مهدی ماحوزی

مهدی ماحوزی

مدرک تحصیلی: عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی ، دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۵۳ مورد از کل ۵۳ مورد.
۴۱.

بررسی ساختاری قصاید خاقانی بر پایه الگوی زبان شناختی لیچ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برجسته سازی هنجارگریزی قصاید خاقانی ساختگرایی الگوی لیچ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۳ تعداد دانلود : ۶۱۴
آشناییزدایی و نقد ساختاری - ویژگیهایی که زبان ادبی را از زبان مرسوم متمایز میسازد- از اساسیترین مفاهیم مطرح شده در نظریه فرمالیستهای روسی است که شیوهای علمی و متداول برای بررسی ویژگیهای هنری آثار ادبی میباشد. جفری لیچ ساختارگرای انگلیسی خصیصههای ادبی )فراهنجاریها( را در هشت سطح 1- واژگانی ،2- نحوی ، 3- آوایی ، 4- نوشتاری ،5- گویشی ،۶- سبکی ،7- معنایی ،8- در زمانی، طبقهبندی و تقسیم کرده است. لیچ برای تمایز میان برجستهسازی هنری با سایر برجستهسازیها سه امکان را در نظر میگیرد: نخست آنکه برجستهسازی هنگامی تحقق مییابد که هنجارگریزی بیانگر مفهومی باشد، بهعبارت دیگر نقشمند باشد. دوم برجستهسازی هنگامی رخ میدهد که هنجارگریزی بیانگر منظور گوینده باشد، یعنی جهتمند باشد و در آخر برجستهسازی در مقام قضاوت مخاطبان، باید بیانگر مفهوم و بهعبارت دیگر غایتمند باشد. الگوی لیچ در همه زبانها بهویژه در زبان فارسی تعمیمپذیر است. از آنجا که قصاید خاقانی جایگاه و اعتلایی خاص در ادب فارسی دارد، در پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، در چهارچوب مکتب ساختگرایی و بر مبنای الگوی هنجارگریزی لیچ، به بررسی انواع مختلف هنجارگریزی در اشعار خاقانی پرداخته ایم. بر این اساس بیشترین میزان آشنایی زدایی در قصاید خاقانی هم از نظر کیفی و هم از لحاظ کمی، مربوط به هنجار گریزی معنایی است.
۴۲.

القلب والروح فی قصائد شمس الغزلیة مع عنایة خاصة بصنعة التشخیص؛ دراسة موازنة(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: القلب الروح التشخیص مولوی قصائد شمس الغزلیة

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۰ تعداد دانلود : ۸۱۶
تعد فکرتا القلب والروح من أکثر الأفکار والمفاهیم تکراراً فی قصائد شمس الغزلیة من بین جمیع المفاهیم المجردة الواردة فی تلک القصائد حیث تحولتا إلی أهم تلک المفاهیم وأقواها. ومن جانب آخر فإن مولانا جلال الدین الرومی قد قام بتشخیص هذین العنصرین المجردین مرات عدیدة حیث تحاول هذه الصور إظهار هاتین الفکرتین والمیزات التی یتصف بها هذان العنصران فی أفکار مولوی وفی طریقته. تحاول هذه العجالة دراسة وتصنیف التشخیص لمفهومی القلب والروح محاولة معرفة الشحنة المعنویة لکل منهما والخروج منها بموازنة بینهما. یعتمد البحث المنهجین الوصفی والتحلیلی حیث یتم تصنیف وجوه الاختلاف عبر استخراج الشواهد والأمثلة وتصنیف مفاهیمها لتنتهی فی نهایة المطاف إلی مقارنة المعانی بینها فی نسیج کلام مولوی للخروج منها بنتائج للبحث. بالنظر إلی الصور التشخیصیة یمکن القول بأن هناک بوناً شاسعاً بین مفهومی القلب والروح المجردین من حیث المعنی ونطاق الاستخدام فالقلب عنصر ملموس وقریب إلی مولانا جلال الدین الرومی وهو قریب الصلة منه غیر أن الروح أبعد منه وهی بعیدة المنال للشاعر ونتیجة لذلک فإننا نشهد طریقة مختلفة فی نسبة الأفعال والمیزات والأوصاف الإنسانیة إلی کل منهما.
۴۳.

سمات العاشق والمعشوق لدى فریدالدین العطار النیسابوری ومولانا جلال الدین الرومی؛ دراسه موازنه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرید الدین العطار النیسابوری مولانا جلال الدین الرومی الغزلیات الحب العاشق المعشوق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸ تعداد دانلود : ۴۱۱
إن الحب هو أحد المفاهیم والمدلولات الرئیسه فی الأدب الفارسی. یفضّل فرید الدین العطار النیسابوری ومولانا جلال الدین الرومی، باعتبارهما من أقطاب العشق الصوفی فی الأدب الفارسی، ضرامَ الحب واتّقاده على العناء الناتج عن الزهد والتقشّف. یهدف هذا المقال إلى دراسه موازنه بین سمات العاشق والمعشوق فی غزلیات الشاعرین وتحلیلها وذلک وفقا لدراسه إحصائیه لمائه قصیده غزلیه للشاعرین لتبیین الأبیات التی رأینا فیها وجوه الاشتراک والافتراق بین الشاعرین. والمنهج الذی اتبعه الباحثون هو الوصف والتحلیل. وتشیر نتائج البحث إلى أنه بالرّغم من الاختلاف بین نظره مولانا والعطار إلى الحب إلا أن مولانا قد تأثّر بالعطّار تأثّرا بالغا ولکنه إلى جانب ذلک یتمتّع شعره بإبداعات وفیره بخرقه للمعاییر. فالعطار فی أوصافه للحب بدل أن یتطرّق إلى السمات الصوفیه والمعنویه للعاشق ولا سیّما المعشوق فإنه یرکّز على الأوصاف الجسدیه والظاهریه حیث یواجه القارئ تکرارا أکثر للأوصاف الجسدیه. غیر أن مولانا جلال الدین فی غزلیاته یعرض السمات الصوفیه للمعشوق على وجه التحدید بحیث نجد أن أبیات الشاعر تصطبغ بصبغه التصوّف ویشعر القارئ أن هذه الأوصاف هی رموز ودلالات لوصف ظواهر المعشوق.
۴۴.

ندای حق طلبی در منظومه غنایی خسرو و شیرین نظامی

کلید واژه ها: نظامی خسرو شیرین حق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۸ تعداد دانلود : ۳۷۱
نظامی نه تنها روح داستانی را که موضوع شعر اوست درک کرده، بلکه چنان در آن غرق شده و احساس، تخیل و اندیشه وی با تار و پود داستان درآمیخته است که صداقت و اصالتی بارز از شعرش می تراود. گویی خود همه احوال اشخاص داستان و فراز و نشیب حیات آنان، برخوردها و حوادث ناشی از آن را لمس و تجربه کرده و به قلم آورده است. در این منظومه که سرگذشتی عاشقانه در محیطی اشرافی و به تعبیری دیگر عشقی همایونی است، هر کنشی واکنش مناسب یافته و هر شخصیّتی به حق و حقوق خود دست یافته است. دو قهرمان اصلی داستان یعنی خسرو و شیرین که باید برای یک دیگر همسری مناسب باشند، ویژگی هایی یکسان دارند. در این جستار ویژگی های یکسان شخصیّت های اصلی و کنش و واکنش های شخصیّت های دیگر که به نظر می رسد با حق و عدالت متناسب است، نمایانده می شود.
۴۵.

تنوع مشبه به در قصاید خاقانی و انوری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: مشبهٌ به بسامد قصیده خاقانی انوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷ تعداد دانلود : ۲۹۰
تشبیه نخستین و رساترین صنعت در عرصه صور خیال است که شاعر با بهره گیری از آن بین عالم ذهن و جهان محسوسات پل می زند و مخاطب شعر را در عین آگاه کردن از ما فی الضمیر خود دچار اعجاب و شگفتی کرده و برخوردار از التذاذ ادبی می کند. در میان ارکان تشبیه توجه اکثر صاحبنظران بیشتر معطوف به اهمیت ماهیت و ذکر یا حذف وجه شبه و بعد از آن ناظر به ذکر یا حذف ادات تشبیه بوده است و دو رکن دیگر یعنی مشبه و مشبه به اغلب در این میان عناصری کلیشه ای تلقی شده اند؛ اما باید توجه داشت که رکن مشبه به نیز درکنار ارکان یاد شده دارای اهمیت والایی است؛ چرا که در واقع مشبه به است که هدف غایی تشییه را برآورده می کند و ویژگی های مشترک آن با مشبه است که تعیین کننده ی ارزش زیبایی شناسانه تشبیه است. در تحقیق حاضر با عنایت به این مهم، عنصر مشبه به در قصاید دو شاعر برجسته سبک عراقی مورد دقت نظر قرار گرفته و با تقسیم بندی محتوایی مواردی که شاعر به عنوان مشبه به از آنها بهره جسته؛ ویژگی های دنیای عینی شاعر تصویر و تجسم شده است. با بهره گیری از این تقسیم بندی که شامل مواردی چون: طبیعت بی جان، گیاهان و جانوران، است؛ می توان دریافت که هریک از دو سخنور مورد مطالعه در سخن آفرینی های خود بیشتر به محاکات کدام یک از اجزا طبیعت پیرامون پرداخته اند و این گرایش چه تاثیری در انسجام و زیبایی شناسی کلام ایشان داشته است.
۴۶.

جلوه های تمثیلی و امثال و حکم در دیوان خاقانی

کلید واژه ها: تمثیل امثال و حکم مثل دیوان خاقانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۳۴۱
این مقاله در پی بررسی تمثیل و امثال و حکم در اشعار پادشاه اقلیم سخن، خاقانی است که برگرفته از پایان نامه با عنوان فرهنگ عامه «فولکلور» در دیوان خاقانی است. نگارندگان سعی دارند با برشمردن شاهد مثال های متعدد در دیوان این شاعر توانا مثل مقدم داشتن عشق بر عقل، اهمیت مقام فقر معنوی، یافتن راه امان در گرو ترک هوس ها، عدم توقع سلامتی از گردش روزگار، قناعت و عدم رجوع به ناکسان، وفاداری روزگار با گذشت ایام، فقر جان و روح، برگ و نوای طبع مادی، جستن عافیت و سلامت در عالم روحانی نه در دنیا، طلب کردن همدم در عالم فنا نه دنیا و داستان های تمثیلی مثل داستان خلیفه و سقّا و داستان طوطی و بازرگان، بیان کند که عنصر تمثیل و امثال وحکم مانند دیگر عناصر فرهنگ عامه از جمله مواد و درون مایه هایی است که شاعران در دیوان های خود از آن مضمون سازی کرده و ابیات بدیع خلق نموده اند. از این میان، خداوندگار صنایع بدیعی و بیانی، خاقانی، به نحواحسن از عهده این مهم برآمده وهنرنمایی کرده است.
۴۷.

نقش اشارات عرفانی در مثنوی معنوی (براساس تمثیل های روایی دفتر 4، 5 و 6)

کلید واژه ها: اشارات عرفانی تمثیل های روایی سمبل سطوح روایتی مثنوی معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۵۸
مولانا در مثنوی بارها با اشارات عرفانی کوشیده ذهن مخاطبان خویش را به مسائل معرفتی روشن تر سازد و با ذکر تمثیل و داستان پردازی، سطح ادراکی یاران و همراهان مثنوی را بالاتر آورد. با ژرف نگری در تمثیل های روایی مثنوی می توان به اشارات پیدا و پنهان عرفانی رسید که انعکاس و بسط معنایی آنها در سطوح روایتی، سرانجام زمینه ساز وحدت آفرینی و یگانگی در مثنوی می شود. این نگرش و تأثیر وحدت آفرین به اشارات عرفانی از تیررس بسیاری از پژوهشگران و روایت شناسان دور مانده است. این پژوهش که با روش مطالعه کتابخانه ای و توصیفی به رشته تحریر درآمده است و می کوشد نقش اشارات عرفانی مولانا را در پردازش تمثیل های روایی با تکیه بر روایت های داستانی دفترهای چهارم، پنجم و ششم مثنوی معنوی، نشان دهد. در این جستار با ژرف نگری و بهره گیری از تمثیل های روایی مثنوی، ارتباط روساخت و ژرف ساخت تمثیل ها و همچنین شیوه پردازش مطالب عرفانی در چهار گونه (اشارتی، درونمایه ای، مثالی و داستان درونه ای) نمایان گردید. سرانجام، نقش اشارات عرفانی در دو سطح تمثیل روایی (روساخت و ژرف ساخت) با عنوان «سمبل»، «بیت راهنما» و نیز پیوند معنایی بین سطوح روایتی مورد بررسی قرار گرفت. آشنایی با شیوه پردازش مطالب عرفانی و بررسی پیوند معنایی در سطوح روایتی از نتایج پژوهشی مقاله حاضر است و می توان این پژوهش را گامی در جهت شناخت ساختار و محتوای تمثیل های روایی مثنوی دانست.
۴۸.

تجلی حکمت خسروانی «سهروردی» در ذهن و زبان مهدی اخوان ثالث«م امید»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکمت خسروانی سهروردی ابن سینا عرفان ذهن و زبان اخوان ثالث مفهوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۲۰
حکمت خسروانی با عرفان پیوند تنگاتنگ به عبارتی هم آغوشی دارد. عرفان توان آن را دارد، با مخاطب ارتباط برقرار نماید. در عصر ما در پُرسه زمانی که بشر زیست می کند ، می توان با شناخت عرفان تأثیرپذیری «حکمت خسروانی» را در ذهن و زبان مهدی اخوان ثالث “م امید” پی جُست نمود. علت آن است که اگر باریک شویم «حکمت خسروانی» از بن مایه های پرکاربرد در ادب عرفانی است. اخوان نیز به عنوان یکی از شاعران برجسته معاصر در تمام آنات شعریش ، دین پروری ، وطن دوستی، راست گفتاری، رادمردی، باستان گرایی، به عبارتی اندیشه کهن الگوهای ایرانی «سونَمَون» و اندیشه و فکر ایران شهری موج می زند. این مقاله درنظردارد که «حکمت خسروانی»  که آمیزه ای از اسطوره و عرفان اسلامی است را در «ذهن و زبان» مهدی اخوان ثالث “م امید” پی جُست و واکاوی نماید. چراکه در بنیاداندیشی وی، به عنوان یکی از نگین شاعران برجسته معاصر علاقه خاصی به ایران، وطن، «ایران شهری» دارد . در شعرش پیوند نزدیکی وجوددارد . در مقاله تحلیل محتوا به کاربرده شده است تا تبیینی روشن و نو از مفهوم «حکمت خسروانی» که از یکی از عناصر مهم شعر می باشد، در ذهن و زبان اخوان به دست دهیم.
۴۹.

کاربست روان کاوی شخصیت یونگ در غزلیات عطار و مولانا با تکیه بر دو مقوله وصل و هجر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شخصیت یونگ وصل هجر عطار مولانا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۴۸
با وجود اندیشه های مشترک شاعرانی که در مسیر عرفان گام نهاده اند، هر یک از آن ها در به تصویر کشیدن تجربیات عارفانه و شناسایی راه های سیر و سلوک، سبکی خاص داشته اند. علاوه بر ویژگی های سبکی یک اثر که در به وجود آمدن اثری متفاوت نقشی تعیین کننده دارد، خصایص روحی و ویژگی-های شخصیّتی خالق اثر نیز بر این امر اثرگذار است. در این مقاله، شخصیّت عطّار و مولانا براساس نظریه روان شناس مشهور، گوستاو یونگ از بُعد درون گرایی و برون گرایی در مواجهه با دو مقوله وصل و هجر، مورد واکاوی قرار گرفته است. با توجّه به تأثیر محیط دوران کودکی، رخدادها و رویدادهای متفاوت زندگی دو شاعر، تفاوت نگاه و روایت آن ها درباره شخصیّت عاشق که محور اصلی غزلیات عاشقانه است و حالات مربوط به آن و نیز شیوه شاعری و تیپ شخصیّتی دو شاعر، می توان چنین اذعان داشت که عطّار، شخصیّت درون گرای احساسی دارد و از هجران، بیش تر از وصال سخن گفته است و مولانا نیز با وجود توصیفات بسیار در باب هجران، وصال را دور از دسترس نمی شمارد و شخصیّت برون گرای احساسی دارد.
۵۰.

ملازمت «انسان» و «خرد» در شعر ناصرخسرو و ابوالعلاء(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ناصرخسرو ابوالعلاء معری انسان خرد سخن علم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۳۰
میان ناصرخسرو قبادیانی و ابوالعلاء معری مشابهت های فکری و گرایش های مشترک مذهبی بسیار است. توجه و شوق به تجربه زندگی عقلی و وجدانی که از آثار هر دو پیداست امکان واکاوی یک موضوع مشترک در اندیشه و شعر ایشان را ممکن می سازد؛ به ویژه آن که «انسان و ارتقای حیات روحی و باطنی آن» از محورهای اساسی فکر و شعر آن دو به شمار می آید. در این نوشتار کوشیده ایم تا ضمن تبیین جایگاه «خرد» در کارنامه انسان شناختی شعر ناصرخسرو و ابوالعلاء به طرح مواضع مشترک آن ها در مواجهه با موضوع خرد و استخراج زمینه های همسان فکری آن دو در این باب بپردازیم و به نظرگاه مشترک هر دو حکیم در باب ملزومات خرد یعنی سخن و علم هم اشاره کنیم.
۵۱.

تحلیل مقام توبه در حکایت پیرزن و ملکشاه «مصیبت نامه عطار» بر اساس کهن الگوی «بازگشت قهرمان» جوزف کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توبه مصیبت نامه عطار پیرزن و ملکشاه سفر قهرمان کمپبل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۸۶
داستان رمزیِ پیرزن و ملک الب ارسلان در مصیبت نامه عطار، ظرفیت های بسیاری برای انواعِ خوانش های رمزگشایانه دارد. داستان پیرزن و ملکشاه را می توان مبتنی بر آرای کمبل بررسی کرد. یکی از شیوه های مناسب برای درکساختار رمزی این داستان، کهن الگوی سفرِ قهرمان کمپبل است. قهرمان داستان با ندای فراخوان به سرزمین دیگری کشیده می شود و سفرش را آغاز می کند. او در جریان سیر در آفاق تنها داشته معیشت خود را از دست می دهد و در نبردی متهورانه در مقابل ملکشاه می ایستد و او را به باز پس دادن حق رعیت تذکار می دهد و در ادامه او را از خوف گذر از پل و رویارویی با هیبت و ابهت نیروی الهی می ترساند؛ در پایان در حالی که به حق خود دست یافته است؛ در پیشگاه الهی تضرع و دعا می کند که از قصور شاه در گذرد تا او به نوعی کمال و پختگی دست یابد، ملکشاه در اثر خواب متحول می شود و به مقامِ پیشین خویش باز می گردد، در حالی که اکسیر حیات را نیز به همراه دارد تا افاضه رعایا و یاران کند. در این سفر ها، سالک قهرمان با اجابت ندای فراخوان ییر زال برای نجات رعیت ایران، پای در سفری پر مخاطره و دشوار می نهد و با گذر از مراحل نبرد، ضمن توفیق در مأموریت خود و کسب مواهب مادّی، به نوعی خودشناسی و کمال معنوی نائل می شود که این امر، علاوه بر خویشکاری قهرمان اصلی؛ مطابق با آرای کمبل درباره کهن الگوی «سفر قهرمان» با دعا وکرنش در مقابل ایزد و استعانت از حضرتش، به تحول حاکمیت سرزمین خود نایل می گردد.
۵۲.

گسست ها و گریزها در مثنوی معنوی (براساس دفتر 4،5،6)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گسست و گریز ساختار داستان تمثیل مثنوی معنوی مولانا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۷۲
کشف زوایای پنهان متن مثنوی، نه تنها برای پژوهشگران عرفان و ادب فارسی گیرا و پرجاذبه است، بلکه برای دوستداران ادبیات داستانی نیز از کشش و درخششی خاص برخورداراست. در این سال ها، تلاش هایی مبتنی بر روایت شناسی داستان های مثنوی شده است؛ اما در حوزه شناخت ساختاری مثنوی کمتر سخن به میان آمده است. ازاین رو، نگاهی دیگر به ساختار گفتمانی مثنوی می تواند زمینه ساز پژوهش های گوناگونی باشد. مقاله حاضر می کوشد باتکیه بر داستان های سه دفتر دوم مثنوی معنوی، گریزها و گسست های متن مثنوی را نشان دهد و از منظر دیگری، ساختار حاکم بر مثنوی را تبیین نماید. این پژوهش، برای نخستین بار است که براساس گفتمان مثنوی مولانا انجام می گیرد و تاکنون، به صورت مستقل، گسست ها و گریزهای مثنوی موردبررسی قرارنگرفته اند و ساختار مثنوی از این منظر کاویده نشده است. سه گسست را می توان در داستان های مثنوی ردیابی نمود: گسست روایتی، گسست گفتاری و گسست پیوندی. باتوجه به ارتباط داستان های اصلی با داستان های درونه ای درمی یابیم که بسیاری از داستان ها دارای پیوندی معنایی هستند. ازاین رو، گریزها و گسست ها بستر ساز ایجاد گفتمان/ متن مثنوی هستند و نقشی بنیادین را در گسترش گفتمان و تحقق اهداف عرفانی مولانا ایفا می کنند. بایددانست که مولانا با انگیزه های درونی یا بیرونی، این گسست ها را پی ریزی و پیگیری می نماید.
۵۳.

درآمدی بر تأثیرپذیری عرفانی شهریار از غزلیات سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سعدی شهریار غزل عرفان تأثیر پذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۸۰
سعدی از شاعران بزرگ و طراز اول ادب ایرانی است که بر اندیشه و کلام بسیای از شاعران تاثیرگذار بوده است. دلبستگی شهریار به شاعران سبک عراقی به خصوص سعدی موجب شده است وی در غزل سرایی از مضامین شعرأ بهره مند شود. بررسی تأثیرپذیری از شعر شاعران، از جذاب ترین مقوله های نقد ادبی است. هدف از این پژوهش بررسی مضامین عرفانی به کار رفته در غزلیات سعدی و شهریار مقایسه و تطبیق آن هاست. عناصر و مضامین مشترک و فراوان در غزلیات این دو شاعر دیده می شود و غزلیات شهریار از رهگذر تاثیرپذیری از غزلیات سعدی با توجه به رویکرد تطبیقی قابل مطالعه است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان