تفکر هنرمند برای رسیدن به ایده پردازی حسن محور، بدون آگاهی از چگونگی غایت نگر شدن تفکر امکانپذیر نیست. با نظر به مبانی معرفت شناسی اسلامی، عقل کلی نیروی تشخیص حسن از سوء است لذا پژوهش حاضر که از نوع تحقیق بنیادی است با هدف تکمیل بسترهای علمی لازم در حسن محور شدن ایده پردازی هنرمند بر مولفه تعقل متمرکز شده و با بهره مندی از مبانی قرآنی و همچنین آراء علامه طباطبایی با روشهای توصیفی-تحلیلی و استدلالی نحوه سازو کار آن را در غایت نگر و حسن بین شدن تفکر هنرمند مورد پژوهش قرار می دهد. بررسی ها نشان می دهد اساسا حسن محور شدن ایده-های هنرمند مستلزم همراهی تفکر با تعقل است. تعقل هنرمند به معنای رجوع او به معیارهای حق و ارزیابی گزاره ها بر مبنای این معیارهاست و هر گونه تدبیری برای ارتقاء ایده هنرمند به سمت حسن محور شدن ناظر به اصلاح معیارها خواهد بود که حداقل در سه مرحله باید مورد توجه باشد.
۵۰.

کاربست رکن کارکردگرایی تریز در فرایند طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرایند طراحی معماری تئوری تریز تریز در معماری ارکان تریز کارکردگرایی تریز نوآوری در طراحی معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۹۳
تکنیک ها و متدهای مورد استفاده در طراحی معماری را می توان به 2 دسته ی مرتبط با دانش معماری و مستقل از آن تقسیم نمود. یکی از قسمت های مربوط به دسته ی دوم، خلاقیت و نوآوری است. در این حوزه، یکی از به روزترین و جامع ترین زمینه های دانشی، تئوری تریز است. استفاده از تریز در معماری، طی سال های اخیر رشد زیادی داشته است، اما نبود روش مشخصی برای استفاده از تریز در طی فرایند معماری، همچنان به چشم می خورد. در این پژوهش، در راستای پوشش این خلاء، بر رکن کارکردگرایی تریز در فرایند طراحی معماری تمرکز شده است. هدف از این پژوهش، ارائه روشی برای استفاده از رکن کارکردگرایی تریز در فرایند طراحی معماری و آزمون کارآمدی آن است. کارآمدی این روش، با استفاده از یک طرح تحقیق شبه آزمایشی پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه و آزمون، ارزیابی شد. داده های تحقیق با روش سنجش عملکردی و نمره دهی هیئت داوران مجرب، گردآوری شد. این داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل واریانس یک راهه، مورد آزمون قرار گرفت. نتایج آزمایش نشان می دهد روش طراحی با استفاده از کارکردگرایی تئوری تریز، عملکرد طراحی دانشجویان را در کارکرد بنیادین، به شکل معناداری بهبود می دهد. به عبارتی کارکردگرایی تریز با کمک به فعالیت فرموله کردن، موجب بهبود عملکرد آزمودنی ها در کارکرد بنیادین طراحی آنها می شود.
۵۱.

تبیین صفات تأثیرگذار خانه در شکل گیری دلبستگی انسان به آن {ارایه یک مدل فرآیند علّی}(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خانه صفات خانه دلبستگی به مکان دلبستگی به خانه فرآیند علی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۰۶
دلبستگی به خانه، پیوند عاطفی میان انسان و خانه است که افزایش کیفیت زندگی انسان ها و سکینه خاطر آنان در خانه را در پی دارد. این مقاله با هدف شناسایی نقش معماری خانه در ایجاد و یا ارتقای این پیوند عاطفی، به دنبال شناخت ویژگی ها و صفات مؤثر خانه در این زمینه می باشد. لذا در پی پاسخ به این پرسش است که «از میان صفات و کیفیات متعدد ملازم با مفهوم خانه، کدام یک نقش مؤثری در دلبستگی انسان به خانه دارد؟» از آن جایی که این صفات رابطه تنگاتنگی با فاکتورهای فیزیکی فضا دارند، این پژوهش می تواند به عنوان یک پژوهش پایه، مبنایی برای شناخت عوامل کالبدی تأثیرگذار بر دلبستگی انسان به خانه ارائه نماید. این پژوهش روش فرآیند علّی در خلق نظریات را به کار می گیرد و با برقراری ارتباط علّی میان مفاهیم حوزه های مورد مطالعه، در چند گام به پاسخ پرسش پژوهش نزدیک می گردد. بر این مبنا لنگرگاه بودن، شاخصی برای شأن اجتماعی، بستری برای شکل گیری خاطرات شیرین و بستری برای رفع نیاز رفتارها، صفاتی از خانه هستند که ارتباط علّی با دلبستگی به خانه داشته و دستیابی به راهکارهای خلق و تعالی این صفات در خانه، احتمال دلبستگی انسان به خانه را افزایش می دهد
۵۲.

تبیین عوامل مؤثر بر شکل گیری دلبستگی به خانه با بهره گیری از روش نظریه زمینه ای (مطالعه موردی: واحدهای مسکونی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خانه ویژگی های خانه دلبستگی به خانه نظریه زمینه ای خانه معاصر در ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۱۱
دلبستگی به خانه، پیوند عاطفی مثبت میان انسان و خانه است که می تواند منجر به ایجاد احساس امنیت، آرامش و راحتی خاطر برای ساکنان و افزایش کیفیت زندگی آنان شود. همچنین ساکنان را به مراقبت و محافظت از مکان وا داشته و در حفظ و نگهداری محیط های مسکونی مؤثر خواهد بود. برای ایجاد چنین پیوندی حضور برخی مقدمات کالبدی و اجتماعی در خانه ضروری است. این مقاله با هدف دستیابی به عوامل مؤثر بر شکل گیری این پیوند، در پی شناخت ویژگی هایی از خانه است که نقش مؤثری در دلبستگی انسان به آن ایفا می نمایند. برای دستیابی به این هدف، این پژوهش رویکردی کیفی اتخاذ نموده است و از روش «نظریه زمینه ای» بهره می برد. داده های پژوهش با انجام مصاحبه عمیق با 30 نفر از ساکنان مجتمع های مسکونی واقع در محلات منتخب اصفهان در بازه سنی 25-65 سال گردآوری شده اند. یافته های این مطالعه نشان می دهد که هر دو دسته «ویژگی های مربوط به درون خانه» و«ویژگی های مربوط به بیرون خانه» نقش مهمی در شکل گیری دلبستگی ساکنان به خانه ایفا می نمایند. این پژوهش «مالکیت»، «کیفیات آسایشی و دوام کالبدی خانه»، «مبلمان و تجهیزات داخلی خانه» و «روابط عاطفی مثبت در خانه» را از جمله عوامل درونی و «جلوه بیرونی خانه»، «رضایت از همسایگی» و «کیفیت و خوشنامی محله» را از جمله عوامل بیرونی مؤثر بر شکل گیری دلبستگی ساکنان به خانه معرفی می نماید. همچنین «جلوه محیط مسکونی» را به عنوان مقوله هسته ای در برگیرنده مقولات مطرح شده معرفی می کند . لذا ارایه راهکارهایی برای اغنای این کیفیات در دو حوزه «درون» و «برون» خانه، می تواند منجر به ایجاد و یا ارتقای دلبستگی ساکنان شود. از آن جا که این عوامل و کیفیات رابطه تنگاتنگی با فاکتورهای فیزیکی فضا دارند، این پژوهش می تواند به عنوان یک پژوهش پایه، مبنایی برای ارایه راهکارهایی برای ارتقای دلبستگی انسان به خانه در حوزه های مختلف و از جمله معماری و شهرسازی باشد.
۵۳.

نقش مادی ها در شکل گیری حس تعلق به مکان ساکنان همجوار آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مادی ها حس تعلق به مکان محلات مسکونی شهر اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۸۷
بعد مکانی نیاز به تعلق، آشکارکننده پیوند انسان و مکان است. اگر چه حاشیه مادی ها باعث حضور و ثبات عناصر طبیعی در شهر اصفهان هستند؛ توسعه جوامع انسانی، تغییر شیوه زندگی و استقرار گروه های جمعیتی جدید در منازل آپارتمانی سبب قطع ارتباط طبیعت مادی ها و ساکنان شده و این عدم ارتباط بر ضعف حس تعلق افراد افزوده است. از آن جا که تعامل میان انسان و محیط بر ارتباط کاربران با محیط های ساخته شده و حس تعلق آنان موثر است، این مقاله در پی یافتن پاسخ این سوال است: " مؤلفه های عوامل کالبدی- محیطی نتیجه بخش بر افزایش حس تعلق به مکان ساکنان محلات مسکونی مجاور مادی ها کدامند؟" شناسایی و طبقه بندی مؤلفه های کالبدی- محیطی مؤثر بر حس تعلق ساکنان و همچنین نحوه و میزان تأثیر گذاری عوامل عملکردی و ادراکی حاصل از عوامل کالبدی- محیطی مادی ها در ایجاد حس تعلق ساکنان، هدف اصلی این پژوهش است.در جهت پاسخ به سؤالات از روش همبستگی استفاده شد. جمع آوری داده ها به منظور مرور نتایج تحقیقات صورت گرفته به روش اسنادی از جمله نوشته ها و ادبیات، داده های آماری، اسناد تاریخی و اسناد دیداری صورت گرفت. مطالعه میدانی بصورت گردآوری داده از ساکنان محلات مجاور مادی ها با ابزار پرسشنامه و به روش پیمایشی صورت پذیرفت. داده های حاصل از پرسشنامه توسط نرم افزار Spss نسخه(26) و Amos نسخه (24) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد، بین طبیعت زیبای ماد ی ها با چهار مؤلفه "عناصر طبیعی، خوانایی، خاطره انگیزی، منحصر به فرد بودن" و عوامل عملکردی با "مؤلفه های خودبسندگی و لذت از مکان" و عوامل ادراکی با "مؤلفه های رضایتمندی، اشتیاق، افتخار، مردم دوستی و سازگاربودن" رابطه مستقیم وجود دارد که بر ارتباط کاربران با محیط تأثیر گذاشته و حس تعلق به مکان ساکنان همجوار مادی ها را افزایش می دهد.
۵۴.

مفاهیم در الگوی معماری مسکن روستایی (پژوهشی مورد در روستاهای استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسکن روستایی الگوهای معماری الگو نظام مفاهیم خراسان رضوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۸۶
بشر در بستر مفاهیم می اندیشد و عمل می کند. این مفاهیم در همه ابعاد زندگی او حضور دارند. معماری نیز همانند تمامی دست ساخت های بشر، از نظام های مفهومی ذهن او تبعیت می کند. با توجه به مجموعه تحقیقاتی که در عرصه معماری صورت گرفته است، می توان از الگوها به عنوان بستری برای بروز این نظام ها در ساماندهی عناصر کالبدی نام برد. پرداختن به این نکته می تواند پاسخی باشد در برابر برخی ابهاماتی که در حال حاضر نسبت به چرایی کیفیت نامناسب خانه های امروزی روستایی وجود دارد. این حیطه از معماری به عنوان میراث گران بها و غنی الگوهای گذشته، دغدغه ای است که ذهن بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب نموده است. مقاله پیش رو سعی دارد ضمن مروری بر مفاهیم مرتبط با الگوها و ابعاد آن، اهمیت نظام مفاهیم را به عنوان بستر ساخت الگو و حلقه ارتباط دهنده معماری و فرهنگ، مورد بررسی قرار دهد. در این راستا با بررسی نظریات پایه در حوزه مبانی الگوها و تعیین جایگاه و ارتباط آن با حوزه مفاهیم، به مطالعه چند نمونه از مصادیق آن در مسکن بومی مناطق روستایی استان خراسان رضوی پرداخته می شود. در انجام این تحلیل ها علاوه بر بازدیدهای میدانی، به نتایج و مطالعات گونه شناسی استان که در دو دوره متفاوت زمانی به انجام رسیده اند نیز استناد می گردد. نتایج پژوهش بیانگر اهمیت زمان و مکان در نحوه شکل گیری مفاهیم و الگوهای استخراجی از آن ها است که ارتباط میان عناصر معماری را تعیین می کنند. از این رو الگوهای معماری به شرطی خواهند توانست شرایط زمانی و مکانی حاکم بر جامعه را در معماری نمود دهند که طراحان عرصه معماری قادر به تطبیق و آفرینش نظام جدیدی از مفاهیم حاضر در معماری باشند. جهت رسیدن به این مهم رعایت نکاتی ضروری است که در این مقاله سعی خواهد شد پس از بررسی حدود آن ها، در قالب نتایج تحقیق مورد اشاره قرار گیرند.
۵۵.

تحلیل کیفیت محیطی فضاهای داخلی مسکن بومی نواحی کوهستانی گیلان با تاکید برآسایش حرارتی (مطالعه موردی: روستای دوسالده، رودبار)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۷۲
انسان از دیرباز برای مقابله با عوامل خارجی به دنبال ایجاد سرپناهی بود ، که درآن با ارامش زیست کند. بعدها دانشمندان متوجه شدند ، هرچقدر که کیفیت فضاهای داخلی این محیط مصنوع اعم از آسایش سرمایشی ، گرمایشی ، صوتی وحتی تهویه هوای داخل بهترصورت گیرد در سلامت فیزیکی، روحی و روانی ساکنین نقش بسزاتری دارد. باتوجه به صعب العبور بودن غالب مناطق کوهستانی ، تامین آسایش حرارتی خصوصاً گرمایش باسوخت های فسیلی نیازمند ایجاد شبکه برق وگازرسانی است که تحقق آن مشکل و مقرون به صرفه نیست. از طرف دیگرایجاد راه و شبکه برق مساوی با از بین رفتن هکتارها جنگل و متعاقب ان ده ها گونه گیاهی و جانوری است. جنگل نشینان ، کوه نشینان و عشایر منطقه بعلت عدم بهره مندی از این آسایش مجبوربه آوارگی و مهاجرت بی برنامه به نواحی حواشی شهری و شهری شده اندکه خود بستر معضلات عدیده ای شده است. لذا نمونه مورد پژوهش در روستای دوسالده (بخش خورگام رودبار) مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته است. پرسش های اصلی که در این پژوهش به آن ها پاسخ داده می شود از این قرارند: الف. چگونه می توان سکونتگاه های غالب بومی روستایی کوهستانی گیلان را از نظر آسایش حرارتی درایام سال به روش علمی معتبر بررسی کرد. ب. پس ازبررسی این سکونتگاه های آسایش حرارتی مناسب را در چه ایامی از سال تامین می کنند و در چه زمان هایی دچار مشکل هستند؟
۵۶.

تبیین الگوی ساختارهای جدید در محیط های تاریخی شهر های ساحلی خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محیط تاریخی ساختار جدید مداخله الگوی معماری شهرهای ساحلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۳۷
محیط تاریخی به مثابه یک اندامواره زنده است که همراه بخشی از بناهای آن در اثر عملکرد عوامل مخل طبیعی و انسانی در طی مرور زمان دچار تخریب، فرسودگی می شود. بر اساس قاعده حاکم، بافت شهری نیز با زایش و استقرار بناهای جدید روبرو خواهد بود. ساختارهای جدید در هر محیط تاریخی به حکم پویایی محیط زنده رشد می یابند و باید به آن به چشم یک واقعیت مرتبط با زمان و پاسخگویی به نیازهای مردم به آن نگریسته شود. با دقت در مفهوم و رویکرد دوران جدید نسبت به دوران گذشته باید اذعان نمود که مقوله ای به عنوان ساختارهای جدید در محیط های تاریخی امری نو تلقی می شود. این مسئله از آنجا ناشی می شود که پدیده ای به نام محیط تاریخی نیز به نوبه خود امری نوظهور است. چراکه اساساً نگاه تاریخی به اشیاء از شاخصه های تفکر مدرن است. این نوع نگرش براساس قطع تعلق از گذشته، سنت، تاریخ و اختصاص آثار تاریخی به گذشته شکل گرفته و نتیجه بدیهی آن در روند رشد و نمو ساختار شهری، جدا شدن شکلی و محتوایی ساخت و سازها و ساختارهای جدید از محیط های تاریخی خواهد بود. مقاله ی حاضر در پی دست یافتن به استراتژی ها، اصول و مبانی مداخله، جهت استفاده طراحان به منظور طراحی ساختارهای جدید در زمینه های تاریخی است. دستورالعمل های پیشنهادی ثابت نیستند، اما جامع اند، به طوری که می توانند در موقعیت های متنوعی استفاده شوند و با ویژگی های خاصِ شرایط گوناگون و ارزش های نهفته در هر زمینه ی تاریخی منطبق گردند. بدین منظور ابتدا جهت دستیابی به رویکردهای جهانی به این موضوع، توافق نامه های بین المللی ای که توانسته اند اصول پذیرفته شده ای را در سطح بین المللی معرفی نمایند مورد بررسی قرار می گیرند؛ در ادامه با بررسی استراتژی های طراحی، اصول و در پایان رویکردهای طراحی در محیط تاریخی ارائه گردیده است. لذا مبانی نظری مورد نظر در خصوص ساختارهای جدید در زمینه تاریخی و عوامل مورد توجه در طراحی مطرح می شود که علاوه بر داشتن نقشی شهری، به دلیل جنس طراحی خود و احترام به زمینه تاریخی سبب ارتقاء و احیاء محیط و بافت تاریخی خواهد گشت.
۵۷.

شناسایی راهکارهای اقلیمی معماری بومی مؤثر بر شرایط آسایش اقلیمی مدارس شهر اراک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: راهکارهای اقلیمی معماری بومی شرایط آسایش اقلیمی مدارس شهر اراک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۳۹
معماری امری متأثر از اقلیم است و بهره گیری از راهکارهای اقلیمی، به فراهم شدن شرایط آسایش در فضا کمک می کند. با ایجاد شرایط آسایش در مدارس به عنوان یکی از فضاهای آموزشی، می توان بهره وری آن ها را ارتقاء بخشید. یکی از مسئله های مدارس، عدم وجود شرایط آسایش در آن ها می باشد. بدین معنا که توجه به راهکار های اقلیمی در طراحی مدارس مورد غفلت بوده است. هدف از این پژوهش شناسایی راهکار های اقلیمی معماری بومی مؤثر بر شرایط آسایش اقلیمی با تمرکز بر مدارس شهر اراک و تعیین میزان تاثیر گذاری هریک می باشد. روش تحقیق پیمایشی بوده و با تکنیک دلفی انجام شده است. بدین منظور ابتدا پرسشنامه باز پاسخ میان صاحب نظران توزیع و پاسخ ها بررسی و لیست اولیه راهکارها استخراج گردید. در مرحله بعد، تأثیر گذاری راهکارها بوسیله پرسشنامه بسته پاسخ بررسی و داده ها بوسیله نرم افزار SPSS تحلیل شدند. در نهایت، متخصصان با در نظر گیری نتایج آماری، لیست نهایی راهکار های اقلیمی را بیان کردند. نتایج نشان داد، راهکارهای اقلیمی، به ترتیب اهمیت شامل: جهت گیری، جای گیری، جزئیات و معماری ساختمان می شوند. از میان عوامل مربوطه، جهت گیری ساختمان با توجه به زاویه تابش آفتاب، بهره گیری از انرژی خورشید در ساعات آفتابی فصل سرما و جهت گیری ساختمان با توجه به جهت وزش باد در زمستان، دارای بیشترین تأثیر هستند.
۵۸.

ارتقا آموزش طراحی معماری پایه براساس مؤلفه های خود تنظیمی یادگیری در آتلیه های طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یادگیری خودتنظیم آموزش طراحی طراحی معماری پایه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۳۰
خودتنظیمی یادگیری، به نقش فرد در جریان یادگیری توجه داشته و معتقداست زمانی که دانشجویان خود مسئول یادگیری شان هستند، به طور مؤثرتری می آموزند. باوجود تاکید فراوان مدرسان در حوزه طراحی بر اهمیت مسئله، پژوهش های اندکی در بیان چگونگی یادگیری خودتنظیم دانشجویان طراحی انجام شده است. درک تدابیر این نوع یادگیری و ارتباط آن با موفقیت دانشجویان به خصوص در حوزه های پیچیده ای چون یادگیری طراحی، لازم است. تبیین مؤلفه های یادگیری خودتنظیم در آموزش طراحی معماری پایه، (شش مؤلفه مرتبط با طراحی معماری) هدف مقاله است که با استنباط و تحلیل محتوای پژوهش های پیرامون یادگیری خودتنظیم و آموزش طراحی معماری آغاز شده و در ادامه مطابق با آموزش طراحی معماری پایه، پرسشنامه ای طراحی و پس از تایید تعدادی از اساتید و اصلاحات لازم به صورت نمونه برای30 نفر آزمون گردید. سنجش اولیه و تحلیل عاملی پرسشنامه در گام بعدی برای اعتبار و قابلیت اعتماد پرسشنامه صورت گرفت. گروه های آزمایش و گواه از بین دانشجویان ترم سوم کارشناسی معماری بصورت تصادفی انتخاب و پیش آزمون و آزمون تعقیبی صورت گرفت. تحلیل نتایج توسط آنالیز کورایانس، برای تبیین راهکارهای اصلی استفاده گردید. نتیجه در قالب راهکارهایی ازجمله ایجاد حس مالکیت برمسئله طراحی برای دانشجو، پرورش تفکرانتقادی، مدیریت زمان و ... در شش بخش تعیین هدف، جهات یادگیری، خودکارآمدی، رفتار یادگیرنده، مدل سازی و مدیریت محیط، معرفی گردیده و برای پژوهشگران حوزه آموزش معماری مورد توجه است.
۵۹.

effective spatial features on stress reduction of university student(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Effective spatial features on stress reduction university students

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۴۴
University students are exposed to stress because of their age and their particular situation. Stress can cause serious problems to the health and academic performance of students. One of the factors affecting stress is the environment. Therefore, finding ways to reduce stress in universities is important and needs to be investigated. Unfortunately, one of the fundamental problems of universities is the lack of features and qualities of a space that reduces the stress of students. This means that university spaces are not designed and constructed for reducing the stress of students and enough attention was not paid to this issue. The relative lack of research in this field makes necessary to pay attention to this issue and carry out studies in this regard. The purpose of this study is to provide effective spatial features to reduce the stress of university students and to determine the effectiveness of each of these features. The research is conducted by survey method and Delphi technique was carried out in three rounds. For this purpose, firstly open-ended questionnaires were distributed among the experts. Then the answers were investigated and the lists of features were extracted. In the next step, based on the information obtained, close-ended questionnaires were made and the importance levels of features were put into question among the experts and then data were analyzed using SPSS software. In the final stage, experts expressed their final opinions considering the statistical results of the previous stage. The results of this study showed that effective spatial features on stress reduction of students are classified by influencing level into four categories of environmental conditions, natural factors, environmental comfort and physical aspects. And among the details of these features, adequate and proper light for spaces”, connecting with outdoor and semi-outdoor spaces and desirable sound in spaces, are of utmost importance.
۶۰.

بازخوانی و تبیین مفهوم مزاجِ روان بر پایه علوم نوین در روان شناسی شخصیت؛ به سوی تدوین راهبردی بومی در ارزیابی زیبایی و ترجیحات محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مزاجِ جسم مزاجِ روان شخصیت اثرگذاری اثرپذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۵
هدف: نوشتار حاضر به دنبال تطبیق و تبیین مبانی مزاجی بر پایه نظریات نوین شخصیت شناسی، به منظور بازخوانی مفهوم مزاجِ روان بود. روش: تحقیق حاضر به روش تطبیقی و استدلالی، مفهوم مزاجها را در حالت تطبیقی با علوم نوین در روان شناسی شخصیت، تبیین و بازخوانی کرده است. یافته ها: در بازخوانی انجام شده، مزاجِ روان بر اساس قوای انگیزشی انسان در برابر محرّکهای محیطی از دو جنبه باعثه(تحریک و برانگیختگی) و فاعله(حرکت یا پاسخ)، در طیفی از اَبَرصفت اثرگذاری و اَبَرصفت اثرپذیری تعریف شد؛ گرمی- سردی مزاج بیشتر از جنبه فاعله، طیفی از تمایل به ترکیب اطلاعات نو در نظام روان شناسی و درگیرشدن با فرصتهایی جدید را نشان داد و خشکی- رطوبت مزاج بیشتر از جنبه باعثه، گنجایش متفاوت در پذیرش از محرّکهای محیط را ایجاد می کند. نتیجه گیری: مفهوم مزاجِ روان از جنبه بنیادی می تواند مقدمه شکل گیری فرضیات جدید در تبیین مزاجها و سازوکارهای ژنتیکی، مغزی، شناختی و اعصابی در انسان باشد و از جنبه کاربردی نیز در ارزیابی زیبایی و ترجیحات محیطی با مبنایی حکمی و بومی استفاده شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان