فرهاد رحمانی نیا

فرهاد رحمانی نیا

سمت: استادیار
مدرک تحصیلی: استاد فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه گیلان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۰۳ مورد.
۸۵.

اثر هشت هفته تمرین هوازی بر میزان اشتها، کالری دریافتی و رفتار تغذیه ای زنان غیر فعال دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضافه وزن تمرین استقامتی اشتها انرژی دریافتی رفتار تغذیه ای

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : ۱۱۵۲ تعداد دانلود : ۷۵۹
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر میزان اشتها، کالری دریافتی و رفتار تغذیه ای زنان غیرفعال دارای اضافه وزن بود. بدین منظور، 30 دانشجوی دارای اضافه وزن به صورت تصادفی به دو گروه تمرین (با میانگین سنی 67/3 ± 73/22 سال، قد 65/6 ± 5/165 سانتی متر، وزن 03/10 ± 48/74 کیلوگرم و نمایه توده بدن 47/2 ± 50/27) و کنترل (با میانگین سنی 51/2 ± 91/22 سال، قد 55/3 ± 73/163 سانتی متر، وزن 15/8 ± 83/74 کیلوگرم و نمایه توده بدن 75/2 ± 20/28) تقسیم گردیدند. ابتدا، آزمودنی ها پرسش نامه رفتار تغذیه ای، بسامد غذایی و میزان اشتها را تکمیل نمودند و ویژگی های آنتروپومتریک آن ها اندازه گیری گردید. قابل ذکر است که گروه تمرین به مدت هشت هفته در برنامه تمرین هوازی با شدت متوسط شرکت کرد و گروه کنترل در این مدت زندگی روزمره خود را ادامه داد . 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، آزمودنی ها مجدداً پرسش نامه های مذکور را تکمیل نمودند و ویژگی های آنتروپومتریک آن ها اندازه گیری گشت. تحلیل آماری با استفاده از آزمون تی وابسته و مستقل نشان می دهد که تمرین سبب کاهش معنا دار ( 0.01 > P ) انرژی دریافتی در گروه تمرین، همراه با کاهش معنا دار مصرف چربی ( 0.01 > P ) و کربوهیدرات ( 0.05 > P ) شده است؛ درحالی که تغییرات انرژی دریافتی بین دو گروه تفاوت معنا داری را نشان نمی دهد ( 0.05 < P ). علاوه براین، هیچ گونه تغییری در میزان اشتها در گروه ها مشاهده نمی شود ( 0.05 < P ). یافته ها بیانگر این است که هشت هفته تمرین هوازی با شدت متوسط منجر به کاهش انرژی دریافتی و میزان کربوهیدرات و چربی مصرفی در گروه تمرین می شود، اما این تغییرات به اندازه ای نیست که تفاوتی با گروه کنترل داشته باشد؛ از این رو، به نظر می رسد که ارائه برنامه غذایی یا آموزش تغذیه ای همراه با برنامه ورزشی می تواند نتایج مؤثرتری را در پی داشته باشد.
۹۰.

تأثیر شدت تمرین ورزشی بر ساختار و عملکرد بطن چپ رت های مبتلا به آنفارکتوس میوکارد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنفارکتوس میوکارد شدت تمرین ورزشی کسر تزریقی کسر کوتاه شدگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۹ تعداد دانلود : ۳۹۱
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر شدت تمرین ورزشی بر ساختار و عملکرد بطن چپ در رت های مبتلا به MI بود. به این منظور، ابتدا رت های نر نژاد ویستار تحت عمل جراحی بستن شریان LAD قرار گرفتند و سپس توسط اکوکاردیوگرافی ایجاد MI تأیید شد. چهار هفته پس از جراحی، رت های مبتلا به MI به صورت تصادفی در گروه های تمرین ورزشی با شدت های کم (LIT)، متوسط (MIT)، بالا (HIT) و شم (Sham) به اضافه گروه کنترل سالم (Con) قرار گرفتند و برنامه های تمرین ورزشی را به مدت شش هفته و پنج جلسه در هفته اجرا کردند. نتایج آزمون ANOVA یک طرفه نشان داد؛ بین گروه ها در مقادیر کسر تزریقی (EF)، کسر کوتاه شدگی (FS)، قطر پایان دیاستولی بطن چپ (LVIDd) و  پایان سیستولی بطن چپ (LVIDs) تفاوت معناداری وجود دارد ( P ≤ 0.05). نتایج آزمون تعقیبی نشان داد؛ EF در هر سه گروه تمرین ورزشی و FS در گروه های MIT و HIT در مقایسه با گروه Sham افزایش معناداری داشته اند، اما مقادیر آنها در گروه های مبتلا به MI در مقایسه با گروه Con به شکل معناداری کمتر بود(05/0 P ≤). مقادیر LVIDd  در گروه HIT در مقایسه با گروه های Con، Sham و MIT و در گروه LIT در مقایسه با گروه Con افزایش معناداری داشت. همچنین، مقادیر LVIDs در گروه های مبتلا به MI در مقایسه با گروه کنترل(Con) به شکل معناداری افزایش یافت (05/0 P ≤). در نتیجه، تمرین ورزشی صرف نظر از شدت، ساختار و عملکرد بطن چپ را بهبود می بخشد، اما به نظر می رسد افزایش شدت تمرین ورزشی تأثیر بارزتری بر عملکرد بطن چپ در رت های مبتلا به MI دارد.
۹۱.

تأثیر رژیم غذایی پرچرب غیر اشباع و تمرین هوازی بر سطوح سرمی ایزوفرم های منتخب آدیپونکتین، مقاومت به انسولین و نیم رخ لیپیدی در موش های نر چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آدیپونکتین مقاومت به انسولین تمرین هوازی رژیم پرچرب غیر اشباع نیم رخ لیپیدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۷ تعداد دانلود : ۴۲۲
هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر 10 هفته تمرین هوازی و رژیم غذایی پرچرب غیراشباع بر سطوح سرمی آدیپونکتین در موش های نر چاق می باشد. نمونه برداری خونی از 48 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار(با میانگین وزن 5±195 گرم و سن 8 هفته) پس از ناشتایی شبانه در هفته های اول، 18 و 28 صورت گرفت. پس از نمونه-برداری پایه،40 سر موش باقیمانده بطور تصادفی به گروه کنترل(16 سر) و رژیم غذایی پرچرب(24 سر) تقسیم شدند. پس از 18 هفته گروه پرچرب به زیرگروه های ورزشی و رژیم پرچرب تقسیم شد. گروه ورزشی به مدت 10 هفته(5 جلسه در هفته)، تمرین هوازی با شدت معادلVo2max 75-70% انجام داد. غلظت های سرمی آدیپونکتین تام و HMW و همچنین متغیرهای نیم رخ لیپیدی و شاخص های گلیسمیک اندازه گیری شدند. نتایج این مطالعه نشان داد که تمرین هوازی تحت رژیم پرچرب در مقایسه با غذای پرچرب موجب افزایش معنی دار سطوح سرمی آدیپونکتین تام گردید(01/0>P). همچنین تمام شاخص های گلیسمیک، کلسترول تام، LDL-C و تری گلیسیرید در گروه تمرین هوازی در مقایسه با غذای پرچرب کاهش یافت(05/0>P). این مطالعه نشان داد که تمرینات هوازی حتی در زمان مصرف غذای پرچرب غیراشباع می تواند سطوح سرمی آدیپونکتین تام را در موش های چاق افزایش و همسو با آن موجب بهبود نیم رخ لیپیدی و متابولیکی شود.
۹۲.

رابطه شاخص توده بدنی با رضایتمندی از شکل بدن در دختران دانش آموز ورزشکار و غیرورزشکار شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاخص توده بدنی نارضایتی از شکل بدن دختران دانش آموز فعالیت بدنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۲ تعداد دانلود : ۷۵۶
امروزه، یکی از مشکلات جدی در اقشار مختلف جامعه به ویژه در گروه سنی نوجوان، فرهنگ حفظ ترکیب و فرم بدن است. اگر واکنش فرد نسبت به ابعاد بدنش همراه با رضایتمندی نباشد، نارضایتی از شکل بدن ایجاد می شود. شاخص توده بدنی یکی از مناسب ترین معیارهای سلامتی است که برای تعیین وضعیت توده بدنی به کار می رود که به نظر می رسد با تصور شخص از ترکیب بدنی همسو نیست. هدف این مطالعه، بررسی رابطه شاخص توده بدنی با رضایتمندی از شکل بدن در دختران دانش آموز ورزشکار و غیرورزشکار بود. آزمودنی ها 185 نفر ورزشکار و 901 نفر غیرورزشکار 17-15 سال بودند. میانگین وزن به ترتیب در گروه ورزشکار 03/9 ± 32/57 و غیرورزشکار 37/9 ± 41/57 کیلوگرم و متوسط شاخص توده بدنی به ترتیب 32/3 ± 62/21 و 68/3 ± 8/21 کیلوگرم بر مترمربع بود. برای جمع آوری اطلاعات از فرم رضایت نامه، پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناسی، سابقه ورزشی و مقیاس تصویری شکل بدن استفاده شد. نتایج نشان داد که در میزان نارضایتی از شکل بدن اختلاف معناداری دربین ورزشکاران و غیرورزشکاران وجود داشت که در سطح معناداری ۰۳۳/۰، غیرورزشکاران به طور قابل ملاحظه ای از بدن های خود ناراضی تر بودند. همچنین، همبستگی بین نارضایتی از شکل بدن و فشار اجتماعی برای تغییر وزن در گروه غیرورزشکار برابر با ۴۸۷/۰ و بین ورزشکاران برابر با ۳۹۵/۰ بود. این پژوهش نشان می دهد که غیرورزشکاران بیشتر از ورزشکاران درمعرض خطر نارضایتی از شکل بدن هستند و عوامل مؤثر در بروز این نارضایتی در افراد ورزشکار و غیرورزشکار متفاوت است.
۹۳.

اثر سه ماه تمرین هوازی غیرنظارت شده و رژیم غذایی کم کالری بر شاخص های هورمونی، متابولیکی و آنتروپومتریکی زنان نابارور دارای اضافه وزن و چاق مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی ذخیره تخمدان رژیم غذایی هایپرآندروژنیسم هورمون آنتی مولرین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۰ تعداد دانلود : ۱۰۸
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سه ماه مداخلات سبک زندگی شامل تمرین هوازی غیرنظارت شده با شدت متوسط و رژیم غذایی کم کالری بر شاخص های هورمونی، متابولیکی و آنتروپومتریکی زنان نابارور دارای اضافه وزن و چاق مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) انجام گرفت. روش این پژوهش تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و رویکرد کاربردی بود. از بین زنان نابارور مبتلا به PCOS مراجعه کننده به بیمارستان آرش تهران، 20 نفر (سن 5/2±9/27 سال، وزن 05/8±36/81 کیلوگرم و شاخص توده بدن 97/1±27/30 کیلوگرم بر متر مربع)، به عنوان نمونه آماری انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی (10 نفر) و شاهد (10 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرینی و رژیم غذایی براساس مشخصات فردی آزمودنی های گروه تجربی تجویز شد. شاخص های هورمونی، متابولیکی و آنتروپومتریکی آزمودنی ها پیش و پس از سه ماه اندازه گیری شد. مقایسه درون گروهی با آزمون t همبسته و مقایسه بین گروهی با آزمون آنکوا در نرم افزار SPSS صورت گرفت (05/0P<). در گروه تجربی کاهش معنا دار هورمون آنتی مولرین (016/0=P) و تستوسترون تام (000/0=P) مشاهده شد. همچنین وزن، BMI، WC، WHR (000/0=P)، فشار خون سیستولی (003/0=P)، گلوکز خون ناشتا (019/0=P)، TG (000/0=P) و LDL (035/0=P) کاهش معنا دار و HDL (002/0=P) افزایش معنا داری یافت. بنابراین، پیشنهاد می شود این گونه مداخلات پیش از شروع یا همزمان با درمان پزشکی، برای زنان نابارور دارای اضافه وزن و چاق مبتلا به PCOS تجویز شود.  
۹۴.

Effects of Aerobic Exercises on Patients With Coronary Artery Disease(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Adrenergic beta-Antagonists Aerobic training Blood Glucose coronary artery disease lipoproteins

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۱۲۵
Introduction: Prescribing the Adrenergic beta-Antagonists is very common in treating cardiovascular diseases. The aim of this study was to compare the effects of aerobic training in patients with coronary artery disease, prescribed two different types of beta-blockers (selective and non- selective) on the patient's lipid profile (Lipoproteins) and FBS (Blood Glucose). Materials and Methods : Sixty patients with coronary artery disease, aged 45-65 years, were compared in two groups of selective (n=36) and non-selective (n=24) users of beta-blockers. The training program consisted of 8 weeks of aerobic exercise on the treadmill (3 sessions per week, about 50 minutes per session, with an intensity of 40% to 60% of the heart rate reserve). Each study patient’s lipid profile and FBS level were obtained before the onset of the study and after the end of the intervention. The collected data were analyzed using repeated-measures Analysis of Variance (ANOVA). Results: In the selective group, lipid profile and FBS did not significantly change. In the non-selective group, FBS and triglyceride levels were significantly reduced after the intervention; however, HDL, LDL, and total cholesterol levels were not significantly changed (P>0.05). Conclusion: The results of this study showed that aerobic training in patients with CAD who used non-selective beta-blockers has more positive effects.
۹۵.

تاثیر مصرف حاد کافئین بر قدرت و استقامت عضلانی بازیکنان فوتبال مرد آماتور(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۹۹
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر مصرف کافئین بر قدرت و استقامت عضلانی بازیکنان فوتبال مرد آماتور بود. روش تحقیق : روش پژوهش از نوع نیمه تجربی و جامعه آماری آن کلیه باز کینان تیم های لیگ های فوتبال رده بزرگسالان شهرستان ساوه در سال 1391 بودند که از بین آن ها 48 نفر با میانگین شاخص توده بدنی 36/ 0±23/8 کیلوگرم/متر مربع، وزن 22/ 1± 1/ 76 کیلوگرم، قد 89/ 0± 5/ 178 سانتی متر، و سن 49/ 0± 8/ 24 سال، انتخاب شده و به روش تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. پس از اندازه گیری BMI شرکت کنندگان، ارزیابی قدرت با آزمون حداکثر یک تکرار بیشینه ( 1RM ) در حرکت پرس پا و ارزیابی استقامت عضلانی با آزمون تعداد تکرار در حرکت پرس پا با شدت 80 درصد 1RM صورت گرفت. 72 ساعت بعد، گروه تجربی مقدار 5 میلی گرم/ کیلوگرم وزن بدن کافئین و گروه کنترل دارونما (آرد) دریافت کردند. یک ساعت پس از مصرف مکمل، همان آزمون های قبلی تکرار شدند. با روش آماری t مستقل، اختاف های ایجاد شده در دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت و سطح معنی داری 05/ p ˂0 در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که قدرت (p <0/0001) و استقامت عضلانی ( 04/ p< 0 ) در گروه تجربی به طور معنی داری افزایش یافته است؛ اما در گروه  دارونما تغییر معنی داری ( 05/ p ˃0 ) مشاهده نشد. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که مصرف 5 میلی گرم/ کیلوگرم وزن بدن کافئین قدرت و استقامت عضلانی را در فوتبالیست های آماتور بهبود می بخشد.
۹۶.

تاثیر تمرین هوازی و مکمل پروبیوتیک بر سطوح گلوکز خون و بیان ژن کاسپاز-3 در عضله اسکلتی رت های دیابتی شده با استرپتوزوتوسین(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۹۵
زمینه و هدف : افزایش قند خون در شرایط دیابتی می تواند باعث آپوپتوزیس، از طریق مسیر میتوکندری و با افزایش بیان پروتئین مرگ سلولی شود. پروبیوتیک ها میکروارگانیسم های زنده ای هستند که مزایای سلامتی را به میزبان اعطا می کنند و دارای اثرات ضد دیابت و آنتی اکسیدان هستند. همچنین، برخی شواهد نشان می دهد که ورزش می تواند بر مسیرهای سیگنالینگ آپوپتوزیس عضله اسکلتی تأثیر بگذارد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر تمرین هوازی و مکمل پروبیوتیک بر سطوح گلوکز خون و بیان ژن کاسپاز-3 در عضله نعلی رت های دیابتی شده با استرپتوزوتوسین بود. ر وش تحقیق : تعداد40 سر رت صحرایی نر نژاد ویستار (وزن: 270-250 گرم؛ سن: هشت هفته) به طور تصادفی به پنج گروه کنترل سالم (N)، کنترل دیابتی (CD)، دیابتی + مکمل پروبیوتیک (SCD)، دیابتی + تمرین (TD) و دیابتی + تمرین + مکمل پروبیوتیک (STD) تقسیم شدند. القای دیابت با تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین (45 میلی گرم/کیلوگرم وزن بدن) انجام شد. برنامه تمرین هوازی شامل 30 دقیقه دویدن روی نوارگردان با شدت 60 تا 65 درصد سرعت بیشینه، پنج روز در هفته و به مدت پنج هفته بود. هر رت دو گرم پروبیوتیک به صورت محلول در آب آشامیدنی دریافت کرد. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، رت ها تشریح و عضله نعلی برای ارزیابی بیان ژن کاسپاز-3 (با روش Real Time PCR) و نمونه گیری خون برای ارزیابی گلوکز پلاسما (با روش گلوکز اکسیداز) جمع آوری انجام شد. تجزیه و تحلیل آماری با آزمون t مستقل، آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی شفه در سطح معنی داری p≤0/05 انجام شد. یافته ها : سطوح گلوکز خون در گروه دیابتی + تمرین + مکمل نسبت به سایر گروه ها، کاهش معنی داری داشت (008/0=p) از طرف دیگر، بیان ژن کاسپاز-3 در گروه دیابتی + تمرین، و گروه دیابتی + تمرین + مکمل کاهش معنی داری پیدا کرد (01/0=p). نتیجه گیری : تمرین هوازی به همراه مصرف مکمل پروبیوتیک، احتمالا با تنظیم و کاهش قند خون، از آپوپتوزیس عضله اسکلتی در شرایط دیابت جلوگیری می نماید.
۹۷.

اثر شدت های مختلف فعالیت حاد و مزمن هوازی بر مسیر پیام رسان اینفالامازومNLRP3 ، TLR4 و سطوح سایتوکاین های التهابی در مردان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۹۳
زمینه و هدف : نتایج مطالعات نشان می دهد که شدت و حجم فعالیت ورزشی هوازی بر سیستم ایمنی پاسخ های متفاوتی دارد. هدف تحقیق حاضر، بررسی اثر حاد و مزمن تمرینات هوازی با شدت متوسط و بالا بر مسیر پیام رسان اینفالامازوم NLRP3، گیرنده شبه گذرگاهی 4 (TLR4) و سطوح سایتوکاین های التهابی در مردان جوان بود. روش تحقیق : تعداد 60 نفر به طور تصادفی (بر اساس پیشینه تحقیق) به دو گروه تمرین ( هر گروه 20 نفر) و در گروه کنترل (20 نفر) تقسیم شدند. پروتکل های تمرینی برای گروه تمرین متوسط از شدت 50 درصد ضربان قلب بیشینه شروع و با افزایش تدریجی با شدت 70 درصد ضربان قلب بیشینه به اتمام رسید. برای گروه ب ا ش دت ب الا نیز تمرین با شدت 70 درصد شروع و با شدت 90 درصد ضربان قلب بیشینه به اتمام رسید. با استفاده از روش Real time-Pcr  بیان ژن های NLRP3 وTLR4  و با روش الایزا سطوح سرمیIL-1β  و  IL-18 اندازه گیری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس (ANOVA) با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی LSD استفاده شد و سطح معنی داری آزمون ها 0/05>p در نظر گرفته شد. یافت ه ها : نتای ج نشان داد که تمرین حاد تک جلسه ای ه وازی با شدت متوسط تاثی ر معنی داری بر بیان ژن های TLR4 (p=0/80) و NLRP3 (p=0/20) و سطوح سرمی IL-1β (p=0/15) و IL-18 (p=0/25) ندارد؛ در حالی که تمرین حاد با شدت بالا با افزای ش معن ی دار سطوح  IL-1β و IL-18 و بیان ژن های NLRP3 وTLR4  هم راه است (0/01<p). همچنین تمرینات مزمن هوازی با شدت متوسط باعث کاهش معنی دار بیان ژن های NLRP3 وTLR4  و سطوح IL-1β  و  IL-18 شد (0/001<p) و ب ر عکس، تمرین مزمن با شدت بالا، افزایش معنی دار  در بیان ژن های TLR4 و  NLRP3 و سطوح IL-1β و  IL-18  را ب ه هم راه داش ت (0/0001<p). نتیجه گیری : احتمالاً فعالیت مزمن هوازی با شدت متوسط می تواند در تنظیم کاهشی مسیر اینفالامازوم و التهاب موثر باشد، در صورتی که فعالیت حاد هوازی با شدت های مختلف، تاثیری بر کاهش مسیرهای التهابی ندارد.
۹۸.

اثر مکمل دهی ترکیبی کراتین، گلوتامین و تورین بر پاسخ شاخص های آسیب عضلانی و کبدی ناشی از فعالیت ورزشی تناوبی شدید در مردان تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۸۰
زمینه و هدف : مکمل ورزشی CGT ترکیبی از سه ماده ی کراتین، گلوتامین و تورین می باشد که به ترتیب 50، 30 و 20 درصد محتوای کل مکمل را تشکیل می دهند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر مکمل دهی ترکیبی کراتین، گلوتامین و تورین بر پاسخ شاخص های آسیب عضلانی و کبدی ناشی از فعالیت ورزشی تناوبی شدید در مردان تمرین کرده بود. روش تحقیق : 19 نفر مرد تمرین کرده (سن 73/0±28/22 سال، نمایه توده بدن 66/1±35/22 کیلوگرم بر متر مربع و درصد چربی بدن 93/2±87/8) به صورت تصادفی به دو گروه مصرف مکمل (9 نفر) و دارونما (10 نفر) تقسیم شدند. گروه مکمل به مدت 2 هفته مکمل CGT را به مقدار 12 گرم در روز و گروه دارونما به همان میزان پودر نشاسته مصرف کرد. هر 2 گروه در مرحله قبل و بعد از مکمل گیری پروتکل فعالیت ورزشی تناوبی شدید (HIIE) را انجام دادند. نمونه های خونی در 6 مرحله گرفته شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی و سطح معنی داری 05/0>pمورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها : تحلیل داده ها نشان داد که سطوح کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز بلافاصه و دو ساعت پس از فعالیت ورزشی منتخب، در هر دو گروه مکمل و دارونما افزایش معنی داری داشته (05/0>p)، ولی سطوح آلانین آمینو ترانسفراز و آسپارتات آمینو ترانسفراز تغییر معنی داری نداشته است (05/0<p). مصرف مکمل CGT باعث کاهش معنی دار پاسخ کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز به HIIE در زمان های بلافاصه و 2 ساعت پس از فعالیت شد (05/0> p). با این حال، مصرف مکمل CGT تاثیر معنی داری بر تغییرات آلانین آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز بلافاصله و 2 ساعت پس از HIIE نداشت (05/0<p). نتیجه گیری : به طور کلی نتایج نشان داد که مکمل دهی کوتاه مدت CGT از آسیب عضلانی ناشی از فعالیت ورزشی شدید جلوگیری می کند.
۹۹.

آثار تمرین هوازی و بی تمرینی پس از آن بر شاخص مقاومت به انسولین، نیمرخ لیپیدی و ترکیب بدن مردان دارای اضافه وزن نیروی انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۶۶
زمینه و هدف: با وجود اهمیت آمادگی جسمانی مطلوب برای افراد نظامی و انتظامی، نشان داده شده است که چاقی و افزایش وزن در نیروهای نظامی و انتظامی رو به گسترش است. هدف کلی پژوهش حاضر، بررسی آثار تمرین هوازی و بی تمرینی بر شاخص مقاومت به انسولین، نیمرخ لیپیدی و ترکیب بدنی مردان دارای اضافه وزن نیروی انتظامی بود. روش تحقیق: تعداد 40 نفر از مردان نیروی انتظامی دارای اضافه وزن با میانگین سنی6/3±29/8 سال،  قد 6±175/5 سانتی متر، وزن 6/2±87/42 کیلوگرم و شاخص توده بدن 4/4±28/55؛ به صورت هدفمند در تحقیق شرکت کردند و به طور تصادفی به دو گروه 20 نفری شامل گروه تمرینات هوازی و یک گروه شاهد تقسیم گردیدند. برنامه تمرینی هوازی مشتمل بر دویدن مداوم با روند ثابت به مدت 8 هفته، سه جلسه در هفته، با شدت 65 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب، به مدت 20 دقیقه در هر جلسه و افزایش یک دقیقه ای به زمان تمرین در هر جلسه؛ اجرا شد. پس از انجام پروتکل تمرینات هوازی توسط گروه تجربی و آزمون گیری برای بار دوم، آزمودنی ها به مدت 6 هفته در شرایط بی تمرینی قرار گرفتند. بعد از 6 هفته بی تمرینی، تمامی آزمون ها تکرار شدند. برای مطالعه اثر درون گروهی و بین گروهی، از آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی توکی در سطح 0/05≥p استفاده شد. یافته ها: اجرای 8 هفته تمرین هوازی موجب کاهش معنی دار مقاومت به انسولین (0/003=p)، درصد چربی (0/001=p)، شاخص توده بدن (0/004=p)، و بهبودی نیمرخ لیپیدی (0/05>p) شد؛ اما پس از 6 هفته بی تمرینی، تمامی سازگاری های ایجاد شده حالت اولیه قبل از تمرین برگشت. نتیجه گیری: تمرین هوازی مداوم و منظم می تواند در بهبود عوامل خطرزای قلبی – عروقی در نیروهای انتظامی موثر باشد، در حالی که با بی تمرینی، این آثار مثبت از بین می رود.
۱۰۰.

مقایسه اثر تمرینات مقاومتی حجم آلمانی تعدیل شده، شدید و غیر خطی بر برخی شاخص های بیوشیمیایی، آنتروپومتریکی و عملکردی مرتبط با قدرت عضلانی در مردان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی حجم تمرین شدت تمرین هایپرتروفی عضلانی قدرت عضلانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۶۹
زمینه و هدف : تمرین مقاومتی (RT) نقش مهمی در افزایش حجم و قدرت عضلانی دارد. تحقیق حاضر با هدف مقایسه اثر تمرین مقاومتی حجم آلمانی تعدیل شده (MGVRT)، تمرین مقاومتی شدید (HIRT) و تمرین مقاومتی غیر خطی (NLRT) بر سطوح سرمی میوستاتین (Mstn) ، فولیستاتین (FLS) و عامل هسته ای کاپا B (N F-κB) و حجم و قدرت عضلانی در مردان ورزشکار انجام شد. روش تحقیق : تعداد 40 مرد جوان رشته بدنسازی به طور تصادفی در گروه های مساوی شامل MGVRT، HIRT، NLRT و کنترل قرار گرفتند. پروتکل های تمرینی به مدت هشت هفته (سه جلسه در هفته) انجام شدند. متغیرهای بیوشیمیایی منتخب و حجم و قدرت عضلانی، قبل و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین اندازه گیری شد. آزمون های تحلیل کوواریانس، تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری، کروسکال-والیس و یو من- ویتنی جهت تحلیل های آماری در سطح معنی داری 05/0 ≥p مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها : سطوح سرمی Mstn و FLS در هر سه گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل به ترتیب کاهش و افزایش معنی داری یافت. هم چنین، سطح N F-κB در گروه های MGVRT وHIRT به طور معنی داری از گروه NLRT و کنترل پایین تر بود. علاوه بر این، محیط بازو و ران و قدرت عضلانی در حرکات پرس سینه و اسکوات در هر سه گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل، به طور معنی داری افزایش یافت؛ به گونه ای که افزایش محیط بازو در گروه MGVRT در مقایسه با گروه های HIRT و NLRT و قدرت عضلانی در گروه HIRT در مقایسه با گروه های MGVRT و NLRT؛ به طور معنی داری بیشتر بود. نتیجه گیری : هر سه پروتکل RT به بهبود شاخص های بیوشیمیایی، آنتروپومتریکی و عملکردی در مردان ورزشکار منجر شد، اما پروتکل های MGVRT و HIRT به ترتیب افزایش بیشتری در هایپرتروفی و حداکثر قدرت عضلانی در پی داشت. با این وجود به مطالعات بیشتر در زمینه ارتباط پروتکل های RT، با حجم و قدرت عضلانی و شاخص های بیوشیمیایی مرتبط با آن ها، مورد نیاز است. 

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان